ایدههایی که جهان را تغییر دادند: تکهمسری چگونه به وجود آمد و چه تاثیری بر جوامع بشری گذاشت؟
رویداد ۲۴ | تکهمسری شکلی از رابطه عاشقانه یا شکلی از اخلاقیات جنسی است که در آن هر فرد فقط با یک نفر رابطه عاطفی یا جنسی دارد. در فرهنگ تکهمسری، ممکن است که یک فرد چندین ازدواج پیدرپی بکند، اما در هیچ زمانی بیش از یک همسر ندارد. جامعهشناسان به این پدیده «تک همسری پیدرپی» میگویند.
براساس نوشته نیویورکتایمز، «تکهمسری پیدرپی» شکل غالب روابط عاطفی در جوامع غربی است. اما فرهنگ رایج برخی از جوامع، حتی در دوران مدرن، مبتنی بر رابطه چندهمسری است. چندهمسری شکلی از رابطه عاطفی یا جنسی را گویند که افراد در آن با بیش از یک نفر روابط عاطفی و جنسی داشته باشند و این روابط متعدد توام با رضایت همه طرفین باشد. چند همسری نوعی از تعدد زوجات است که به مردان اجازه میدهد چندین همسر داشته باشند، اما به زنان چنین اجازهای نمیدهد. به عنوان مثال، سایت بیبیسی چنین مینویسد: «قوانین اسلامی به مردان اجازه میدهد بیش از یک زن داشته باشد، البته به شرطی با تمام همسرانش عادلانه رفتار کند.»
تکهمسری چگونه به وجود آمد؟
پدیده تکهمسری بیش از آنکه به احساسات عاشقانه مربوط باشد، به مسئله تکامل (یا به تعبیر درستتر، به مسئله فرگشت) و تغییرات زیستی انسان بازمیگردد. اینکه انسانها چگونه توانستند روابطه عاطفی دو نفره ایجاد کنند، پرسشی مهم برای انسانشناسان، زیستشناسان و مورخان بوده است. محققان دانشگاه لیورپول در سال ۲۰۱۱ مطالعهای را منتشر کردند که با بررسی فسیل و شکل استخوان انگشتان در انسانهای نخستین، به بررسی چگونگی جفتگیری آنها پرداخته بود. مطالعه آنها نشان میدهد که نخستین اجداد گونه انسان، با تعداد زیادی ماده جفت میشدند، اما پس از مدتی به سمت تک همسری متمایل شده اند.
بیشتر بخوانید:ایدههایی که جهان را تغییر دادند: نظام بازنشستگی چگونه ایجاد شد و اکنون چه وضعیتی دارد؟
همچنین دکتر کیت اوپی و همکارانش در دانشگاه لندن، مطالعهای را در سال ۲۰۱۳ منتشر کردند که نشان میدهد تکهمسری عامل تعیین کنندهای در شکلگیری حس مسئولیت و سرپرستی مردان بوده است. دکتر اوپی مینویسد: «زمانی که تکهمسری گسترش یافت، حس محافظت و مسئولیت مردان نیز بسیار بیشتر شد. داشتن یک همسر همیشگی و ثابت موهبتی بزرگ برای زنان بود، چرا که چنین همسری از کودکان آن زن محافظت میکرد، برایشان غذا میآورد و آنها را پرورش میداد. به طور خلاصه باید گفت که شانس زنده ماندن فرزندان و ادامه نسل، در میان نخستیهای تکهمسر بیشتر بود؛ بنابراین ویژگی تکهمسر بودن، از نقطه نظر تکاملی و زیستی، بدل به یک امتیاز سودمند شد.
علاوه بر اینکه والدین تکهمسر مراقبت و مهر بیشتری به فرزندانش خود داشتند، همچنین قادر بودند کالری و پروتئین بیشتری به فرزندانشان بدهند و همین امر منجر به بزرگتر و قدرتمندتر شدن مغز گونه ما به نسبت دیگر گونهها شد. بنابراین، تکهمسری میتواند یکی از علل رشد شگفتانگیز مغز گونه انسان باشد.
درباره دلیل گذر انسانها از چندهمسری به تکهمسری، یک نظریه دیگر هم وجود دارد؛ نظریهای که توسط دو جانورشناس با نامهای دیتر لوکاس و تیم کلاتونبراک ارائه شده است. پژوهشهای آنها نشان میدهد اجداد ما به این دلیل شروع به ایجاد روابط تکهمسری کردند که این نوع از رابطه مردان را قادر میکرد ژنهای خود را انتقال دهند و بقای نسل خود را تضمین کنند. بهترین فرصت مردان برای فرزندآوری این بود که یک زن مجرد را انتخاب کنند و با او بمانند. ویلیام ریویل، استاد بیوشیمی در دانشگاه کورک، مینویسد: «تکهمسری از لحاظ اقتصادی بسیار مقرونبهصرفهتر از تعدد زوجات است. در نوع اخیر، نزاع و درگیری فراوانی وجود داشت و همین باعث اتلاف وقت و انرژی مردان میشد.»
دانشمندان روندهای فرهنگی و اجتماعی را نیز در تبدیل چندهمسری به تکهمسری تاثیرگذار میدانند. در میان پدیدههای فرهنگی، ایدهی «عشق رمانتیک» بیشترین تاثیر را در پیدایش تکهمسری داشت. دانشمندان علوم زیستی، پدیده عشق رمانتیک را نوعی «توهم ضروری» برای کمک به تکامل گونه انسان میدانند. مجلهی سایکولوژی تودی درباره این مسئله مینویسد: «عشق رمانتیک تمایلی طبیعی است که برای تضمین موفقیت تولید مثل انسان به وجود آمده و نوعی سازگاری ویژه با محیط طبیعی است. این پدیده پیوند زوجها را تسهیل کرده و برای مشارکت و تعهد پدران در مراقبت دائم از فرزندان خود، بسیار مفید بوده است. به همین دلیل عشق رمانتیک نقشی کلیدی در تاریخ تکامل گونه ما داشته است.»
تکهمسری چگونه جهان را تغییر داد؟
از نظر زیستی و تکاملی، تک همسری یکی از مهمترین عوامل رشد نوع بشر و گسترش تواناییهای آن به حساب میآید. فرهنگ تکهمسری، علاوه بر این، تاثیر فرهنگی بسیار عظیمی بر جوامع بشری داشته است. درمیان پدیدههای مختلفی که توجه بشر را به خود جلب کرده و بدل به دغدغه انسانها شده اند، تاثیر و اهمیت عشق رمانتیک و تکهمسری فقط با مسائلی مانند «مرگ» و «خدا» قابل قیاس است. همچنین پدیدهی تکهمسری محور اصلی خانواده هستهای میباشد (خانوادهای که از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده است). در حالی که تغییرات اجتماعی و جمعیتی منجر به ایجاد ایدههای متنوعتر و فراگیرتری در مورد «خانواده» شده است، هنوز هم شکل غالب خانواده بر محور ازدواج تکهمسری است. براساس یافتههای پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ انجام شد، اکثر مردم در روابط جنسی و عاطفی خود خواهان تعهد و وفاداری هستند. پدیدهی تکهمسری که به عنوان محرکی تکاملی-زیستی به وجود آمد، امروزه تبدیل به پایه و اساس بسیاری از جوامع بشری شده است.