رویداد۲۴ | پزشکیان و هیات جمعوجور همراهش، اول مهرماه، همزمان با زنگ آغاز مدارس، راهی آمریکا شدند تا عصر چهارشنبه به وقت تهران، در مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شوند. قرار است رئیسجمهور پشت تریبون برود و برای جمع محدودی از اعضای هیات جمهوری اسلامی و نمایندگان چند کشور خارجی نهچندان صاحبنفوذ که هر کدام به دلایلی سالن را ترک نکردهاند، نطق کند. در پایان نیز اعضای هیات ایرانی، پزشکیان را دستهجمعی تشویق کرده و به هتل محل اقامتشان که چند چهارراه پایینتر از مقر سازمان ملل است، بازگردند.
روزهای بعد هم طبق برنامه، چند دیدار و نشست با مقامهای ارشد کشورهایی که در دسترساند و در نهایت بازگشت به تهران؛ هرچند وقتی برگردند، شاید هیچچیز مثل پیش از عزیمت نباشد. چراکه احتمالاً تروئیکای اروپایی ماشه را چکانده و پیش از آنکه هیات ایرانی پایش به خاک وطن برسد، تمامی آن ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت بازگشته است.
اما فرض محال، محال نیست؛ دستکم دو سناریوی دیگر هم مطرح است؛ سناریوهایی که این چند روز گذشته فکر و ذکر نیروهای سیاسی را به خود مشغول کرده است. نیروهای سیاسی داخل کشور به دو دسته کلی قابلتفکیکند؛ نیروهای هوادارِ دیپلماسی و معتقد به مذاکره و نیروهای دلواپسِ دیپلماسی و منتقدِ مذاکره. دو طیفی که اگرچه تفاوت بسیار زیادی با یکدیگر دارند، اما از یک منظر، بسیار شبیه به یکدیگرند و آن، اینکه هردو درباره نتایج سفر نیویورک رویاپردازی میکنند.
گروه اول دل به این رویا بستهاند که پزشکیان همین که پایش به نیویورک برسد، ناگهان به سیاستمداری عملگرا تبدیل میشود و با هنر دیپلماسی، ملت را شوکه میکند. تا جایی که حتی بعید نیست اصلاً بجای نیویورک و مقر سازمان ملل، راهی واشنگتن و کاخ سفید شود و در گفتوگویی مستقیم با ترامپ، به چهل و چند سال تنش با امریکا پایان دهد.
درمقابل گروه دوم آرزو میکند اگر پزشکیان از سفر به نیویورک و حضور در مقر سازمان ملل منصرف نشد، حداقل بلافاصله پس از اتمام یک نطق انقلابی و کوبنده با ابروانی در هم کشیده و مشتی گره کرده _شبیه به تصویر سحر امامی در زمان حمله به صدا و سیما_ در اقدامی نمادین بلافاصله خاک امریکا را ترک کُند. انتظار هم این است که در نطق سیاستهای امریکا و اسرائیل و انگلیس و آلمان و فرانسه و کل اروپا و حتی کانادا و استرالیا و یک دو جینِ دیگر از این کشورهای ظالم را به باد انتقاد بگیرد و حساب همه این دولتهای غربی را بگذارد کف دستشان! اگر هم که همه اینها را هم به عربی گفت، فبهاالمراد!
بیشتر بخوانید:
فضاسازی رسانه دولت در آستانه سفر نیویورک | آیا واقعا توافق موقت محتمل است؟
اما واقعیت این است که سفر پزشکیان هیچ نسبتی با رؤیاهای دو طیف ندارد؛ چراکه تیم دولت هیچ دستورکار و برنامه مشخصی برای این سفر ندارد. فقدان راهبردی که بخشی ناشی از کارشکنیهای آمریکا در صدور ویزا بوده، اما بیشتر به ضعف ابتکار عمل ایران برمیگردد.
تا نیمروز دوشنبه حتی خبر دقیقی از جزئیات سفر در دست نبود. تیم رسانهای دولت بجای استفاده رسانهای از این رفتار غیردیپلماتیک و غیرحرفهای کاخ سفید در صدور ویزای رئیس جمهور ایران، تصمیم گرفت در سکوت نظارهگر سیر وقایع باشد تا بالاخره هر وقت ترامپ خواست ویزای پزشکیان را صادر کند. بنابر شنیدههای خبرنگار رویداد۲۴ ویزای مسعود پزشکیان حوالی نیمروز یکشنبه صادر شده است. حال آنکه برخی اخبار غیررسمی در روزهای گذشته از این حکایت داشت که پزشکیان میخواسته روز یکشنبه ۲۹ شهریورماه به نیویورک برود.
درنهایت ویزای تنها ۱۴ نفر از هیات همراه رئیسجمهور صادر شد؛ تعداد پایین هیات همراه، بیتردید در جریان این سفر، مشکلات فراوانی را برای آنها ایجاد خواهد کرد. آنطور که منابع رسانهای اعلام کردهاند، ظاهراً بجز مسعود پزشکیان و عباس عراقچی، مهدی سنایی مشاور سیاسی رئیسجمهور و سیدعباس موسوی معاون تشریفات نهاد ریاستجمهوری جزو کسانی هستند که ویزایشان برای این سفر صادر شده و از اعضای این هیات ۱۵ نفره هستند.در میان ۱۵ عضو این هیات، تنها یک چهره رسانهای یعنی سیدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر ریاستجمهوری حضور دارد.
از سوی دیگر هتل محل اقامت هیات ایرانی که توسط دولت ایالات متحده بهعنوان میزبان این نشست درنظر گرفته شده، ظاهراً ۴ چهارراه دورتر از مقر سازمان ملل است؛ درنتیجه، هیات ایران برای حضور در جلسات باید مسیری طولانی از محل اقامت تا مقر سازمان ملل را طی کنند؛ دوری هتل از مقر به معنای پایین آمدن سطح امنیت است و این یعنی هیات باید با گروههای اپوزیسیون که در این سالها، بیش از هر زمان دیگری توانستهاند نیروهایشان را برای برپایی تجمعهای اعتراضی گاه و بیگاه سازماندهی کنند، مواجه شود. گروههایی که در این چند روز گذشته نیز به دفعات از آمادگی خود برای برپایی تجمع در مسیر کاروان ایران سخن گفته و درباره این دست اقداماتشان اطلاعرسانی کردهاند.
بزرگترین ضعف اما جای دیگری است؛ نبود دستورکار روشن برای این سفر. پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری تنها به این اشاره کرده که رئیسجمهور در سخنرانی خود بر «منافع ملی» و «صدای مردم ایران» پس از تجاوز اسرائیل تأکید خواهد کرد. موضوعی که بیشتر شعاری است تا یک راهبرد عملی در برابر بحران ماشه.
پزشکیان قرار است با برخی رهبران کشورهایی مانند هلند، نروژ، فنلاند، کویت، عراق و پاکستان دیدار کند؛ کشورهایی که در معادلات کلان بینالمللی تأثیر چندانی ندارند. بدتر آنکه محور اصلی این دیدارها «محکومیت نسلکشی در غزه» عنوان شده است، بیآنکه اشارهای به تلاش برای جلوگیری از بازگشت تحریمهای شورای امنیت وجود داشته باشد.
با وجود اینکه دیدارهای دوجانبه قرار است با محوریت مسائل فلسطین و غزه باشد، اما در این مورد هم ابتکار عمل یا راهبرد روشن و متفاوتی وجود ندارد؛ اینطور که پیداست رئیسجمهور قرار است همان روضه سابق را در نیویورک بخواند. آن هم در شرایطی که برخی قدرتهای اروپایی همچون بریتانیا و اسپانیا راهبردی جدی را در این رابطه در دستورکار قرار داده و با به رسمیت شناختن دولت فلسطین، عملاً اسرائیل را ناچار به همراهی با ایده دو دولتی کردهاند. کاش لااقل پزشکیان در دیدار با سران کشورهایی همچون بریتانیا و اسپانیا، از این موضع آنان در قبال فلسطین حمایت کند. راهبردی که دستکم میتواند از تکرار مواضع شعاری همیشگی فراتر برود.
اینکه در چنین شرایطی حتی از فرصت اختلاف اخیر آمریکا و کانادا برای گشایش در روابط دو کشور هم استفاده نشده، خود نشانه دیگری از انفعال است. کانادا میزبان جامعه بزرگ ایرانیان مهاجر است و بهبود روابط میتوانست دستکم بخشی از مشکلات آنان را حل کند. اما دولت ایران همچنان درگیر مواضع شعاری است و از ظرفیتهای دیپلماتیک واقعی بهرهای نمیبرد.
رایزنی عراقچی و دیپلماتهای ارشد اروپایی در نیویورک/ عراقچی خیانتکار هنوز هم و باز هم به طور مستقیم، علنی و آشکار با دشمنان درجه یک حکومت نظام جمهوری اسلامی همه جانبه همکاری می کند شرم آور و تاسف بار است.