تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۱۹ آبان ۱۳۹۵

واگذاری سمت‌ها به زنان در دولت احمدی‌نژاد موفق‌تر بود یا در دولت روحانی؟

روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: در سال‌های بعد از انقلاب به‌ویژه بعد از پایان جنگ، دیگر نوبت آن رسیده بود که زنان مسئولیت‌های سنگین‌تری در مدیریت امور کشور ایفا کنند.
رویداد۲۴- روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: در سال‌های بعد از انقلاب به‌ویژه بعد از پایان جنگ، دیگر نوبت آن رسیده بود که زنان مسئولیت‌های سنگین‌تری در مدیریت امور کشور ایفا کنند. روند واگذاری امور به زنان هم اگرچه با شیبی بسیار ملایم شروع به حرکت کرده بود اما این شیب، هیچ وقت زنان را راضی نکرد. در تمام این سال‌ها، درخواست حضور پررنگ‌تر زنان در دولت‌ها و شوراها، پای ثابت مطالبات شرکت‌کننده‌ها در کارزارهای انتخاباتی بوده است.

 درخواستی که همیشه قبل از انتخابات با لبخند نامزدها و وعده‌های شیرین و بعد از آن با فراموشی یا بهانه‌تراشی‌های مختلف روبه‌رو بوده است. بعد از انتخابات 24 خرداد که منجر به پیروزی حسن روحانی شد و عده زیادی از زنان و جوانان در این پیروزی نقشی تعیین‌کننده داشتند، انتظار از دولت یازدهم برای انتخاب وزیر زن بالا رفت به این دلیل که احمدی‌نژاد با انتخاب وزیر زن، تابوی حضور زنان در کابینه را شکسته بود. انتظارات از دولت روحانی، درست از جنس انتظاراتی بود که در سال 76 مردم از دولت آقای خاتمی داشتند چون تا قبل از آن، خبر چندانی از زنان در حوزه سیاست نبود.


اما دولت روحانی، نه‌تنها وزیر زن معرفی نکرد بلکه در تعداد زنان شاغل در دولت نیز چندان گشاده‌دست رفتار نکرد؛ در همین زمینه، شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده، که همان ابتدای کار دولت در برنامه تلویزیونی «شب آفتابی» سخن می‌گفت، درباره تلاش برای انتخاب زنان به‌عنوان معاونان وزیران گفت: «دکتر روحانی در روزهای اول تشکیل هیأت‌دولت از وزیران خواسته بودند که از زنان در پست معاونت استفاده کنند؛ من نیز یکی، دو بار در جلسات دولت این موضوع را یادآوری کرده‌ام. اخیرا با رئیس‌جمهوری در زمینه تعداد کم زنان در دولت صحبت کرده‌ام و ایشان هم معتقد هستند که باید در‌این‌زمینه، کاری انجام داد.»

او در پاسخ به این پرسش که آیا بدنه دولت با انتصاب معاون زن موافق است، گفت: «همیشه بهانه‌هایی مانند بی‌تجربگی زنان در مدیریت بحرانی و فوق‌العاده‌بودن اوضاع مطرح می‌شود و مدیران معتقد هستند که نباید با انتخاب مدیر زن، ریسک کنند ولی ما معتقدیم که کسب تجربه زنان در پست‌های عالی مدیریتی باید از جایی آغاز شود.» حالا اتفاقات تازه‌ای افتاده است و به نظر می‌رسد با یک گردش خوش‌یمن، تعداد زنان در مسئولیت‌های مهم کشوری افزایش یافته است؛ حالا در ایران، 17 نماینده مجلس، چهار معاون رئیس‌جمهوری، چهار فرماندار، یک سفیر و چند مشاور رئیس‌جمهوری از میان زنان انتخاب شده‌اند. برای فهم روند رخ‌دادن این اتفاق، مرور وضعیت دولت‌ها بد به‌نظر نمی‌رسد.


دولت سازندگی و زنان
در دولت اکبر هاشمی‌رفسنجانی و قبل از آن، نشانه‌ای از حضور زنان در سیاست ایران نمی‌بینیم؛ فقط در دولت آقای رفسنجانی، دفتر امور بانوان در ریاست‌جمهوری قرار داشت.


اصلاحات و ختم مطالبات در حد معاونت
در دوره محمد خاتمی، بیشتر از همه دولت‌های پیشین، انتظارات برای معرفی وزیر زن بیشتر بود؛ اما نسیم تغییر در حوزه زنان نوزید و نه‌فقط در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش که در دور دوم نیز، نام هیچ زنی را به‌عنوان وزیر به مجلس پیشنهاد نکرد و زمانی‌که در مقابل این سؤال قرار گرفت که چرا در میان وزیران انتخابی‌تان، نام هیچ زنی دیده نمی‌شود، پاسخ داد: «نمی‌خواهم با انتخاب یک زن به‌عنوان وزیر، ریسک کنم.» اما در دوره ریاست‌جمهوری او اگرچه هیچ زنی به مقام وزارت نرسید اما ریاست یکی از مهم‌ترین سازمان‌های دولتی به یک زن سپرده شد. معصومه ابتکار که هم‌اکنون نیز همان پست را دارد، هشت سالِ متوالی، معاون خاتمی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود. مرکز مشارکت امور زنان نیز از دیگر مراکزی بود که در دوران خاتمی تأسیس شد؛ این مرکز در آبان‌ ۱۳۷۶ با حکم رئیس‌جمهوری آغاز به‌کار کرد و ریاست آن از همان موقع، به‌مدت هشت سال به زهرا شجاعی سپرده شد. که نام او را بار دیگر در این گزارش خواهید خواند.


احمدی‌نژاد و یک جهش بزرگ
دولت احمدی‌نژاد در زمینه معرفی زنان به‌عنوان وزیر، پیشتاز و تابوشکن بود. او قصد داشت دو تا سه وزیر زن در کابینه داشته باشد اما درنهایت به حضور مرضیه وحیددستجردی به‌عنوان وزیر بهداشت، رضایت داد. سوسن کشاورز و فاطمه آجرلو که برای سمت وزارت آمورزش‌وپرورش و وزارت رفاه به مجلس معرفی شده بودند، تنها رأی منفی نمایندگان را به خود اختصاص دادند اما درعوض احمدی‌نژاد تا توانست در معاونت‌ها و سازمان‌ها از حضور زنان استفاده کرد و زنانی مانند مریم مجتهدزاده، فاطمه بداغی، نسرین سلطانخواه، مینو کیانی‌راد، آزاده اردکانی، فرحناز ترکستانی، کسانی بودند که نه در حد‌و‌اندازه‌های مرضیه وحیددستجردی اما به‌هرحال، در دولت احمدی‌نژاد عنوان‌های مهمی به‌دست‌آوردند؛ البته همان موقع و بعد از گذشت دوران دهم ریاست‌جمهوری، خیلی‌ها اعتقاد داشتند که نحوه استفاده احمدی‌نژاد از زنان بیشتر پوپولیستی و شعاری بوده است و او تا حد زیادی زنانی را که به مسئولیت گماشته بود، مهره و تابع بدون بحث تصمیمات خود و اطرافیان نزدیکش می‌پنداشت. گواه این ادعا را هم می‌توان برخورد او با وحید‌دستجردی دانست که بعد از یک مخالفت کوچک، بر سر ابقای محمدباقر لاریجانی به‌عنوان رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، ناگهان و تنها چند ماه مانده به پایان کار دولت، او را کنار گذاشت. برخی‌ها انتقادهای شدیدتری از برخورد احمدی‌نژاد با زنان دولتش می‌کنند و می‌گویند: او نه‌تنها با انتخاب این زنان به جایگاه زنان در دولت‌های آینده کمک نکرد، بلکه کاری کرد که محافظه‌کاری درباره زنان به تصمیم‌گیران کلان برگردد.


نوبت روحانی
دولت روحانی به‌ویژه در سه سال اول، توقع زنان را در مورد داشتن نقشی پررنگ در دولت برآورده نکرد و سروصداهای زیادی به راه انداخت اما به نظر می‌رسد با اتفاقی که درباره مجلس افتاد، یعنی رکورد‌شکنی زنان در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و راهیابی 17زن به این مجلس، جو تا حد زیادی به نفع زنان برگشت؛ انگار که روحانی هم شجاعت بیشتری برای انتصاب زنان پیدا کرد؛ البته بازهم به توقعات، جامه عمل نپوشاند، مثلا خیلی از فعالان حوزه زنان توقع داشتند وقتی روحانی از ترمیم کابینه دم زد و سه وزیر را کنار گذاشت، یکی از گزینه‌های جایگزین را زنان تشکیل دهند اما این‌گونه نشد.

با‌وجوداین، روحانی انگار که بخواهد از دل زنان در بیاورد، بلافاصله زهرا احمدی‌پور را به‌عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی انتخاب کرد و بعد از آن هم حرف‌و‌حدیث‌ها درباره انتخاب زهرا شجاعی برای ریاست کتابخانه ملی بر سر زبان‌ها افتاد و تا این لحظه، قطعی به نظر می‌رسد. حالا به نظر می‌رسد در کنار شهیندخت مولاوردی، معصومه ابتکار، ‌الهام امین‌زاده، مرضیه افخم و چهار فرماندار زن، نام زهرا شجاعی و زهرا احمدی‌فر را هم اضافه کنیم تا روحانی هم تا حد زیادی به شکستن رکورد احمدی‌نژاد نزدیک شود؛ البته بعضی‌ها همه این کار‌ها را تلاش روحانی برای جلب‌نظر رأی‌دهنده‌های زن برای انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری می‌دانند که نزدیک به 6 ماه بیشتر تا آن باقی نمانده است. نژاد‌بهرام، یکی از فعالان حوزه زنان، درباره این شائبه‌ها می‌گوید: «حتی اگر هم‌چنین باشد، باز به ضرر زنان نیست؛ البته خیلی بد است که فکر کنیم انتخاب زنان، نمایشی و برای پیروزی در انتخابات است و من شخصا این‌طور فکر نمی‌کنم اما در این حالت هم فکر می‌کنم، زنان باید از هر فرصتی که در اختیارشان قرار می‌گیرد، استفاده کنند.»


او ادامه می‌دهد: «به‌هرحال، از نظر خیلی‌ها موفقیت دولت روحانی در انتخابات سال بعد مسجل است و دولت نیازی به این رفتارها ندارد. من بیشتر فکر می‌کنم، روحانی با محکم‌دیدن جای پای خودش، در حال اجرای تفکراتش در مورد زنان است. او در سال آخر، دیگر نگران حاشیه‌هایی که ممکن است عده‌ای در مورد انتخاب زنان به راه بیندازند، نیست و حالا می‌خواهد نشان دهد که زنان هم می‌توانند در مسئولیت‌های بزرگ، موفق عمل کنند. گزینه‌هایی که برای این کار انتخاب کرده، همچنان قدرتمند هستند که بیشتر از ادعا را ثابت می‌کند.»


نژادبهرام معتقد است: اگر روحانی رئیس دولت بعد باشد، این روند ادامه خواهد داشت. او می‌گوید: «عقیده من این است که روحانی در دولت آینده هم همین زنان را در مسئولیت‌های مهم نگه می‌دارد؛ حتی بعید نیست با موفق عمل‌کردن آنها در حوزه‌هایی که مسئولیت‌دار شده‌اند، در دولت بعد شاهد اعطای مسئولیت‌های بزرگ‌تر به آنها باشیم. این اتفاق بسیار به نفع دولت آقای روحانی خواهد بود زیرا دیگر شائبه‌های انتخاباتی هم نخواهد داشت و جریان او می‌تواند از این ماجرا به بهترین نحو برای پرقدرت باقی‌‌ماندن در عرصه سیاست استفاده کند. اگرچه ما معتقدیم، استفاده از زنان در مسئولیت‌های مهم نباید برای هیچ‌گونه خواسته و هدف پشت پرده دیگر باشد و به‌هرحال، باید به آنها فارغ از جنسیتشان، بلکه به‌عنوان فردی با توانمندی‌های مشخص و زیاد نگاه کرد اما گاهی یادآوری اینکه دست‌زدن به برخی تصمیم‌ها می‌تواند نتیجه برد- برد داشته باشد، بد‌نیست.

 

نظرات شما
پیشخوان