تاریخ انتشار: ۱۰:۲۱ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۸
۳ واقعیت در مورد کرونا؛

عدم قرنطینه یعنی تاختن سریع کرونا/ فعلا همه چیز را تعطیل کنید

تا زمانی که شکل‌های جدی از قرنطینه را اتخاذ نکنیم، می‌توان انتظار داشت که کرونا همچنان با سرعتی دیوانه وار به شیوع خود ادامه دهد.

قرنطینه نقاط بحرانی

رویداد۲۴ ما هنوز اطلاعات کاملی از ویروس کرونا نداریم. اما سه واقعیت مهم در ماههای نخست شیوع کرونا برای همه واضح شده است. در روزهای نخست شیوع این بیماری همه یکدیگر را به آرامش و پیگیری زندگی عادی با رعایت نکات بهداشتی دعوت می کردند، اما روند افزایش شمار قربانیان کرونا نشان می دهد راه حل مقابله با این بیماری، آن طور که  بسیاری از سیاستمداران در سراسر جهان بی وقفه پیشنهاد می کنند، بی تفاوتی و ساده انگاری کرونا نیست؛ برعکس، ما باید هر چه سریعتر، رفتارهای خود را تغییر دهیم.

یاسچا مونک از نویسندگان و تحلیلگران نشریه آتلانتیک در مقاله ای می گوید: واقعیت اول این است که ، حداقل در مراحل اولیه بیماری بر اساس موارد مستند COVID-19  روندی صعودی دارد. در تاریخ 23 ژانویه ، استان هوبی چین که شامل شهر ووهان(کانون اولیه شیوع) است ، 444 مورد COVID-19 را تأیید کرده بود. یک هفته بعد ، تا 30 ژانویه ، این شهر 4903 پرونده  ابتلا داشت و یک هفته دیگر ، تا ششم فوریه ، 22،112 پرونده بیماری داشت.

همین روند صعودی اکنون در سایر کشورهای جهان پخش می شود. ایتالیا در 22 فوریه 62 مورد کرونا یا COVID-19 را ثبت کرده بود اما این بیماری تا 29 فوریه 888 نفر  و تا 6 مارس 4636 نفر قربانی داشت. از آنجا که ایالات متحده در آزمایش بیماران برای کرونا بسیار کند و ناپایدار عمل کرده است، آمار رسمی 604 نفر ابتلا، احتمالاً تنها بخشی از حوادث واقعی را نشان می دهد. اما حتی اگر این عدد را به رسمیت بشناسیم، این آمار نشان می دهد که باید از امروز تا هفته بعد انتظار 10 برابر ابتلا و از امروز تا دو هفته بعد نیز انتظار 100 برابر ابتلای فعلی را داشته باشیم.

واقعیت دوم این است که این بیماری از آنفولانزا کشنده تر است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اصرار دارند برعکس جلوه داده شود. سنجشهای اولیه ( قبل از انتشار داده های بیشتر) ، نشان می دهد که میزان مرگ و میر کرونا ویروس حدود 1 درصد  است. اما چیزی که می تواند ترسناک باشد این است که میزان تلفات می تواند بسیار بالاتر باشد. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی ، میزان مرگ و میر در پرونده های فعلی ابتلا( یک معیار مشترک برای این که چه میزان از بیماران تایید شده از یک بیماری خاص می میرند) 3.4 درصد است. این رقم می تواند یک فاجعه باشد. زیرا موارد خفیف بیماری کمتر تشخیص داده می شوند. یا ممکن است نادیده گرفته شوند و بسیاری از بیماران که ویروسشان تشخیص داده شده است، هنوز بهبود نیافته اند (و ممکن است همچنان در خطر مرگ باشند).

هنگامی که ویروس کرونا برای اولین بار به کره جنوبی حمله کرد، بسیاری از ناظران برای توجیه خوش بینی های بی حد و حصر خود درباره خطر اندک مرگ و میر این بیماری،  به نرخ مرگ و میر نسبتاً پایین در کره جنوبی اشاره کردند. ادعا شده است که در کشورهایی که دارای سیستم پزشکی بسیار پیشرفته هستند ، بخش کمتری از بیماران خواهند مرد. اما در حالی که اکنون بیش از نیمی از تمام بیماران مبتلا به کرونا در چین بهبود یافته اند ، اکثر بیماران کره جنوبی همچنان درگیر این بیماری هستند. از 7478 مورد تأیید شده کرونا در کره جنوبی ، تنها 118 مورد بهبود یافته اند و نرخ مرگ و میر پایین در کره جنوبی احتمالا بالاتر می رود.


بیشتر بخوانید:رئیس‌جمهور با مشورت چه کسانی می‌خواهد شرایط را عادی جلوه دهد/ کشور باید قرنطینه کامل شود


در همین حال ، اخبار ایتالیا (کشور دیگری با سیستم پزشکی بسیار پیشرفته) ، تاکنون به طرز تکان دهنده ای بد بوده است. به عنوان مثال ، در منطقه مرفه لمباردی ، از روز یکشنبه 7375 مورد تایید شده از ویروس وجود داشته است. از این بیماران ، 622 نفر بهبود یافته اند و 366 نفر مرگ و میر ثبت شده است. در حالی که  اکثر مبتلایان همچنان بیمار بودند. حتی با این فرضیه غیرممکن که همه بیماران ایتالیایی بهبودی کامل می یابند، همین ارقام نیز  میزان مرگ و میر حدود 5 درصد را نشان می دهد که به میزان قابل توجهی بالاتر  از چین است، نه  پایین تر.

واقعیت سوم این است که تاکنون فقط یک اقدام در برابر ویروس کرونا مؤثر بوده است: "انزوای شدید اجتماعی." پیش از آنکه چین همه مجامع عمومی را لغو کند ، از بیشتر شهروندان خواسته بود که خود را قرنطینه کنند و به شدت منطقه های شیوع را قرنطینه کرده بود، وقتی دولت سعی کرد اجتماعات را کاهش دهد، تعداد ابتلاهای جدید تا حدودی کنترل شد، اکنون حداقل  مطابق آمارهای رسمی هر روز اخبار بیشتری از بیماران بهبود یافته در بیمارستان می شنویم تا  بیمارانی که تازه مبتلا شده اند.

چند کشور دیگر پیش از رسیدن اپیدمی به ابعاد ویرانگر ، گامهای پرانرژی و محکمی را برای افزایش ایمنی اجتماعی برداشته اند. به عنوان مثال ، در سنگاپور ، دولت به سرعت رویدادهای عمومی را لغو كرد و ایستگاه های پزشکی را برای اندازه گیری دمای بدن رهگذران ایجاد كرد. افزون بر این، شركت های خصوصی ضد عفونی كننده دست را به صورت رایگان توزیع می کرند. در نتیجه ، تعداد موارد ابتلا در این کشور بسیار کندتر از کشورهای مجاور رشد کرده است.

این سه واقعیت حاکی از یک نتیجه گیری ساده است. تا زمانی که شکل های جدی از قرنطینه را اتخاذ نکنیم ، می توان انتظار داشت که کرونا همچنان با سرعتی دیوانه وار به شیوع خود ادامه دهد و فشاری مضاعف بر سیستمهای  مراقبت های بهداشتی و زندگی مردم تحمیل کند.  این امر حاکی از آن است که افراد حاضر در جایگاه قدرت یا حاکمیت، به جای کمرنگ کردن خطرات کرونا، باید از مردم بخواهد که از حضور در مکان های عمومی دوری کنند ، اجتماعات بزرگ را لغو کنند و  سفرهای درون شهری و برون شهری را متوقف کنند.

البته اگر افراد بیمار نتوانند تحت درمان قرار گیرند  یا هزینه های درمان خود را پرداخت کنند، قرنطینه بی فایده خواهد بود. دولت فدرال باید اقدامات مکملی  را برای بهبود سلامت عمومی انجام دهد. دولت باید هزینه های درمانی پزشکی را برای بیماران کرونا رایگان کند و به کارمندانی که بیمار شده اند مرخصی استعلاجی داده شود. دولت باید قول دهد که مهاجران غیرقانونی در صورت تلاش برای دستیابی به خدمات درمانی دیپورت نمی شوند. دولت باید در گسترش سریع امکانات بخش های مراقبت های ویژه در بیمارستان ها سرمایه گذاری کند.

نگاهی به روزهای گذشته نشان می دهد که بعید است که این دولت(دولت دونالد ترامپ) بتواند این اقدامات را به خوبی و یا به سرعت انجام دهد (اگرچه دولت در روز دوشنبه اعلام کرد که به دنبال کمک به کارگران و کارمندان ساعتی خواهد بود). از این رو ، مسئولیت رعایت قرنطینه شخصی و در خانه ماندن، اکنون بر عهده همه تصمیم گیران جامعه در هر سطحی است.  شما رئیس تیم ورزشی هستید؟ بازی های خود را در یک استادیوم خالی انجام دهید. آیا شما همایش برگزار می کنید؟ همایشها را تا پایان شیوع به تعویق بیندازید. آیا تجارت می کنید؟ به کارمندان خود بگویید که از خانه کار کنند. آیا شما مدیر یک مدرسه یا رئیس یک دانشگاهید؟ قبل از اینکه دانش آموزان بیمار شوند و بستگان ضعیف خود  را نیز آلوده کنند ، کلاس ها را به صورت آنلاین برگزار کنید. آیا شما مدیر یک کمپین بزرگ هستید؟ همین حالا همه قرارها را لغو کنید.

همه این تصمیمات هزینه های واقعی دارند. برای مثال ، تعطیلی مدارس دولتی در شهر نیویورک ، ده ها هزار کودک را از وعده های غذایی رایگان مدارس محروم می کند. اما وظیفه مؤسسات و مسئولان این است که در مواقع بحرانی بین اولویت ها، طبقه بندی کرده و هزینه های انسانی را تا حد امکان کاهش دهند. نه این که از بهانه های انسان دوستانه(وعده غذای رایگان) برای به کام مرگ کشاندن هزاران دانش آموز استفاده کنند.


بیشتر بخوانید:آخرین آمار جهانی مبتلایان و بهبودیافتگان ویروس کرونا +جدول


سرانجام ، مهمترین مسئولیتی که بر عهده هر یک از ما است. تغییر رفتارهای اشتباه خودمان است در حالی که دولت و رهبران سایر نهادهای مهم دولتی مرتب به ما می گویند که خبر خاصی نیست و باید به زندگی عادی خود ادامه دهیم، اما به هر حال باید رفتار خود را تغییر دهیم. اگر حتی کمی بیمار هستید ، به خاطر علاقه ای که برای همسایگان یا اطرافیان سالخورده خود دارید، بهتر است سر کار نروید و در خانه بمانید.

هنگامی که اپیدمی آنفلوانزا در سال 1918 یک چهارم از جمعیت ایالات متحده را آلوده کرد و ده ها میلیون نفر را کشت ، انتخاب های به ظاهر کوچک، تفاوتهای بزرگی بین زندگی و مرگ ایجاد کرد. با گسترش این بیماری ، ویلمر کروسن، بالاترین مقام بهداشتی فیلادلفیا ، اجازه برگزاری رژه ای عظیم را در 28 سپتامبر صادر کرد. حدود 200 هزار نفر در این رژه حضور داشتند. اما نتیجه تاسف بار بود. در روزها و هفته های بعدی اجساد همین افراد در آرامگاههای شهر تشییع می شد. تا پایان فصل 12000 نفر از ساکنان این منطقه جان خود را از دست داده بودند.

در سنت لوئیس بالاترین مقام بهداشت عمومی به نام ماکس استارکلوف تصمیم گرفت شهر را قرنطینه کند. وی با نادیده گرفتن اعتراض تاجران با نفوذ ، مدارس ، کافه ها ، سینما ها و رویدادهای ورزشی شهر را تعطیل کرد. به لطف اقدامات جسورانه و غیرقابل توصیف وی ، میزان مرگ و میر در سنت لوئیس کمتر از نیمی از مرگ و میرهای فیلادلفیا بود. (درمجموع ، تقریباً 1700 نفر در اثر آنفولانزا در سنت لوئیس جان باختند.)

طی روزهای آینده ، هزاران نفر در سراسر کشور با انتخاب بین ویلمر کروسن یا مکس استارکلوف بودن روبه رو می شوند. در حال حاضر شبیه کروسن بودن،  آسان تر به نظر می رسد. طی چند روز آینده وقتی که همه در حال انجام امور عادی زندگی خود هستند، بسیار سخت است که رفتارتان همرنگ جماعت نباشد، در کلاسها شرکت نکنید، آموزش آنلاین ببینید یا به مهمانی های بزرگ نروید، مردم حتی از شما عصبانی می شوند و شما را به عنوان یک افراطی یا وسواسی مورد تمسخر قرار خواهند داد. اما با وجود همه این ها، این شما هستید که کار درستی می کنید.

منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان