صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۲۸ تير ۱۴۰۲ - 2023 July 19
کد خبر: ۱۵۷۳۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۳ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
گزارش رویداد۲۴ به بهانه تغییر رئیس سازمان صدا و سیما

چرا «سرافراز» سرافراز نشد؟

دوره مدیریت سرافراز دوره کم‌دستاوردی برای سازمان صدا و سیما بود. جدای از مشکلاتی که ذکرشان رفت، افت کیفی محصولات صدا و سیما باعث شد این سازمان قافیه را به شبکه‌های ماهواره‌ای و سریال‌های شبکه خانگی ببازد و با کمبود جدی مخاطب مواجه شود. در واقع مدیریت سرافراز بیشتر شبیه یک خداحافظی طولانی بود.
رویداد۲۴- مدیریت محمد سرافراز در رسانه ملی از‌‌ همان آغاز با حواشی بسیاری همراه بود. از پخش جنجالی آیتم فیتیله‌ای‌ها که توهین به یکی از قومیت‌های کشور تلقی شد و منجر به حواشی و جنجال‌های بسیار شد به طوری که در استان‌های آذری زبان ایران تظاهرات گسترده‌ای در تقبیح این آیتم به راه افتاد. تا ماجرای جنجالی شهرزاد میرقلی‌خانی بازرس ویژه سرافراز در سازمان که  از حمایت همه‌جانبه او برخوردار بود و به خارج از کشور رفت.

از ادغام و انحلال شبکه‌ها تا نزول کیفیت سریال‌ها مجموع اتفاقاتی است که در این دو سال در مدیریت سازمان صدا و سیما شاهدش بودیم و در ‌‌نهایت به جابه‌جایی رئیس سازمان منجر شد.

در این گزارش قرار است به تمام حاشیه‌های دوران مدیرت آقای سرافراز بپردازیم و کارنامه کاری ایشان در این دو سال را از نظر بگذرانیم. 

محمد سرافراز کیست؟ 
چند ماه آخر حضور عزت‌الله ضرغامی بود که زمزمه حضور جانشین ایشان در سازمان صدا و سیما سر زبان ها افتاد.

افرادی مانند غلامعلی حدادعادل، سید محمد حسینی، محمدحسین صفارهرندی، محمدسرافراز و علی دارابی از جمله گزینه‌های مطرح شده برای جانشینی عزت‌الله ضرغامی بودند.

سرانجام در هفده آبان سال هزار و سیصد و نود و سه با حکم رهبر معظم انقلاب محمد سرافراز به عنوان ششمین رئیس صدا و سیما انتخاب شد.

محمد سرافراز فرزند یک روحانی است. ابولفضل سرافراز پدر محمد سرافراز مدتی در بعد از انقلاب نماینده ولی فقیه در سازمان هواپیمایی بود.

سرافراز دو برادر شهید دارد که یکی از آن‌ها در جریان بمب‌گذاری هفت تیر و دیگری در دوران هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیدند.

محمد سرافراز دارای دکترای علوم‌سیاسی از دانشگاه بیروت است و قبل از رسیدن به ریاست سازمان صدا و سیما از سال ۱۳۷۱ مدیریت برون‌مرزی صدا و سیما را به عهده داشت و نقش مهمی در راه‌اندازی شبکه انگلیسی زبان پرس‌تی‌وی و شبکه اسپانیولی زبان هسپیان تی‌وی داشت.

همچنین شبکه آی‌فیلم زیر نظر او افتتاح شد.

سرانجام در هفده آبان ۱۳۹۳ محمد سرافراز به ریاست سازمان منصوب شد. ریاستی که چندان خوش‌یمن نبود و در کمتر از دو سال در بیست و دو اردیبهشت ۱۳۹۵ با استعفای وی به پایان رسید. دوره‌ای که پر از حواشی و جنجال بود. 

فیتیله‌ای‌ها
برنامه فیتیله یکی از بی‌حاشیه‌ترین برنامه‌های سازمان صدا و سیما بود. برنامه‌ای که سال‌ها برای کودکان پخش می‌شد و مورد استقبال تمامی اعضای خانواده‌ها بود. اما در ۱۵ آبان ۱۳۹۴ پخش یک آیتم هفت دقیقه‌ای منجر به به راه‌ افتادن جنجالی عظیم در مناطق آذری زبان ایران شد.

این آیتم که بنام هتل فیتیله‌ای پخش شد درباره پدر و پسری بود که در یک هتل اتاق گرفته بودند و قصد داشتند هتل را زود‌تر از موعد مقرر ترک کنند. علت این امر را هم بوی بدی که از اتاقشان می‌آمد می‌دانستند.

مدیر پذیرش هتل بعد از تحقیق متوجه می‌شد که علت بوی بد این است که پسر مسافر به جای استفاده از مسواک از فرچه‌توالت برای تمیز کردن دندان‌هایش استفاده می‌کند. بازیگران این آیتم برای بیان دیالوگ‌هایشان از لهجه ترکی استفاده کردند که منجر به جنجالی عظیم میان آذری زبانان ایران زمین شد.

به‌طوری که از نمایندگان مجلس تا ورزشکاران آذری زبان همگی به پخش این برنامه واکنش نشان دادند.

دامنه این جنجال چنان گسترده شد که مدیران سازمان را وادار به عذرخواهی کرد، برنامه را به محاق توقیف کشاند و مدیران وقت هم توبیخ شدند.

اما نکته اصلی این بود که برنامه نه به صورت زنده که به صورت ضبط شده آماده پخش شده بود. این بدین معناست که اگر بخواهیم درصدی برای سهل‌انگاری اتفاق افتاده در نظر بگیریم، سهم بیشتری به مدیران پخش می‌رسد تا عوامل سازنده.

چرا که این آیتم ضبط شده بوده و مدیران پخش می‌توانستند با دقت‌نظر از پخش آن جلوگیری کنند تا چنین حواشی عظیمی به وجود نیاید. 

ماه عسل
یکی از حواشی دیگری که در دوران مدیریت محمد سرافراز رخ داد مربوط به برنامه ماه‌عسل بود. 

برنامه‌ای که به واسطه مجری جنجالی‌اش همیشه مورد توجه ویژه مخاطبان بوده است. برنامه ماه عسل وابستگی تام و تمامی به مجری برنامه‌اش احسان علیخانی دارد و در واقع علیخانی شناسنامه برنامه ماه عسل محسوب می‌شود.

 برای همین بود که همیشه حول این مجری محبوب شایعاتی زیادی در حال چرخیدن بود. یکی از این حواشی که در ماه رمضان سال گذشته به سرعت منتشر شد درباره دستمزد دریافتی احسان علیخانی بود که توسط منتشرکنندگان خبر چیزی حدود یک میلیارد و دویست میلیون تومان تخمین زده شد.

این شایعات واکنش تند و صریح علیخانی را در پی داشت و او در اقدامی کم‌سابقه حقوق دریافتی خودش را روی آنتن صدا و سیما اعلام کرد که چیزی حدود چهل و پنج میلیون تومان برای تولید برنامه ماه عسل در یک سال بود.

حاشیه کوچک دیگری که حول و حوش این برنامه اتفاق افتاد درباره وجود حامیان مالی در برنامه ماه عسل بود که باز هم واکنش احسان علیخانی را در پی داشت.

او در برنامه ماه عسل این خبر را تکذیب کرد و اعلام کرد زیرنویس‌های این برنامه مربوط به بخش بازرگانی صدا و سیما است و ربطی به شخص او و برنامه ماه عسل ندارد.

اما مهم‌ترین حاشیه برنامه ماه عسل در سال ۱۳۹۴ مربوط به مهمانان برنامه بود که بار دیگر کار را به توبیخ کشاند. دعوت از یک خانوم به عنوان پزر مراسم عروسی باعث شد که در فضای مجازی شایعات زیادی راه بیفتد و پورمحمدی معاونت سیمای سازمان صدا و سیما را وادار به واکنش کند. 

به‌طوری که پورمحمدی با انتشار نامه‌ای ضمن تذکر به مدیران شبکه سه خواهان توبیخ دست‌اندرکاران و عوامل دعوت مهمان برنامه ماه عسل شد. 

در حاشیه
مدیری با حضور در برنامه تحویل سال ۱۳۹۳ خبر از آغاز همکاری مجدد با صداو سیما داد. مدیری که از سال ۱۳۸۸ و بعد از ساخت سریال مرد دو هزارچهره عملاً با صدا و سیما همکاری نکرده بود می‌توانست برگ برنده رئیسان جدید صدا و سیما برای جذب مخاطب باشد.

بنابراین سریال جدید مدیری از‌‌ همان ابتدا، با حواشی بسیاری همراه شد. ابتدا در آذر سال ۱۳۹۳ ضبط این مجموعه متوقف شد تا متون سریال مورد بازنویسی مجدد قرار بگیرد.

سرانجام در اسفند۱۳۹۳ با اعمال تغییراتی و با جلسه مشترک بین وزارت بهداشت و سازمان صدا و سیما فیلمبرداری این سریال از سر گرفته شد.

اما این پایان کار نبود، شایعات دیگری پیرامون سریال به گوش می‌رسید. از جمله این‌که وزارت بهداشت حاضر شده است خسارت گروه را پرداخت کرده به شرطی که از پخش سریال جلوگیری به عمل آید.

به هر صورت این سریال با جرح و تعدیل‌های فراوان از نوروز ۱۳۹۴ از شبکه سه سیما شروع به پخش کرد. اما با شروع پخش سریال، اعتراضات دامنه‌داری از سوی پزشکان به طور اعم و سازمان نظام پزشکی به طور اخص به سریال و مضمون آن شکل گرفت.

به طوری که سازمان نظام پزشکی در سایت خود نظرسنجی‌ای برای تجمع علیه سریال تدارک دید. این سریال پای وزیر بهداشت را نیز به میان کشید و او را هم وادار به اظهارنظر درباره این سریال کرد.

قاضی‌زاده‌هاشمی در حاشیه تودیع و معارفه معاونت آموزشی وزارت بهداشت در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۹۴ از همکاران خود خواست تا دست از حاشیه‌پردازی برداشته و به امور مهم‌تر بپردازند. وجود این حواشی باعث شد سریالی که در ابتدا برای نود قسمت طراحی شده بود بسیار زود‌تر از آنتن پایین کشیده شود و سری دوم آن در سکوت کامل خبری و بدون هیچ حاشیه‌ای پخش شود.

مهران مدیری که قرار بود یکی از برگ‌های برنده سازمان صدا و سیما در دوران مدیریت جدید باشد عملاً به شکستی بزرگ برای مدیران منجر شد به طوری که این بلندپروازی سازمان صدا و سیما قبل از آغاز پایان گرفت. 

دورهمی
در حاشیه پایان کار مدیری و تلویزیون نبود. با پایان پخش سریال پردردسر درحاشیه مهران مدیری خیلی سریع پیش‌تولید مجموعه‌ای تازه با عنوان دورهمی را آغاز کرد.

مجموعه‌ای که بسیار روی متفاوت بودن آن تاکید می‌شد و عوامل ساخت برنامه عنوان می‌کردند که قرار است بینندگان با شکل تازه‌ای از مجموعه‌سازی مواجه شوند. با پخش برنامه خیلی زود معلوم شد که ساخت این سریال یک کپی نعل به نعل از تاک‌شویی هندی با نام شب‌های طنز با کاپیل است.

این کپی‌برداری فقط یک اقتباس ساده نبود، بلکه یک تقلید عین به عین از یک مجموعه هندی بود که حتی نحوه استقرار مدیری بر روی صندلی در برنامه هم از آن برنامه هندی گرته برداری شده بود.

انتشار این موضوع منجر به واکنش نویسندگان و بازیگران این سریال در فضای مجازی شد و در مقابل مردم نیز به پاسخگویی به آنان برآمدند و حواشی کوچکی را پیرامون این مجموعه شکل دادند.

اما پخش این سریال باب موضوعی دیگر را در فضای مجازی گشود و آن فقر سوژه بکر در میان تولیدکنندگان سریال در صدا و سیما بود. به طوری که در فضای مجازی مردم صدا و سیما و هنرمندان را به فقدان خلاقیت متهم می‌کردند و یکی از علل افت مخاطب صدا و سیما را هم این موضوع دانستند. 

نامه مدیر شبکه مستند به ضرغامی
یکی دیگر از حواشی به وجود آمده در دوران مدیریت محمد سرافراز نامه امیر تاجیک به عزت‌الله ضرغامی بود.

در پی مباحث صورت گرفته درباره بدهی‌های متعدد سازمان صدا و سیما ضرغامی وجود این بدهی‌ها را امری طبیعی عنوان کرد و آن را ناشی از کمبود بودجه سازمان صدا و سیما دانست.

در پی این اظهارات بود که امیر تاجیک نامه‌ای سرگشاده خطاب به ضرغامی منتشر کرد و در آن به سوء‌مدیریت‌ها در زمان ضرغامی اشاره کرد.

در بخشی از نامه تاجیک آمده است که: «شبکه کوچکی همچون شبکه مستند با چیزی حدود پانزده و نیم میلیارد بدهی به بنده داده تحویل داده شد. معاونت سیما با بیش از دویست و شصت میلیارد تومان بدهی به جناب سرافراز تحویل داده شد و در ‌‌نهایت مدیریت جدید رسانه ملی صد‌ها میلیارد تومان بدهی داشت. این میراث در شرایطی باری تیم مدیریت برجا ماند که املاک و زمین‌های مرغوب سازمان صدا و سیما به فروش رفت تا بخشی از بدهی کارگردانان و تهیه کنندگان پرداخت شود. به این ترتیب مدیریت قبلی علاوه بر هزینه‌های بی‌مورد، راه حل منطقی نیز برای جبران آن هزینه‌‌ها نداشت.»

در پی انتشار این نامه ضرغامی در برابر پرسش رسانه‌ها و خبرنگاران در مقام پاسخگویی درآمد و عنوان کرد تعطیلی و ادغام شبکه‌های سیما برای حال او خوب نیست. این ماجرا در ‌‌نهایت با سکوت ضرغامی و اظهارات میانجی‌گرایانه پورمحمدی پایان یافت. 

شهرزاد میرقلی خان
یکی از مهم‌ترین حواشی به وجود آمده در دوران ریاست محمد سرافراز خروج شهرزاد میرقلی‌خان از کشور و حضور دائمش در مسقط عمان بود.

شهرزاد میرقلی‌خان در سال ۲۰۰۷ میلادی به اتهام دست داشتن در صدور غیر قانونی تجهیزات نظامی از جمله ۳۰۰۰ دوربین دید در شب در آمریکا بازداشت شد.

میرقلی‌خان با میانجی‌گری عمان و با تلاش‌های متعدد دستگاه‌های دیپلماسی و امنیتی ایران از زندان آمریکا آزاد و بلافاصله پس از آزادی به معاونت روابط بین‌الملل شبکه پرس‌تی‌وی منصوب شد. 

پس از انتخاب سرافراز به عنوان رئیس سازمان صدا و سیما پست حساس بازرس ویژه رئیس سازمان صدا و سیما به او محول شد.

اتفاقی که در ادامه رخ داد بسیار جالب بود. شهرزاد میر‌قلی‌خان به توصیه برخی نهادهای امنیتی مجبور به خروج از ایران شد و این در حالی بود که محمد سرافراز با تمام قدرت از میرقلی‌خان حمایت و اقدامات نهادهای امنیتی را یک بداخلاقی سیاسی و عملیات روانی علیه رسانه ملی نامید.

ابهام‌ها درباره علت خروج میرقلی‌خان از کشور هنوز به درستی رفع نشده و اظهار نظر صریحی پیرامون علت خروج وی از کشور انجام نشده است. 

شبکه پرس‌تی‌وی
اواسط بهمن سال گذشته بود که یک فایل صوتی در اینترنت و شبکه‌های مجازی منتشر شد که جنجال تازه‌ای برای مدیران صدا و سیما آفرید.

منتشرکننده ویدئو شینا شیرانی یکی از مجریان زن شبکه انگلیسی زبان پرس‌تی‌وی بود و محتوای این فایل صوتی بیانگر مزاحمت و هتک حرمت این مجری توسط برخی از مدیران شبکه بود.

برخورد مسئولان صدا و سیما با این موضوع قدری منفعلانه بود. توبیخ مدیران شبکه انجام گرفت، اما از طرف دیگر مسئولان صدا و سیما فایل صوتی را فاقد وجاهت قانونی دانستند. این برخورد دوگانه باعث شد تا بار دیگر فضای مجازی علیه مدیران رسانه ملی بسیج شود.

علاوه بر این مجری برنامه با خروج از ایران و مصاحبه او با شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور باعث شد تا یک مسئله که با پیگیری درست می‌توانست حل شود بدل به تی‌تر یک تلویزیون‌ها و سایت‌های جهانی شود و اعتبار سازمان صدا و سیما را دچار تردید کند. 

علی ضیاء
یکی دیگر از حواشی ایجادشده برای دست‌اندرکاران صدا و سیما به مسابقه رفت شهرآورد تهران بین تیم‌های آبی و قرمز برمی‌گشت.

در ویدِیویی که از علی ضیا منتشر شد، او را درحال شادی بعد از به ثمر رسیدن گل تساوی پرسپولیس به استقلال می‌بینیم که شعارهای زشتی را به مربی استقلال منتسب می‌کرد.

 انتشار گسترده این ویدیو باعث موضع‌گیری صریح مربی و هواداران استقلال شد به طوری که علی ضیاء مدتی ممنوع‌التصویر و وادار به عذرخواهی شد.

هرچند این واقعه با عذرخواهی حضوری علی ضیاء در دفتر باشگاه استقلال و اعلام رضایت سرمربی استقلال ختم به خیر شد و ضیاء بار دیگر به تلویزیون بازگشت. 

نامه 30 بازیگر زن 
شاید بتوان یکی از مهمترین تحولات در دوران کوتاه مدیریتی محمد سرافراز را افشاگری 30 بازیگر زن درباره مناسبات مسموم حاکم بر برنامه سازی در سازمان عریض و طویل صدا و سیما دانست.

اواسط اردیبهشت ماه سال جاری، فقیه سلطانی بازیگر سینما و تلویزیون از دلایل کم کاری های اخیرش صحبت کرد. سلطانی در این گفت و گو از نامه ای که به امضای 30 بازیگر زن خطاب به معاون سیما نوشته شده است صحبت کرد. نامه ای که انتشار علنی آن از پشت صحنه غیراخلاقی و مسموم ساخت برنامه های تلویزیونی پرده برداشت.

در بخشی از این نامه خطاب به پورمحمدی معاون سیما آمده بود: «ما جمعی از بانوان هنرمند (بازیگر) که سالیان سال در این عرصه فعالیت، تلاش و تحصیل تجربه نموده ایم و به لطف پروردگار و به قول صاحبان فن و عالمان هنر- متخصص این حرفه قلمداد می شویم- مدتی است دچار رکود شغلی و در نتیجه رکود اقتصادی گردیده ایم… و هر چه صبر و سپس تلاش کردیم تا علت این واقعه تلخ را دریابیم… کمتر بافتیم!
 
متاسفانه اخیراً به دلیل ورود سرمایه گذاران خصوصی و اعمال سلیقه غیراصولی این عده ناآگاه و غیرحرفه ای و در نتیجه باز شدن درهای این حرفه مقدس به روی هرکس و عدم وجود قانون مدون و اصول درست برای انتخاب بازیگران شایسته و متخصص در اکثر آثار سینمایی و تلویزیونی… با محول شدن نقش ها به جمعی از مهمانان ناخوانده شهرت پرست که نه صلاحیت اخلاقی و نه تخصص حرفه ای را در زمینه این مهم دارند و اکثراً از پس ایفای نقش های محوله- حتی به صورت کاملاً ابتدایی هم برنمی آیند… امیدواریم شما برادر عزیز از پشت صحنه ناسالم و غیرمطلوب اکثر پروژه های تلویزیونی باخبر باشید. از روابط آلوده و مافیای قدرتمند عده ای بی صلاحیت و شهوت پرست که روز به روز به نفوذ و قدرت ایشان برای وارد کردن چنین افرادی در صحنه مقدس تلویزیون اسلامی افزوده می شود مطلع باشید…!!
 
چگونه است که عده ای از بانوان بازیگر بی حاشیه- موجه و اخلاقگرا با دستمزدهای انسانی و معقول- تنها به دلیل باج ندادن به این عده سودجو و حفظ عفت و سلامت روحی و حفظ حدود و شأن حرفه ای خود به بهانه های مختلف از طرف ایشان از کار باز می مانند!! چگونه است که اکثریت بانوان موجه این حرفه به دلیل تشکیل خانواده و ازدواج که توصیه و دستور اسلام است در تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی- ناخواسته از میدان به در می شوند!!!
 
ما… جمعی از هنرمندان متخصص و موجه این حرفه- خواستار رسیدگی به شرایط نامطلوب، کم کاری و حتی گاهی بیکاری و در نتیجه جلوگیری از سرخوردگی خود در زمینه فعالیت در حرفه ای که سال ها برای آن زحمت کشیده ایم از شما تقاضای رسیدگی و توجه داریم!»

این افشاگری به خودی خود می توانست تمام حاشیه های دوران مدیریتی کوتاه سرافراز بر سازمان صدا و سیما به حاشیه براند.

برنامه اکسیر
آخرین حاشیه دوران مدیریت سرافراز به برنامه اکسیر بازمی‌گردد. برنامه‌ای که بعد از مدت‌ها با حضور فرزاد حسنی مجری سابقاً ممنوع‌التصویر سیما اجرا شد.

در یکی از آخرین برنامه‌های ساخته شده توسط عوامل شاهد برخورد تحقیر‌آمیز و خارج از عرف مجری برنامه با یکی از مهمانان بودیم. انتشار تصاویر این برخورد جنجال و حواشی فراوانی برانگیخت. تهیه‌کننده و مجری برنامه بعد‌ها اعلام کردند این ویدئو قطعه‌ای نمایشی بوده است.

اما این توجیه نه تنها مشکلی را حل نکرد بلکه این سوال را در ذهن مخاطبین به وجودآورد که این همه تلاش از سوی تیم سازنده برای ترویج تحقیر در جامعه چه ضرورتی دارد. با توجه به ضبطی بودن برنامه باز هم نوک پیکان اتهامات به سوی مدیران صدا و سیما و چگونگی نظارت بر محتوای برنامه‌های تولیدی نشانه گرفته شد. 

اما چالش‌های صدا و سیما به چالش‌های درون سازمانی منحصر نبود. کمبود بودجه سازمان مشکلی بود که از آغازین روزهای مدیریت سرافراز بر رسانه ملی گریبان او را گرفت و‌‌ رها نکرد. اگر به دیده انصاف به ماجرای مسائل مالی بنگریم باید بخشی از آن را به ضعف مدیریتی دوره‌های قبل سازمان نسبت دهیم که با گسترش بی‌ضابطه شبکه‌ها بار مالی زیادی برای مدیریت جدید سازمان ایجاد کردند.

سرافراز و‌ پورمحمدی بار‌ها اعلام کردند بودجه در نظر گرفته شده برای سازمان صدا و سیما فقط کفاف پرداخت دستمزد کارمندان و بازنشستگان صدا و سیما را می‌دهد و به امور تولیدی و برنامه‌سازی نمی‌رسد. مشکل دیگر اما، کش‌مکش مداوم سرافراز با دولت حسن روحانی بود. 

دولتیان مدعی بودند صدا و سیما اخبار مربوط به برجام را جهت‌دار ارائه می‌دهد و با ساختن مستندهایی علیه تیم مذاکره‌کننده فضایی ضد برجام را به سطح جامعه منتقل می‌کند. در واقع دولتیان صدا و سیما را حیاط خلوت مخالفان برجام می‌دانستند. از طرف دیگر سرافراز با رد تمام این صحبت‌ها از نحوه خبررسانی سازمان متبوعش دفاع و دولت را متهم به کم‌لطفی در تخصیص بودجه به سازمان صدا و سیما می‌کرد.

به هر صورت مشکلات مالی سازمان سرافراز را برآن داشت که با آغاز مدیریتش دست به اصلاحات عدیده‌ای بزند به‌طوری که نود پست مدیریتی را حذف، شبکه‌های مختلف را با هم ادغام و کارمندهای آن را از ادامه کار محروم کرد. این اقدامات حاشیهٔ دیگری در فضای مجازی را برای سازمان رقم زد. نامه تعدادی از کارکنان یکی از شبکه‌های تلویزیونی که با لحنی تند از سرافراز انتقاد کرده بودند یکی از این حواشی بود.

یکی دیگر از اختلافات سرافراز مشکلش با معاونان و مدیران زیرنظرش بود. انتصاب پورمحمدی با حمایت هنرمندان همراه بود، ولی از ابتدا مشخص بود که دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. این حواشی هیچ‌وقت تکذیب نشد. اما از آمد و رفت مدیران سازمان و شبکه‌ها می‌شد به این استنباط رسید که اختلاف نظر‌ها جدی است.

به طوری که عمر مدیریت محمد احسانی بر شبکه یک سیما تنها یک سال بود و مدیران برخی شبکه‌ها تا مرز استعفا رفتند اما با پادرمیانی پورمحمدی مشکلاشان حل شد.

تمام این حواشی باعث شد سرافراز بدل به اولین مدیر سازمان صدا و سیما شود که عمر ده ساله متداول این سازمان را به پایان نمی‌رساند و در کمتر از دو سال مجبور به استعفا می‌شود. 

دوره مدیریت سرافراز دوره کم‌دستاوردی برای سازمان صدا و سیما بود. جدای از مشکلاتی که ذکرشان رفت، افت کیفی محصولات صدا و سیما باعث شد این سازمان قافیه را به شبکه‌های ماهواره‌ای و سریال‌های شبکه خانگی ببازد و با کمبود جدی مخاطب مواجه شود.

در واقع مدیریت سرافراز بیشتر شبیه یک خداحافظی طولانی بود، چه آن‌که از ماه‌های آغازین فعالیت وی شایعه استعفایش به گوش می‌رسید.

حالا همه منتظر آغاز به کار رئیس جدید سازمان صدا و سیما هستند تا ببینند علی‌عسگری می‌تواند راه چاره‌ای برای حواشی بر جا مانده از دوره مدیریت سرافراز بیندیشد یا خیر.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۴
یک دلیل و فقط یک دلیل داره. اکثریت را نادیده گرفت.
نظرات شما