نقد رویداد۲۴ بر ساخته اصغر یوسفی نژاد
خانه (ائو)؛ فیلمی منحصربه فرد و تمام عیار
فیلم خانه را میتوان یک غافلگیری تمام عیار دانست؛ فیلمی کوچک و در ظاهر ساده که با نگاهی خلاقانه ساخته شده و انقدر تمام اجزایش به درستی کنار یکدیگر چیده شده که نمیتوان جزئی را از جزء دیگر جدا کرد.
رویداد۲۴- مازیار وکیلی: فیلم خانه را میتوان یک غافلگیری تمام عیار دانست؛ فیلمی کوچک و در ظاهر ساده که با نگاهی خلاقانه ساخته شده و انقدر تمام اجزایش به درستی کنار یکدیگر چیده شده که نمیتوان جزئی را از جزء دیگر جدا کرد.
خانه بر خلاف ظاهر معمولی و داستان سادهاش فیلم بسیار پیچیدهای است. داستانش خیلی ساده آغاز میشود و در مسیر مشخصی پیش میرود. خبری از شکست، زمان تغییر راوی و فلاشبک هم نیست. فیلم اساساً کاری به اصول روایی پست مدرن ندارد و داستانش را به کلاسیکترین شکل ممکن پیش میبرد. به خاطر همین هم هست که خانه یک غافلگیری تمام عیار و یک اتفاق ویژه در سینمای ایران است.
داستانی چنین ساده با روایتی سادهتر چگونه ممکن است به نتیجه درخشانی ختم شود؟ جواب یک کلمه است: جزئیات. فیلم خانه پر است از جزئیات ریز و کوچکی که یک کل عظیم را میسازند. تمام آدمهای آن خانه صاحب هویت هستند. از مجید و سایه بگیر تا تک تک زنانی که در آن خانه حضور دارند صاحب هویت مخصوص به خودشان هستند. ساخت این شخصیتهای با هویت نه از راههای پیچیده که به مینیمالترین شکل ممکن صورت میپذیرد.
یک دیالوگ ساده یا یک نگاه در فیلم خانه کار شخصیتپردازی را انجام میدهد. مثل جایی که یکی از زنان حاضر در خانه از مطلبی که در تلگرام خوانده صحبت به میان میآورد. یا مادر شوهر سایه که مدام دنبال قرآن میگردد که بالای سر جنازه بخواند و یا سکانسی که مجید از خانه بیرون میآید و در خلوت خودش ناگهان زیر گریه میزند. همه این لحظات لحظاتی بسیار کوتاه و به ظاهر گذرا هستند اما همین لحظات ساده، کوتاه و به ظاهر گذرا هستند که شخصیتها را میسازند و آنها را صاحب هویت میکنند. این مینیمالیسم به دقت اجرا شده به یوسفینژاد کمک کرده تا فیلمش را پر از شخصیتهایی کند که هر کدام هویت خودشان را دارند. حتی آن سربازی که بعد از شکایت احمدی به خانه آنها میآید صاحب فردیت و هویتی ویژه است. (هر چند در نسخه اکران شده سکانس حضور سرباز در داخل خانه حذف شده و همین امر هویت او را مخدوش کرده است).
تعدد شخصیتهای فیلم کار نویسنده را برای حفظ انسجام داستانی سخت میکند. اگر نویسنده نابلد و ناشی باشد این حجم از شخصیت در یک محیط کوچک ممکن است باعث آشفتگی داستان فیلم شود و آن را از مدار منطق خارج سازد. اما یوسفینژاد با تبحری مثالزدنی اجازه نمیدهد این تعدد شخصیتها به داستان لطمهای وارد کند. کاملاً مشخص است که یوسفینژاد تکتک این شخصیتها را از قبل میشناخته و همین شناخت باعث شده هنگام نگارش کوچکترین مشکلی برای پردازش و معرفی آنها به تماشاگر نداشته باشد. اما این شخصیتپردازی مینیمال تنها نکته مثبت فیلم خانه نیست.
نحوه پیشبرد داستان فیلم یکی از بهترین اشکال روایت داستان در چند سال اخیر سینمای ایران است. فیلم انقدر سهل و ممتنع پیش میرود که تماشاگر اگر ذرهای دقت نکند ممکن است از داستان عقب بماند و یا انقدر درگیر جزئیات داستان شود که ماجرای اصلی فیلم را گم کند. شخصیت کلیدی فیلم برای ورود به جهانی که فیلمساز خلق کرده شخصیت سایه است. مسیر تغییر و تحول او انقدر دقیق و جذاب طرحی شده که میشود کل فیلم را در وجود او خلاصه کرد.
در ابتدای فیلم با دختری بیقرار طرفیم که از سوگ پدر بسیار غمگین است و خودش را به آب و آتش میزند تا مراسم ختم پدرش هرچه بهتر برگزار شود. اما هرچه از زمان فیلم میگذرد با وجوه تازهای از شخصیت سایه آشنا میشویم. زنی خونسرد، مغرور و بیرحم که میتواند در کمال شقاوت و بیرحمی پدرش را به قتل برساند. آدمهای فیلم خانه همگی دنبال منافع شخصی خودشان هستند. یکی برای اقوامش دنبال همسر میگردد، سرباز میخواهد به دختر شماره بدهد(که در نسخه اکران حذف شده) احمدی میخواهد جنازه را زودتر ببرد تا استخدامش به مشکل نخورد. این بیرحمی و تلخی زمانی عیان میشود که بدانیم خود جنازه هم چندان آدم خوشنامی نبوده و در ایام حیات انقدر تندی و تلخی کرده که دخترش حاضر میشود در کمال خونسردی او را به قتل برساند.
پشت ظاهر ساده این فیلم جهانی به شدت تلخ و گزنده پنهان شده است. از عشقی که نابود شده(عشق صادقانه مجید به سایه)، تا مردمی که به جای عزاداری مشغول کارهای خالهزنکی خودشان هستند تا دختری که با بیرحمی تمام پدرش را میکشد. همه این آدمها گرگهایی هستند در لباس انسان. هر کس به فکر منفعت خودش است. اصلاً در جاهایی از فیلم جنازه بدل به یک مسئله فرعی میشود. جنازه بهانهای میشود تا آدمها ذات خودشان را نشان دهند. دعوا هم بر سر همان خانهای است که مراسم در آن برگزار میشود. سایه و شوهرش به قصد تصاحب آن خانه جنایت خود را با خونسردی تمام انجام دادهاند.
اما کارگردان لازم نمیبیند این مفاهیم را به روترین شکل ممکن به تماشاگر نشان دهد، بلکه این موضوعات و مفاهیم را در لفافه و با استادی تمام مطرح میکند طوری که ممکن است تماشاگر در دیدار اول متوجه این مطلب نشود. خانه جغرافیای منحصربهفرد خودش را دارد. نه فقط به خاطر اینکه لهجه آدمهای فیلم ترکی است. جزئیات حاکم بر روابط فیلم و نحوه دیالوگنویسی و برخورد آدمها با یکدیگر فیلم را بدل به یک فیلم ترکی خالص و بااصالت میکند که از دل همان فرهنگ برمیخیزد و چون فیلمساز بر جزئیات آن فرهنگ احاطه داشته به خوبی توانسته آن را به تماشاگر منتقل کند.
فیلم در عین آنکه کاملاً بومی است مضمونی همه فهم و جهانی دارد و به همین خاطر میتوان سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر را حق مسلم آن دانست. تماشای خانه تجربه منحصربهفردی است. تجربهای است یگانه و جذاب که تماشایش مخاطب پیگیر سینمای ایران را به وجد میآورد. فضای فیلم انقدر منحصربه فرد است که تماشاگر را درگیر میکند. پیچیدگی درونی فیلم هم آن را جذاب کرده نه مبهم.
خانه به خاطر ویژگیهای منحصربه فردش یکی از بهترین فیلمهای امسال سینمای ایران است. فیلمی نو و تازه که با تکیه بر جزئیات کلیتی باشکوه را بنا میکند و کارگردان با روایت درست یک داستان پیچیده فیلم درخشانی میسازد که شاید در الگو با دیگر تجربیات سینمای ایران اشتراکاتی داشته باشد اما در استفاده از جغرافیا، جزئیات و توجه به یک فرهنگ بومی و روابط حاکم برآن فرهنگ تجربهای کاملاً تازه و بدیع در سینمای ایران است و در کنار این فضای بومی و به شدت ایرانی لحن، داستان و مضمونی جهانی دارد. یوسفینژاد با ساخت خانه خودش را به عنوان کارگردانی متبحر اثبات میکند و نشان میدهد چقدر کارگردان متبحر و توانایی است.