عشق نافرجام ثریا و محمدرضا پهلوی باعث شده که آن ها را «عاشقان بداقبال» بنامند. ثریا سالها بعد، زمانی که فهمید همسر سابقش در اواخر دهه هفتاد میلادی بر اثر سرطان در آستانه مرگ است، برای او نامه نوشت و گفت که هنوز دوستش دارد و میخواهد او را ببیند.
شارل دوگل در مهرماه سال ۱۳۴۲ سفری چهار روزه به ایران داشت. این سفر نقطه اوج روابط دو ملت را رقم زد و تهران را به کانون دیپلماسی «نیروی سوم» بدل کرد. این گزارش روایتی است از آن سفر تاریخی.
این عکس در ۴ ژوئن ۱۹۶۲ توسط «هکتور روندون لوورا» و در شهر کاراکاس ونزوئلا ثبت شد. این تصویر جایزه معتبر «عکس خبری سال» و جایزه «پولیتزر عکاسی» سال ۱۹۶۳ را از آن خود کرد.
ترور ناصرالدین شاه قاجار پس از نیم قرن سلطنت، نه تنها پایان یک عصر، که سرآغاز نمایشی بیسابقه در تاریخ ایران بود. مرگ او با یک گلوله در حرم شاه عبدالعظیم، به یک سال عزاداری، انتظار و در نهایت، تشییعی باشکوه و مدرن منتهی شد که خود به سندی مهم از دوران گذار ایران بدل گشت.
تختجمشید، که یونانیها آن را «پرسپولیس» یا «شهر پارسیان» میخواندند، صحنهای عظیم برای نمایش قدرت و آیینه تمامنمای فرهنگی چندملیتی است. این مجموعه بینظیر که در سال ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید، بر پهنهای وسیع و به مساحت ۱۲۵۰۰۰ متر مربع بنا شده است و ساخت آن خود یک شاهکار مهندسی به شمار میرود.
آتش اولیه جنگ ایران و عراق حاصل ترکیبی پیچیده از اختلافات تاریخی، جاهطلبیهای سیاسی، شکافهای ایدئولوژیک و انگیزههای اقتصادی بود. درک این زمینهها برای تحلیل چرایی آغاز و ادامه یافتن این جنگ ضروری است.
در بهار سال ۱۹۸۰ میلادی شش مهاجم مسلح به سفارت ایران در لندن یورش بردند و ۲۶ نفر را گروگان گرفتند. محاصره شش روز طول کشید و نهایتا با حملهی یازدهدقیقهای نیروهای ویژه بریتانیا (SAS) خاتمه یافت.
عبارت «جنگ جهانی سوم» از دهه ۱۹۴۰ میلادی تاکنون، بارها و بارها در کانون توجه جهانی قرار گرفته است. این هراس عمیق، صرفا برآمده از تجربه تلخ دو جنگ جهانی پیشین نیست، بلکه توانمندی سلاحهای مدرن امروزی در ویرانگری نیز بر آتش وحشت از وقوع آن دمیده است. گویا همین ترس همگانی، این یادآوری همیشگی، بهخودیخود نقش بازدارنده را ایفا میکند؛ چرا که به یادمان میآورد که جهان نه یکبار، بلکه دوبار شاهد دهشت و جنون جنگ جهانی بوده است؛ و سومین بار، شاید دیگر فرصتی برای عبرت گرفتن باقی نماند.
در کوران یکی از سیاهترین فصول تاریخ بشریت، آنگاه که شعلههای جنگی خانمانسوز در سراسر جهان زبانه میکشید، ایران، به پناهگاهی برای صدها هزار آواره لهستانی بدل شد. این رویداد، داستانی ناگفته از انسانیت، همزیستی و امیدی است که در دل طوفان جنگ و ویرانی جوانه زد.
کشتار ۱۷ شهریور به دلیل اعمال خشونت بیسابقه در پایتخت و تأثیرات عمیق آن بر فروپاشی امکان هرگونه مصالحه میان سلطنت و انقلابیون، به یک ترومای ملی تبدیل شد. ماهیت چنین رویدادهای آسیبزایی، ایجاد یک «خلاء معنایی» است؛ یک زخم عمیق در حافظه جمعی که فهم آن در چارچوبهای عادی دشوار است و به همین دلیل، به بستری حاصلخیز برای شکلگیری روایتهای تفسیری متضاد بدل میشود.
مهمترین میراث حمله نظامی به افغانستان و عراق، فروپاشی اسطورهای بود که طی دههها سیاست خارجی ایالات متحده را راهبری کرده بود: اسطورهی پیروزی. این باور اسطورهای که هنوز از زبان رهبران و سناتورهای آمریکایی تکرار میشود، در میان افکار عمومی بهکلی بیارزش شده است. تجربه افغانستان و عراق حاوی درسی تاریخی برای ایالات متحده بود: جنگ دیگر ابزاری برای تحقق آرمانها و اثبات قدرت نیست، بلکه بیشتر به کابوس مدیریتناپذیر بحرانها شباهت دارد.
جنگ کره نخستین جنگی بود که نه به خاطر پیروزی، بلکه برای «توازن» به راه افتاد. این جنگ هیچگاه رسما آغاز نشد و هیچگاه هم به شکل رسمی پایان نیافت؛ در پایان جنگ نیز میلیونها نفر جان باختند و سرزمین کره به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شد.
در سپتامبر سال ۲۰۱۷ و در حالیکه یکی از بزرگترین آتشسوزیهای جنگلی شمالغرب آمریکا در جریان بود، سه مرد در زمین گلفی در ایالت واشنگتن، بیهیچ نشانی از اضطراب، به بازی خود ادامه دادند. تصویری که از این لحظه ثبت شد، بهسرعت در سراسر جهان منتشر شد_و نه فقط بهدلیل آتش، بلکه بهخاطر آنچه در پیشزمینه در جریان بود: بیتفاوتی.
در مبارزه با بیعدالتی صرفا شدت اعتراض تعیین کننده نیست؛ بلکه توانایی خلق شیوههایی نو برای مبارزه و مقاومت نیز اهمیتی به همان اندازه تعیینکننده دارد. زانو زدن دکتر مارتین لوتر کینگ در سلما از همین جنس بود: حرکتی ساده، اما تازه؛ نه برگرفته از الگوهای موجود، بلکه گشاینده امکانی دیگر. او سکوت را از انفعال تهی کرد، دعا را از حریم خصوصی بیرون کشید، و بدن زانو زده را به کنشی سیاسی بدل ساخت. این تصویر، نه بازنمایی یک مقاومت، که خلق آن بود: شکلی نو، برهمزننده، و زنده.
جنگندهی اف-۱۴ تامکت ماجرای جالبی داشت. پرندهای بیرقیب و پرهزینه که اگر ایران خریدارش نبود، هرگز تولید نمیشد. در این گزارش به ماجرای تولید و خریداری این جنگنده میپردازیم.
در یکی از نمادینترین عکسهای قرن بیستم، مردی ناشناس، تنها در برابر صفی از تانکها ایستاده است. نه سلاحی بر دوش دارد و نه شعاری در دست، اما همین ایستادن ساده از او شمایل مقاومت و انسانیت ساخته است. تصویر مرد تانکی نام دارد و در جریان سرکوب اعتراضات میدان تیانن من ثبت شده. اکنون تصویر مرد تانکی معروفترین تصویر از این واقعه به حساب میآید، تصویری که وقفهای قاطع در روند سازمانیافتهی حذف حافظه است؛ تاکیدی بر این حقیقت که: «این واقعه رخ داده و من شاهد آنم.»
آیا رویای صلح در خاورمیانه محکوم به شکست است؟ این جستار، فراز و فرودهای مذاکرات اسرائیل و فلسطین را از نخستین پیمانها تا شکست گفتوگوهای تاریخی به تصویر میکشد.
خبر درگذشت آیتالله خمینی در خرداد سال ۱۳۶۸ حال و هول و چهرهی کشور را بهکلی تغییر داد.. جزئیات ساعاتی که منتهی به اعلام این واقعه شد، رخدادهای بیسابقه مراسم تشییع و مدیریت بحران انتقال قدرت، همگی در حافظه تاریخی ایرانیان باقی مانده است.
در یکی از تاریکترین فصلهای تاریخ کلیسا، پاپی که سالها پیش درگذشته بود، از قبر بیرون کشیده شد تا به دادگاهی عجیب پاسخ دهد. جسد پوسیده او لباس پاپی به تن کرد، روی صندلی محاکمه نشست و به اتهاماتش گوش داد. این رویداد که با نام «شورای جسد» شناخته میشود، هنوز هم یکی از حیرتانگیزترین وقایع تاریخ کلیسای کاتولیک به شمار میرود.
پس از جنگ جهانی دوم، برلین زخمی و محاصرهشده در آستانه فاجعهای انسانی قرار گرفت. در میان گرسنگی و سرما، هواپیماهایی از دل آسمان حامل نان، دارو و امید شدند. این قصه واقعی، روایت پیروزی انسانیت بر دیوارهای استبداد است.