نقد و بررسی فیلم هملت ۲۰۲۵ به کارگردانی شان ماتیاس | بازخوانی تاریکی و تردید شکسپیر
رویداد۲۴ | نمایشنامه «هملت» از ویلیام شکسپیر، بیشک یکی از برجستهترین آثار ادبیات نمایشی جهان است؛ روایتی از تردید، انتقام، جنون و فروپاشی اخلاق. نسخههای سینمایی و تئاتری متعددی از این اثر ساخته شده، اما فیلم تازه «هملت» به کارگردانی شان ماتیاس با حضور بازیگرانی، چون بن آلن، فرانچسکا آنیس و فرنسیس باربر، تلاش میکند بازخوانی مدرنی از این تراژدی کلاسیک ارائه دهد. ماتیاس در این نسخه نهتنها به متن وفادار میماند بلکه با انتخاب بازیگرانی با تجربه و فضایی مینیمالیستی، توجه مخاطب را تماماً به تنش درونی شخصیتها معطوف میکند.
بازتعریفی از فضای هملت
فیلم «هملت» شان ماتیاس در فضایی بسته و محدود روایت میشود؛ دکورهایی تیره، نورپردازی کمرمق و قابهایی که بیشتر بر چهرهها تمرکز دارد تا کنشهای بیرونی. انتخاب این شیوه کارگردانی با هدف تعمیق در فضای ذهنی شخصیت اصلی انجام شده است. اینجا با هملتی روبهرو هستیم که در درون خویش گرفتار است، و جهان بیرون بیشتر به مثابه انعکاسی از آشوب درونی او عمل میکند. ماتیاس در این رویکرد به تأثیرات روانشناسانه تراژدی وفادار میماند و کمتر سراغ جنبههای سیاسی یا حماسی ماجرا میرود.
بن آلن در نقش هملت
بن آلن در نقش هملت، برداشتی متفاوت از شاهزاده دانمارکی ارائه میدهد؛ نه یک جوان احساساتی صرف، نه یک دیوانه بیهدف، بلکه انسانی درگیر با تناقضها. اجرای آلن در لحظاتی از فیلم، بهویژه در مونولوگ معروف «بودن یا نبودن»، به شدت تأثیرگذار است. او با ظرافت بازی میکند، نه فریاد میزند و نه اغراق میکند. تردیدهای هملت را در سکوتهای او، نگاههایش و مکثهای حسابشدهاش میتوان دید. بازی او تماشاگر را به درون دنیایی تاریک و تودرتو میکشاند که در آن پرسشها بیشتر از پاسخها اهمیت دارند.
زنان در هملتِ ماتیاس
نقش زنان در روایت شکسپیری «هملت» همواره محل مناقشه بوده؛ شخصیتهایی که اغلب قربانی هستند یا ابزار روایت. اما ماتیاس در نسخه خود سعی کرده این کلیشه را کمی بشکند. فرانچسکا آنیس در نقش گرترود، مادر هملت، زنی چندلایه است. او دیگر صرفاً زنی نیست که به سرعت پس از مرگ همسرش ازدواج مجدد کرده، بلکه در رفتارهایش رگههایی از اضطراب، ترس و حس گناه دیده میشود. فرانچسکا با صدایی آرام و بازیی حسابشده، نشان میدهد که گرترود نه یک خائن بلکه مادری سردرگم است.
از سوی دیگر، فرنسیس باربر که نقش اپهلایا را بازی میکند، با نگاهی جسورانه و رنجآور ظاهر میشود. در بسیاری از نسخههای قبلی، اپهلایا به سرعت به جنون و سپس مرگ سقوط میکرد، اما در این فیلم باربر با تأکید بر تدریجی بودن فروپاشی روانی او، عمق بیشتری به این نقش بخشیده است. مرگ اپهلایا در این فیلم نه صرفاً محصول عشق نافرجام، بلکه نتیجه خفقان اجتماعی و خانوادگی است.
وفاداری به متن یا جسارت در بازآفرینی؟
یکی از پرسشهایی که همیشه در مواجهه با اقتباسهای شکسپیری مطرح میشود، میزان وفاداری به متن اصلی است. در این فیلم، ماتیاس نسبت به زبان شکسپیر وفادار میماند، اما در نحوه اجرای آن، به شکل محسوسی مدرن عمل میکند. قاببندیها، طراحی لباسها و حتی رفتارهای فیزیکی بازیگران از شیوهای امروزی پیروی میکنند. این ترکیب سنت و مدرنیته باعث میشود که فیلم هم برای دوستداران شکسپیر جذاب باشد و هم برای مخاطبانی که به تماشای اثری درگیرکننده و امروزی علاقهمندند.
یکی از ویژگیهای برجسته این نسخه، ریتم کند و تأملبرانگیز آن است. برخلاف برخی نسخههای سینمایی که به دنبال هیجان یا تعلیق بیرونی هستند، ماتیاس این فیلم را آگاهانه آرام پیش میبرد. این ریتم آهسته ممکن است برای برخی مخاطبان طاقتفرسا بهنظر برسد، اما برای کسانی که مایل به درک عمیقتر از شخصیتها و لایههای درونی داستان هستند، تجربهای تماشایی فراهم میکند.
نسخه ماتیاس از «هملت» یک تجربه بصری و روانشناختی غنی است؛ فیلمی که با تکیه بر بازیهای درخشان، طراحی صحنه مینیمالیستی و روایتی وفادار، اما مدرن، به عمق یکی از پیچیدهترین شخصیتهای ادبیات جهان نفوذ میکند. بن آلن در نقش هملت درخشان ظاهر میشود و توانسته است شکنندگی، تردید، عصیان و زخمهای روحی این شخصیت را با دقت و وسواس به نمایش بگذارد. فرانچسکا آنیس و فرنسیس باربر نیز در قالب دو زن گرفتار در چرخدندههای قدرت و سکوت، بر بار دراماتیک اثر افزودهاند.
فیلم «هملت» شان ماتیاس اگرچه به لحاظ بصری ساده است، اما پیچیدگی درونمایهها و پرداختهای روانیاش آن را به یکی از نسخههای متفاوت و قابلتأمل این تراژدی بزرگ تبدیل کرده است. تماشای آن برای علاقهمندان به شکسپیر، تحلیلهای روانشناختی و فیلمهای هنری قطعاً توصیه میشود.