صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲ - 2023 December 05
کد خبر: ۲۶۴۵۳۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۰
تعداد نظرات: ۲ نظر

انتخابات نمایشی شاه پس از تاسیس حزب رستاخیز

با تاسیس حزب رستاخیز شاه بر خلاف مفاد قانون اساسی و سخنان خودش عمل کرده و کشور را به دیکتاتوری تک‌حزبی تبدیل کرد.

رویداد۲۴ علیرضا نجفی: «شاهنشاه فقط رهبر سیاسی کشور نیست. او در درجه نخست آموزگار و رهبر معنوی است که نه تنها جاده، پل و قنات برای مردم خود می‌سازد، بلکه روح، اندیشه و قلب مردمش را نیز هدایت می‌کند.» بخشی از اعلامیه حزب رستاخیز تحت عنوان فلسفه انقلاب ایران

توسعه اقتصادی ایران در دوران محمدرضاشاه موفق بود. ایرانیان به یکی از ثروتمند‌ترین مردم منطقه تبدیل شده بودند و نهاد‌های مدرنی چون دانشگاه، تامین اجتماعی و آموزش و پرورش در کشور شکل گرفته بود. درآمد هر ایرانی در دهه ۳۰ حدود ۲۰۰ دلار بود و در اوایل دهه ۵۰ این سرانه به حدود ۲ هزار و ۲۰۰ دلار رسید. این پیشرفت‌ها به دلیل رابطه اقتصادی و فرهنگی با غرب و وجود تکنوکرات‌های کارکشته در دولت هویدا بود اما محمدرضاشاه این توسعه اقتصادی را با توسعه سیاسی همراه نکرد و دموکراسی و آزادی‌های سیاسی و فکری را بکلی محدود کرد و نهایتا همین امر باعث فروپاشی نظام پهلوی شد.

یرواند آبراهامیان در تحلیل موشکافانه خود از دوران سلطنت محمدرضاشاه نشان می‌دهد که قدرت رژیم پهلوی دوم بر سه ستون استوار بود؛ ارتش، بوروکراسی و پول. اما شاه در سال ۱۳۵۳ تصمیم گرفت ستون چهارمی به این اساتین اضافه کند که آن هم عبارت بود از نظام سیاسی تک‌حزبی.


بیشتر بخوانید: ترور محمدرضا شاه در سالگرد تاسیس دانشگاه تهران


به گزارش رویداد۲۴ پس از سال ۱۳۵۳ آزادی نسبی احزاب در ایران وجود داشت. احزاب چپ نمی‌توانستند به صورت رسمی فعالیت کنند و فعالیت‌هایشان مخفی و اغلب محدود به زمینه‌های فرهنگی بود. اما احزاب راست‌گرایی که گا‌ه مشی سوسیالیستی نیز داشتند آزاد بودند و فعالیت می‌کردند. حزب مردم، حزب ملیون و حزب ایران نوین از جمله مهمترین احزاب فعال در دهه چهل بودند.

طولانی‌ترین دوره نخست وزیری و تصدی دولت از آن حزب ایران نوین بود و شاه نیز از چند حزبی بودن سیاست در کشور حمایت می‌کرد. شاه در سال ۱۹۶۱ به مخالفان خود اطمینان داده بود که نظام چند حزبی و کثرت نسبی قدرت سیاسی را حفظ خواهد کرد چراکه وی فرزند مشروطه است و بنا بر متن قوانین مشروطه شاه باید سلطنت کند و نه حکومت.

محمدرضا پهلوی این ایده‌ها را چنین بیان کرد: «اگر من دیکتاتور بود و پادشاه مشروطه نبودم، می‌بایست وسوسه می‌شدم تا همانند هیتلر یا مانند آنچه امروز در کشور‌های کمونیستی می‌بینید، حزب واحد مسلطی تشکیل دهم. اما من به عنوان یک پادشاه مشروطه آن توان و جسارت را دارم که فعالیت‌های حزبی گسترده به دور از خفقان نظام یا دولت تک حزبی را تشویق کنم.»

اما محمدرضاشاه با تصمیم خود در سال ۱۳۵۳ نه تنها به مشروطیت بلکه به همین سخنان خود نیز پشت کرد. وی دستور داد احزاب موجود منحل شوند و یک حزب واحد به نام رستاخیز جایگزین همه احزاب شود. شاه در بیاناتی عجیب و از لحاظ سیاسی نابخردانه اعلام کرد کسانی که به حزب رستاخیز نمی‌پیوندند یحتمل توده‌ای و خائن هستند و همه باید بین ترک کشور و پیوستن به حزب شاهنشاه یکی را انتخاب کنند. عبارت «مخالفان همین فردا کشور را ترک کنند.» باعث خشم بسیاری از سیاسیون و قهر مردم با صندوق‌های رای شد و از آن زمان به بعد دیگر کسی به اصلاح رژیم شاه فکر نمی‌کرد و همه در فکر انقلابی تمام عیار و براندازی رژیم پهلوی بودند.

به تعبیر آبراهامیان تبدیل حکومت به یک دولت تک‌حزبی فراگیر با سردمداری حزب رستاخیز ایده دو گروه متفاوت بود. گروه نخست کسانی بودند که در رشته علوم سیاسی تحصیل کرده بودند و از اساتید محافظه‌کار آمریکایی الگو می‌گرفتند. گروه دوم نیز کمونیست‌های بریده از حزب توده و تواب شده بودند که اعتقاد داشتند فقط یک دولت فراگیر مانند آنچه لنین پایه‌گذاری کرد امکان توسعه در ایران را ایجاد می‌کند.

حزب رستاخیر کتاب‌ها و جزواتی منتشر کرد که اصول خود را در آن‌ها ترویج کند. این متون بسیار مضحک بودند و مثلا در یکی از آن‌ها ادعا می‌شد که حزب رستاخیز و شاهنشاه یک بار برای همیشه مفهوم طبقه را از میان برداشتند و به مبارزات طبقاتی پایان دادند. خود شاه نیز با روزنامه‌ای بریتانیایی مصاحبه کرد و گفت «حزب رستاخیز مبتنی بر دیالکتیک‌های انقلاب سفید» است و قدرت وی توسط مردم تضمین می‌شود.

حزب رستاخیز با بودجه عظیم و حمایت نیرو‌های اطلاعاتی و قانونی جلوه دادن خود سریعا شروع به سازماندهی قدرت کرد و یک سال پس از تشکیل حزب انتخابات مجلس بیست و چهارم را برگزار کرد که بسیار تصنعی بود. سخنگوی حزب اعلام کرد کسانی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند مساله‌دار هستند و انتخابات باید پرشکوه باشد. آبراهامیان می‌نویسد: «به دنبال این اقدامات بود که در خرداد ۱۳۵۴ حزب رستاخیز حدود هفت میلیون رای دهنده را مانند گله‌های گوسفند پای صندوق‌های رای برد و بنابرین از انتخابات لاف زد که در تاریخ سازمان‌های سیاسی کامیابی و دستاورد شاهنشاه بی‌مانند است.»

بسیاری از مخالفان شاه در این سال‌ها به حزب رستاخیز اعتراض کردند که یکی از آن‌ها آیت الله خمینی بود که با انتشار اعلامیه‌ای اعلام کرد تک‌حزبی کردن کشور حقوق فردی مصرح در قانون اساسی و حقوق بین المللی را زیر پا می‌گذارد. اما نهایتا حزب رستاخیز بر علیه اهداف اولیه خود نتیجه داد. شاه با تک‌قطبی کردن کامل کشور آخرین ضربه را بر مشروعیت سیاسی خود زد و زمینه سقوط نظام را فراهم کرد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
۲۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۸
هههه.حالا دموکراسی دارین لابد.انتخاباتتون هم خیلی شفافه
ناشناس
۲۰:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۹
منظورتون چیه؟
نظرات شما