صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

شنبه ۰۱ بهمن ۱۴۰۱ - 2023 January 21
کد خبر: ۴۸۱۲۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۲ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۵

بیایید بیخیال قولی که به آتش نشان‌ها دادیم بشویم!

صدای انفجار می‌آید در گوشه گوشه شهر. گویی در شهری جنگ زده قدم می‌گذاری. هر لحظه باید خود را آماده شنیدن و یا دیدن یک انفجار کنی. صداهای این انفجارها وحشتناک است برای منی که یک مرد هستم. چه برسد دیگر به کودکان، زنان و پیران شهر.
رویداد۲۴-صدای انفجار می‌آید در گوشه گوشه شهر. گویی در شهری جنگ زده قدم می‌گذاری. هر لحظه باید خود را آماده شنیدن و یا دیدن یک انفجار کنی. صداهای این انفجارها وحشتناک است برای منی که یک مرد هستم. چه برسد دیگر به کودکان، زنان و پیران شهر.

وقتی صدای انفجارها را می‌شنوم با خود می‌گویم، عجب! چه فراموش‌کار شده‌ایم ما. انگار نه انگار در هنگام ریختن پلاسکو همه گفتیم، در چهارشنبه سوری کاری نمی‌کنیم که آتش نشان‌ها به زحمت بیفتند.

وقتی در شهر قدم می‌زنی می‌بینی که فراموش کرده‌ایم. فراموش کرده‌ایم که به آتش نشان‌ها قول داده‌ایم چهارشنبه سوری بی خطری را بسازیم. به قول‌مان عمل نکردیم. هنوز چهارشنبه سوری نیامده است 7 کشته روی دستمان مانده است.

هفت کشته، آمار عجیبی است. 7 کشته شاید آمار یک عملیات تروریستی باشد. 7 کشته شاید آمار یک جنگ کوتاه مدت باشد. 7 کشته اما آمار چهارشنبه سوری نیامده ایران است. قطعا این آمار در روزهای مانده به چهارشنبه سوری و شب چهارشنبه بیشتر خواهد شد. آماری که دل آدمی را می‌سوزاند.

اصلا بیایید بیخیال قولی که به آتش نشان‌ها دادیم بشویم. کار آنها خاموش کردن آتش است. آنها می‌دانستند وقتی این لباس را می‌پوشند دیگر شبی به نام چهارشنبه سوری ندارند که در کنار خانواده باشند. بگذارید آنها آتش‌ها را خاموش کنند. بگذارید یک روز هم ما مثل برخی از مسئولان کشور شعارهایی را که می‌دهیم فراموش کنیم. فراموش کردن ما هم روزی فراموش می‌شود.

داغ اما فراموش نمی‌شود. خانواده این 7 کشته هیچ وقت چهارشنبه سوری سال 95 را فراموش نمی‌کنند. کسانی که در چهارشنبه سوری آسیب دیده‌اند دیگر این روز را فراموش نخواهند کرد. نمی‌دانم پرتاب ترقه چه لذتی دارد که عده‌ای با اینکه می‌دانند این مواد خطرناک است بازهم حاضر هستند حادثه را به جان بخرند و ترقه‌ای پرتاب کنند.

حداقل به خاطر خودمان هوای خودمان را داشته باشیم. باور کنید یک شب ارزش یک عمر سوختن را ندارد.

چهارشنبه سوری سنت قدیمی بود که در آن آتشی کوچک زده می‌شد و خانواده‌ها دور آن لحظاتی شاد بودند. سال‌هاست از سنت به جنگ تبدیل شده است. آنقدر دود، شهر را می‌گیرد که دیگر حتی آتش‌های برافروخته شده از حاصل انفجار ترقه‌ها برای چهارشنبه سوری هم دیده نمی‌شود.

نمی‌دانم تا کی می‌خواهیم در این آتش برافروخته شده از مواد محترقه بسوزیم. آتشی که سال‌هاست همچون حضرت عزرائیل در یک روز بخصوص در شهر می‌چرخد و شهروندان را با خود می‌برد.

کاش فراموش کار نبودیم.فراموشی باعث می‌شود قول‌هایی که داده‌ایم را از یاد ببریم. مثل قولی که در آتش پلاسکو به آتش نشان‌ها دادیم. در آتش پلاسکو گفتیم در چهارشنبه سوری آتش خانه نمی‌افروزیم اما ...

نظرات شما