نمایش ضدامپریالیستی با بودجه سرمایهداری | چرا بازی مرکب سریال خوبی نیست؟

رویداد۲۴ | مازیار وکیلی- بازی مرکب را میتوان یکی از جنجالیترین و پربازدیدترین سریالهای دهه دانست؛ پدیدهای جهانی که بیش از ۱۰۰ میلیون نفر را به تماشای خود نشاند، الهامبخش لباس هالووین نوجوانان شد، و حتی پلیس بریتانیا را به صدور هشدار وادار کرد. اما پشت این هیاهوی تصویری، نقد اجتماعی و ظاهر رادیکال، تناقضی بنیادین پنهان است: بازی مرکب بیشتر از آنکه طغیانی علیه سرمایهداری باشد، محصولی موفق از دل همان نظام است.
هوآنگ دونگ هیوک، نویسنده و کارگردان سریال، طرح آن را در سال ۲۰۰۹ نوشت؛ زمانی که بحران اقتصادی و شکاف طبقاتی در کره جنوبی به اوج رسیده بود. اما هیچ سرمایهگذاری حاضر به تأمین بودجه آن نشد — تا اینکه در سال ۲۰۱۹ نتفلیکس، در مسیر جهانیسازی محتوای خود، به این فیلمنامه علاقهمند شد. نتیجه؟ موفقیتی جهانی، موجی از نقدهای مثبت، و رتبه اول پربازدیدترین آثار نتفلیکس.
محبوبیت سریال به قدری زیاد شد که عدهای از نوجوانان بریتانیایی تلاش کردند از آن تقلید کنند. این موضوع باعث شد تا پلیس بریتانیا به نوجوانان هشدار دهد که از هرگونه تلاش برای انجام این بازیها در عالم واقعیت جلوگیری خواهد کرد. این سریال مورد توجه منتقدان هم قرار گرفته است. رده بندی سریال در وبسایت راتن تومیتوز از مجموع ۶۲ نقد، ۹۴ درصد است که که امتیاز بسیار بالایی محسوب میشود.
بازی مرکب از ابعاد بسیاری مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه شناسان دلیل موفقیت سریال را ارائه تصویر تازهای از کره جنوبی میدانند. آنها معتقدند بازی مرکب برای اولین بار حقیقتی که در پس ظاهر شیک و مدرن کره جنوبی وجود دارد را به نمایش گذاشته است. فاصله طبقاتی و فسادی که متعاقب آن مدام زیاد میشود و طبقه کارگری که به شکل بی رحمانهای توسط سرمایه داران در حال له شدن است.
بیشتر بخوانید:
نقد و بررسی سریال بازی مرکب ۲؛ سریالی همچنان بر مدار بیرحمی با پایان بندی مهیج!
هالیوود بازوی نرم قدرت سخت آمریکا | آیا فیلم تاپ گان: ماوریک شبیهسازی حمله به فردو بود؟
روان شناسان هم اعتقاد دارند دلیل موفقیت بازی مرکب، همدلی مخاطب با بازیکنان سریال است که همگی درحال دست و پا زدن برای رسیدن به مبلغ هنگفت جایزه مسابقه هستند. دلیل این همدلی هم وضعیت یکسانی است که تجربه کردهاند.
سونگ گی هون، در جایگاه قهرمان سریال، نماینده مردم عادی است که سرانجام روزی روزگاری برعلیه این نظم ناعادلانه شورش خواهد کرد. این همان شورشی است که مارکس وعده آن را داده و معقتد است در نهایت با افزایش شکاف طبقاتی در جامعه سرمایه داری، طبقه کارگر به دست میگیرد و بنیان نظام سرمایه داری را از بین میبرد.
سونگ گی هون در فصل دوم تلاش میکند قیام کند، اما شکست میخورد و در پایان شاهد تکرار بازیهای مرگبار در سراسر جهانیم. هوآنگ دونگ هیوک تمام این مضامین را در سه فصل به خوبی شرح داده و موفق میشود با استفاده از یک تصویر بیرونی جذاب، شعارهای خود را به خورد مخاطب دهد. اما بازی مرکب در دل خود تناقضی را حمل میکند
چرا بازی مرکب سریال خوبی نیست؟
ظاهراً سینمای روشنفکری با ایدئولوژی چپ گره خورده است. دقیقاً از همینجا پرسشی اساسی شکل میگیرد: خالق سریالی که نقد آشکار نابرابری و تمرکز ثروت است، چگونه در تمام جشنوارهها، مراسمهای اهدای جوایز و مصاحبهها حضور دارد، و در حالی که از ظلم ویآیپیها میگوید، خود به یکی از همان ویآیپیها بدل شده است؟ نه تنها در تمام تورها، جشنها و تبلیغات این سریال شرکت میکند و از مواهب سرمایه داری لذت میبرد که در نهایت با پول همان نظامی که توانسته انباشت ثروت زیادی ایجاد کند تبدیل به یکی از همان وی آی پیهایی میشود که از اُتاق مجلل خود تقلای بازیکنان این مسابقه مرگبار را تماشا میکنند. البته برای اثبات ماهیت ریاکار این سریال نیاز به توضیحات پیچیده نیست.
اگر قرار بود بازی مرکب روایتی مارکسیستی از شورش طبقه فرودست باشد، چرا خروجیاش شبیه یک محصول لوکس از دل بازار جهانی سرگرمی شده است؟ نقد ساختار سرمایهداری وقتی توسط سرمایهداری تأمین مالی، تولید، و توزیع میشود، آیا هنوز اصالت دارد؟ یا فقط به یک ژست اعتراضی در لباس سرگرمی تبدیل میشود؟
در مقایسه با فیلم انگل ساخته بونگ جونهو — که در آن نه فقرا معصوماند و نه ثروتمندان تنها منبع شر — بازی مرکب سادهسازی افراطیتری دارد: فقرا مظلوماند، ثروتمندان جانی، و راه نجاتی نیست مگر قیام. اما حتی این قیام هم در فصل دوم سریال ناکام میماند. سونگ گیهون، شخصیت اصلی، با وجود نیت خیر، موفق به شکستن ساختار بازی نمیشود.
هوآنگ کافیست وضع کشور خودش را با همسایه شمالی قیاس کند تا متوجه تفاوتها شود. در کشور همسایه که بنا بود (طبق بیانیه پایانی سونگ گی هون در قسمت پایانی) انسانها را از مرتبه حیوان بودن به جایگاه انسان بودن برساند غذای کافی برای خوردن وجود ندارد و مردم مجبور هستند برای بقا هر روز به مجسمه رهبر فقید کره شمالی تعظیم کنند تا مبادا نیروهای امنیتی کره شمالی آنها را به جرم توهین دستگیر نمایند.
تناقض بزرگتر، اما بیرون از داستان رخ میدهد. هوآنگ، که از بیعدالتیهای کره جنوبی میگوید، فراموش میکند که همین آزادی بیان و تولید، همین امکان انتقاد، دقیقاً از دل نظم اقتصادی و سیاسیای میآید که نقدش میکند.
بازی مرکب در نهایت سرگرمکننده است، خوشساخت، و با طراحی صحنهای چشمگیر. اما وقتی پای «پیام» آن به میان میآید، آنقدر در تناقضات غرق است که نمیتوان آن را جدی گرفت. نقدی است که خودش بخشی از همان چیزیست که نقدش میکند. مثل تبلیغ سیگار با شعار سیگار سرطان زاست.
همین تناقض هاست که باعث میشود به عنوان تماشاگر، شعارهای بازی مرکب را جدی نگیریم و صرفا از تماشای خشونت جاری در سریال و چند داستان فرعی ملودرام آن لذت ببریم. چنین اتفاقی برای سریالی که ادعاهای بسیار بزرگی دارد اتفاق خوبی نیست.



آره نقدتون تا حدی درسته اما متاسفانه دنیای امروز ما دچار همین تناقض گویی ها هست رهبران مذهبی مردم رو به دینداری قناعت و .... دعوت می کنند اما زندگی خودشون خبری از این به قول خودشون فضائل نیست
