تاریخ انتشار: ۰۰:۰۴ - ۲۷ اسفند ۱۴۰۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
گزارش رویداد۲۴ از چهره هفته؛

داریوش مهرجویی و فیلمسازی در عصر میان‌مایگی

کم نیستند کسانی که موضوع سانسور را به مسئله فردی تبدیل کرده‌اند و در صورتی که آثار خودشان سانسور نشود، کاری به سیستم و ساختار سانسور ندارند و سکوت می‌کنند و گاه به سانسور هم وجاهت می‌دهند. اگر آثار آنها سانسور نشود و مجوز آنها صادر شود، «دم وزیر ارشاد گرم است و او را دوست دارند» و اساسا کاری ندارد که این نگاه حذفی با هنر ایران چه کرده است. پیروز واقعی در عصر میان‌مایگی، چهره‌هایی چون ناصر تقوایی و بهرام بیضایی هستند که حاضر نشدند به هر قیمتی و با تن دادن به هر سلیقه‌ای کار کنند.

داریوش مهرجویی

رویداد۲۴ مازیار وکیلی: بدون شک داریوش مهرجویی در کنار مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی و بهرام بیضایی از پایه‌گذران اصلی سینمای نو ایران است؛ سینمایی که در اواخر دهه چهل شمسی شکل گرفت و به «موج نو» معروف شد. داریوش مهرجویی با فیلم گاو که اقتباسی است از دو داستان مجموعه داستان عزاداران بیل در کنار قیصر کیمیایی جریان سینمایی ایران را عوض کرد و موفق شد سینمای ایران را از گرداب فیلمفارسی‌های مبتذل نجات دهد. مهرجویی که دانش‌آموخته رشته فلسفه از دانشگاه یوسی‌ال‌ای آمریکاست، بعد از فیلم گاو با ساخت آثاری مثل آقای هالو، پستچی و دایره مینا به جریان موج نو سینمای ایران عمق بیشتری داد.

مهرجویی هم مانند سایر کارگردانان سینمای متفاوت ایران در مقاطع مختلف تاریخی طعم سانسور را چشیده است. دایره مینا که درباره قاچاق و فروش خون‌های آلوده بود، بلافاصله توقیف شد. یک نقل قول مشهور درباره این فیلم وجود دارد که شاه بعد از تماشای این فیلم بسیار برافروخته شده و این فیلم را به «سیاه‌نمایی» متهم کرده و گفته بود: «این همه زیبایی و عظمت در این کشور وجود دارد، آن‌وقت که چرا هنرمند ما باید یک گوشه خیلی کوچک که کمی آلودگی دارد را نشان دهد.»

در سال‌های پس از انقلاب هم مهرجویی بار‌ها طعم توقیف را چشیده است. حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق، بانو (که به خاطر توهین به مستضعفان توقیف شد) و سنتوری که درست یک شب قبل از اکران عمومی با دخالت مستقیم صفار هرندی وزیر وقت ارشاد توقیف شد و بعد‌ها به صورت قاچاق پخش شد که ضرر هنگفتی را هم به تهیه‌کننده فیلم وارد کرد.


بیشتر بخوانید: تاریخ سیاسی جشنواره‌های فیلم در ایران و جهان/ سینما در خدمت ایدئولوژی


در آذر ماه بود که بیژن نوباوه وطن نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: «بیش از ۳۰ فیلم مسأله‌دار از کمیته شورای نمایش مجوز نمایش گرفته‌اند که در این فیلم‌ها ارزش‌های اخلاقی، انقلابی و ملی زیر سؤال رفته است. با وجود مخالفت‌هایی صورت گرفته، این فیلم‌ها در کمیته شورای نمایش مجوز گرفته‌اند، اما اگر این فیلم‌ها اکران شوند ما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به مجلس فرا خواهیم خواند.»

این اظهارنظر نشان می‌داد که با تغییر دولت و روی کارآمدن دولت جدید قرار است حوزه فرهنگ مطابق با خواسته و نیاز‌های هواداران (که از تندترین لایه‌های طیف اصول‌گرا هستند) دچار تحول اساسی شود. با توجه به نگاه جدیدی که بر فضای فرهنگی کشور حاکم شد، وزارت ارشاد تصمیم گرفت که برخی از فیلم‌های دارای پروانه نمایش را مجدداً بازبینی کند.

تصمیم وزارت ارشاد واکنش شدید کانون کارگردانان را به همراه داشت و این کانون در بیانیه‌ای اعلام کرد: «همچنین امیدواریم اخبار شنیده شده در مورد بازبینی مجدد دیگر فیلم‌های دارای پروانه نمایش و سختگیری زیاده از حد در پروانه نمایش و انتخاب فیلم‌های جشنواره فجر صحت نداشته باشد، چون این به منزله اعتقاد نداشتن مدیران سینمائی به قانون جاری حوزه فرهنگ و هنر کشور در سال‌های اخیر است. لازم به ذکر است مدیران فرهنگی وزارت ارشاد دولت آقای رئیسی، این وزارتخانه را از دولت آقای روحانی و وزیر قبلی ارشاد، جناب آقای دکتر صالحی تحویل گرفتند نه از حکومت شاهنشاهی و وزیر فرهنگ آن زمان جناب آقای پهلبد! پس نیاز به این همه هیجان و انقلابی‌گری افراطی نیست.»

فیلم «لامینور» مهرجویی یکی از همین فیلم‌ها بود که از اکران نوروزی آن جلوگیری شد و همین مسئله خشم مهرجویی را چنان برانگیخت که او مقابل دوربین نشست و با لحنی عصبی گفت «مجوز فیلم لامینور شیر و گوشت نیست که با انقضای تاریخ آن بلااستفاده شود.»

او از وزیر ارشاد خواست مردانه رفتار کند و اجازه اکران فیلمش را صادر کند و در پایان اعلام کرد که به همراه دستیارانش در وزارت ارشاد تحصن خواهد کرد. بعد از انتشار این فیلم وزارت ارشاد اعلام کرد «لامینور» لغو مجوز نشده و با تغییراتی اندک در عید فطر اکران خواهد شد.به گزارش رویداد۲۴ پس از اعلام وزارت ارشاد، مهرجویی ویدیو دیگری منتشر کرد که در آن ضمن تشکر از مسئولان، صحبت‌های قبلی‌اش را ناشی از سوءتفاهم و اطلاعات غلطی که به دستش رسیده دانست. این تغییر رفتار صد و هشتاد درجه‌ای واکنش‌های زیادی را در فضای مجازی به همراه داشت و منتقدان، مهرجویی را به ترس و ملاحظه‌کاری متهم کردند و گفتند صحبت‌های اولیه او ریاکارانه و برای اخذ مجوز بوده است.

در حالی که به نظر می‌رسید ماجرا تمام شده است، روز گذشته بهمن بابازاده خبرنگار فیلم دیگری از مهرجویی منتشر کرد که در آن اینگونه گفت «قصد من از این ویدئو تشکر از مردم عزیزم بود که در مورد ویدیو اول خیلی من را تشویق کردند. من در ویدیوی د‌وم صحبتم را با این شروع کردم که تمدید پروانه نمایش «لامینور» ماحصل فریاد‌ها، اعتراض‌ها، همدلی مردم است. نباید زیربار حرف زور برویم و هر وقت ما مردم با هم یک صدا باشیم می‌توانیم خواسته‌هایمان را به نتیجه برسانیم و به حق و حقوق‌مان برسیم. من در ویدیو دوم گفتم با سانسور و سیستم نظارت کنونی موافق نیستم. سیستمی است که برای سینما مضر است و باعث ریزش تماشاچی می‌شود. سانسور به ضرر همه ماست. متضرر اصلی سانسور سینماگران و تماشاگران هستند و برای مقابله با سانسور در کنار تک‌تک فیلم‌سازان هستم و درمیشیان هیچ وقت اطلاعات غلطی به من نداده است. او گفت نمی‌گذارند فیلم در نوروز به نمایش در بیاید؛ و در نهایت نگذاشتند.»

او در پایان به نقش شریفی‌نیا در این گفتگو اشاره کرد و گفت: «تاسف می‌خورم در آن لحظه نفهمیدم که شریفی‌نیا که سال‌ها دستیارم بود اکنون فرستاده و بازجویی شیرین‌زبان است که آمده تا پروژه تخریبم را کلید بزند. شریفی‌نیا دست‌خط‌هایی هم از من گرفت که همین حالا اعلام می‌کنم آن نوشته‌ها باطل است.»

اگر مهرجویی فیلم دوم را منتشر نمی‌کرد، او نیز همچون کسانی بود که بلافاصله بعد از این‌که مشکل خودش برطرف می‌شد، سکوت می‌کنند و مصلحت‌جویانه به کار خود در سیستم ادامه می‌دهند. این موضوع در حوزه سینما که حواشی آن زیاد است و سلبریتی‌ها در آن میدان‌دار اصلی تولید شده‌اند بسیار بیشتر خودش را نشان می‌دهد، و این نتیجه تن دادن به قواعدی است که سلبریتی‌ها و ماموران سانسور آن را طراحی کرده‌اند؛ یعنی تبدیل موضوع سانسور به مسئله‌ای فردی و تبدیل هنرمند متعهد به سلبریتی‌هایی که اگر آثار خودشان سانسور نشود، کاری به سیستم و ساختار سانسور ندارند و سکوت می‌کنند و گاه به سانسور هم وجاهت می‌دهند.

به یاد بیاورید چند بازیگر تئاتر در نامه‌ای به وزیر ارشاد وقت گفته بودند بگذارید خودمان سانسور می‌کنیم: «ما ممّیزی را رعایت کرده‌ایم؛ نه، چون دوستش داریم یا پذیرفته‌ایمش یا برای‌مان محترم است، بلکه چون ساکن سرزمینی هستیم که عاشقانه دوستش داریم، و قانونِ این سرزمین ـخوب یا بد ـ ممیّزی را بر گردن ما نهاده. ما در همه کار‌های خود، پیش از تولید، به این ممیّزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیّزان زحمتش را می‌کشند. پس این نامه درباره کلیت ممیزی نیست. بلکه به موضوعی در دل ممیّزی می‌پردازد. نگاهِ همکارانِ سینمایی شما - با توجه به اعتقاد به لزوم ممیزّی - کاملا صحیح است؛ تغییر رسانه، و طیف گسترده مخاطب، ملاحظات دیگری می‌طلبد؛ همان‌طور که ممیّزی تلویزیون -رسانه‌ای در خانه‌ همگان، با سینما- رسانه‌ای بسته به انتخابِ تماشاگران - متفاوت است.»

معنی ساده این متن این بود که «بقیه جاها را سانسور کنید و بگذارید ما خودمان، خودمان را سانسور می‌کنیم»؛ متنی که نشان می‌دهد مسئله سلبریتی‌های امضا کننده آن، نه نفس غلط سانسور، که فقط سانسور آن‌هاست!

کافی است برخوردهای اینگونه با سانسور را به کنش بهرام بیضایی مقایسه کنید که سال ۱۳۷۱ در اعتراض به توقیف فیلم «مسافران» نوشته بود: «من دستم را می‌شکنم و اجازه نمی‌دهم مرا سانسورچی خودم کنید.»

اگر نامه بیضایی را با این بخش نامه سلبریتی‌های تئاتر که نوشته بودند «ما در همه کار‌های خود، پیش از تولید، به این ممیزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیزان زحمتش را می‌کشند» قیاس کنید تا متوجه عمق ماجرا شوید.

کم نیستند کسانی که فعلا در همین زمین بازی می‌کنند؛ اگر فیلم‌های آنها سانسور نشوند و مجوز آنها صادر شوند، «دم وزیر ارشاد گرم است و او را دوست دارد» و اساسا کاری ندارد که در این نگاه حذفی درباره دیگران چگونه است؛ به این ترتیب درباره هنرمندانی که توقع می‌رود وظیفه اجتماعی بیشتری بر عهده بگیرند، ماجرا برعکس می‌شود و اتفاقا آنها موضوع را کاملا «شخصی» می‌بینند. پیروز واقعی در عصر میان‌مایگی، چهره‌هایی چون ناصر تقوایی و بهرام بیضایی هستند که حاضر نشدند به هر قیمتی و با تن دادن به هر سلیقه‌ای کار کنند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ح ر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۸
2
0
تقوایی و بیضایی پیروز شدند !!!! انها که کاری نکردند و فیلمی نساختند . پیروز کسی است که با همه مشکلات چه مالی و چه سانسور بماند و کار کند انها به بهانه سانسور تبدیل به ادمهای معمولی شدند که وائما غر میزنند که اقا ازادی نیست
نظرات شما