صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - 2025 November 05
کد خبر: ۴۰۱۰۸۴
تاریخ انتشار: ۲۳:۳۲ - ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

وضعیت فرودگاه مهرآباد در روزهای انقلاب

تصویری که در بهمن ماه در فرودگاه مهرآباد تهران ثبت شده است؛ روز‌هایی که ایران در آستانه تحولی زیر و زبر کننده قرار داشت. در این تصویر، انبوهی از مردم دیده می‌شوند که برای خروج از کشور در سالن خروجی فرودگاه تجمع کرده‌اند. این افراد شامل اتباع خارجی، طبقات الیت وابسته به رژیم شاه، و همچنین ایرانیانی بودند که آینده‌ای نامطمئن را پیش روی خود می‌دیدند. این تصویر گواهی است بر اضطراب، ترس، و تغییرات عمیق اجتماعی و سیاسی که در آن زمان در ایران جریان داشت.

رویداد۲۴ | آخرین شاه ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به‌طور رسمی کشور را ترک کرد. این خروج که به بهانه «درمان» صورت گرفت، در واقع نشانه‌ای از فروپاشی اقتدار سلطنت پهلوی بود. جیمز بوکان در کتاب «روز‌های خدا» می‌نویسد: «خروج شاه از ایران، پایان یک عصر و آغاز دوره‌ای از هرج‌ومرج بود. برای بسیاری از مردم، این لحظه پایان استبداد بود، اما برای بسیاری دیگر آغاز ترسی بی‌پایان از آینده‌ای نامعلوم.»

خروج شاه خلاء قدرتی ایجاد کرد که گروه‌های انقلابی، به‌ویژه نیرو‌های وفادار به آیت‌الله خمینی، به سرعت آن را پر کردند. این وضعیت باعث شد که حامیان شاه، افراد نزدیک به رژیم، و حتی برخی از طبقه متوسط که از تحولات آتی بیمناک بودند، تصمیم به خروج از کشور بگیرند. پس از خروج شاه، اعتراض‌ها در خیابان‌ها افزایش یافت و بسیاری از نهاد‌های دولتی و نظامی یکی پس از دیگری تسلیم نیرو‌های انقلابی شدند. در این میان، بسیاری از افرادی که وابسته به رژیم شاه بودند، از جمله افسران ارتش، مدیران دولتی، و سرمایه‌داران بزرگ، نگران برخورد‌های تلافی‌جویانه و دادگاه‌های انقلابی بودند. این موضوع موجب شد که بسیاری از افراد وابسته به رژیم پهلوی و یا افرادی که صرفا انقلابی نبودند تصمیم به فرار بگیرند.

واکنش خارجی‌ها به تحولات ایران

در میان افرادی که در این تصویر دیده می‌شوند، بسیاری‌شان از اتباع خارجی هستند. این افراد شامل دیپلمات‌ها، مهندسان نفت، و کارکنان شرکت‌های خارجی بودند که در دوران سلطنت شاه به دلیل سیاست نزدیکی با بلوک غرب او در ایران مستقر شده بودند. اما با شدت گرفتن انقلاب و شعار‌های ضدغربی، این افراد احساس ناامنی کردند و در تلاش برای خروج سریع از ایران بودند. این تصویر به‌عنوان سندی تاریخی، حال‌وهوای عمومی جامعه ایران در آستانه انقلاب را نیز به تصویر می‌کشد. در دهه‌های پایانی حکومت پهلوی، حضور خارجی‌ها در ایران به شدت افزایش یافت. سیاست‌های مدرنیزاسیون و غرب‌گرایی محمدرضا شاه، همراه با درآمد سرشار نفتی، ایران را به مقصدی جذاب برای متخصصان، شرکت‌های بین‌المللی، و پیمانکاران خارجی تبدیل کرده بود. بر اساس داده‌های موجود، تا اواسط دهه ۱۳۵۰ (۱۹۷۰ میلادی)، بیش از ۵۰۰۰۰ تبعه خارجی در ایران مشغول به کار بودند. این افراد عمدت از کشور‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده، بریتانیا، و آلمان بودند و در حوزه‌هایی مانند نفت، ساخت‌وساز، و آموزش فعالیت داشتند.


بیشتر بخوانید: تظاهرات خیابانی علیه حکومت پهلوی پس از گشایش دانشگاه‌ها


یکی از بخش‌هایی که بیشترین حضور خارجی‌ها را شاهد بود، صنایع نفت و گاز بود. با توجه به این که نفت به عنوان منبع اصلی درآمد رژیم شاه شناخته می‌شد، شرکت‌های نفتی غربی، مانند کنسرسیوم نفتی بین‌المللی، نقش مهمی در استخراج، تولید، و صادرات نفت ایران داشتند. هزاران مهندس، تکنسین، و مدیر غربی در تاسیسات نفتی ایران مشغول به کار بودند و حضور آنها نماد وابستگی اقتصادی و تکنولوژیک ایران به غرب بود.

حضور اتباع خارجی به گسترش فرهنگ و سبک زندگی مدرن در ایران دامن زد. شهر‌هایی مانند تهران و آبادان به مراکز زندگی مدرن تبدیل شده بودند، جایی که مدارس بین‌المللی، رستوران‌ها، و باشگاه‌های مختص خارجی‌ها وجود داشت. این وضعیت، گرچه مورد استقبال طبقات بالا قرار گرفت، اما از سوی طبقات سنتی‌تر و روحانیون به‌شدت مورد انتقاد بود و به عنوان «بی‌هویتی و غرب‌زدگی» قلمداد می‌شد.

چهره‌های نگران و آینده‌ای نامعلوم

در چهره‌های بسیاری از افراد حاضر در تصویر، نشانه‌های نگرانی و اضطراب به‌وضوح دیده می‌شود. یکی از گزارش‌های برجسته این دوره، از سوی دیوید برنت، عکاس خبری، این وضعیت را این‌گونه توصیف می‌کند: «فرودگاه مهرآباد به صحنه‌ای از وحشت و آشفتگی تبدیل شده بود. دیپلمات‌ها، کارکنان شرکت‌های خارجی، و خانواده‌هایشان با چمدان‌هایی پر از امید و ترس به سالن‌های انتظار هجوم آورده بودند.»

این افراد با وجود این که از کشور خارج می‌شدند، آینده روشنی در پیش نداشتند. برای بسیاری از اتباع خارجی، این لحظه پایانی بر فرصت‌های اقتصادی و حرفه‌ای بود که در ایران تجربه کرده بودند. برای ایرانیان، خروج از کشور به معنای ترک خانه، خانواده، و سرزمینی بود که با وجود تمام مشکلات، بخشی از هویت آنان بود.

ریشارد کاپوشچینسکی، روزنامه‌نگار لهستانی که شاهد وقایع انقلاب ایران بود، در کتاب شاه شاهان اشاره می‌کند: «فرودگاه مهرآباد مملو از افرادی بود که چمدان‌های خود را به‌سختی حمل می‌کردند و چشم‌هایشان پر از ترس و ناامیدی بود. برای بسیاری، این لحظه پایان یک دوره از زندگی بود.»

شاپور بختیار نیز در خاطرات خود از روز‌های پایانی رژیم پهلوی به وضعیت پرتنش فرودگاه اشاره می‌کند. او می‌نویسد: «در آن روزها، هر پرواز به معنای فرار از مرگی احتمالی یا تبعیدی نامعلوم بود. مردم از هر قشری برای خروج از کشور صف بسته بودند.»

پیامد‌های تاریخی مهاجرت طبقات متوسط از ایران

بسیاری از افرادی که ایران را ترک کردند، از نخبگان علمی، اقتصادی، و نظامی بودند. خروج این افراد باعث ایجاد خلا در نیروی انسانی ماهر شد که تاثیرات آن در سال‌های بعد به‌وضوح احساس شد. صنایع نفت، که قلب اقتصاد ایران بود، یکی از بخش‌هایی بود که به‌شدت از این موضوع آسیب دید. همچنین خروج اتباع خارجی و کارکنان شرکت‌های غربی، نشانه‌ای از پایان دوره‌ای از روابط نزدیک ایران با غرب بود. این روند پس از پیروزی انقلاب، با تسخیر سفارت آمریکا در تهران و قطع روابط دیپلماتیک با ایالات متحده، وارد مرحله‌ای جدی‌تر شد.

برای کسانی که در ایران باقی ماندند، خروج افراد وابسته به رژیم شاه فرصتی بود برای بازسازی جامعه‌ای که بر اساس ارزش‌های انقلابی و اسلامی شکل می‌گرفت. در کنار اتباع خارجی، بسیاری از ایرانیان نیز تصمیم به ترک کشور گرفتند. این افراد عمدتا از نخبگان اقتصادی، سیاسی، و نظامی بودند که از پیامد‌های انقلاب می‌ترسیدند. از جمله اولین گروه‌هایی بودند که ایران را ترک کردند افسران بلندپایه ارتش، وزرای رژیم پهلوی، و اعضای خانواده سلطنتی بودند.

طبقه متوسط ایران، که در دوران شاه به لطف سیاست‌های اقتصادی و توسعه‌ای به وجود آمده بود، نیز از جمله گروه‌هایی بود که بخش زیادی از آن کشور را ترک کرد. این افراد، شامل پزشکان، مهندسان، و دانشگاهیان، با افزایش نقش روحانیون در نظام جدید و محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی، آینده خود را در ایران روشن نمی‌دیدند. تخمین زده می‌شود که بین سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، بیش از ۲ میلیون ایرانی کشور را ترک کردند.

پیامد‌های بلندمدت مهاجرت‌های ناشی از انقلاب آسیب‌های زیادی برای ایرانیان به همراه داشت. خروج گسترده متخصصان، پزشکان، و مهندسان از ایران، ضربه بزرگی به زیرساخت‌های اقتصادی و علمی کشور وارد کرد. این خروج به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند صنعت نفت، دانشگاه‌ها، و خدمات پزشکی محسوس بود.

خروج اتباع خارجی از ایران نیز، پایان دوره‌ای از روابط نزدیک ایران با غرب را نشان می‌داد. با قطع روابط دیپلماتیک ایران و ایالات متحده در سال ۱۳۵۸، ایران وارد دوره‌ای از انزوا شد که تاثیرات آن همچنان در سیاست خارجی کشور قابل مشاهده است.

نظرات شما