تاریخ انتشار: ۰۹:۰۱ - ۰۹ مهر ۱۳۹۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
گزارش رویداد۲۴ از علت موفقیت میرباقری در سریال‌سازی تاریخی و مذهبی

چرا «مختارنامه» تجربه‌ای یگانه در تلویزیون است؟

سریال مختارنامه تجربه‌ای یگانه در تلویزیون است. نگاه متفاوت میرباقری به عاشورا تجربه‌ای را رقم‌زده که غیرقابل تقلید است. تجربه‌ای که به نظر می‌رسد تا سال‌ها بدیلی برای آن پیدا نشود و مخاطب برای درک عظمت واقعه عاشورا چاره‌ای ندارد جز این‌که به مختارنامه میرباقری رجوع کند.
رویداد۲۴-مازیار وکیلی: دهه اول محرم بدون میرباقری و آثارش چیزی کم دارد. این‌که صداوسیمای ما تا همین یکی دو سال پیش مدام مختار را پخش می‌کرد به علت عدم توانایی این سازمان در ساخت اثری به کیفیت مختارنامه بود. 

هم منتقدان سینمایی هم مخاطبان برنامه‌های صداوسیما گله و شکایت می‌کردند که چرا صداوسیما هرسال دارد از سریال میرباقری مایه می‌گذارد و تمامی شبکه‌ها به اَشکال مختلف مختارنامه را پخش می‌کنند. اصل چنین انتقادی کاملاً به‌جا و موجه است؛ اما امسال که خبری از مختارنامه میرباقری نبود هم برنامه‌های صداوسیما لطفی نداشت. 

خود مسئولان صداوسیما هم می‌دانند هیچ سریالی نمی‌تواند ذره‌ای از عظمت و جذابیت مختارنامه را داشته باشد. مسئله هم فقط در بودجه کلان و همراهی مسئولان با میرباقری نیست، اگر کسی علت کیفیت و عظمت مختارنامه را چنین مسئله‌ای بداند به بیراهه رفته است.

مسئولان سازمان صداوسیما همین میزان بودجه را (شاید هم بیشتر) به زنجیره‌هایی مثل معمای شاه اختصاص دادند و بیشترین حمایت‌ها را هم از تیم سازنده این سریال‌ها انجام دادند اما حاصل کار چه شد؟ حاصل کار سریالی (سریال‌هایی) بود بی‌کیفیت و ضعیف که مخاطب نمی‌توانست حتی یک قسمت آن را تماشا کند؛سریال‌هایی که فقط به درد مسخره کردن و دست انداختن در فضای مجازی می‌خوردند.

پس مسئله فقط پول، بودجه و حمایت مدیران نیست، برای ساخت سریالی در اندازه‌های مختار باید یک هنرمند تمام‌عیار و یک درام شناس قهار بود.باید بلد بود قهرمانی ساخت که مخاطب با دیدنش به وجد بیاید، برایش نگران شود و از تماشای سلحشوری‌هایش لذت ببرد. قهرمانی که مخاطب شک و تردیدها و حسرت و دریغ‌هایش را درک کند.

مختار میرباقری دقیقاً چنین مردی است. مردی جامانده از قافله کربلا. همین‌جا ماندن است که او را به چیز دیگری بدل می‌کند. به مردی که یک‌نیمه وجودش را عطش انتقام می‌سوزاند و نیمه دیگرش را شک و تردید. 

مردی که انگار تمام زندگی‌اش بازی با همین آتش درون است. مردی سیاس، سلحشور و تنها که باید خودش به‌تنهایی بار تصمیم‌های بزرگی را که می‌گیرد به دوش بکشد. برای همین هم هست که هرگاه او را روی اسب در حال مبارزه می‌بینیم قلبمان برای موفقیتش به تپش می‌افتد. 

خلق چنین قهرمان پاکباخته‌ای با فردیتی چنین پیچیده و غیرقابل‌پیش‌بینی کار هرکسی نیست. در روزگاری که درام‌ها محدود به آپارتمان‌ها شده‌اند و شخصیت‌ها حقیر و درگیر پست‌ترین مسائل روزمره، ساخت قهرمانی که غریو صدایش قلب بیننده را بلرزاند توانی عظیم می‌خواهد. میرباقری تنها کسی است که چنین توانی دارد.

واضح است که درباره فیلمی صد و چنددقیقه‌ای صحبت نمی‌کنیم. از سریالی چهل‌قسمتی حرف می‌زنیم با پروداکشنی عظیم و کلی شخصیت اصلی و فرعی. حتی فکر نوشتن چنین فیلم‌نامه‌ای ممکن است هر کارگردان و نویسنده‌ای را فراری دهد. کما این‌که سریال‌های دیگر کارگردانان سینمای ایران درباره تاریخ اسلام به گرد پای آثار میرباقری هم نمی‌رسند.

 علت موفقیت میرباقری هم چیزی نیست جز شناخت دقیق و درستش از درام. میرباقری استاد خلق شخصیت‌های چندوجهی است. شخصیت‌هایی مانند عمرو عاص در سریال امام علی (ع) و عبدالله ابن زبیر و عبیدالله ابن زیاد در سریال مختارنامه.

برای دقت نظر میرباقری در ساخت و پرداخت یک شخصیت منفی جاندار کافی است صحنه‌ای را که عبیدالله ابن زیاد اولین خطبه‌اش را در مسجد کوفه می‌خواند به یاد بیاورید. خطبه عبیدالله ابن زیاد با چنان دقت و ظرافتی نوشته‌شده که مخاطب ناآشنا با تاریخ را به شک می‌اندازد که نکند حق با عبیدالله ابن زیاد باشد. 

مخاطب حرف‌های عبیدالله ابن زیاد بعد از شنیدن خطبه او ممکن است با خود بگوید او که حرف بدی نمی‌زند. چنین برخوردی از سوی مخاطب رمز موفقیت میرباقری در طراحی شخصیت خبیثی همچون عبیدالله بن زیاد است. 

میرباقری یک اصل ساده در درام را به‌خوبی رعایت می‌کند و آن اصل این است که برای جلوه کردن قهرمان فیلم یا سریالی که می‌سازی باید شخصیت‌های منفی قدرتمندی خلق کنی. هرچقدر شخصیت‌های منفی قوی‌تر باشند قهرمان برای غلبه به آن‌ها باید زجر بیشتری بکشد و تلاش بیشتری بکند.

 به همین خاطر بیشتر به چشم مخاطب می‌آید و جلوه می‌کند. اگر ذره‌ای حماقت در رفتار عبیدالله ابن زیاد و عبدالله ابن زبیر به چشم می‌خورد و این شخصیت‌ها برای مخاطب ملموس از کار درنمی‌آمد مختار هم شکوه و عظمت خود را از دست می‌داد. 

میرباقری چنان استادانه شخصیت‌های سریالش را می‌سازد که بیننده با تمام آن‌ها احساس همدلی می‌کند. این همدلی تا جایی پیش می‌رود که میرباقری صحنه قتل عبیدالله ابن زیاد را فیلم‌برداری نمی‌کند تا مبادا نحوه به قتل رسیدن او باعث شود مخاطب برای او دل بسوزاند؛ اما کار مهم دیگری که میرباقری در مختارنامه انجام داده نشان دادن جو و زمانه‌ای است که مختار در آن قیام کرد. 

زمانه‌ای پرآشوب و پرماجرا که امت اسلامی چند پاره شده است و وحدت رویه‌ای بین مسلمین به چشم نمی‌خورد. حتی بین شیعیان هم اختلاف‌نظر عمیقی به لحاظ نوع سیاست‌ورزی به چشم می‌خورد. 

اوج این مشکلات را می‌توان در اختلاف بین مختار و سلیمان صرد خزاعی مشاهده کرد. از منظر سیاسی هم مختارنامه اثری است به‌شدت جذاب و تاویل‌پذیر که می‌توان ردپای وقایع سیاسی آن دوران را در عصر حاضر هم ملاحظه کرد. 

میرباقری با مختارنامه استانداردهای ساخت سریال‌های تلویزیونی با محوریت تاریخ اسلام را فرسنگ‌ها جابه‌جا کرد. اگر امام علی (ع) آغاز درخشان میرباقری در این حوزه بود مختارنامه حسن ختامی باشکوه برای مردی بود که تار و پود وجودش را با درام سرشته‌اند. 

پس بی‌دلیل نیست که مسئولان صداوسیما گاه و بیگاه هوس می‌کنند مختارنامه را به بهانه‌های مختلف برای بینندگان نمایش دهند. این سریال انقدر باشکوه و جذاب است که می‌شود بارها آن را به تماشا نشست و از جزئیات حیرت‌انگیزش لذت برد.

 فکر می‌کنم خوانندگان هم با نگارنده هم‌عقیده باشند که دهه اول ماه محرم بدون میرباقری و مختارنامه‌اش چیزی کم دارد. تمام هنر میرباقری در مختارنامه این است که یکی از وجوه مغفول مانده از واقعه عاشورا را به مخاطب یادآوری می‌کند. 

در تمام این سال‌ها بر مظلومیت امام حسین (ع) در روز عاشورا تأکید شده است. در منابر، خطبه‌ها و روزه‌ها همه از مظلومیت امام حسین (ع) حرف می‌زنند. درحالی‌که یکی از وجوه پررنگ واقعه عاشورا وجه حماسی آن است.

 میرباقری با تکیه‌بر شخصیت مختار سقفی سعی کرد بر وجه حماسی واقعه عاشورا تأکید کند. در سریال مختارنامه اگر حزنی هم می‌بینیم حزنی است آمیخته با روحیات سلحشورانه. غمی که در سراسر سریال مختار وجود دارد غم تنهایی یک قهرمان است. قهرمانی در پرده که حسین بن علی است و قهرمانی که ما آن را می‌بینیم یعنی مختار ثقفی. 

به خاطر همین، این حزن و غم بیش از آن‌که باعث خمودگی مخاطب شود او را بیدار و هوشیار می‌کند. 

به همین دلیل سریال مختارنامه تجربه‌ای یگانه در تلویزیون است. نگاه متفاوت میرباقری به عاشورا تجربه‌ای را رقم‌زده که غیرقابل تقلید است. تجربه‌ای که به نظر می‌رسد تا سال‌ها بدیلی برای آن پیدا نشود و مخاطب برای درک عظمت واقعه عاشورا چاره‌ای ندارد جز این‌که به مختارنامه میرباقری رجوع کند.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۳
0
0
مختارنامه یعنی آگاهی بیداری شناخت شور شجاعت افتخار و غرور
بعد از دیدن مختارنامه عاشورا برایم معنی دیگری پیدا کرد.
از آقای میر باقری و همکارانش متشکرم
نظرات شما