علی خرم، نماینده پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در گفتوگو با رویداد۲۴:
ایران باید در تمامی زمینهها مذاکره کند/ گفتوگو به معنای وا دادن نیست
نماینده پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل معتقد است: ایران با درک صحیح از مواضع اروپاییها اگر میخواهد اروپا را در کنار خود در مقابل ترامپ داشته باشد باید سعی کند به مواضع اروپاییها احترام بگذارد. مثلاً بجای آنکه بگوید بحث موشکی ما به کسی ربطی ندارد، پای گفتگو با آنها بنشیند و توضیح دهد که احتیاج امنیت ملی ما ایجاب میکند که حوزه موشکی خود را توسعه دهیم.
رویداد۲۴- نماینده پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل معتقد است: ایران با درک صحیح از مواضع اروپاییها اگر میخواهد اروپا را در کنار خود در مقابل ترامپ داشته باشد باید سعی کند به مواضع اروپاییها احترام بگذارد. مثلاً بجای آنکه بگوید بحث موشکی ما به کسی ربطی ندارد، پای گفتگو با آنها بنشیند و توضیح دهد که احتیاج امنیت ملی ما ایجاب میکند که حوزه موشکی خود را توسعه دهیم.
پیششرط ترامپ برای تأیید تعلیق تحریمهای ایران در اردیبهشتماه، بحث موشکی و منطقهای ایران را پررنگتر از هر زمانی کرده است. پذیرش محدودیت بر حوزه دفاعی هیچ کشوری قابلقبول نیست و ایران هم آن را نخواهد پذیرفت. آمریکا و بیشتر از آن اروپا بهخوبی به این امر واقف هستند اما نمیخواهند بدون تلاش دست از خواسته خود بردارند.
اروپاییها سعی میکنند با سفرهای دیپلماتیک به تهران هر گونه امکانی برای مذاکره دراینباره را پیگیری کنند تا شاید مانع از عقبنشینی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای 2015 شوند. در همین راستا نیز گفتوگوهایی با طرف ایرانی داشتهاند اما ایران علیرغم گفتوگو با طرف اروپایی در زمینه موشکی، هنوز تمایلی برای مذاکره دراینباره از خود نشان نداده است.
علی خرم، نماینده پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در گفتوگو با رویداد۲۴ گفت: به طور کلی اگر ایران میخواهد اروپا را در کنار خود داشته باشد باید در تمام زمینهها مذاکرات متقابل داشته باشیم. این گفتوگو داشتن به معنای وا دادن نیست، اگر بتوانیم گفتمان صحیحی انتخاب کرده و آن را با اروپاییها مورد ارزیابی قرار دهیم، قادر خواهیم بود مواضع اروپاییها را در جهت خودمان شکل دهیم. در این شرایط اروپاییها بجای ما مقابل ترامپ میایستند ولی اگر باب مذاکره را ببندیم در این صورت آنها هم به سمت ترامپ گرایش پیدا میکنند.
***
سوتیتر:
- دونالد ترامپ همه تلاش خود را انجام داده که شعار انتخاباتی خود مبنی بر «ابطال توافق هستهای» را عملی کند. و در این یک سال نهتنها موفق نبوده بلکه بیشتر متوجه شده که این مسئله از نظر حقوقی امکانپذیر نیست.
- در میان اعضای گروه 1+5 و در عرصه جهان تنها کشورهایی که قادرند جلوی ترامپ ایستادگی کنند و مدیریتش کنند اروپاییها هستند.
- برداشت اشتباهی که وجود دارد این است که گمان میکنیم چون اروپاییها از توافق هستهای حمایت میکنند، و چون از اقدامات ترامپ راضی نیستند در نتیجه از همه کارهای ایران حمایت میکنند و از ایران راضی هستند، اما اینطور نیست.
- همراهی اروپا و آمریکا این است که به گفته خودشان ما زیاد علیه ترامپ اقدام کردیم، حال میخواهیم در بخش دیگری توازن ایجاد کنیم و به ترامپ یک نوع شکلات بدهیم که جبران مخالفتهای ما با مواضع ترامپ باشد.
- اگر ایران میخواهد اروپا را در کنار خود داشته باشد باید در تمام زمینهها مذاکرات متقابل داشته باشیم. این گفتوگو داشتن به معنای وا دادن نیست، اگر بتوانیم گفتمان صحیحی انتخاب کرده و آن را با اروپاییها مورد ارزیابی قرار دهیم، قادر خواهیم بود مواضع اروپاییها را در جهت خودمان شکل دهیم.
- اگر باب مذاکره با اروپاییها را ببندیم دراین صورت آنها هم به سمت ترامپ گرایش پیدا میکنند.
***
با توجه به تهدیدهای ترامپ به خروج از برجام، پیشبینی شما از موضع طرف اروپایی چیست و اروپاییها تا چه وقت حاضر هستند در چنین شرایطی برای حفظ برجام هزینه کنند؟
اینکه اروپاییها تا کجا تحمل و همراهی میکنند، موضوعی است که بایستی قبلش راجع به یک بحث دیگری صحبت و ارزیابی کرد. و آن اینکه در فاصله حداقل یک سال گذشته شاهد هستیم که دونالد ترامپ همه تلاش خود را انجام داده که شعار انتخاباتی خود مبنی بر «ابطال توافق هستهای» را عملی کند. و در این یک سال نهتنها موفق نبوده بلکه بیشتر متوجه شده که این مسئله امکانپذیر نیست، از چه نظر؟ حقوقی. ممکن است از نظر سیاسی اعلام کند که کاری را بهعنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده انجام میدهد و انجام هم بدهد، اما از نظر حقوقی چنین امکانی وجود ندارد. و چون این آمریکا است نه مثلاً بورکینافاسو، آمریکا نمیتواند بهصراحت حقوق بینالملل را زیر پا بگذارد و بایستی برای آن ادلهای فراهم کند که ظاهر آن قانعکننده باشد.
مثال در این مورد حمله آمریکا به عراق است. در آن دوره آمریکاییها تلاش کردند ابتدا تجاوز عراق به ایران و کویت را بزرگ کنند، بعد سعی کردند جنایاتی که صدام در مورد شیعیان، کردها و حتی مردم اهل تسنن انجام داده را بهعنوان جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت بزرگ کنند و دست آخر هم مجموعهای از دلایل دروغ را برای اینکه نشان دهند صدام در حال تولید سلاح شیمیایی است را درست کردند، طوری که کالین پاول، وزیر امور خارجه آمریکا به سازمان ملل رفت و موادی را نشان داد و گفت که اینها مواد شیمیایی است که عراق علیه غیرنظامیان به کار گرفته است. و بهاینترتیب سعی کرد که محمل حقوقی حمله آمریکا به عراق را فراهم کند. این مثال نشان میدهد که آمریکا مثل باقی کشورها بهراحتی نمیتواند اصول حقوقی را زیر پا بگذارد، پس مجبور است که دلایل بسیاری را درست کند تا بتواند کاری را که حتی غلط هم هست را در نظر مردم جهان حقوقی جلوه دهد.
ترفند آمریکا در مورد توافق هستهای چیست؟
در مورد توافق هستهای دونالد ترامپ به این نتیجه رسید که نمیتواند از نظر حقوقی کاری انجام دهد بنابراین یا باید ایران را عاصی کند که ایران خودش توافق هستهای را لغو کند و بعد آمریکا در عرصه جهانی فریاد بزند که ایران توافق را نقض کرده و دیگر حرجی بر ما نیست، یا اینکه باید تحریمهایی که فکر میکرد علیه ایران در چارچوب توافق هستهای بکار خواهد گرفت، آنها را با اسامی دیگری به تصویب برساند. ترامپ ابتدا راه اول را طی کرد بلکه ایران را عاصی کند اما ایران عاصی نشد، ایران خویشتنداری کرد و به تعهدات خود در توافق هستهای عمل کرد طوری که آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای دهمین بار پایبندی ایران به تعهدات خود در برجام را تأیید کرد، پس این راه نتوانست به ترامپ کند. بنابراین او تلاش کرد راه دوم را طی کند و آن اینکه به اسم فعالیتهای موشکی، حقوق بشر و مسائل تروریستی و بحث منطقهای ایران کاری کند که از میان آنها تحریمهایی به وجود بیاورد. اما طی پنج ماه گذشته همانطور که شاهد بودید، در حوزه موشکی ایران سعی کرد جهان را حساس کند اما نشد، به قطعنامه 2231 متوسل شد اما روسیه و چین جوابش را دادند و حتی اروپاییها گفتند که در آن قطعنامه در حوزه موشکی اخلاقاً از ایران خواسته شده نه اینکه ایران را وادار کرده باشد. بعد آمریکا به سراغ مسئله حوثیها و اینکه حمله موشکی به عربستان داشتند، رفت که آن هم شاهد بودیم که چه نتایجی داشت. آخرین تلاش ترامپ قطعنامهای بود که در حوزه یمن قصد داشت در سازمان ملل به نتیجه برساند که روسیه آن را وتو کرد و آن هم به هیچ نتیجهای نرسید.
حال ترامپ در حال غریدن است و عصبانی است و به هر دری که میزند نمیتواند هدفی که داشته را پیاده کند. بر همین اساس چند تهدید را مطرح کرده مثل اینکه لغو تحریمها را دیگر تمدید نمیکند، همچنین با اروپاییها جلسه گذاشته و به آنها تفهیم کرده که باید خواستههای ما را اجرایی کنند تا در توافق هستهای باقی بماند.
در این شرایط آیا امکان مقابله با ترامپ وجود دارد؟
در میان اعضای گروه 1+5 و در عرصه جهان تنها کشورهایی که قادرند جلوی ترامپ ایستادگی کنند و مدیریتش کنند اروپاییها هستند. در این رابطه نه روسیه و نه چین چنین نقشی نمیتوانند ایفا کنند. از آن طرف چون ترامپ نوعی حرف شنوی از آنها دارد و نوعی نفوذ اروپاییها در مجلس نمایندگان و سنا و باقی دولتمداران آمریکا وجود دارد، به همین دلیل ترامپ هم به آنها متوسل میشود و میخواهد که آنها کاری کنند. اروپاییها خوب فهمیدهاند که اگر تلاش نکنند ممکن است ترامپ کاری دست همه دنیا دهد، یعنی کاری کند که ایران از توافق کنار برود و تبدیل به یک کره شمالی شود. اروپاییها برای ممانعت از شکلگیری چنین وضعیتی، قصد دارند کاری کنند که از یک طرف توافق هستهای را حفظ کنند و از طرف دیگر بهنوعی ترامپ را راضی کنند که از این توافق بیرون نیاید.
کار اروپاییها سخت است زیرا ایران هر پیششرط یا شرط جدیدی را قبول نمیکند؛ ممکن است ایران حاضر شود که مثلاً درمورد توسعه موشکی گفتوگو کند، درباره نقش منطقهای خود در سوریه و یمن و سایر نقاط مذاکره کند یا حتی در مورد حقوق بشر صحبت کند اما نمیتوانیم بگوییم که اینها شروطی باشند برای توافق هستهای و مذاکره بر آن مبنایی که ترامپ میخواهد. بنابراین اروپاییها هم باید ترامپ را مدیریت کنند هم انقدر مزاحم ایران نشوند که باعث تقابل ایران با آنها شود. به همین دلیل است که نقشآفرینی اروپاییها در این عرصه بسیار پیچیده و مشکل است اما اروپاییها میتوانند با برخی امتیازات و بخشی از همکاریهایی که با ایران دارند و با برخی تفاهماتی که با ایران میکنند بهنوعی به ایران نشان دهند که نیت بدی ندارند و میخواهند ترامپ را اداره کنند.
اما شاهد هستیم که منهای برجام اروپا با آمریکا همراه است و پیشنویس قطعنامهای که در اسفند ماه به شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و در مورد یمن برده شد، از سوی انگلیس، فرانسه و آمریکا تنظیم شده بود و بعد از نشست شورای امنیت که با وتوی روسیه هم همراه شد، بیانیهای از سوی طرف اروپایی و آمریکا صادر شد که ایران را محکوم کردند، به نظر میرسد اروپا منهای برجام با امریکا همراه است، این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
برداشت اشتباهی که وجود دارد این است که گمان میکنیم چون اروپاییها از توافق هستهای حمایت میکنند، و چون از اقدامات ترامپ راضی نیستند در نتیجه از همه کارهای ایران حمایت میکنند و از ایران راضی هستند، اما اینطور نیست. این دو فاکتور چنین نتیجهای نمیدهد. اروپاییها مواضع خود را دارند؛ در مورد مسئله موشکی اروپاییها هم از توسعه موشکی ایران نگران هستند زیرا قبلاً در همین کشور خودمان کسانی اروپاییها را تهدید کردند که موشک ما به اروپا میرسد، همین مسئله باعث میشود آنها از توسعه موشکی ما نگران شوند. یا در مسائل دیگری مانند حقوق بشر یا اعتراضات مردمی، موضع اروپاییها از آمریکا هم جلوتر هستند. اروپاییها ضمن اینکه در حوزه هستهای از ایران حمایت میکنند در بخشهای دیگر ممکن است حتی خودشان مدعی باشند، پس ما باید درست تشخیص دهیم که منافع و امنیت ملی اروپا چیست، در چه بخشهایی با ما همخوانی دارد و بعد بر اساس آن تصمیم بگیریم. بنابراین همراهی اروپا و آمریکا این است که به گفته خودشان ما زیاد علیه ترامپ اقدام کردیم، حال میخواهیم در بخش دیگری توازن ایجاد کنیم و به ترامپ یک نوع شکلات بدهیم که جبران مخالفتهای ما با مواضع ترامپ باشد. باید همه این عوامل را در نظر گرفت.
در بخشی از صحبتهای خود اشاره کردید که ایران با توافقنامههایی که امضا میکند و تعاملاتش سعی میکند طرف اروپایی را پایبندتر کند، در این راستا چه اقدامات دیگری قابل اجرا است؟
ایران با درک صحیح از مواضع اروپاییها اگر میخواهد اروپا را در کنار خود در مقابل ترامپ داشته باشد باید سعی کند به مواضع اروپاییها احترام بگذارد. مثلاً بجای آنکه بگوید بحث موشکی ما به کسی ربطی ندارد، پای گفتگو با آنها بنشیند و توضیح دهد که احتیاج امنیت ملی ما ایجاب میکند که حوزه موشکی خود را توسعه دهیم.
یعنی مذاکرات موشکی را داشته باشیم؟
به طور کلی اگر ایران میخواهد اروپا را در کنار خود داشته باشد باید در تمام زمینهها مذاکرات متقابل داشته باشیم. این گفتوگو داشتن به معنای وا دادن نیست، اگر بتوانیم گفتمان صحیحی انتخاب کرده و آن را با اروپاییها مورد ارزیابی قرار دهیم، قادر خواهیم بود مواضع اروپاییها را در جهت خودمان شکل دهیم. در این شرایط اروپاییها بجای ما مقابل ترامپ میایستند ولی اگر باب مذاکره را ببندیم دراین صورت آنها هم به سمت ترامپ گرایش پیدا میکنند.
بخش دیگر مسئله این است که اروپاییها ملاحظاتی دارند، مثلاً در تعامل با انگلیس یا فرانسه یا آلمان بهگونهای رفتار کنیم که این اعتماد ایجاد شود که با ایران میشود کار کرد، در این صورت اروپاییها طرف ما را نگه میدارند. نکته سوم هم بحثهای تجاری و اقتصادی است، وقتی ببینند با بنز و رنو تا شرکتهای توتال و شرکتهای نفتی همکاری میکنیم، قطعاً آنها هم وظیفه خود میبینند که از ما حمایت کنند، لذا راه نزدیک کردن اروپا به خودمان واضع و روشن است منتها ما اغلب اوقات نمیخواهیم از این ظرفیتها استفاده کنیم، و گمان میکنیم که وظیفه آنها است که از ما حمایت کنند. در جهان سیاست باید برآورد شود که در قبال آنچه به دست میآورید چه چیزی باید بدهید. برای مثال عراق هشت سال علیه ایران جنگید، همه دنیا میدانستند که عراق متجاوز است، اما طی این هشت سال یکبار به آن اشاره نکردند، حتی روسیه یا چین هم حاضر نشدند بگویند اما زمانی که عراق به کویت حمله کرد، خودشان پیشدستی کردند و بدون درخواست ما دستوراتی دادند که اثبات کنند عراق به ایران تجاوز کرده است. بنابراین وقتی شرایط فراهم شود آنها حقی را که هشت سال بر آن سرپوش گذاشته بودند، نه در میدان جنگ که در میدان مذاکره دیپلماتیک تقدیم ایران کردند. این مسائل نشان میدهد که در کار دیپلماسی و مذاکرات دیپلماتیک منافعی و ابعادی وجود دارد که اگر بخواهیم میتوان از آنها استفاده کرد.
آقای خرم ، شما بعنوان سفیر ایران سالها فعالیت داشته اید اما واقعا" این حرف شما جای تعجب دارد و بسیار کودکانه و بدون پشتوانه فکری است ««ایران با درک صحیح از مواضع اروپاییها اگر میخواهد اروپا را در کنار خود در مقابل ترامپ داشته باشد باید سعی کند به مواضع اروپاییها احترام بگذارد. مثلاً بجای آنکه بگوید بحث موشکی ما به کسی ربطی ندارد، پای گفتگو با آنها بنشیند و توضیح دهد که احتیاج امنیت ملی ما ایجاب میکند که حوزه موشکی خود را توسعه دهیم.»» آیا اروپایی ها کم به ما اهانت نموده اند ؟ در کجا به مواضع ما احترام گذاشته اند ؟ بنا به عقیده شما چون اینها نمی دانند و درکی از امنیت ملی ما ندارند لذا باید بنشینیم و به آنها توضیح دهیم که چون در خطر هستیم می خواهیم شما اجازه بدهید ما موشک درست کنیم . آقای خرم ، آنها چکاره اند و این مسائل چه ربطی به آنها دارد؟ آقای سفیر سابق واقعا" نمی دانید که اینها بهانه است و تمام تلاش اروپایی ها حفظ رژیم نژاد پرست و غاصب اسرائیل است؟ در کدام کشور اروپایی بظاهر آزاد کسی جرات دارد به اسرائیل ایراد وارد کند؟ اگر نمی دانید پس در این سالها چه می کردید؟ اگر هم می دانید آنوقت حداقل در باره ایرانی بودنتان باید تردید کرد و......
نظرات آقاى خرم واقعيتى را با نشان ميدهد که با حق و حقيقت و جوانمردى و از اين جملات و کلمات قابل توضيح نيست . ما در عهد جديد و دنياى جديد از دنياى رسالت الهى فاصله داريم. فقط در عصر رسالت و حکومت خداوندى ميشود از رقيبت انتظار عدالت داشته باشيد . در غير اينصورت فقط زور و فقط درامد است که حرف اول را ميزند . ايا قراداد برچام ناشى از حق شناسى رقباى ايران بود و يا ناشى از توازن قوا در عرصه جهانى بود. توازن قوا بين امريکا و روسيه و چين و اروپا با ايران بود
سياست يعنى شناخت صحيح از موازنه قوا در دنيا و شناخت صحيح از خود است . المان يکبار در مرز خودش و فرانسه و در يک قطار قرارداد تسليم خودش را امضا کند و بار ديگر دقيقا در همانجا قرارداد تسليم فرانسه را بامضاى انها ميرساند. دوباره تسليم ميشود و کشورش را از نو ميسازد.
دوستى که ا آقاى خرم به تندى انتقاد کرده ايد. بهتر است خود را بهتر بشناسيم و از اين شناخت بمذاکره بپردازيم . خود را انجور و انقدر که هستيم بشناسيم نه بيشتر....و نه کمتر