رویداد۲۴| هلیا برزویی- «نفس» نام پویشی است که با هدف مقابله با سقط جنین و تشویق به فرزندآوری، از سال گذشته آغاز شده است. بودجههای کلانی برای تبلیغات مجازی و محیطی این پویش اختصاص یافته؛ از بیلبوردهای شهری و آنتن صداوسیما تا برگزاری رویدادهای گوناگون. اما گویی نفس این پروژه حالا به شماره افتاده است. وبسایت این پویش از اردیبهشت ماه سال گذشته دیگر بهروزرسانی نشده است. آخرین اخبار، مربوط به غرفه پویش نفس در نمایشگاه کتاب سال گذشته است.
افزایش جمعیت در ایران از اوایل دهه ۱۳۹۰ به یک مسئله ملی تبدیل شد. پس از کاهش شدید نرخ باروری و نگرانی از پیر شدن جمعیت، سیاستهای کلی جمعیت در سال ۱۳۹۳ توسط رهبری ابلاغ شدند. از آن زمان نیز طرحهای تهاجمی برای یک مسئله اجتماعی همچون فرزندآوری در پیش گرفته شد. مجموعهای از قوانین و برنامهها از جمله «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت»، در سال۱۴۰۰ تصویب شد که شامل ممنوعیتها و محدودیتهایی در آزمایش غربالگری و فروش لوازم پیشگیری از بارداری بود. این قوانین با هدف بازگشت مسیر کشور از سیاستهای کنترل جمعیت دهههای ۷۰ و ۸۰ به سمت تشویق فرزندآوری تعیین شدند.
ستاد ملی جمعیت، بهعنوان بازوی اجرایی این سیاستها در فروردین ۱۴۰۱ و در پی تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت بهطور رسمی آغاز به کار کرد. این ستاد قرار بود هماهنگکننده همه دستگاهها در اجرای سیاستهای کلی جمعیت باشد. پروژه نفس از مهمترین طرحهای این ستاد به حساب میآید که متولی اصلی آن مرکز جوانی جمعیت و سلامت خانواده وزارت بهداشت است. این مرکز با همکاری سازمان بسیج جامعه پزشکی و ستاد ملی جمعیت، اجرای طرح را پیش میبرد. مدیر این پویش مرضیه وحید دستجردی، دبیر ستاد ملی جمعیت است.
آبان ماه نشست بررسی موج دوم پویش نفس برگزار شد؛ در این نشست از نجات ۱۵ هزار جنین و کاهش میانگین روزانه سقط جنین از هزار و ۲۰۰ به ۷۰۰ مورد خبر دادند. متولیان طرح، این آمارها را بهعنوان دستاورد بزرگ تبلیغاتی معرفی کردند و آن را نشانه موفقیت سیاستهای جمعیتی میدانند. اما با نگاهی به نتایج پیمایش ملی فرزندآوری (اسفند سال ۱۴۰۳)، ماجرا متفاوت به نظر میرسد.
در این پیمایش، ۷۷.۷ درصد پاسخگویان اعلام کردند هیچ تمایلی به فرزندآوری ندارند و تنها ۲۲.۳ درصد مایل به داشتن فرزند بودند. دلایل اصلی این بیمیلی نیز اقتصادی بود؛ ۸۷ درصد نگرانی از آینده فرزند، ۸۱ درصد مشکلات اقتصادی، ۷۹ درصد درآمد ناکافی و ۷۳ درصد فقدان مسکن را از علل اصلی عدم تمایل به فرزندآوری، اعلام کردند.
بیشتر بخوانید: جدال تازه صداوسیما و وزارت بهداشت | تبلیغات جنجالی تلویزیون علیه سلامت عمومی؟
این آمار یعنی کاهش سقط جنین الزاما به معنای افزایش جمعیت نیست؛ خانوادهها همچنان به دلایل اقتصادی و اجتماعی از فرزندآوری فاصله میگیرند. تناقضی که نشان میدهد سیاست جمعیتی در پیش گرفته شده بیش از آنکه بر حل مشکلات ساختاری تمرکز داشته باشد، به نمایش تبلیغاتی و آمارهای ظاهری متکی است.
وبسایت پویش نفس تولیدات را در پنج گروه پوستر، مستند، کتاب، موشن و برنامههای تلویزیونی دستهبندی کرده، اما همگی حول یک شعار میچرخند؛ سقط جنین معادل قتل است. زن با این عمل در جایگاه مجرم قرار میگیرد و مسئول فروپاشی خانواده و جامعه معرفی میشود. برخی پوسترها حتی از طنز تحقیرکننده مانند تصویر جنین در شیشه ترشی با شعار «ترشی نندازید، یچیزی میشه...» استفاده کردهاند که تصمیم پیچیده سقط جنین را به یک رفتار سطحی و بیارزش تقلیل میدهند. زبانی که نهتنها اخلاقی نیست، بلکه جنسیتزده و توهینآمیز است.
بررسی محتوای تبلیغات پویش نفس که تمام سکوهای ارتباطی را به کار بسته تا صدای خود را به گوش مخاطب برساند، نشان از پنهان ماندن علل واقعی سقط جنین از جمله مشکلات اقتصادی، نبود حمایت اجتماعی، فشارهای خانوادگی و دسترسی ناکافی به خدمات سلامت دارد. نگاهی که بحران جمعیت را به مسئلهای اخلاقی و فردی تقلیل میدهد و مسئولیت کمبودهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به دوش زن میگذارد.
چنین رویکرد تبلیغاتی در بلندمدت، اعتماد عمومی را خدشهدار کرده، مقاومت اجتماعی ایجاد میکند، رفتارها را به حوزههای پنهان میراند و موفقیت تبلیغاتی در قالب کاهش آمار اعلامی سقط را جایگزین اصلاح واقعی سیاستها و افزایش رفاه خانوادهها میکند.
امیرحسین عالمی، مدیر عامل یک آژانس بازاریابی اجتماعی، در گفتوگو با رویداد۲۴، معتقد است که پویش نفس از اساس، مسیر غلطی را انتخاب کرده: «اگر عمیقتر و از منظر ارتباطات و بازاریابی اجتماعی به موضوع نگاه کنیم، مثل هر برنامه تبلیغاتی، در مرحله اول باید دید جامعه هدف تبلیغات چه کسانی هستند؟ حتی یک برند تجاری هم ابتدا این فاکتور را بررسی میکند تا کمترین هزینه را صرف کند یا اگر هزینهای هم میکند، بیشترین بازدهی را داشته باشد. اگر در پویش مذکور، هدف افزایش جمعیت است، بهتر است که مخاطبان هدف هم دقیق مشخص شود.»
او ضمن بیان اینکه شناخت عوامل و مشکلات اجتماعی از ابتداییترین گامهای پیش از شروع تبلیغات است، گفت: «در بازاریابی اجتماعی دو عامل فردی و محیطی را در میان داریم. به بیانی سادهتر اینکه مردم بچهدار نمیشوند، یک عامل فردی است که دو مورد انگیزه کافی و ناآگاهی، ذیل آن دستهبندی میشوند. عامل محیطی هم محرومیتها و عوامل اجتماعی و ایجادکننده مشکل را دربر میگیرد. اما این کمپین در مرحله ابتدایی این شناسایی مانده است. وقتی انگیزه را میسنجیم، مسئله اقتصادی مهمترین عاملی است که مردم را از فرزندآوری منصرف میکند.»
بیشتر بخوانید: آلودگی هوا و آمار پنهان سقط جنین و مردهزایی در ایران | ۷۷ درصد سقطها خودبهخودی است
عالمی معتقد است که حل مشکل اقتصادی در توان طراح پویش نیست، بنابراین اگر میخواهیم تبلیغات و پویشی برای افزایش جمعیت طراحی کنیم، بهتر است سراغ گروهی برویم که مشکل اقتصادی ندارند، اما بچهدار هم نمیشوند: «کمااینکه پژوهشها نشان میدهد که گروه بزرگی هم هستند، کیفیت والدگری بیشتری دارند، چراکه مشکلات مالیشان کمتر است، تحصیلات بالاتر و امکانات بهتری هم هستند. از این رو امکانات والدگری بهتری دارند و احتمالا بتوانند فرزندان بهتری را تحویل جامعه دهند. اما طراحان پویش نفس، این گروه را عمدا نادیده گرفته اند و اصلا درموردش حرفی هم نمیزنند؛ درصورتی که این گروه، یعنی طبقه متوسط شهری که سنشان در حال بالا رفتن است و حداکثر دو بچه دارند یا اصلا بچه ندارند، باید جامعه هدف سیاست های افزایش جمعیت باشند.»
او می گوید با این وجود طراحان پویش، سراغ گروهی رفتهاند که اقدام به سقط جنین میکنند. «زنی که تصمیم به سقط جنین میگیرد، هزاران مشکل دارد که کمترینش مشکل اقتصادی است. اینها حقایق سیاستگذاری است که نباید احساسی به آن نگاه کرد بلکه باید دقیق آن را سنجید.»
به گفته این کارشناس ارتباطات، در پویش نفس بدیهیترین پیش شرط یعنی انگیزه فرد برای عدم بچهدار شدن را بررسی نکردهاند تا از طریق آن به جامعه هدف برسند. بعد هم بودجه میلیاردی به پروژهای داده میشود که هدفش نه افزایش جمعیت از طریق شناسایی جامعه هدف درست، که کاهش سقط جنین عمدی است.»
جالب اینجاست که رویداد۲۴ به آمار تازه و منتشرنشده وزارت بهداشت درباره سقط جنین و مردهزایی در کشور دست یافته که نشان میدهد از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون بیش از ۷۷ درصد سقطهای ثبتشده، خودبهخودی بوده و عواملی چون آلودگی هوا بر این سقطها موثر بودهاند.
این متخصص حوزه مارکتینگ اجتماعی معتقد است آنچه در پروژه نفس دیده میشود، بیش از آنکه یک طرح اجتماعی باشد، رنگ و بوی ایدئولوژیک دارد: «برای طراحان این پروژه مسئله کشور، پیر شدن، افزایش جمعیت جوان و فرزندآوری نیست. آنها صورت مسئله را اساسا فراموش کردهاند و به مساله جدیدی پرداختهاند تحت عنوان «افزایش سقط جنین در کشور». در پرداخت به این مساله جدید هم از منظر «یک گناه» و مسئله «ایدئولوژیک» آن را تقبیح میکنند. طراحان و مجریان این پروژه گویی عامدانه طبقه متوسط تحصیل کردهای که یقینا قدرت والدگری بیشتری دارند را کنار گذاشته اند و حتی از دید آنها بهتر است این گروه کمتر بچه بیاورد! ولی همزمان جامعه هدفشان را طبقهای قرار دادهاند که به دلیل کوهی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی اقدام به سقط جنین میکنند.»
عالمی از نگاه بازاریابی اجتماعی، انتخاب جامعه هدف در پویش نفس را غلط ارزیابی کرده و میگوید همین انتخاب غلط سبب شده موضوع محوری سیاستگذاری هم به سقط جنین تغییر پیدا کند.»
او در پاسخ به این پرسش که باتوجه به از بین رفتن اعتماد عمومی به حاکمیت، آیا تشویق طبقه متوسط به فرزندآوری میتواند نتیجه دهد؟ گفت: «متولی تبلیغات اجتماعی در حوزه سیاستگذاری، نه در ایران بلکه در همه جهان، حاکمیت است.در ایران هم کمپینهاب موفق حاکمیتی کم نبوده است؛ کمپین کاهش مصرف انرژی «بابا برقی» جزو کمپینهای موفق بوده که از سوی حاکمیت اجرا شده است.»
این کارشناس ارتباطات در ادامه افزود: اینکه اعتماد عمومی به حاکمیت کم شده، چالش متخصصان حوزه تبلیغات اجتماعی است، اما به این معنا نیست که به دلیل عدم اعتماد عمومی، حاکمیت هر حرفی که بزند، جامعه آن را نمیپذیرد. این هنر طراح پویش است که پیامی را تولید کند که در ذهن مخاطب بنشیند؛ اما پیامهای توهینآمیزی مانند دوچرخهای که روی آن ۵۰ نفر نشستهاند و شعار «با یک گل بهار نمیشه» روی آن درج شده، مخاطب را پس میزند.»
عالمی ادامه داد: «اگر جامعه هدف در این پویش درست شناسایی شده بود، طراح و مجری میدانست که مخاطبش قشری است که سبک زندگی مشخصی دارد؛ کافه میرود، سریال میبیند، تحصیلات دانشگاهی دارد. بنابراین شاید باید به جای تبلیغات شهری، اسپانسر یک برنامه در شبکه نمایش خانگی میشد و در آنجا پیام موردنظر را به مخاطب هدف انتقال می داد ولی متاسفانه در واقعیت بودجه در بدترین جای ممکن خرج شده که هیچ نتیجهای هم نخواهد داشت.»
او تاکید میکند که یک کمپین اجتماعی زمانی قدرتمند است که از فضای تبلیغاتی فراتر رود و در ذهن و زبان مردم ماندگار شود: مانند شعار «هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش» یا «شهر ما خانه ما» که تبدیل به یک مثل و محاوره بین مردم شدهاند. حتی شعار «برابر با من» در حوزه مبارزه با تبعیض جنسیتی توانست از قالب کمپین خارج شود و به بخشی از زیست اجتماعی مردم راه یابد. اینها نمونههایی هستند که بدون بررسی آمار، میتوان دریافت که جزو کمپینهای بسیار موفق بودهاند. پویش نفس قطعا از این دست نیست و از یادها رفته و احتمالا اثر اجتماعی خاصی هم نداشته است.
نکته مهم در ماجرای پروژه و پویش نفس، بودجه کلانی است که صرف تبلیغات شده است. در قانون بودجه ۱۴۰۴، برای ستاد ملی جمعیت یک همت اعتبار تصویب شد. در دل جدول ۱۲ قانون بودجه، ردیفی با عنوان «ترویج فرهنگ فرزندآوری و اقدامات مؤثر در راستای جوانی جمعیت» به چشم میخورد. سازمان صدا و سیما بهعنوان یکی از دستگاههای متولی تبلیغات در این طرح، بودجهای معادل ۵۰ میلیارد تومان برای آن دریافت کرده است.
اما نکته مهم آنجاست که این بودجه در قالب «ردیف اجرایی» تعریف شده؛ یعنی صدا و سیما موظف است گزارش عملکرد ارائه کند و نشان دهد این اعتبار دقیقا صرف چه فعالیتهایی شده است. در عمل، اما هیچ گزارشی از جزئیات هزینهها در اختیار عموم قرار نمیگیرد.
عالمی که در جریان حدود هزینههای صرف شده برای پویش نفس است، در این خصوص گفته: «پویش مذکور هزینه چند ده میلیاردی داشته است. بیلبورد شهری، تلویزیون، تبلیغات دیجیتال و برنامهسازی را برای خود تعریف و اجرا کرده است. حجم این تبلیغات ۳۶۰ درجه با تخمین من ۴۰ الی ۵۰ میلیارد تومان است.»