صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - 2025 November 05
کد خبر: ۳۰۳۰۶۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۱۵ فروردين ۱۴۰۱
تعداد نظرات: ۳ نظر

پروین اعتصامی مشهورترین شاعر زن ایران

رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا آمد. امروز ۱۵ فروردین است. پروین در چنین روزی در سال ۱۳۲۰ در تهران درگذشت. از این شاعر ایرانی به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد شده است.
تصویر پروین اعتصامی منبع عکس: مستقل آنلاین
 
رویداد۲۴ پروین اعتصامی از همان دوران کودکی استعداد‌های خود را نمایان کرد و سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت. تحت نظر اساتیدی مانند، علی‌اکبر دهخدا و ملک‌الشعرای بهار تعلیم دید.
 
پروین اعتصامی در ۳۵ سالگی بر اثر بیماری حصبه در تهران درگذشت. از ۲۴۸ قطعه دیوان شعر این بانوی فرهیخته ۶۵ قطعه آن به صورت مناظره است. در تصاویر روز عکس هایی از پروین اعتصامی مشهورترین شاعر زن ایران را به مناسبت روز درگذشت وی ببینید.
 
عکسی منتسب به کودکی پروین اعتصامی؛ منبع عکس: آرگامگ
عکس دبستان دخترانه پروین اوز در سال ۱۳۳۷
تندیس های پروین اعتصامی
تندیس پروین در خانه‌اش در تبریز؛ منبع عکس: خبرگزاری ایرنا
تندیس پروین در خانه‌اش در تبریز
پروین اعتصامی در کنابخانه هنگام بازدید محمدرضا پهلوی؛ منبع عکس: کافه تاریخ
پروین اعتصامی بانوی ماندگار شعر فارسی و از زنان تاثیرگذار تاریخ ادبیات معاصر
برچسب ها: تصاویر روز
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمد
۱۲:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی

فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست

پرسید زان میانه یکی کودک یتیم

کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست

آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست

پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست

نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت

این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست

ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است

این گرگ سالهاست که با گله آشناست

آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است

آن پادشا که مال رعیت خورد گداست

بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن

تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست

پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود

کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست
محمد
۰۸:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و زهر جا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد

چو بدین نقطه رسد مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند

چاره تسلیم و ادب تمکین است

زادن و کشتن و پنهان کردن

دهر را رسم و ره دیرین است

خرم آن کس که در این محنت‌گاه

خاطری را سبب تسکین است
رضا
۱۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۵
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است//این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است// آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن// تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود//کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست
روحش شاد یادش همیشه در دلها ماندگار و بیشتر اشعارش خار چشم گرسنه گان بیت المال و هواداران جیره خوارشان هست
نظرات شما