دلیل خودشیرینی صدراعظم آلمان برای اسرائیل چیست؟ مِرتس؛ مردی از تبار نازیها
رویداد ۲۴| فربد صالح: چند شب پیش فریدیش مرتس صدراعظم آلمان ضمن تمجید از ارتش اسرائیل که «کثیفکاری» اروپاییها را برای آنها در ایران انجام میدهد از به تعبیر او کم شدن قدرت ایران اظهار خرسندی و از لزوم برچیده شدن برنامه صلحآمیز هستهای سخن گفت. مرتس در ضمن اشارههای تلویحی به بیثباتسازی جهان توسط ایران داشت تا از همپیمانان غربی خود جا نماند. تندتر شدن موضع آلمان در مورد ایران از ۷ اکتبر شروع شده بود ولی چنین اظهار نظری از سوی یک صدر اعظم آلمان کمی تازگی دارد. لحن و عباراتی که حتی در مطبوعات آلمانی تعجبها را برانگیخته.
فریدریش مرتس از تباری نازی میآید، اما همیشه این را انکار میکرده است. روزنامه تاتس در آپریل ۲۰۲۵، اما با اشاره مدارک پدربزرگ او در آرشیو ایالت نوردهاین-وستفالن در گزارشی نشان داد که مرتس در مورد اجباری بودن عضویت پدربزرگش در حزب نازی حقیقت را نگفته و پدر بزرگ او که بین سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۳۷ شهرداری شهر بریلون را عهدهدار بوده با تصمیم و از روی اعتقاد به این حزب پیوسته و در ۴ سال نخست حاکمیت آنها سمت شهرداری را برای خود حفظ کرده بود. اما اینها همه چیز نیست! پس از پیروزی او همه انتظار اختلاف او با ترامپ را میکشیدند، اما مرتس با پیگیری یک سیاست نظامی از یک سو و مذاکرات اقتصادی از سوی دیگر سعی در کنترل و تنظیم روابط با آمریکا کرد. امری که در زمان مرکل در رابطه با ترامپ به این شکل اتفاق نیفتاد. در این بین، اما خودشیرینی صدر اعظم آلمان در دیدار با ترامپ و تقدیم کپی گواهی تولد قاب شده پدر بزرگ ترامپ که اصل آن در آرشیو شهر کالاشتات نگهداری میشود نشان داد که مرتس مانند همتای آمریکایی خود فروشنده ماهری است.
پدربزرگ صدراعظم جدید آلمان عضو حزب نازی و بین سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۳۷ شهرداری شهر بریلون بوده است
مرتس مانند ویتکاف حقوق خوانده و پس از مدتی قضاوت در شهر زاربروکن نهایتاً وارد حوزه اقتصادی و سرمایهگذاری شده. همان راهی که بسیاری از اطرافیان ترامپ هم رفتهاند. مرتس در ضمن از خانوادهای کاتولیک میآید. وجه مشترک دیگری با بعضی از اطرافیان ترامپ از جمله پیت هگست و جیدیونس؛ یک محافظهکار به تمام معنا!
نکته مهم دیگر در رابطه با ایدههای سیاسی او دشمنی عجیب با روسیه است. او منتقد تمام قد سیاست موازنه مرکل و دیگر همفکران صدر اعظم سابق است. سیاست ضد روسی و نظامی مرتس را میتوان از دیدارها و فعالیتهای او فهمید. حمایت سرسختانه از زلنسکی و افزایش سرسامآور بودجه نظامی تا ۵۰۰ میلیارد یورو. این در حالی است که کشورهای اروپایی عضو ناتو سهم بوجهای خود را نیز بالا بردهاند. مرتس خود و آلمان را در یک شرایط خاص میبیند تا به جاهطلبیهای نظامی آلمانیها برگردد، و از این طریق هژمونی نظامی قبل خود را حداقل در اروپا به دست آورده و یحتمل از این طریق خونی تازه در رگ اقتصاد تضعیف شده آلمان جاری کند. شاید به همین خاطر وزیر خارجهای را برگزیده که چهار سال سابقه سربازی داشته، آن هم در کشوری که حتی وزیر دفاع هم ندرتاً سابقه نظامی دارد.
مجموع این موارد به صدراعظم آلمان این توهم را داده که میتواند با چنین لحنی در مورد ایران و قدرتش و یا تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی صحبت کند. تمجید او از ارتش اسرائیل بیشتر یادآور زبان و نحوه بیان نازیهاست حتی اداها و نحوه رفتاری او.
شاید صدر اعظم آلمان همانطور که اجدادش یهودیان و روماها و معلولان و مخالفانش را به اردوگاههای کار مرگ میفرستادند و در اتاقهای گاز از بین میبردند، دلش برای تجارت مرگ دیگران تنگ شده باشد تا این بار با ارتش نکبتبار صهیونی به نیاتش جامهی عمل بپوشاند. بالاخص که تصور او در لباس نظامی افسران اساس کاملاً قابل تصور است.
این مرتیکه نارنجی ثابت کرده که فقط به منافع آمریکا اهمیت میده وعقل درست و حسابی نداره