تاریخ انتشار: ۱۰:۱۸ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۹

معلمان خرید خدمت؛ فرزندان سر راهی آموزش و پرورش

«یک بار در مناطق مرزی ماموران راهنمایی رانندگی از من پرسیدند که اینجا چکار می‌کنی و گفتم که معلم هستم و وقتی از من کارت شناسایی خواست چیزی نداشتم که به او ارائه کنم. کارت شناسائی برای من صادر نشده است. به من گفت چطور معلمی هستی که کارت شناسایی نداری و من ماندم که چه پاسخی بدهم». این‌ها بخشی از گفت و گوی من با عبید ملک رئیسی معلم خرید خدمت در مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان است. معلمانی که نه حقوق کافی و به موقعی می‌گیرند. نه قرارداد و بیمه مشخصی دارند و نه حتی از طرف آموزش و پرورش به صورت کامل شناسائی می‌شوند.
معلمان خرید خدمت؛ فرزندان سر راهی آموزش و پرورش
رویداد۲۴  اردیبهشت ۹۸ بود که دیدارنیوز در یک گزارش مفصل به سراغ بحث معلمان خرید خدمت رفت. پدیده‌ای که مشکلات جدی برای این دسته از معلمان و بخش زیادی از ساختار آموزشی ما به وجود آورده است. در آن گزارش به سراغ عبید ملک رئیسی از معلمان خرید خدمات رفتیم و مشکلات و مسائل مربوط به این جنس از معلمی را بررسی کردیم. عبید ملک رئیسی تنها یک معلم خرید خدمات نیست و از فعالان اجتماعی استان سیستان و بلوچستان نیز محسوب می‌شود و همین مساله باعث شد که درباره مسائل این استان نیز با او صحبت کنیم.

حال بعد از گذشت یک سال و چند ماه باز به سراغ او رفته ایم تا ببینیم آیا وضعیت معلمان خرید خدمات بهتر شده است یا نه. آیا در وضعیت بیمه و پرداخت حقوق و قرارداد‌ها تغییری ایجاد شده است یا نه.

ابتدای سال تحصیلی قرارداد سال گذشته را جلوی ما می‌گذارند
 
عبید ملک رئیسی مهر امسال که بیاید سومین سالی است که معلم خرید خدمت است. از او درباره وضعیت قراردادش پرسیدم، چون قبلا گفته بود که هیچ قرارداد مشخصی ندارد و در پایان سال قراردادی را پیش روی او می‌گذارند و چاره‌ای جز امضاء کردن قرارداد باقی نمی‌ماند. براساس گفته‌های ملک رئیسی امسال نیز ماجرا همین است. هنوز قراردادی سالی که گذشته را امضاء نکرده و روال کار این گونه است که در ابتدای سال تحصیلی جدید قرارداد سال گذشته را پیش روی او می‌گذارند و قاعدتا او راهی جز امضای آن ندارد.

بیمه و حقوق به مانند گذشته؛ ناقص و نا منظم
 
از ملک رئیسی درباره وضعیت بیمه پرسیدم. چون در سال گذشته گفته بود که بیمه نیز وضعیت خوبی ندارد. این معلم خرید خدمات به این نکته اشاره کرد که در زمینه بیمه نیز تفاوتی ایجاد نشده است. برخی از ماه‌ها ۲۰ روز برای او بیمه رد شده و دوران تابستان و تعطیلات نیز بیمه‌ای نداشته است. در مجموع بر اساس گفته‌های او وضعیت بیمه نیز به مانند سال گذشته است.

درباره حقوق هم باید گفت که طبق گفته‌های ملک رئیسی ماهیانه چیزی حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان پرداختی برای معلمان خرید خدمات در نظر گرفته شده است که واریز آن هیچ نظمی ندارد. بعضا برای او دو میلیون تومان واریز می‌شود و گاهی ۷۰۰ هزار تومان و هیچ نظمی ندارد. او به شوخی می‌گوید که من در طول این سال‌ها آخر متوجه نشدم که حقوقم چقدر است.

مسئولان قول داده اند، ولی در عمل...

در یک ماه گذشته چند تجمع مقابل مجلس و وزارت آموزش و پرورش در تهران و چند تجمع دیگر در مقابل ادارات آموزش و پرورش در چند استان شکل گرفت. معلمان خرید خدمات در این تجمعات از وضعیت نابسامان خود شکایت داشتند. از عبید ملک رئیسی درباره تجمعات این چند وقت اخیر معلمان خرید خدمت پرسیدم. او به این نکته اشاره کرد که در استان سیستان و بلوچستان نیز برخی از گروه‌های معلمان خرید خدمات به صورت خودجوش از مناطق مختلف استان مانند سرباز و ایرانشهر و دشتیاری و ... دور هم جمع شدند و گروهی از آن‌ها با نماینده ایرانشهر و زاهدان در مجلس شورای اسلامی و برخی دیگر با مدیرکل آموزش و پرورش استان دیدار‌هایی داشتند. او بزرگ بودن استان و فاصله زیاد بین شهر‌ها را مانع تجمع معلم‌ها کنار هم دانست و این گروه‌های کوچک بودند که هر کدام تلاش‌هایی در زمینه احقاق حقوق معلمان خرید خدمات کردند.

او نتیجه جلسات را بیشتر در حد قول‌های مسئولان برای پیگیری و رایزنی دانست، ولی خاطرنشان کرد که در عمل نتیجه مشخصی تا به این لحظه حاصل نشده است و وضعیت معلمان خرید خدمت فرقی نکرده است.

معلمان خرید خدمت فرزندان سر راهی آموزش و پرورش

این عبارت فرزند سر راهی را در گفت و گوی سال گذشته نیز از عبید ملک رئیسی شنیده بودم. از حرف‌های او بر می‌آید که آموزش و پرورش گویا این معلمان را به رسمیت نمی‌شناسد. از او درباره کارت شناسایی پرسیدم. خاطره جالبی تعریف کرد: «ما هنوز کارت شناسایی نداریم و آموزش و پرورش ما را به رسمیت نمی‌شناسند. بنیاد مسکن پیمانکار‌هایی دارد و آن پیمانکار‌ها کارگر‌هایی دارند. بنیاد مسکن دیگر با کارگر‌ها کاری ندارد و ما برای آموزش و پرورش مانند همین کارگر‌ها هستیم. آموزش و پرورش هیچ کاری با ما ندارد. همانطور که بنیاد مسکن با کارگر‌ها کاری ندارد و با پیمانکار طرف است ما هم همینطور هستیم. ما درباره کارت شناسایی پیگیری‌هایی کردیم، ولی مثل بچه‌های سر راهی آموزش و پرورش می‌مانیم و کسی ما را به رسمیت نمی‌شناسد. یک بار در مناطق مرزی ماموران راهنمایی رانندگی از من پرسیدند که اینجا چکار می‌کنی و گفتم که معلم هستم و وقتی از من کارت شناسایی خواست چیزی نداشتم که به او ارائه کنم. کارت شناسائی برای من صادر نشده است. به من گفت چطور معلمی هستی که کارت شناسایی نداری و من ماندم که چه پاسخی بدهم».

ملک رئیسی حتی به این نکته اشاره کرد که وقتی به مناطق مرزی می‌روند و وسیله حمل و نقل به راحتی پیدا نمی‌شود مجبور می‌شوند که با ماشین‌های حمل سوخت جابجا شوند. فارغ از اینکه این کار بسیار خطرناک است چندبار ماموران مرز به سراغ آن‌ها می‌رفتند و، چون کارت شناسایی نداشتند به مشکل بر می‌خوردند و بعد از مدت زمانی آن ماموران با معلمان آشنا شدند و دیگر مشکلی نبود.

عبید از معلمان شجاع خرید خدمات محسوب می‌شود، چون باقی معلمان خرید خدمات حاضر به مصاحبه نمی‌شدند، چون ترس از اخراج دارند و عبید نیز به خاطر مصاحبه‌هایی که داشته تذکر هم گرفته است.

عبید ملک رئیسی انسان خوش انصافی است. همه این نقد‌ها را داشت، ولی گفت که در دوره کرونا که کلاس‌ها تعطیل بود، اما حقوق شان قطع نشد و هر چند وقت یکبار مبلغی واریز می‌کردند. از او درباره توقعاتش پرسیدم. باز هم با انصافی که دارد پاسخ داد: «ما نمی‌گوییم که امروز همه معلمان خرید خدمات را جذب کنند و شرایط را درک می‌کنم، ولی برای ایجاد دلگرمی ما را در فرآیند جذب در اولویت بگذرانند. یا بیمه درست و مشخصی داشته باشیم. در زمینه پرداختی‌ها هم منظم باشد و اگر ماهیانه پرداختی ندارند حداقل دو ماه یکبار پرداخت کنند. کارت پرسنلی داشته باشیم. وزارت آموزش و پرورش آزمون استخدامی که برگزار می‌کند یک امتیازی برای معلمان خرید خدمت که سابقه تدریس دارند و در مناطق خاصی حضور دارند در نظر بگیرد. معلمان خرید خدمات را به رسمیت بشناسید».

عبید ملک رئیسی معلمان خرید خدمات

این بخشی از وضعیت معلمان خرید خدمات است. این معلمان معمولا در شرایط سختی فعالیت می‌کنند و با اوصافی که خواندید ابتدایی‌ترین مسائل نیز برای آن‌ها رعایت نمی‌شود. در همین زمینه روایت‌های دیگری نیز وجود دارد که در جای خود باید به سراغ آن‌ها رفت. دیدار در گذشته نیز به سراغ بحث خرید خدمات آموزشی رفته بود.


از سیاست‌های دولت حسن روحانی اینطور بر می‌آید که آموزش و پرورش از ابتدا در اولویت‌های او نبوده و امروز که کشور درگیر تحریم و کرونا هست به طریق اولی این حوزه را از اولویت‌ها خارج کرده است. از طرفی دیگر روحانی بار‌ها به صراحت اعلام کرده که به دنبال گسترش خرید خدمات است و آموزش و پرورش یکی از این حوزه‌ها بوده که به صورت جدی به سراغ آن رفته است. بسیاری از کارشناسان این نکته را مطرح کرده اند که دولت با این کار‌ها به دنبال شانه خالی کردن از بار مسئولیت است وگرنه همه می‌دانند که قانون اساسی درباره آموزش عمومی تاکیدات زیادی دارد و طرح و اجرای پروژه خرید خدمات تا چه حد می‌تواند به عدالت آموزشی و به صورت کلی فرایند تعلیم و تربیت آسیب بزند.

حال که دولت حسن روحانی اصرار دارد که این طرح را پیاده کند حداقل معلمان این حوزه را به رسمیت بشناسد و ابتدایی‌ترین حقوق آن‌ها را تامین کند. قرارداد و بیمه مشخص، حقوق کافی، کارت شناسائی و امتیازات استخدامی کمترین کاری است که وزارت آموزش و پرورش و دولت حسن روحانی باید برای این معلمان در نظر بگیرد. خیلی بد است که معلمان یک نظام آموزشی خود را فرزند سر راهی ببینند.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: آموزش و پرورش
نظرات شما