صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - 2023 December 04
کد خبر: ۲۷۰۴۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۷ - ۱۳ مهر ۱۳۹۵
دبیر کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین:

هدف از طرح رفراندوم، حمله به منطق دشمن است

در فضایی که غرب نسبت به رژیم صهیونیستی، آماده هرگونه همکاری برای جبران اشتباه تاریخی ادعایی مبتنی بر هلوکاست را دارد بحث مقاومت مسلحانه و حمایت از جریان‌های مقاومت در جامعه غربی، پذیرش چندانی نداشت لذا به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد با پیشنهاد رفراندوم، خطای راهبردی در افکار عمومی غرب و این غلط تاریخی را به چالش بکشاند.
رویداد۲۴- دبیر کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین معتقد است «جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد با پیشنهاد رفراندوم در فلسطین، خطای راهبردی در افکار عمومی غرب و این غلط تاریخی را به چالش بکشاند.»

به گزارش گروه بین‌الملل رویداد۲۴، احمدرضا روح الله زاد در نشست علمی- تخصصی با موضوع «تدوین الزامات اولیه برای تحقق رفراندوم سرنوشت‌ساز فلسطین» که توسط پژوهشگاه مطالعات جهان برگزار می‌شد با دسته‌بندی اهداف مدنظر از مطرح کردن موضوع رفراندوم توسط جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: از نگاه من، پیشنهاد رفراندوم، یک هدف اعمالی دارد و یک هدف اعلامی. 

وی در ادامه افزود: هدف اعلامی این پیشنهاد، به بحث پایان بحران فلسطین در چارچوب‌های دموکراتیک مربوط می‌شود. برای اینکه موضوع رفراندوم بتواند عملیاتی شود به چند موضوع باید نگاه کنیم. یک؛ پذیرش اجتماعی در جامعه فلسطینی که منظور، همان فلسطین تاریخی است. در فلسطین، با دو گروه مواجه هستیم. یک‌طرف؛ فلسطینی‌ها اعم از فلسطینی‌های مسلمان و مسیحی و یک‌طرف هم شامل یهودی‌ها که ما از آنان با عنوان صهیونیست (به دلیل بحث اشغالگری آنان) یاد می‌کنیم. جامعه یهودی فلسطین و جامعه فلسطینی فلسطین، در مقابل هم و در تضاد باهم هستند و نسبت به یکدیگر، گارد دارند. لذا طرح رفراندوم، باید در این جامعه موردپذیرش واقع شود. رفراندوم در چنین جامعه‌ای اگر بخواهد عملیاتی شود نتیجه آن معادله صفر خواهد بود یعنی برد یک‌طرف در برابر باخت طرف مقابل. 

دبیر کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین گفت: اگر رفراندوم اجرا شود -با توجه به آمار جمعیتی و با توجه به طرحی که حضرت آقا فرمودند- به‌طور طبیعی، این جامعه فلسطینی است که برنده قضیه خواهد شد پس طرف یهودی بازنده خواهد شد، آیا این آمادگی در جامعه‌ای که نسبت به یکدیگر، گارد دارند وجود دارد؟ لذا نسبت به این طرح، مخالفت‌ها و واکنش‌هایی وجود خواهد داشت. علاوه بر این، در همین جامعه فلسطینی هم نسبت به این طرح، نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد. جریان مقاومت که اساساً هرگونه مذاکره را رد می‌کند چراکه دستاوردهای بسیار خوبی از مقاومت داشته است. جریان دیگر، جریان سازش است که به‌عنوان جریآن‌همکار و همراه و پیمانکار رژیم صهیونیستی درصحنه فلسطین فعال است. 


روح الله زاد تاکید کرد: بر این اساس، جامعه فلسطینی هم ظاهراً نسبت به این قضیه حساسیت‌های خاصی را دارد؛ هرچند بخشی از این جامعه، شاید بحث رفراندوم را به‌عنوان یک راهکار مکمل می‌تواند مورد توجه قرا دهد. بخش دیگر، بخش سیاسی این قضیه است. وقتی به جامعه فلسطینی نگاه می‌کنیم دو واحد سیاسی مشاهده می‌کنیم. یک واحد سیاسی، دولت خودگردان فلسطینی به رهبری محمود عباس؛ و یک واحد سیاسی، دولت صهیونیست است. یک‌طرف قضیه تحت اشغال است و یک‌طرف قضیه، اشغالگر است و دست بالا را درصحنه دارد و از امتیازات ویژه‌ای برخوردار است. بنابراین وقتی واحدهای سیاسی را نگاه می‌کنیم بازهم عدم تعادل برقرار است و قرار نیست واحد سیاسی جریان صهیونیستی، راضی به این کار شود. از طرف دیگر، واحد تحت اشغال هم، به‌گونه‌ای در این عرصه، هم‌پیمان با رژیم صهیونیستی است و می‌داند در این عرصه هم اتفاقی نخواهد افتاد و همراهی و همکاری هم نخواهد داشت.

کارشناس مسائل فلسطین ادامه داد: بحث دیگر، بُعد بین‌المللی قضیه است. در بُعد بین‌المللی، کشورهای قدرتمند غربی که ما از آن‌ها به‌عنوان جریان سلطه نام می‌بریم دست بالا را در فلسطین دارند و بر خود، واجب می‌دانند که همه گونه حمایت‌هایی را از رژیم صهیونیستی داشته باشند. ایالات‌متحده امریکا به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم مانند یک لاک عمل می‌کند؛ در فضای بین‌المللی زورگوست و به‌هیچ‌وجه هم‌دست از حمایت از فلسطین اشغالی برنمی‌دارد. اساساً آن‌ها تمایلی به حل بحران فلسطین با شکل و شمایلی که حقوق مشروع فلسطینی‌ها موردپذیرش واقع شود ندارند. به‌عنوان‌مثال، به یاد بیاوریم جنگی که فرانسه، انگلیس و رژیم صهیونیستی علیه مصر به دلیل ملی کردن کانال سوئز انجام دادند. آنان به مصر در زمان عبد الناصر حمله کردند و شبه‌جزیره سینا را اشغال نمودند. 

وی در ادامه افزود: ایالات‌متحده امریکا که پس از جنگ جهانی دوم صاحب قدرت شده بود به انگلیس و فرانسه هشدار داد که جنگ را پایان دهید و عقب‌نشینی کنید. در ابتدا انگلیس، قلدری کرد ولی چاره‌ای نداشت که در مقابل هشدار جدی آمریکا عقب‌نشینی کند. هدف آمریکا این نبود که بخواهد از مصر دفاع کند بلکه در حقیقت می‌خواست قلدری خود و اینکه یک بازیگر جدید در عرصه جهانی وارد شده است و همه باید تابع او باشند حتی قدرت‌های سنتی مانند انگلیس و فرانسه را دیکته کند و انگلیس و فرانسه، وقتی هشدار را جدی دیدند عقب‌نشینی کردند و متارکه جنگ اتفاق افتاد. بنابراین همین قدرت زورگو، همه گونه حمایت از اسرائیل را در دستور کار خود قرار داده  است و تا زمانی که این قدرت به‌عنوان قدرت برتر درصحنه جهانی است پیگیری این طرح به‌عنوان طرح رفراندوم و اجرایی کردن آن، به نظر می‌رسد عملیاتی نباشد مگر اینکه یک قدرت برابر در مقابل این قدرت زورگو ایجاد شود کما اینکه جریان مقاومت و حضور جمهوری اسلامی در سطح منطقه‌ای، قدرتی را ایجاد کرده و گفتمان سلطه را به چالش کشیده است. پس اگر می‌خواهیم در این عرصه کار کنیم باید بررسی کنیم که چگونه می‌تواند جامعه فلسطینی را مدیریت کرد به‌نحوی‌که یک پذیرش عمومی در آنجا ایجاد شود و افکار عمومی به سمت‌وسوی این موضوع سوق یابد. همچنین مشکل دو واحد سیاسی و همین‌طور بحث نفوذ امریکا و قدرت امریکا در این حوزه را هم باید لحاظ کرد و راهکارهایی را ارائه داد.

دبیر کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین با اشاره به ملزومات یک طرح کامل، به برخی از آن‌ها اشاره کرد و گفت: یک طرح باید ملزوماتی داشته باشد از قبیل بخش تهدیدها و فرصت‌ها. زورگویی آمریکا در عرصه بین‌المللی با عنوان یک تهدید برای این طرح است. پذیرش اجتماعی جامعه فلسطینی که به نظر می‌رسد چنین پذیرش اجتماعی وجود ندارد با عنوان یک تهدید برای این طرح است. دو واحد سیاسی دولت تحت اشغال و دولت صهیونیستی و شرایطی که نسبت به یکدیگر دارند هم تهدیدی برای این طرح است. این تهدیدها باید شکسته شود. سؤالی در اینجا پیش می‌آید و آن‌هم این است که با توجه به همه ابعاد این قضیه، چرا جمهوری اسلامی ایران در عالی‌ترین سطح خود، این پیشنهاد را مطرح می‌کند؟ 

روح الله زاد گفت: به نظر من این پیشنهاد در نگاه اول، به‌هیچ‌وجه عملیاتی شدنی نیست مگر اینکه همه ملزومات را شما بتوانید در عرصه بین‌المللی فراهم کنید که نیازمند تأمین هزینه‌های بسیار بالا و زمان بسیار طولانی خواهد بود و امکانات زیادی هم باید جذب شود پس چرا توسط جمهوری اسلامی مطرح می‌شود؟ به نظر می‌رسد هدف از طرح رفراندوم، حمله به منطق دشمن است و نه حمله به قدرت نظامی و سلطه آن. منطق دشمن را می‌خواهد سرکوب کند که به‌زعم من، هدف اعمالی و حقیقی طرح است. رژیم صهیونیستی در غرب از یک حمایت‌های ویژه‌ای برخوردار است. افکار عمومی غرب به‌شدت نسبت به رژیم صهیونیستی حساس هستند و خودشان را نسبت به جامعه یهود، بدهکار می‌دانند. افکار عمومی غرب، آماده هرگونه همکاری و فداکاری نسبت به رژیم صهیونیستی است. 

او تصریح کرد: در چنین فضایی که غرب نسبت به رژیم صهیونیستی، آماده هرگونه همکاری برای جبران اشتباه تاریخی ادعایی مبتنی بر هلوکاست را دارد بحث مقاومت مسلحانه و حمایت از جریان‌های مقاومت در جامعه غربی، پذیرش چندانی نداشت لذا به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد با این پیشنهاد، خطای راهبردی در افکار عمومی غرب و این غلط تاریخی را به چالش بکشاند. بر این اساس و در خصوص این طرح، به نظر من؛ نه ظرفیت‌های بین‌المللی برای اجرای این طرح وجود دارد و نه توانایی و امکانات مالی جمهوری اسلامی این اجازه را می‌دهد و نه امکانات و ظرفیت‌های دیگری که باید برای این کار فراهم بشود فعلاً قابل وصول است لذا اگر بناست اقدامی صورت گیرد باید به هدف اصلی که نظام از ارائه این طرح دنبال می‌کند و به‌زعم من،بحث اصلاح خطا در افکار عمومی غرب است توجه شود. بنابراین باید سازوکارهایی را در همین ارتباط فراهم کرد تا مدیریت افکار عمومی غرب انجام پذیرد. لذا دارا بودن رسانه‌های قدرتمند، بازی فعال و شاداب در حوزه رسانه‌ها برای مدیریت افکار عمومی، شناسایی جریان‌ها و افراد مؤثر در افکار عمومی و همچنین ابزار مؤثر در افکار عمومی که رسانه‌ها یک بخش آن هستند و استفاده از آن‌ها و برنامه‌ریزی بر روی آن‌ها، می‌تواند این طرح را به نتیجه مطلوب اولیه خود که همانا اصلاح خطای راهبردی در افکار عمومی غرب و همچنین بالا بردن هزینه حمایت دولت‌های غربی از رژیم صهیونیستی در نزد افکار عمومی است برساند.
 

نظرات شما