رویداد۲۴ هدی کاشانیان: حضرت آدم (ع) اولین پیامبر الهى و پدر بشر است. خداوند او را از خاک آفرید و اسماء را به او تعلیم داد و آنگاه به فرشتگان امر کرد که بر آدم سجده کنند. حضرت آدم و همسرش حضرت حوا، پدر و مادر همه انسانها هستند. ایشان و حضرت حوا در بهشت بودند و به امر الهی از خودن درخت ممنوعه نهی شده بودند، ولی با وسوسه شیطان، به سبب خودن آن، از بهشت رانده شدند.
قرآن کریم در سورههای مختلف به داستان حضرت آدم، خلقت او، سجده فرشتگان بر او و اخراج وی از بهشت اشاره دارد. درباره آفرینش و زندگانی او در دینهای سهگانه یهود و مسیحیت و اسلام، روایات و داستانهای همسان و همانند آمده است، و این همسانی و همانندی از آنرو است که مبدا وحی در این سه دین، یکی است. از اینرو، پیش از پژوهش درباره آفرینش آدم و سرگذشت او در فرهنگ اسلامی، بررسی مختصری درباره چگونگی آن در دین یهود و مسیحیت و نظری کوتاه به انسانشناسی این ادیان، سودمند خواهند بود.
هنگامی که خداوند رمین و آسمان را خلق کرد، تصمیم بر خلقت موجودی دیگر یعنی انسان گرفت و به ملائک فرمود: «میخواهم بهترین مخلوقاتم یعنی انسان را بیافرینم و او را جانشین خود در روی زمین قرار دهم». خداوند مهربان، به جبرئیل فرمان داد، تا از زمین گسترده، دشتها و بیابانهای آن، چهار نوع گِل را بیاورد. گِلی که سفید، سیاه، سرخ و خاکی رنگ باشد و باز به او فرمان داد تا چهار نوع آب، از تمام آبها و دریاهای زمین بیاورد، آبی که گوارا و شیرین، تلخ، شور و گنداب باشد تا آب گوارا برای گلوی آدم، آب شور در چشمان آدم، آب تلخ در گوش های او و آب گنداب را در میان بینی او جاری سازد. بی شک اگر وجود آدمی از یک نوع گل و یک نوع آب سرشته میشد، تمامی انسانها به یک شکل و یک نوع بودند. هنگامی که جبرئیل به زمین آمد تا مُشتی گِل بردارد، زمین در مقابل او پاسخ داد، به خدا پناه میبرم اگر از من چیزی جداسازی، جبرئیل بازگشت و خداوند اسرافیل و میکائیل را برای این کار، فرستاد، زمین در مقابل آنها هم همین جمله را تکرار کرد.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی حضرت هود (ع)
در نهایت خداوند ملک الموت را مأمور آوردن گِل کرد و ملک الموت به زمین چنین گفت؛ به خدا پناه میبرم اگر به سوی خداوند باز گردم و مشتی از تو را به همراه خود نبرم و اینگونه زمین راضی شد و گِل وجود آدمی بدست ملک الموت به سمت پروردگار آورده شد. بالاخره آدم آفریده شد و از چهار نوع گل و چهار نوع آب که آب گوارا را در حلق آدمی ریخت تا تناول غذا برای او لذت بخش باشد و آب شور را در چشمانش تا باعث بقاء و سلامت مردمک چشم باشد و آب تلخ را در گوش او تا از ورود حشرات جلوگیری کند. آری خداوند آدم را خلق کرد، بدون پدر و مادر تا دلیلی محکم بر قدرت الهی باشد. هنگامی که خداوند روح را از طریق خود و از سرانگشتان پای آدمی در او میدمید و روح هنوز به زانوی وی نرسیده بود که آدمی تلاش کرد تا از جای خود بلند شود، ولی نتوانست.
بعد از آفرینش آدم از باقی مانده گِل که از دندههای سمت چپ قفسه سینه آدم بود، حوا را آفرید، به همین خاطر دندههای قفسه سینه مردان سمت چپ یک دنده کمتر از دندههای سمت راست است. آری، آدم از گِل و حوا از آدم آفریده شد و خداوند حوا را آفرید تا برای آدم، همدم و انیس باشد.
آدم، واژهای غیرعربی که وارد زبان عربی شده است. این کلمه در داستان آفرینش انسان در تورات بهکار رفته است، ولی ریشه اصلی آن در زبان عبری نیز معلوم نیست. البته کلمه مؤنث آن «اَدَمَه» در عبری به معنی زمین یا خاک بکار رفته است. همچنین ریشه «ء د م» در زبان عبری، به رنگ قرمز نیز مرتبط است، برای اشاره به رنگ خاک که آدم از آن ساخته شده به کار میرود.
قبل از خلقت آدم، خدا به فرشتگانش گفت که میخواهم در روی زمین خلیفه و جانشین برای خودم قرار دهم. آنها به خدا اعتراض کردند و خداوند در جواب آنها گفت من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید. سپس خدا آدم را از گل آفرید و بعد تصویرپردازی او در مرحله دوم بود و آنگاه از روح خود در او دمید و به فرشتگانش دستور داد که او را سجده کنند. همه فرشتگان به جز شیطان که تکبر کرد، آدم را سجده کردند. این تکبر و غرور شیطان باعث راندهشدن ابدی او از درگاه خداوند شد. بعد از این مرحله خدا همه اسماء را به آدم یاد داد. این تعلیم فقط اسامی موجودات نبود، بلکه راز نهفته و سری بود که فرشتگان آنها را از آدم آموختند و بنا به قولی اسامی همه حجتهای خدا، اسامی سرزمینها، گیاهها، کوهها، بیابانها و یا اصلا اسرار و خواص موجودات بود.
خداوند به آدم و حوا اجازه داد از میوه هر درختی استفاده کنند جز یک درخت معین. طبری روایات بسیاری از ابن عباس، ابومالک، ابوعطیه، قَتادَه و دیگران میآورد که این درخت، بوته گندم بوده است. در روایات دیگری گفته شده که تاک یا نهال انجیر بوده است. طوسی افزون بر روایات گندم و انگور و انجیر، روایتی از امام علی(ع) میآورد که این درخت، درخت کافور بوده است. امام رضا (ع) در ذیل روایتی بین نقلهای مختلفی که پیرامون این درخت وجود دارد، جمع میکند. در نهایت، با وسوسه شیطان، آدم و حوا میوه درخت ممنوع را استفاده کردند و از بهشت اخراج شدند.
در قرآن کریم داستان آدم و حوا بهعنوان نخستین انسانها و آغاز خلقت بشر آمده است. خداوند آدم را از خاک آفرید و روح خود را در او دمید، سپس او را در بهشت جای داد و همسرش، حوا، را برای او خلق کرد. خداوند به آنها اجازه داد از همه نعمتهای بهشت بهرهمند شوند، اما به آنها فرمان داد که به درخت خاصی نزدیک نشوند و از میوهاش نخورند. شیطان که از آتش آفریده شده و از آدم و حوا حسادت میکرد، آنها را وسوسه کرد تا از دستور خدا تخلف کنند. او به آنها وعده داد که با خوردن از آن درخت، جاودانگی و دانشی فراتر از حدشان پیدا خواهند کرد. این وسوسه باعث شد که آدم و حوا فرمان خدا را نقض کنند و از میوه درخت بخورند، اما بلافاصله از خطای خود آگاه شدند و به درگاه خدا توبه کردند.
خداوند پس از این خطا، آدم و حوا را از بهشت به زمین فرستاد تا در آن زندگی کنند و نسل بشر را آغاز کنند. قرآن تأکید میکند که این خطا و سقوط، نتیجه وسوسه شیطان بود و توبه انسانها همیشه پذیرفته میشود؛ زیرا خداوند بخشنده و مهربان است. آدم و حوا بهعنوان نخستین پیامآوران انسانیت، پس از سقوط، مسئول هدایت نسلهای بعدی شدند و آموزههای الهی را به آنها منتقل کردند. این داستان در قرآن، علاوه بر بیان آغاز خلقت و نقش آدم و حوا، درسهایی درباره پیروی از دستور خدا، خطر وسوسه شیطان و اهمیت توبه و بازگشت به خدا را به انسانها میآموزد و نشان میدهد که هر انسانی ممکن است خطا کند، اما بازگشت به خدا و پذیرش هدایت الهی همیشه مسیر نجات است.
حضرت آدم و حوا در اثر نافرمانی خدا، به زمین هبوط کردند. این هبوط هم منجر به زندگی مشترک و تولد و تناسل فرزندان آنها شد. از فرزندان او هابیل و خواهر دوقولویش لیوذا، قابیل و خواهر دوقولویش اقلیما و حضرت شیث (ع) بودند که نسل بشریت از حضرت شیث (ع) است.
عمر حضرت آدم (ع) را هزار سال و یا نهصد و سی سال اعلام کردهاند. در روایاتی نیز بیان شده است که ایشان از پروردگار خواست تا بخشی از عمر او (30، 40 و یا 60 سال) را در اختیار حضرت داود (ع) قرار دهد.
در مورد محل دفن حضرت آدم (ع) نقلهای تاریخی و روایات مختلفی وجود دارد. بسیاری از روایات محل دفن آن حضرت را حرم خداوند (شهر مکه و مناطق مشخص پیرامون) بیان کردند. اما روایات دیگر محل دفن حضرت آدم (ع) را شهر نجف و با محل دفن حضرت علی (ع) یکی میدانند. اما همانگونه که در برخی روایات بیان شده است، تعارضی بین روایات نیست، زیرا در همین روایتی که محل دفن حضرت آدم کوفه (نجف) بیان شده است، راوی از امام میپرسد: معروف این است که آدم در حرم خدا دفن شده است؛ چگونه میفرمایید در نجف است؟ امام در جواب میفرماید: «در جریان طوفان نوح، تابوت حضرت آدم (ع) نمایان شد و حضرت نوح (ع) تابوت آدم (ع) را همراه خود به کوفه آورد و در آنجا دفن کرد.»