واکنش چهرههای سیاسی به مرگ بکتاش آبتین / فرصت زاری نداریم
رویداد۲۴ مهدی کاظمی با نام هنری بکتاش آبتین فیلمساز، شاعر و عضو ارشد کانون نویسندگان ایران روز گذشته در بیمارستان درگذشت. این اتفاق باعث شد از روز گذشته فضای سیاسی ایران به شدت تحت تاثیر این اتفاق باشد و هزاران مطلب درباره او بنویسند و از این انتقاد کنند که چرا او باید به زندان بیفتد و سپس چنین بمیرد.
پس از افزایش انتقادات، سازمان زندانها بیانیهای صادر کرد و خبر داد که آبتین بیش از یکماه پس از انتقال به بیمارستان درگذشته است. در این بیانیه آمده است: «مرحوم بکتاش آبتین منشی کانون نویسندگان ایران به جرم تبلیغ علیه امنیت ملی کشور از تاریخ پنجم مهرماه سال ۹۹ دوران محکومیت پنج سال حبس خود را در بازداشتگاه اوین سپری میکرد. او در تاریخ ۱۴ آذرماه امسال با علائم سینوزیت به بهداری مراجعه و طبق تجویز پزشک داروی مورد نیاز را دریافت کرد. در روزهای بعد با تشدید علائم بیماری، انجام تست کرونا نیز از او به عمل آمد که تست کرونا منفی اعلام شد. به دلیل بروز برخی علائم بعدی، مرحوم آبتین به تشخیص پزشک بیمارستان بازداشتگاه، جهت اقدامات بیشتر درمانی و تشخیص احتمال بیماری کرونا، به بیمارستان طالقانی اعزام شد. آبتین پس از دو روز بستری، به تشخیص خانوادهاش به یکی از بیمارستانهای خصوصی منتقل شد که متأسفانه طی ۳۵ روز بستری در آن بیمارستان فوت کرد.»
این توضیح البته جلوی انتقادات را نگرفت. سوال نخست این بود که اساسا جرم «تبلیغ علیه امنیت ملی» چه جرمی است؟ منتقدان نوشته بودند شاید منظور «اقدام علیه امنیت ملی» بوده و گفتند در این صورت هم مگر یک شاعر چه اقدامی میتوانسته بکند یا چه ابزاری در اختیار داشته که مستحق زندان بوده است؟
کانون نویسندگان ایران در دوره حکومت پهلوی توسط جمعی از نویسندگان منتقد به سانسور تاسیس شد و به کار خود ادامه داد. پس از انقلاب نیز چهرههایی همچون مرحوم محمد مختاری و احمد شاملو در آن بودند و به آن جهت میدادند. چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب، رابطه حکومت با این کانون هیچگاه خوب نبود. پس از انقلاب فعالیت کانون ممنون شد. این ممنوعیت در سال ۸۴ شدت بیشتری گرفت و تا نزدیک به یک دهه ادامه داشت، با این حال سال ۹۳ کانون نویسندگان ایران اقدام به برگزاری مجمع عمومی کرد و از آن زمان اعضای آن به دلیل آنچه از سوی حکومت «فعالیت غیرقانونی» خوانده میشد، بازداشت یا به نهادهای امنیتی احضار میشد که یکی از موارد اخیر آن، بازداشت نویسندگان در مراسم بزرگداشت قربانیان قتلهای زنجیرهای بود.
بکتاش آبتین در همه این سالها عضو کانون نویسندگان بود در سالهای اخیر سعی در جمع آوری و انتشار نوشتههای کانون نویسندگان ایران داشت که به خاطر بازداشت و ضبط نوشتهها این برنامه ناتمام ماند و سرانجام در ۴۷ سالگی درگذشت.
ماجرای بکتاش آبتین از این جهت برای مردم دردناک بود که چند روز قبل بعضی از زندانیان زندان اوین نسبت به شرایط جسمانی او هشدار داده بودند و خواستار رسیدگی فوری به وضعیت درمانی او بودند. این وضعیت در شبکههای اجتماعی کانون نویسندگان نیز توضیح داده شده بود.
بعد از درگذشت بکتاش آبتین، بسیاری از فعالان سیاسی در شبکههای اجتماعی، تصاویر و اشعار او را بازنشر کردند و انتقادات تندی را منتشر کردند. محمد توسلی دبیرکل نهضت آزادی (که مثل کانون نویسندگان، فعالیت آنها ممنوع اعلام شده) در صفحه توییتر خود نوشت «با تاسف درگذشت زندانی عقیدتی بکتاش آبتین شاعر، نویسنده و مستندساز، که به خاطر آثار و عقایدش به ۶سال حبس محکوم شده بود، را به خانواده محترم، کانون نویسندگان، علاقمندان و آزادیخواهان ایران تسلیت میگویم. این خبرناگوار بار دیگر عدم توجه به حقوق شهروندی را نشان داد.»
آذر منصوری نیز در صفحه توییتر خود خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشت «آقای اژهای؛ به اطلاعیه اداره کل سازمان زندانهای استان تهران در مورد مرگ بکتاش آبتین بسنده نکنید. حرفهای وکیل، خانواده و پزشکان او را بشنوید و مقصرین را شناسایی و محاکمه کنید.»
اشاره منصوری به درگذشت چند زندانی دیگر در سالهای اخیر است که اطلاعرسانی دقیقی درباره دلایل مرگ آنها صورت نگرفته است. ۹ سال قبل یکی از نویسندگان مجله ایران فردا در زندان جان سپرده بود. در مورد چند نفر دیگر هم اطلاعرسانی دقیق صورت نگرفت.
علی مجتهدزاده وکیل دادگستری مینویسد «وقتی خبر مرگ زندانیان تکرار میشود، نمیتوان موضوع را به یک اتفاق یا قصور فردی فروکاست، مسأله نقض حقوق زندانیان و عدم رسیدگی به اقدامات برخی مقامات و ضابطان است...»
عباس عبدی هم مینویسد «به گفته امام علی، سعه صدر یا شکیبایی و دریادلی، ابزار حکومت کردن است. ظاهراً این ابزار مدتها است در ایران نایاب شده و جای آن را کینهورزی گرفته است.» محمدرضا جوادی یگانه معاون پیشین شهرداری تهران هم مینویسد «زنجیری که در تخت بیمارستان بر پای بکتاش آبتین بود و اکنون از آن بینیاز شده، بیش از آنکه بخاطر ترس از فرار او باشد، برای تحقیر او بود. مردم برای اهل ادب و هنر، احترام قائل هستند و اینگونه تحقیرها، به کینه تبدیل شده است.»
اشاره جوادی یگانه به تصویری بود که در یکی از بیمارستانها از بکتاش آبتین با پابند منتشر شد که طبق قانون تخلف محسوب میشد. همان زمان محمدمهدی حاج محمدی رئیس وقت سازمان زندانهای کل کشور در توضیحی نوشت: «درخصوص کیفیت اعزام آقای بکتاش آبتین به بیمارستان، با عوامل خاطی برخورد شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.»
کاربران اصولگرا و ارزشی، اما سعی در توجیه این اتفاق داشتند. یکی از این کاربران در پاسخ به تاجزاده که توییت زده بود آنها بیاعتنا به وضعیت آبتین در فکر مبارزه با آمریکا هستند، نوشت: «بکتاش آبتین که به جرم امنیتی زندانی شده بود؛ ۱۴ آذر با علائم سینوزیت به بهداری مراجعه کرد. در ادامه به تشخیص خانوادهش به بیمارستان خصوصی منتقل شد که متاسفانه پس از ۳۵ روز بستری فوت کرد. یه کم شرف داشته باشید؛ فقط یه کم.»
کاربر اصولگرای دیگری به طعنه نوشته است: «میگویند جمهوری اسلامی دیده دیماه خیلی کمحادثه و کسلکنندهای داشتیم، گفته یه زندانی سیاسی که مردم اسمش را هم نشنیدهاند بیاورید کروناییش کنیم، بلکه بمیرد، هشتگ جدید بدهیم دست براندازها»
یکی از کاربران امنیتی مینویسد «بکتاش آبتین کلیه خدمات درمان را در زندان دریافت کرد و برای ادامه آن نیز به بیمارستان خصوصی اعزام شده بود؛ اما خب نانِ لاشخورهایِ رسانهای وارونه جلوه دادن حقایق است!»
بعضی از کاربران هم نوشتهاند چرا نهادهای هنری و سینمایی، نسبت به این اتفاق واکنشی نداشتهاند. به خصوص اینکه آبتین برنده چند جایزه سینمایی از جشنوارههای سینمای مستند هم شده بود. تنها واکنش قابل توجه، توییت منیژه حکمت بود که جمله هوشنگ گلشیری را نوشته بود «آنقدر عزا بر سرمان ریختهاند که فرصت زاری نداریم.»
وحید اشتری از کاربران جریان عدالتخواه رویه دیگری از اصولگرایان در پیش گرفته است. او با انتشار تصویر پای در زنجیر بکتاش آبتین مینویسد: «من اسم بکتاش آبتین را تا قبل از دیدن این عکس نشنیده بودم. کاش یک نفر توضیح دهد ببینیم تندترین اشعارش کدامهاست؟ خطرناکترین اقدامی که از یک شاعر میتواند سر بزند، چیست که باید اینگونه به تخت بسته میشد؟ بابت اینهمه هزینه با مرگ وی یقه کدام مغز متفکر را بگیریم؟»
اشتری همچنین با اشاره به انتشار تصاویری از زندان اوین که توسط گروهی به نام گروه هکری عدالت علی منتشر شده بود، فرضیهای را مطرح میکند که نشردهندگان این تصاویر، قصد داشتند مانع تغییرات مثبتی شوند که در سازمان زندانها و قوه قضائیه رخ داده بود. اشتری در واقع انتشار این تصاویر را به اختلافات درونی قوه قضائیه گره میزند.
اگرچه انتقادات ادامه دارد، اما هیچکدام بکتاش آبتین را برنمیگرداند. مرگ او بسیار ناباورانه بود: شاعری به جرم اقدام علیه امنیت ملی در اوج کرونا به زندان محکوم شود و در زندان کرونا بگیرد و پس از انتقال به بیمارستان هم بدنش توان مقابله با بیماری را نداشته باشد و در نهایت شد آنچه که نباید میشد ...