قوه قضائیه: اتهام نیلوفر حامدی و الهه محمدی تبانی علیه امنیت ملی و نظام است

مردم به این اعتراض دارند. قاتل و متجاوز و اختلاسگر کلان آزاد می گردد اما شاهد و افشا کننده و معترض جرم و جنایت بسختی مجازات می شوند. این مشی سازمان های مافیایی است. اینان در حالی در زندان اند که عاملان اصلی حتی احضار شدند!

خدایا داعش را نابود کن ... که اصلا معنی خبرنگار بودن را کسی نمی فهمد ...... همه علیه منافع داعش اند ... به امنیت ملی ربطی نداره خالو جان

با تحریف کلمه ملی توسط حاکمیت منظور از ملی در همه جا میلی است هرچیزی که منفعت شما و مزدورانتان راتامین کند ملی ؟است .

پس با این حساب خبرنگاری کلاً، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام و براندارگزی است دیگه! خبر نگار یعنی نقاد وضع موجود جامعه و شناسایی و انعکاس چاله و شکاف های موجود در حاکمیت که عموم و دیگران بنا به مشغله های زیاد توجهی به این امور ندارند! پس با این حساب هر کسی تردید کند که اسب حاکمیت اسب است یا دراز گوش دیگر! محکوم می شود به اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، تحریک به اغتشاش و بر اندازی و... که متاسفانه دامنهٔ این مولفه ها و گزاره های مجرمیت این قدر وسیع و باظرفیت و قابلیت است که از شخص مقام معظم رهبری و گرفته تا آن چوپان ییلاق قشلاقی که هر ۶ ماه یک بار فرصت حضور در جمع کوچک خانواده را دارد می توانند مجرمین این حوزه قرار گیرند و هیچ راه فراری هم ندارند! زمانی ما در یک سازمان مسئول یکی از این مراکز سلبی بودیم و یک ردهٔ سلبی همعرض دیگری داشتیم و در یک موضع سر مساله ای بحث به درازا کشید که ما سعی کردیم دامنهٔ مساله را جمع و جورش کرده و مساله را فیصله دهیم که ردهٔ همعرض ما شروع به وارد کردن فرضیات فرضی سلبی و امنیتی گوناگون که به ذهن خطور می کرد ریسه کردن که ما مسئولیت این ها را داریم باید مقابله و برخورد کنیم! بندهٔ خطاب به ایشان و جمع حاضر عرض کردم ما یک سازمان معلوم با حدود اختیارات و وظایف مشخص و معین هستیم و در واقع ذیل ریاست و معاون این سازمان و همردیف با معاونت ها و مدیریت های ردیف اول، جهت ادره این سازمان بانفرات و چارچوب مشخص و تقسیم سهم از وظایف هستیم! اشاره کردم به فرد مسئول ردهٔ سلبی همردیف خودمان، که ما بیاییم به همدیگر محدودهٔ دم خود را مشخص کنیم که تا کجاست و اعلام کنیم که افراد دیگر پا روی دم نگذارند تا ما پاچه شان را نگیریم و راحت بتوانند به انجام وظایف و ارائهٔ خدمات بپردازند! بابا با دخالت های بی جایی که داریم محدودهٔ دممان چند ده برابر مسئول این سازمان است! منطق سازمانی ایجاب می کند محدودهٔ مسؤولیتی ما خیلی بیشتر هم باشد نهایت یک دهم رئیس
سازمان باشد وقتی که حیطهٔ مسئولیتی خود تعریفی ما دهها برابر رئسی سازمان شد این یعنی ‌‌هجو،فضولی، حاشیه سازی، کنجکاوی بی ربط، هزینه تراشی سازمانی و عِرضی و حیثیّتی برای افراد، کار تراشی از سر بی کاری و در نهایت خودخواهی سازمانی و شخصیتی و ایجاد بدبینی و نفرت در بین ارکان سازمان و خلاصه ازبین بردن سازمان! الان هم وضعیت حاکمیت تبدیل به همین اوضاع شده است هر کسی که مدح و ثنای حاکمیت را نکند با اتهامات واهی: اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، اقدام لحنی و بیانی علیه بر اندازی نظام، توهین به مقدسات نظام، احساس تبانی با آشوب گران، رد شدن از خیابانی که معترضین و اغتشاشگران آنجا بودند، تماشاچی معترضین(با گفتمان حاکمیت آشوب گران) و... موارد عدیدهٔ مشابه که حد یقف ندارد، دستگیر و با تشکیل پرونده روانهٔ دادگاه‌های نمایشی که احکام از پیش توسط سازمان‌ها و نهادهای حاکمیتی تحریر شده و فقط نیاز به امضای بعضی قاضی نماهای حاکمیتی دارد، می شود!

تو این مملکت هر حرفی که به مذاق اینها خوش نیاید اقدام علیه امنیت ملیست ومیخواهند علیه کشور توطئه کنند

قوه قضاییه و در رأس آن دولت باید اصلاح صورت و نداشتن ریش را اقدام علیه امنیت ملی و محاربه و مصداق عینی افساد فی الارض اعلام کرده و برای خاطیان اشد مجازات را در نظر بگیرد