آقای پزشکیان شما واقعا چه کارهاید؟ | درد مردم را درمان نمیکنید، نمک هم به زخمشان نپاشید

رویداد۲۴| در روزهایی که بیآبی، بیبرقی، گرانی و بیثباتی اقتصادی صبر مردم را سر آورده، رئیسجمهور در سفر استانی به زنجان در پاسخ به یک گلایه از قطع آب، جملهای گفت که از نظر بسیاری نهتنها توجیهناپذیر، بلکه نماد بیمسئولیتی سیاسی در جایگاه ریاست دولت است. او گفت «من چهکارهام؟ مگر من آب را بردهام! یقه همان را بگیرید که تصمیم گرفته»!
این جملات، درست از زبان فردی بیان میشود که عالیترین مقام اجرایی کشور است و طبق قانون، مسئول نهایی همه تصمیمات و عملکردهای دولت و دستگاههای اجرایی است. اگر امروز آبی قطع شده، طرحی اجرا شده، مدیری منصوب شده یا سیاستی اشتباه در حال پیگیری است، اولین کسی که باید پاسخگو باشد، شخص رئیسجمهور است، نه «دیگری» که برای مردم ناشناس و دور از دسترس است.
روزنامه هممیهن با در نظر گرفتن همین نکته در یادداشتی انتقادی نوشته است: «آقای رئیسجمهور، یقه خودتان را بگیرید. نه اینکه با شما دشمنی داریم، اما آن زمانی که وارد میدان انتخابات شدید، باید فکر این روزها را میکردید. مردم از شما خواستار رفع مشکلاتاند، نه تقسیم تقصیر بین این و آن.»
این نوع ادبیات، که پیش از این در دولتهای گذشته نیز سابقه داشته، اما از زبان یک چهره اصلاحطلب و پزشکی با ادعای اخلاقگرایی شنیده میشود، سهم بزرگی در فرسایش سرمایه اجتماعی خواهد داشت. مردمی که در گرمای تابستان با بیآبی و قطعی برق مواجهاند، به دنبال یافتن مقصر نیستند؛ آنان مسئول میخواهند، مدیری که بتواند بگوید: «من مسئولم و برای حل مشکل شما تلاش میکنم.»
در شرایطی که دولت هنوز نتوانسته درباره سیاستهای اقتصادی، بودجه، تورم، اشتغال، امنیت غذایی یا حتی تأمین آب و برق برنامه روشنی ارائه دهد، سخن گفتن با این لحن، نشاندهندهی فقدان رویکرد حرفهای به مسئولیت است. حتی اگر تصمیمی در سطوح دیگر گرفته شده باشد، نظام اجرایی کشور، با شخص رئیسجمهور شناخته میشود و فرافکنی، نه دردی را درمان میکند و نه توقعات جامعه را پاسخ میدهد.
از رئیسجمهوری که «پزشک» است و شعار درمان و اصلاح ساختارها را داده، انتظار میرود اگر نمیتواند فوراً زخمهای مزمن کشور را مداوا کند، دستکم زبان و لحن، آرامشبخش و محترمانه باشد. این مردم، آنقدر زخم خوردهاند که دیگر طاقت شنیدن «من چهکارهام» را ندارند.
روشن است که کشور امروز نیازمند صداقت و اصلاحات اساسی در نظام حکمرانی است. اما اگر قرار باشد که رئیس دولت هر بار در برابر اعتراضات به وضعیت زندگی و خدمات عمومی، حساب خود را از سایر مسئولان جدا کند، چه پاسخی برای فردا باقی میماند؟ وقتی گویی هیچکس پاسخگو نیست، مردم چرا باید پای صندوق رای بمانند، چرا باید مشارکت کنند، چرا باید اعتماد کنند؟
رئیسجمهور محترم حتما میدانند که در نظام سیاسی ایران، دولتها خوشاستقبال و بدبدرقهاند. روزی مردم با امید به میدان میآیند و روزی دیگر، ناامیدانه یقه همانهایی را میگیرند که قول داده بودند ولی عمل نکردند.



راست میگی دفعه بعد برای صندوقهای رای برو یقه همونها رو بگیر که بهت رای بدن
