رویداد۲۴| در صبحگاهی گرم در ژوئن ۱۹۸۵، مسافران پرواز شماره ۸۴۷ هواپیمایی آمریکایی TWA همچون هر مسافر دیگری، با امید و بیخبری از سرنوشت، پا به فرودگاه آتن گذاشتند. مقصد، شهر رم بود؛ اما کمتر کسی میدانست که تا ساعتی دیگر، این پرواز تبدیل به سرآغاز یکی از پرمناقشهترین گروگانگیریهای دهه هشتاد میلادی خواهد شد، رویدادی که نامش تا سالها بعد لرزه بر اندام سیاستمداران و افکار عمومی غرب انداخت.
هواپیما، بوئینگ ۷۲۷ با ۱۴۵ مسافر و ۸ خدمه، بهآرامی از باند فرودگاه آتن جدا شد. اما هنوز مسافت کوتاهی طی نکرده بود که دو مرد جوان، که بعدها ادعا شد از اعضای گروه حزبالله لبنان هستند، اسلحهها و نارنجکهای خود را بیرون کشیدند. از آن لحظه تا روزهای متوالی، وضعیت مسافران و خدمه هواپیما به یک کابوس واقعی بدل شد.
خواست اصلی گروگانگیران واضح و در عین حال سنگین بود: آزادی ۷۰۰ زندانی شیعه که در زندانهای اسرائیل محبوس بودند. در سالهای دهه ۱۹۸۰ میلادی، برای خاورمیانه و بهویژه لبنان، سالهایی مملو از حرکات انقلابی بود. غربیها ادعا میکردند که گروههایی مانند حزبالله و جنبش امل، با الهام از انقلاب ایران و حمایت کشورهای منطقه، سیاست ربایش و گروگانگیری را به عنوان ابزاری برای چانهزنی با غرب و اسرائیل برگزیدهاند. اما حزبالله و امل این ادعا را کاملا رد میکردند.
ربایندگان، با تهدید به انفجار هواپیما، خلبان را مجبور کردند که مسیر را به سوی بیروت، پایتخت لبنان، تغییر دهد. این آغاز هفده روز وحشت و سرگردانی بود؛ دورهای که در آن هواپیما میان بیروت و الجزایر بارها رفتوآمد میکرد، مسافران و خدمه نیز هر بار با کابوسِ مرگ ابهام و انتظار دستبهگریبان بودند و در هر مرحله، بخشی از آنها آزاد یا جابهجا میشدند.
در دومین روز گروگانگیری، یکی از تلخترین صحنههای این ماجرا رقم خورد. رابرت دِین استتم، جوانی ۲۳ ساله و عضو ویژه نیروی دریایی آمریکا، که قرار بود پس از چند روز به ماموریت خود بازگردد، بهطور وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار گرفت و سپس با شلیک گلوله از فاصله نزدیک به قتل رسید. منابع غربی بعدها ادعا کردند که قاتل اصلی او، محمدعلی حمادی، یکی از ربایندگان و عضو سرشناس حزبالله لبنان، بدون هیچ ابایی، پیکر بیجان استتم را از درِ هواپیما به روی باند فرودگاه بیروت پرتاب کرد؛ صحنهای که تصاویر آن بهسرعت در سراسر جهان منتشر شد و خشم عمیق افکار عمومی را برانگیخت.
در طول این ۱۷ روز، بحران وارد مرحلهای فرسایشی شد. مسافران با تنگناهای روانی و جسمی شدید روبهرو بودند؛ بعضی بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، بسیاری تهدید شدند و عدهای با چشمبندی گروگانگیران، میان مکانهای مختلف انتقال یافتند. در این میان، مذاکرات دیپلماتیک نیز در سایه تهدید به مرگ و انفجار جریان داشت. هر بار که هواپیما در بیروت یا الجزایر فرود میآمد، بخشی از گروگانها آزاد میشدند و عدهای دیگر باقی میماندند. برخی اسناد نشان میدهد که آزادی بخشی از گروگانها، نتیجه چانهزنی میان غرب و حزبالله یا حتی معاملههای پنهانی با کشورهای منطقه بود. در همین زمان، شبهنظامیان امل نیز وارد بازی شدند و خواستار آزادی بیشتر زندانیان لبنانی شدند. رهبر امل، نبیه بری، تهدید میکرد که گروگانها را در نقاط مختلف بیروت پنهان خواهد کرد تا مانع هرگونه عملیات نجات شود. این تهدیدها فضای مذاکرات را پیچیدهتر کرد و موجب شد بحران طولانیتر و پرمخاطرهتر شود.
بیشتر بخوانید: جنگ داخلی لبنان؛ پیچیدگیهای سیاسی یک تراژدی
در نهایت، فشارهای دیپلماتیک، مداخله سوریه و پیگیری صلیب سرخ موجب شد که در واپسین روزهای ژوئن، گروهی از گروگانها آزاد شوند. بقیه مسافران و خدمه نیز پس از روزها اسارت و سرگردانی، از راه دمشق به فرانکفورت رفتند و مورد استقبال مقامات آمریکایی و آلمانی قرار گرفتند. لحظه دیدار مجدد خانوادهها، با اشک و شادی، در مقابل دوربینها ثبت شد. اما در پسِ رهایی آنها که رویدادی خوشایند بود، مسئله دیدآوری باقی ماند: زخمی روانی عمیقی که بر اثر دیدن صحنه قتل استتم متحمل شده بودند.
ماجرای محمدعلی حمادی، خود نمونهای از پیچیدگیهای جهان بعد از جنگ سرد است. پس از پایان بحران، او در آلمان غربی بازداشت شد؛ همراهش مواد منفجره داشت و شواهد محکمی علیه او جمعآوری شد. دادگاه آلمان، با وجود فشار آمریکا برای استرداد، ترجیح داد او را در خاک خود محاکمه کند. حمادی به حبس ابد محکوم شد، اما آزادی زودهنگامش در سال ۲۰۰۵، بسیاری را شوکه کرد.
علت آزادی او همچنان در پردهای از ابهام است؛ برخی معتقدند این آزادی، نتیجه معاملهای محرمانه و مبادله با دو گروگان آلمانی در لبنان بوده است. حمادی پس از آزادی، بدون هیچ ممانعتی به لبنان بازگشت و بار دیگر به حزبالله پیوست. این رخداد، بار دیگر موضوع «عدالت» را در پرونده تروریسم بینالملل زیر سؤال برد.
در سال ۲۰۱۹، در شرایطی که تصور میشد حمادی ناپدید شده یا در سایه سیاستهای حزبالله پنهان است، پلیس یونان هنگام کنترل گذرنامهها در بندر میکونوس او را شناسایی و بازداشت کرد. آلمان بار دیگر خواستار استرداد او شد، اما همچنان سرنوشت نهایی او در هالهای از ابهام است.
ربایش پرواز ۸۴۷ تنها یک رویداد تروریستی نبود؛ بلکه به نقطه عطفی در افکار عمومی جهان تبدیل شد. تصاویر مردان مسلح که با صورتهای پوشیده بر بال هواپیما نشسته بودند و شعارهای ضدآمریکایی سر میدادند، برای نخستین بار، بحران گروگانگیری را تا این حد عریان و بدون واسطه به اتاق نشیمن مردم جهان آورد. رسانهها، با پخش مستقیم تصاویر مسافران و خانوادههای نگرانشان، احساسات میلیونها نفر را درگیر این ماجرا کردند.
دولت آمریکا، در واکنش به قتل رابرت استتم، فشارهای دیپلماتیک شدیدی به کشورهای منطقه وارد کرد و حتی تهدید به مسدودسازی فرودگاه بیروت و تحریمهای گستردهتر نمود. درعینحال، موج اصلاحات در استانداردهای امنیت فرودگاهی در اروپا و خاورمیانه بهدنبال این حادثه آغاز شد؛ اصلاحاتی که تا امروز ادامه دارد و شاید یکی از مهمترین میراثهای تلخ پرواز ۸۴۷ باشد.