«سنتو» ؛ این بار بدون امریکا
رویداد۲۴-ترکیه، ایران و پاکستان سه کشوری که به وجهی نماینده اسلام معتدل غیر عربیاند، ظرفیتهایی برای ایجاد یک پل مستحکم میان شرق و غرب را دارند علی امینی دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل
در افق تحولات جهان، نشانههای واضحی از دوره گذار به جهان پساغربی قابل رویت است. روند اضمحلال و نزول اقتدار افسانهای امریکا- به مثابه هژمون جهان- با حضور ترامپ سرعت گرفته، اتحادیه اروپا سعی دارد به عنوان کنشگری مقتدر و مستقل خودش را باز تعریف نماید و چین در این سوی آبها مستعد رشد فزایندهای است.
از سوی دیگر، حضور و امکان بروز جنبشهای تروریستی و گروههای مسلح غیردولتی که گاه ریشههای عقیدتی وهابی- تکفیری دارند، کانون تنش والبته انرژی جهان را با خطری جدی مواجه کرده است. در این عرصه آشوبناک منطقه، وجود یک پل میان اروپا و چین میتواند نقش سازندهای در امنیت، ثبات و اقتصاد جهان ایفا کند. ترکیه، ایران و پاکستان سه کشوری هستند که هرسه به وجهی نماینده اسلام معتدل غیرعربیاند، خاستگاه تمدنهای کهن و موزههایی از تنوع قومیاند و ظرفیتهایی برای ایجاد یک پل مستحکم میان شرق و غرب را دارند.ترکیه افزون بر اختلافاتش با ناتو، پشت درهای اتحادیه اروپا آنقدر معطل شده است که حضورش در اتحادیه عملاً منتفی است.
از این سو پاکستان نیز از اسلام تکفیری خسته است و نگاه نسبتاً خوبی به ایران دارد.هرسه این کشورها علیه مشکلات یمن نیز موضع جدی دارند. مشکلاتی که از سوی بخش تندروی آل سعود با چراغ سبز رژیم صهیونیستی و امریکا برای بر هم زدن «وضع موجود» منطقه انجام میشوند و نتیجه خاصی جز بی ثبات کردن منطقه و روا داشتن ظلم بی پایان بر مردم دربر ندارند. امروز که بیش از 33 ماه از حمله به یمن میگذرد اشتباه آل سعود در آغاز و درایت پاکستان در عدم شرکت در این حمله واضحتر شده است.هر سه این کشورها در بی اعتمادی و نارضایتی جدی نسبت به امریکای ترامپ مشترکند و از آن سو روابط عمیقی با چین دارند.
اگر نگاهی به نقشه غرب آسیا داشته باشیم، خواهیم دید که با اتصال این سه کشور نه تنها اروپا به چین متصل میشود بلکه پنج دریای مهم مدیترانه، سیاه، خزر، خلیج فارس و عمان با یکدیگر ارتباط مییابند و با همراهی چین این پنج دریا به اقیانوس آرام متصل میشوند.فواید بی شمار این ارتباط از نظر اقتصادی در این نوشتار نمیگنجد و میبایست موضوع کنفرانسهای متعدد باشند. اما افزون بر این ارتباط استراتژیک، سه کشور میتوانند با توجه به ظرفیتهایشان از نظر توریسم نیز همکاریهای مشابهی را در راستای افزایش رونق اقتصادی به کار گیرند.هر کدام از این کشورها در جلوه قدرت نظامی ممتازند. پاکستان قدرت هستهای و ترکیه دارای ناوگان هوایی و تانکی مجهز است، ایران نیز علاوه بر توان موشکی بالا، مهمترین نیروی انسانی را در جنگ شهری با تروریسم بومی منطقه دارد، پیوستن این سه نیرو میتواند گستردهترین نیروی نظامی-اطلاعاتی آسیا را تشکیل دهد که مبارزه با تروریسم صرفاً یکی از اهداف آنها میتواند باشد.
از نظر سیاسی نیز هر سه کشور با وجود اختلافات، میتوانند ابتدا در سطحی موقت و تاکتیکی و در آینده در صورت یافتن جواب در حد استراتژیک تعاملاتی داشته باشند.اظهارات منسوب به وزیر جنگ اسرائیل باعث شده وزیر دفاع پاکستان رژیم صهیونیستی را با سلاح هستهای تهدید کند. امریکا نیز در همین ایام کمک 255 میلیون دلاری به پاکستان را قطع نموده است و ترامپ گفته است: «با کمک به پاکستان حماقت کردیم» اما چین در حال پایهگذاری رابطه پایداری با پاکستان برای احیای جاده ابریشم است. پاکستان در آینده میان مدت نیز میتواند ارتباطات میان ایران و عربستان را نیز بهبود بخشد.
در این سو ترکیه چه در داستان کودتا چه در غائله کردستان و چه نشست سوچی درباره سوریه بیش از پیش به چهره دوستانه ایران و چهره خصمانه اسرائیل پی برده است.روی هم رفته هرچند فعلاً پاکستان و ترکیه رویکرد تاکتیک محور در قبال ایران دارند و نمیتوان در دوران گذار به بلوکبندیهای سنتی اکتفا نمود اما از نظر ژئوپلتیک، اقتصادی، فرهنگی و نظامی اتحاد این سه کشور میتواند منافعی فراتر از تصور برای آنها و منطقه به ارمغان بیاورد.به نظر میرسد که محور تاپ (ترکیه، ایران، پاکستان) که روزگاری به وسیله امریکا با عنوان «سنتو» ایجاد شده بود، دوباره میتواند حداقل در سطح تاکتیکی برای مبارزه با تروریسم و ایجاد ارتباطات حمل و نقلی و توریستی بدون حضور امریکا احیا شود.