رویداد۲۴ | در جهان پر رمز و راز کلیسای کاتولیک که قدمتی دو هزار ساله دارد، کمتر کسی را میتوان یافت که همچون بندیکت شانزدهم قواعد دیرینهی واتیکان را در هم شکسته باشد. او نه تنها یکی از بانفوذترین متفکران الهیاتی دوران معاصر بود، بلکه نخستین پاپ در شش قرن گذشته شد که داوطلبانه از جایگاه مقدس خود کنارهگیری کرد. اما زندگی این چهرهی پرسروصدا فراتر از یک استعفای تاریخی است؛ روایت مردی است از قلب آلمان که هم شاهد جنگ جهانی دوم بود، هم طراح جدیترین تغییرات در کلیسای کاتولیک، و هم دغدغهمند صلح، ایمان و مسئولیت الهیاتی در عصر مدرن.
بندیکت شانزدهم با نام اصلی یوزف راتزینگر در روز ۱۶ آوریل ۱۹۲۷ در شهر مارکتل، واقع در ایالت بایرن آلمان، دیده به جهان گشود. خانوادهاش مذهبی و محافظهکار بودند. پدرش یک افسر پلیس بود و مادرش، دختر یک نانوا. فضای مذهبی و معنوی خانواده تأثیر عمیقی بر او و برادرش داشت؛ بهطوری که هر دو به کسوت کشیشی درآمدند.
راتزینگر در دوران نوجوانی، شاهد صعود نازیها به قدرت و وقوع جنگ جهانی دوم بود. در سالهای پایانی جنگ، او همچون بسیاری از همنسلانش به اجبار به عضویت «سازمان جوانان هیتلری» درآمد، اما بعدها گفت که هیچگاه از آن ایدئولوژی پیروی نکرده است. در واپسین ماههای جنگ، او به ارتش آلمان فراخوانده شد، اما هیچگاه به جبهه نرفت و پس از پایان جنگ به اسارت نیروهای متفقین درآمد و مدتی را در اردوگاه اسرا سپری کرد.
تجربهی جنگ، نفرت از توتالیتاریسم، و ایمان عمیق مذهبی از همان آغاز، مسیر زندگی او را به سوی الهیات مسیحی هدایت کرد. پس از جنگ، راتزینگر وارد مدرسهی الهیات شد و در سال ۱۹۵۱ به مقام کشیشی رسید. استعداد بینظیرش در فلسفه و الهیات، او را به چهرهای برجسته در محافل کاتولیک بدل کرد. او دکترای خود را در الهیات گرفت و در دانشگاههای بن، مونستر و رگنسبورگ تدریس کرد.
در سال ۱۹۶۲، او بهعنوان مشاور الهیاتی در شورای دوم واتیکان شرکت کرد؛ یکی از مهمترین شوراهای کلیسای کاتولیک در قرن بیستم که با هدف بهروزرسانی نهاد کلیسا برگزار شد. حضور راتزینگر در این شورا، او را در کانون تصمیمسازیهای بزرگ قرار داد. این تجربهی مهم نهتنها جایگاه علمی و معنویاش را تقویت کرد، بلکه او را به شبکهای از رهبران آیندهی کلیسا وصل کرد.
با گذشت زمان، راتزینگر به تدریج از رویکردهای لیبرال فاصله گرفت و به چهرهای محافظهکار و مدافع سنتهای کلیسایی بدل شد. این گرایش، راه را برای صعودش به مراتب بالای کلیسا هموار کرد.
در سال ۱۹۷۷، پاپ پل ششم او را به عنوان اسقف اعظم مونیخ و فرایزینگ منصوب کرد، و همان سال به مقام کاردینالی نیز رسید. چند سال بعد، پاپ ژان پل دوم که از دیدگاههای الهیاتی و توانمندیهای فکری راتزینگر آگاه بود، او را در سال ۱۹۸۱ به ریاست نهاد قدرتمند «مجامع اعتقادی» واتیکان منصوب کرد؛ نهادی که وظیفهی نظارت بر صحت باورها و آموزههای دینی کاتولیکها را برعهده دارد. او در این جایگاه، به «محافظ ایمان» شهرت یافت.
در طول بیش از دو دههی حضور در این مقام، راتزینگر با آموزههایی، چون نسبیگرایی اخلاقی، سکولاریسم و لیبرالیسم فرهنگی مخالفت کرد. او همواره از بازگشت به اصول بنیادین مسیحیت دفاع میکرد و نسبت به تغییرات افراطی در کلیسا هشدار میداد. از همینرو، برخی رسانههای غربی به او لقب «سگ نگهبان خدا» داده بودند؛ لقبی که هم گویای جدیت و قاطعیت او در حفظ اعتقادات بود، و هم طعنهآمیز.
با درگذشت پاپ ژان پل دوم در آوریل ۲۰۰۵، نشست محرمانهی کاردینالها در واتیکان آغاز شد تا جانشینی برای او برگزینند. تنها دو روز پس از آغاز جلسات، دود سفید از دودکش واتیکان برخاست: یوزف راتزینگر بهعنوان پاپ بندیکت شانزدهم انتخاب شده بود.
او در نخستین پیام خود گفت: «پس از پاپ بزرگ ژان پل دوم، کار دشواری در پیش دارم. دعا کنید که خادم فروتنی برای تاکستان خداوند باشم.» در دوران پاپی خود، بندیکت تلاش کرد میان ایمان سنتی و چالشهای دنیای مدرن تعادلی برقرار کند. او در عین حال که از حفظ اصول دفاع میکرد، نسبت به گفتوگو با جهان بیرون نیز بیمیل نبود.
بیشتر بخوانید: پاپ پیوس دوازدهم؛ مردی که در میان دو دیکتاتور گرفتار شد
در زمینهی گفتوگو با ادیان، او گامهایی مهم برداشت: از جمله دیدار با رهبران مسلمان و یهودی، و شرکت در مراسم کلیسای انگلیکن در لندن. حتی گروه کُر کلیسای وستمینستر را به رم دعوت کرد؛ اقدامی بیسابقه و نمادین در مسیر گفتوگوی مسیحیان. بندیکت همچنین در نوشتههای خود به مسئلهی سکولاریسم، بحران معنویت در غرب، و تهدیدهای اخلاقی ناشی از نسبیگرایی پرداخت.
با اینهمه، دوران پاپی بندیکت شانزدهم خالی از بحران نبود. افشای موارد گستردهی سوءاستفادهی جنسی توسط کشیشان کاتولیک، کلیسا را با موجی از انتقاد روبهرو کرد. هرچند بندیکت کوشید تا با عذرخواهی رسمی و اقدامات انضباطی این بحران را مهار کند، اما منتقدان معتقد بودند که واکنش او کافی و قاطع نبوده است.
از سوی دیگر، فساد مالی در دستگاه بوروکراتیک واتیکان، از جمله سوءاستفاده از منابع مالی کلیسا، یکی دیگر از چالشهایی بود که بندیکت با آن روبهرو بود. نشت اطلاعات محرمانه از درون واتیکان، که بعدها به ماجرای موسوم به «واتیلیکس» انجامید، نشان داد که قدرتطلبی و رقابتهای درونی تا چه اندازه بنیان کلیسا را متزلزل کرده است. این ماجراها، بار سنگینی بر دوش پاپ سالخورده گذاشتند.
در چنین شرایطی، در دهم فوریهی ۲۰۱۳، شایعاتی در رسانهها پیچید که پاپ بندیکت قصد دارد تصمیمی غیرمنتظره بگیرد. فردای آن روز، او در سخنانی کوتاه، اما تأثیرگذار اعلام کرد که بهدلیل کهولت سن و کاهش توان جسمی، دیگر قادر نیست وظایف سنگین پاپی را بهدرستی انجام دهد. بدین ترتیب، او نخستین پاپ در شش قرن گذشته شد که داوطلبانه از مقام خود کنارهگیری میکند.
این تصمیم واکنشهایی گسترده در جهان برانگیخت: برخی آن را نشانهی فروتنی و درک واقعبینانه از مسئولیت دانستند، و برخی دیگر آن را شکستن تقدس یک مقام الهی تلقی کردند. با این حال، بندیکت در مقام «پاپ بازنشسته» در صومعهای آرام در محوطهی واتیکان به زندگی ادامه داد، جامهی سفید خود را همچنان به تن داشت، و به نوشتن و تفکر پرداخت.
در سالهای پس از استعفا، بندیکت کمتر در انظار عمومی ظاهر شد. در نامهای که در سال ۲۰۱۸ به روزنامهای ایتالیایی نوشت، حال خود را چنین توصیف کرد: «با کاهش تدریجی توان جسمانیام، در درون خویش در سفری زیارتی به سوی خانه هستم.»
او در نامهای دیگر، که در سال ۲۰۲۲ خطاب به کشیشان بایرن نوشت، اذعان داشت که با وجود بیم و لرز از گذشته، به رحمت خداوند امید دارد: «خداوند تنها داوری عادل نیست، بلکه دوستی است و برادری که خود برای خطاهای من رنج کشیده است.»
بندیکت شانزدهم تا واپسین روزهای عمرش به اندیشه، نوشتن و دعا ادامه داد. گفته میشود که حتی در روزهای آخر، همچنان آثار الهیاتی جدیدی در دست داشت که بعدها منتشر خواهد شد.
در سی و یکم دسامبر ۲۰۲۲، بندیکت شانزدهم در ۹۵ سالگی درگذشت. درگذشت او، نه فقط پایان زندگی یک پاپ بود، بلکه پایان فصل پرچالشی از تاریخ کلیسای کاتولیک بهشمار میرفت؛ فصلی که در آن مرز میان ایمان سنتی و اقتضائات عصر مدرن بار دیگر به چالش کشیده شد.
بندیکت شانزدهم را برخی محافظهکار میدانستند، برخی متفکر، و برخی دیگر جنجالی. اما بیتردید، او از معدود پاپهایی بود که نه تنها ایمان را تبلیغ کرد، بلکه با عمل خود، مفاهیم اخلاق، فروتنی، مسئولیت و حقیقت را در تاریخ کلیسا حک کرد.
او در نامهای که در فوریهی ۲۰۲۲ به کشیشان بایرن نوشت، چنین بیان کرد: «اگرچه با نگاهی به زندگی طولانیام، دلایلی بسیار برای ترس و لرز دارم، اما همچنان دلگرمم، چرا که عمیقا باور دارم که خداوند تنها داوری عادل نیست، بلکه دوستی است و برادری، که خود برای کاستیهای من رنج کشیده است.»
بندیکت شانزدهم در ۳۱ دسامبر سال ۲۰۲۲ به دیدار این داور، دوست و برادر شتافت.