مرعوبترین افراد در حوزه افغانستان مشغول به کار هستند/ درآمد طالبان از مواد مخدر، بیش از کل عملکرد عمرانی ایران در یک سال است
رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: حشمتالله فلاحتپیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس در تحلیل خود از سیاست خارجی دولت رئیسی به رویداد۲۴ میگوید: چند مسئله اساسی پیش روی سیاست خارجی ایران است که روی مسائل داخلی ایران هم تاثیر گذاشته است. یکی از این موارد بحث دیپلماسی منطقهای ایران است که بخش قابل دفاع است هرچند که دیر انجام شد و ارزیابی و آسیبشناسی هم انجام نشد. ۷ سال تنشی که به کشور تحمیل شد، علاوه بر تاثیری که در کل منطقه داشت، توان چانهزنی ایران را در عرصه جهانی تضعیف کرده بود. نکته ناارحتکننده این است که کسانی که بانی این موضوع بودند، کماکان به عنوان عامل نفوذ عمل میکنند و هر لحظه باید منتظر بود که در جای دیگری افراطیگری آنها آسیب دیگری بزند.
او ادامه داد: آنچه تحت عنوان سفر سلطان عمان به ایران مطرح میشود، بیش از اینکه روی موضوع برجام اثرگذاری داشته باشد، روی مسائل منطقهای و مناسبات منطقهای ایران و کشورهای عربی تاثیر دارد. در سیاست خارجی کشور در قبال منطقه، باید یک نوع آسیبشناسی صورت بگیرد که موضوع افغانستان نمود تازه آن است و نوعی افراط و تفریط در قبال افغانستان وجود دارد، به گونهای که همان کسانی که به طالبان نگاه برادران مجاهد داشتند، اکنون خیلی زود موضع تندی را علیه آنها نشان میدهند که حاکی است که موضع مشخصی را در قبال طالبان ندارند.
رییس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس میگوید: همان کسانی که استقبال کردند تا سفارت دولت قانونی افغانستان را به دولت و پرچم غیرقانونی طالبان بدهند، حالا از سمت دیگری سیاست افراطیگری را در پیش گرفتهاند و جالب است که در هر زمانی هم عامل نفوذ در سیاست خارجی هستند. اعتقادم این است که در قبال افغانستان نیازمند سیاست عملگرایانه هستیم. طالبان با اینکه تجربه کمتری در حکومت نسبت به ما دارد، اما درموضوع اخیر عملگرایانهتر رفتار کرد. مسئولان کشور در بیانیههایی که میدادند سعی میکردند تا جانب احتیاط را رعایت کنند، اما در سطوح پایینتر تحقیر میکردند. در حالی که طی دو سال از روی کار آمدنشان، از ۸۵۰ میلیون مترمکعب حقابه ایران، فقط ۴ میلیون متر مکعب آب به ایران آمد که آنهم به دلیل سیلابها بود و نتوانستند جلوی آن را بگیرند، مگرنه اجازه ورود همین اندک آب را هم نمیدادند.
فلاحت پیشه با تاکید بر اینکه ایران نیازمند سیاست عملگرایانه در قبال طالبان است، گفت: ایران باید دست طالبان را از منابع قاچاق عظیم مواد مخدر به ایران کوتاه کند. درآمدی که طالبان و قاچاقچیان افغان از صادرات مواد مخدر به ایران است، بیش از کل عملکرد عمرانی ایران در یک سال است. کسانی که در آمارهای اقتصادی اعلام میکنند که ایران سالیانه دو تا سه میلیارد صادرات به افغانستان دارد، ولی فقط کمتر از ۱۰۰ میلیون واردات از افغانستان داریم، این محاسبه را صورت نمیدهند که درآمد طالبان و قاچاقچیان عمدتا سودی که میگیرند به راحتی چندین برابر منافعی است که ایران از صادرات به افغانستان میبرد.
نماینده پیشین مجلس میگوید: علاوه بر اینکه جونان و خانوادههای ایرانی از قاچاق مواد بدبخت میشوند، میبینیم دست برتر را طالبان دارد که بخش عظیمی از حقآبه ایران را کشت خشخاش اختصاص میدهند. مرعوبترین سیاست گذاران سیاست خارجی کشور، در حوزه افغانستان مشغول به کار هستند که عملا نوعی ترس را به سیاست خارجی کشور در قبال افغانستان تحمیل کردند و باعث شده کشور ما اقداماتی مانند تحویل سفارت و برخی دیگر از کارهایی که در شأن ما نبوده است را انجام دهند. مسئولان از آن سوی بام در حال افتادن هستند و میگویند حاکمیت افغانستان را به رسمیت نمیشناسیم، که فقط یک پیام منفی بدون هرگونه دستاورد است.
او ادامه داد: همه این مسائل منطقهای بیارتباط با مسائل بینالمللی ایران نیست. در طول چند دهه اخیر، چون ایران در عرصه بینالمللی نتوانسته چالشهای خود را عملی کند، در عرصه منطقهای بازیگران خرد و کوچک به تهدید تبدیل شوند. ایرا اگر تنشهای بینالمللی خود را حل نکند، یک کانون شبهدولتی و شبهنظامی مانند طالبان، به کانون تهدید برای ایران تبدیل میشوند و متاسفانه اینها واقعیت کشور و سیاست خارجی است و سیاست ایران در قبال طالبان به شدت تابو زده است و آینده جوانان ایران را به بودجه طالبان و قاچاقچیان افغان وصل کردهایم و سیاست ما درخصوص کنترل مواد مخدر هیچ وقت قابل دفاع نبوده است.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه کسانی که سیاست خارجی کشور را دچار افراط و تفریط میکنند هیچ وقت پاسخگو نیستند و هیچ وقت هم محاکمه نمیشوند، گفت: در کشور ما خیلی از تقصیر و قصور جرمانگاری شده است، اما وارد آوردن آسیب به منافع ملی کشور هیچ گاه آسیبشناسی نشده است. برخی از فعالان سیاسی در رزومه خود چیزی جز تنش زایی ندارند و مهمترین بخش روزمه آنها تحمیل تنش به داخل و خارج است.
فلاحتپیشه میگوید: عملگرایی در سیاست خارجی سابق است بر هرگونه رفتار و تصمیم در سیاست خارجی، اما متاسفانه در بسیاری از مواقع در بسیاری از جاهایی که ایران آسیب دیده است، عملگرایی مسبوق است نه مقدم. هررفتاری که قرار است شکل بگیرد پیش از آن باید فواید و تبعاتش برای منافع ملی سنجیده شود و بعد اجاه رفتار داده شود، نه اینکه یک رفتاری به عنوان آزمون و خطا شکل بگیرد و جریانات افراطی خودشان را بر سیاست خارجی تحمیل کنند و بعد که آسیبهای آن متوجه منافع ملی شد، آن زمان کشور یک عقبنشینی عملگرایانه داشته باشد.