افزایش امید در جامعه نیازمند تصمیمات انقلابی است
احمد انارکیمحمدی*
چندی پیش، موسسه تحقیقاتی گالوپ آماری را ارائه داد که طبق آن مردم ایران در صدر عصبانیترین مردمان کشورها قرار گرفتند. البته اینکه آمار ارائه شده چه میزان به واقعیت نزدیک است موضوعی میباشد که متخصصان این امر باید به آن پاسخ دهند اما به طور کلی میتوان گفت که در سالهای اخیر بسیاری از مردم ایران نسبت به گذشته عصبانیتر شدهاند که در وهله اول باید ریشه این عصبانیت را در بیثباتی اقتصادی دانست. به هر حال تورم، رکود و سختتر شدن شرایط زندگی به عواملی تبدیل شده که آرامش را از مردم ربوده است.
بدون تردید اگر وضعیت اقتصادی رو به بهبود رود مردم هم با آرامش بیشتری به زندگی خود ادامه میدهند. از عامل اقتصادی که بگذریم عوامل دیگری هم بر آتش این عصبانیت افزوده است. به طور مثال برخی شرایط سیاسی حاکم بر کشور که مخصوصاً نشانههای آن در ناآرامیهای دیماه بروز پیدا کرد و یا ناعدالتیهای اجتماعی و جنسیتی تاثیر بسیار زیادی بر روح و روان مردم داشته است. امروز در کلانشهرها با مشکل اساسی آلودگی هوا و ترافیک سنگین در خیابانها روبرو هستیم. هوای بد و مشکلات تنفسی از یک طرف و ترافیک شدید و معطل ماندن مردم از سوی دیگر کاسه صبر آنها را لبریز کرده است.
متاسفانه وضعیت اشتغال هم در کشور از شرایط خوبی برخوردار نیست و در اکثر خانوادهها افراد بیکاری دیده میشوند. فرد وقتی از داشتن یک شغل و درآمد حداقلی هم محروم است مطمئناً با دغدغههای فکری زیادی دست و پنجه نرم میکند.
به نظر میرسد در شرایط فعلی، فضای رسانهای کشور میتواند نقش بسزایی را در فرهنگسازی مردم در جهت آرامش داشته باشد. رسانهها در کنار اخبار ایران و جهان میبایست امید به زندگی را در مردم افزایش دهند ولی متاسفانه میبینیم که در مواقعی، همین رسانههای دیداری و شنیداری نه تنها کمک به آرامش جامعه نمیکنند بلکه فضا را متشنجتر هم میکنند. وقتی مرتب اخبار منفی به جامعه منتقل شود روحیه امید در مردم کمرنگ و در نهایت نگاه آنها به زندگی روز به روز سیاهتر میشود. یکی از اصلیترین وظایف دولت این است که نیازهای مادی، روحی و روانی مردم را رصد و بهترین تصمیمات را در جهت منافع آنها اتخاذ کند. دولت نمیتواند خودش را جدا از مردم بداند و نسبت به موضوعات و چالشهای جامعه بیتفاوت باشد. اگر مسئولین در بین مردم باشند و صدای آنها را بشنوند و کمبودهای آنان را تا حد ممکن تامین کنند، استرس حاکم بر جامعه به حداقل خواهد رسید.
امروز شاهدیم که بسیاری از سیستمهای اداری کشور از پاسخ به سوالات عادی مردم هم عاجز هستند. زمانی که سیستم اداری ما این باشد چطور میتوانیم توقع آرامش و سعه صدر از مردم داشته باشیم؟ برای اینکه از امروز به بعد کشوری امن و به دور از استرس و عصبانیتهای موجود داشته باشیم باید روی به تصمیمات بزرگ و انقلابی بیاوریم. باید یک بار برای همیشه سیستم اداری کشور را در جهت پاسخگویی صحیح و بهموقع برای مردم مهیا کنیم، باید به رسانهها آموزش دهیم که اگر ایران را دوست دارید از دعواهای شخصی و سیاهنماییها دوری کنید، باید به نهادهای فرهنگی بیش از پیش توجه کنیم و با حمایت توام با نظارت، شرایطی را برای آنها ایجاد کنیم که بتوانند امید و آرامش را در مردم بالا ببرند. در راس همه این وظایف مهم و اساسی، دولت باید با استفاده از نخبگان اقتصادی وضعیت معیشتی جامعه را بهبود بخشد و در ادامه، رونق فضای کسب و کار را به نفع مردم تغییر دهد تا شاهد چنین تورم، رکود و بیکاری نباشیم.
*نماینده مجلس
بدون تردید اگر وضعیت اقتصادی رو به بهبود رود مردم هم با آرامش بیشتری به زندگی خود ادامه میدهند. از عامل اقتصادی که بگذریم عوامل دیگری هم بر آتش این عصبانیت افزوده است. به طور مثال برخی شرایط سیاسی حاکم بر کشور که مخصوصاً نشانههای آن در ناآرامیهای دیماه بروز پیدا کرد و یا ناعدالتیهای اجتماعی و جنسیتی تاثیر بسیار زیادی بر روح و روان مردم داشته است. امروز در کلانشهرها با مشکل اساسی آلودگی هوا و ترافیک سنگین در خیابانها روبرو هستیم. هوای بد و مشکلات تنفسی از یک طرف و ترافیک شدید و معطل ماندن مردم از سوی دیگر کاسه صبر آنها را لبریز کرده است.
متاسفانه وضعیت اشتغال هم در کشور از شرایط خوبی برخوردار نیست و در اکثر خانوادهها افراد بیکاری دیده میشوند. فرد وقتی از داشتن یک شغل و درآمد حداقلی هم محروم است مطمئناً با دغدغههای فکری زیادی دست و پنجه نرم میکند.
به نظر میرسد در شرایط فعلی، فضای رسانهای کشور میتواند نقش بسزایی را در فرهنگسازی مردم در جهت آرامش داشته باشد. رسانهها در کنار اخبار ایران و جهان میبایست امید به زندگی را در مردم افزایش دهند ولی متاسفانه میبینیم که در مواقعی، همین رسانههای دیداری و شنیداری نه تنها کمک به آرامش جامعه نمیکنند بلکه فضا را متشنجتر هم میکنند. وقتی مرتب اخبار منفی به جامعه منتقل شود روحیه امید در مردم کمرنگ و در نهایت نگاه آنها به زندگی روز به روز سیاهتر میشود. یکی از اصلیترین وظایف دولت این است که نیازهای مادی، روحی و روانی مردم را رصد و بهترین تصمیمات را در جهت منافع آنها اتخاذ کند. دولت نمیتواند خودش را جدا از مردم بداند و نسبت به موضوعات و چالشهای جامعه بیتفاوت باشد. اگر مسئولین در بین مردم باشند و صدای آنها را بشنوند و کمبودهای آنان را تا حد ممکن تامین کنند، استرس حاکم بر جامعه به حداقل خواهد رسید.
امروز شاهدیم که بسیاری از سیستمهای اداری کشور از پاسخ به سوالات عادی مردم هم عاجز هستند. زمانی که سیستم اداری ما این باشد چطور میتوانیم توقع آرامش و سعه صدر از مردم داشته باشیم؟ برای اینکه از امروز به بعد کشوری امن و به دور از استرس و عصبانیتهای موجود داشته باشیم باید روی به تصمیمات بزرگ و انقلابی بیاوریم. باید یک بار برای همیشه سیستم اداری کشور را در جهت پاسخگویی صحیح و بهموقع برای مردم مهیا کنیم، باید به رسانهها آموزش دهیم که اگر ایران را دوست دارید از دعواهای شخصی و سیاهنماییها دوری کنید، باید به نهادهای فرهنگی بیش از پیش توجه کنیم و با حمایت توام با نظارت، شرایطی را برای آنها ایجاد کنیم که بتوانند امید و آرامش را در مردم بالا ببرند. در راس همه این وظایف مهم و اساسی، دولت باید با استفاده از نخبگان اقتصادی وضعیت معیشتی جامعه را بهبود بخشد و در ادامه، رونق فضای کسب و کار را به نفع مردم تغییر دهد تا شاهد چنین تورم، رکود و بیکاری نباشیم.
*نماینده مجلس