تاریخ انتشار: ۰۹:۰۶ - ۰۴ فروردين ۱۴۰۳
تعداد نظرات: ۲ نظر

جشن نوروز در دوره قاجار

دربار قاجار در آستانه عید نوروز تدارک ویژه‌ای برای برگزاری هرچه باشکوه‌تر مراسم عید نوروز می‌دید. مراسم اصلی «سلام نوروزی» بود که در سه بخش برگزار می‌شد. سلام عام تحویل، سلام عام تخت مرمر و سلام خاص سر در.

نوروز///نوروز در دوره قاجار

رویداد۲۴ مریم آیتی: تاریخ نگاران از مراسم و جشن‌هایی که شاهان و فرمانروایان برگزار می‌کردند، قصه‌های جالبی نقل می‌کنند که چون به کنه آن‌ها بنگریم یکسره در جهت نمایش شکوه و عظمت ظاهری آن‌ها بوده است.

کلمه نوروز برای همه ایرانیان یک کلمه سحرآمیز و معجزه‌آسا است. با شنیدن آن، قلب همه می‌تپد و چهره همه خندان می‌شود و به یاد آن و به امید نوروز آینده که همه روزگار بهتری داشته باشند، مردم تمام گرفتاری‌ها و مشکلات کنونی خود را تحمل می‌کنند.

ناصرالدین شاه یکی از شاهان قاجار است که نیم قرن سلطنت کرد و به همین جهت تشریفات دربارش نیز به مراتب سنگین‌تر و نمودی از افسانه‌هایی بود که در مورد سلاطین مشرق زمین روایت کرده‌اند و از تصاویر و نوشته‌های برجای مانده چنین به نظر می‌رسد که در هنگام برگزاری اعیاد و مراسم این تشریفات بهتر و بیشتر نمایان می‌شد.
 
دربار قاجار در آستانه عید نوروز تدارک ویژه‌ای برای برگزاری هرچه باشکوه‌تر مراسم عید نوروز می‌دید. مراسم اصلی «سلام نوروزی» بود که در سه بخش برگزار می‌شد. سلام عام تحویل، سلام عام تخت مرمر و سلام خاص سر در.

یک روز پیش از عید از طرف رییس تشریفات دربار علی‌خان ظهیرالدوله، داماد شاه برای طبقات مختلف دعوتنامه فرستاده می‌شد و مدعوین بایستی یک ساعت قبل از تحویل حضور به هم می‌رسانند. سلام عام نوروز در تخت مرمر واقع در کاخ گلستان اجرا می‌شد. بیست دقیقه پیش از تحویل سال شاه وارد می‌شود هنگام ورود به تالار یک خواجه و چند پیشخدمت به دنبال شاه هستند.

 شاه به طرف شاه‌نشینی که مخصوص او تهیه شده می‌رود. چهارزانو روی فرش ابریشمین می‌نشیند و راحت و آسوده به پشتی تکیه می‌دهد در هنگامی که تنها چند دقیقه به حلول سال نو باقی است، نظام العلما با محلول طلا بر کاسه‌ای چینی رقم سال نو و زیر آن آرزوی برکت را می‌نویسد. اکنون دیگر منجمین علامت می‌دهند و توپ شلیک می‌شود و منجم‌باشی رسما به اطلاع شاه می‌رساند که سال نو آغاز شده است، بلافاصله روحانیون حاضر و صاحب‌منصبان بانگ مبارک باد برمی‌دارند.
 
از طرف مستوفی‌الممالک کیسه‌های متعدد از سکه‌های جدیدالضرب طلا و نقره تقدیم شاه می‌شود. شاه محتوی آن‌ها را روی یک سینی بزرگ نقره می‌ریزد آن‌ها را با هم مخلوط می‌کند و به هر یک از حاضران چندتایی از آن‌ها می‌دهد، زیرا گرفتن سکه نو به هنگام تحویل سال میمنت دارد.
 
جشن نوروز، سیزده روز دوام دارد و در طول این روز‌ها تقریبا همه کسب‌ و کار‌ها تعطیل است. در این مدت همه منحصرا به تفریح می‌پردازند از لذت‌های خانوادگی برخوردار می‌شوند یا به دید و بازدید یکدیگر می‌روند و به هم تبریک می‌گویند. 

هرکس جامه نوی دربردارد و از آنجا که رنگ‌های روشن بیش از همه طرف توجه است گروه‌هایی لباس‌های سبز و زرد و آبی و سرخ بر تن دارند. بدیهی است که زنان ناگزیرند، جامه‌های نو خود را زیر چادر‌های تیره‌رنگشان پنهان دارند. 

آشنایانی که با هم روبرو می‌شوند دست یکدیگر را می‌فشارند و با فریاد عید مبارک، یکدیگر را به آغوش می‌کشند. کسی که زیر دست است در حالی که با دو دست خود یک دست ارباب یا حامی‌اش را در دست می‌گیرد، تبریک می‌گوید و جواب تبریک خود را می‌گیرد.

نوروز///نوروز در دوره قاجار
 نوروز///نوروز در دوره قاجار

یکی از رسوم جشن نوروز، مراسمی است که در میدان توپخانه انجام می‌شود و شاه از پنجره ایوانی به نمایش می‌نگرد. پایین در میدان، پهلوانانی که سراسر سال را در زورخانه تمرین کرده‌اند با اندام‌هایی برهنه و نیرومند به کشتی گرفتن مشغولند. شیرین کاران و تردستان، بندبازان، دلقک‌ها و لوده‌هایی که در پوست شیر و خرس رفته‌اند دیده می‌شوند و گاه و بیگاه شاه سکه‌های کوچک طلا و نقره به میان آن‌ها می‌اندازد.
 
عنتر باز‌ها برنامه مضحکی با حیوانات دست‌آموز خود اجرا می‌کنند. در همه این مدت، نقاره‌خانه نیز بلاوقفه مشغول نواختن موسیقی است. در روز‌های نهم یا دهم اسب‌دوانی انجام می‌گیرد. طول مسابقه اسب‌دوانی نیم فرسنگ است. سرانجام روز سیزدهم یعنی آخرین روز عید فرا می‌رسد. همه از دروازه شهر خارج می‌شوند و به باغ‌ها روی می‌آورند. با این روز دیگر شادی‌های نوروز پایان می‌پذیرد. 

دوستعلی خان مُعیـّر الممالک، در کتاب «زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه» جریان برگزاری جشن نوروز و آیین سلام عام را در کاخ مرمر چنین شرح داده است: از چند گام به در ورودی تالار مانده، سفره سپید بزرگی گسترده، بساط هفت سین را روی آن می‌چینند؛ دامنه آن تا شاه‌نشین وسیعی که تخت مرصع فتحعلی شاه در آن قرار داشت کشیده می‌شد. روی تخت، مسندی (تکیه‌گاه) زربفت -کار هندوستان- می‌گستردند.

روی آن تشکی نهاده پارچه‌ای مرواریددوزی، رویش می‌کشیدند و کنارش دو متکای جواهردوزی با ریشه و منگوله‌های مروارید قرار می‌دادند. چهار شمعدان مرصع -که دارای آویزه‌های درشت از سنگ‌های قیمتی بودند- در چهار گوشه تشک گذاشته، شمع‌های آن را می‌افروختند، خواه روز، خواه شب. 

سایر جار‌ها و چهل‌ چراغ‌ها را نیز روشن می‌کردند و مجلس، شکوه عجیبی به خود گرفته، جواهرات و نشان‌هایی که به سینه حضار نصب بود، در پرتو چراغ‌ها درخشندگی مخصوص پیدا می‌کرد. در شاه‌نشین‌های اطراف تخت، روسای ایل قاجار با سرداری‌های ترمه و شمشیر بسته با لباس‌های رسمی می‌ایستادند. در یک طرف هفت‌سین، سران سپاهی با نیم‌تنه‌های سپید، شلوار قرمز و یراق‌دار، صف آراسته و در رأس آن‌ها نایب السلطنه قرار می‌گرفت. 

در طرف دیگر، مستوفیان با شال و کلاه و جُبـّه‌های (بالاپوش، جامه بلند و گشاد) ترمه و چاقچور‌های (شلوار گشاد و بلند و کف‌دار) قصب (نوعی پارچه ظریف که از کتان نرم یا حریر می‌بافند) ایستاده و مستوفی‌الممالک با جبّه مفتول‌دوزی، مقدم بر همه جای می‌گرفت.

بین دو صف مزبور، راهی باریک تا شاه‌نشین بزرگ باز بود. طرفین تخت به طور نیم‌دایره، شاهزادگان با لباس‌های سیاه ایستاده، هر کدام یکی از وصله‌های طلا و جواهرنشان سلطنتی را از قبیل: شمشیر، خنجر، گرز و سپر به دست می‌گرفتند. 

نزدیک تخت، صدراعظم با جبـّه و شمسه (آنچه از فلز به شکل خورشید سازند و در بالای قبّه و مانند آن نصب کنند) صدارت ایستاده، وزراء و اعیان زیردست وی قرار می‌گرفتند. خدمتکاران اندرونی و پیشخدمت‌های مخصوص در یکی از شاه‌نشین‌های نزدیک تخت گرد می‌آمدند.

خطیب‌الممالک و منجم‌باشی، روبروی تخت ایستاده، اطبا و بعضی اروپاییانی که بنا بر خواهش، به تماشا می‌آمدند، پشت آن‌ها قرار می‌گرفتند. جمعی از علما نیز می‌آمدند و بعضی از خواص آن‌ها به تخت برآمده در کنار مسند شاه می‌نشستند و بقیه در پای تخت قرار می‌گرفتند. 

منشی‌الممالک، با دو نفر دیگر سینی‌هایی بر دست، مقابل تخت می‌ایستادند. سینی‌های مزبور پر از شاهی سپید بود که با مقداری دوهزاری طلا و قدری برنج و آرد درهم ریخته بودند. تا پس از تحویل سال نو، آن‌ها را برابر حضار ببرند. سینی‌های محتوی کیسه‌های عیدی را پای تخت می‌گذاردند، اعضای خزانه هم کنار آن می‌ایستادند تا در موقع، به حضور ببرند.

نوروز///نوروز در دوره قاجار

یک ربع به تحویل مانده، پرده‌دار، پرده را بالا گرفته و به آواز بلند ورود شاه را خبر می‌داد. در همان لحظه، گفت و شنود و غلغله‌ای که میان حضار برپا بود به سکوت محض مبدل می‌گشت و نظامیان در حال احترام ایستاده و بقیه سر تعظیم فرود می‌آوردند. 

پیشاپیش، ایشیک آقاسی‌باشی (رئیس تشریفات) با جُبـّه و شال و کلاه و عصای مرصّع (زرنشان) با اعتماد الحرم -که قـَدَش در درازی ضرب‌المثل بود- می‌آمدند. آنگاه شاه غرق در جواهرات و نشان‌های سلطنتی با چهره گشاده و لب‌های متبسم وارد می‌شد و با قدم‌های آهسته از میان صفوف گذشته، بر تخت می‌نشست. ولی بنابر احترام آقایان علما بر صندلی مرصعی که روی تخت بود نمی‌نشست و روی مسند زربفت جا گرفته، شمشیر جهانگشای نادری را روی زانو می‌نهاد. گروهی از خواجه‌سرایان و خواص که به دنبال شاه آمده بودند، در کنار قرار می‌گرفتند.

پس از جلوس شاه، «خطیب الممالک» از صف مقابل خارج می‌شد و نزدیک تخت آمده، خطبه مختصری ایراد می‌نمود و، چون به نام مبارک حضرت ختمی مرتبت، خاتم الانبیاء محمّد رسول الله (صلّی الله علیه وآله) و امیرالمومنین (علیه السّلام) و در آخر، نام شاه می‌رسید، سر‌ها به تعظیم خم می‌شد.

لحظه تحویل سال بعد از پایان خطبه، منجم‌باشی ساعت به دست پیش می‌آمد و اندک زمانی خیره به صفحه آن نگریسته و به محض حلول سال نو می‌گفت: «به مبارکی و میمنت و اقبال وجود مسعود، در این ثانیه آفتاب به برج حمل تحویل گردید.» فوراً شیپورچی، که در بیرون منتظر ایستاده بود، باد به شیپور کرده و در میدان مشق، توپ‌های تحویل سال به صدا درمی‌آمد.

شاه، نخست به علما و بعد به سایر حضار تبریک می‌گفت. آنگاه قرآن مجید را به دست گرفته صفحه‌ای تلاوت می‌نمود. سپس نظام الاسلام برابر شاه زانو زده اندکی از تربت مخصوصی که در بسته تمیزی بود، در آب ریخته تقدیم می‌داشت و شاه آن را لاجرعه می‌نوشید و به دادن کیسه‌های عیدی به علما می‌پرداخت.

چون علما بیرون می‌رفتند در این وقت شاه از تخت به زیر آمده بر صندلی قرار می‌گرفت. نخست به شاهزاده‌ها و برادر‌های خود، سپس به رؤسای لشکری و مستوفیان و بالأخره به باقی حضار عیدی می‌داد و با هر یک به فراخور حال او صحبت می‌داشت، آن‌ها نیز سپاسگزاری می‌نمودند و کیسه‌ها را بوسیده بر سر می‌نهادند.

مجلس جشن نوروز یا سلام عام، از سه تا چهار ساعت به طول می‌انجامید. پس از آن مراسم جشن پایان می‌یافت. یاکوب ادوارد پولاک آلمانی، یکی از معلمان دارالفنون درباره نوروز می‌گوید: جشن سال نو در زندگی عمومی و خصوصی ایرانیان امری بسیار مهم است. از دو تا سه ماه پیش از عید تهیه مقدمات آن شروع می‌شود. 

مقادیر زیادی شیرینی در شهر‌های اصفهان و یزد ساخته می‌شود که آن را با کاروان‌ها به سراسر مملکت می‌فرستند. مصرف شیرینی از حدود تصور و خیال آدمی هم فراتر می‌رود. اصولا ایرانی‌ها در هر سن‌و‌سالی که باشند به شیرینی سخت علاقه‌مندند. اما در نوروز حتی فقیرترین افراد نیز باید انباری از شیرینی داشته باشند و همچنین برای دوستان و خویشاوندانشان از آن بفرستند. 

نوروز در دوره قاجار

در هیچ خانه‌ای نیست که کلوچه، البته با تفاوت جنس بهتر یا بدتر، دیده نشود. بعد از کلوچه، نبات... و بسیاری از میوه‌های شکر سود و خمیر‌هایی که در دنبه و کره سرخ شده است همه‌جا محبوبیت عمومی دارد. 

فقیرترین طبقات مردم به جای قند و شکر برای تهیه شیرینی از شیره استفاده می‌کنند. اما هر مزه‌ای این شیرینی‌ها داشته باشد چندان مهم نیست، مهم این است که سال را با شیرینی آغاز کنند. 

غیر از شیرینی‌ها باید از میوه‌هایی که آن‌ها را با تردستی تا نوروز تَر و تازه نگاه می‌دارند، یاد کرد. مثلا خربزه اصفهان و قم، انگور، انار ساوه، گلابی نطنز و سیب دماوند را در بار‌های بسیار بزرگ صادر می‌کنند.

هرکسی از دستش برآید و به‌خصوص هر زنی در نوروز لباس نو به تن می‌کند. به همین‌دلیل کار تهیه و فروش پارچه در این ایام به حداکثر قوت می‌رسد و بعضی از رؤسای خانواده‌های پرجمعیت باید همه امکانات خود را تجهیز کنند و حتی وام‌دار هم بشوند تا این احتیاج غیر‌قابل‌اجتناب خانواده خود را تامین کنند. به‌خصوص شلوار پف‌کرده ابریشمی چیزی است که چشم همه زن‌ها به‌دنبال آن است و باعث خانه‌خرابی شوهر‌ها می‌شود.

چارلز جیمز ویلز انگلیسی، در سفرنامه قاجاری‌اش درباره عادت و رسوم اجتماعی ایرانیان در ایام نوروز می‌نویسد: هیچ فصلی از فصول مانند عید نوروز به درویشان خوش نمی‌گذرد و در هیچ ایامی مانند ایام عید آن‌ها نمی‌توانند تحصیل پول کنند. در ایام عید هر یک از ایرانیان هر درویشی را که در معبر و یا در محلات شهر ببیند خود را مجبور می‌داند که مقدار معینی پول به او بدهد.

نوروز در دوره قاجار

نوروز///نوروز در دوره قاجار

نوروز///نوروز در دوره قاجار

 

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: عید نوروز ، جشن نوروز
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۴
0
1
ادوارد پولاک آلمانی نبوده فرانسوی وپزشک مخصوص ناصرالدین شاه بوده است که کتابی از خاطرات خود در دربار شاهی و وضعیت وباورهای مردم ایران نوشته است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۴
0
1
ادوارد پولاک آلمانی نبوده فرانسوی وپزشک مخصوص ناصرالدین شاه بوده است که کتابی از خاطرات خود در دربار شاهی و وضعیت وباورهای مردم ایران نوشته است
نظرات شما
پیشخوان