سخنگوی سازمان ملل: شورای امنیت درباره مکانیزم ماشه تصمیمگیری خواهد کرد

رویداد۲۴| استفان دوجاریک، سخنگوی سازمان ملل، در جمع خبرنگاران گفت: دبیرکل سازمان ملل از توافق اخیر ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی استقبال میکند.
به گزارش ایرنا، سخنگوی سازمان ملل در پاسخ به این سوال که ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای به یک توافق اولیه در زمین نظارتها و دسترسی به تاسیسات هستهای ایران دست یافتند، اما سه کشور اروپایی مکانیزم ماشه را فعال کردند و از آنجا که سازمان ملل در این روند نقش داشته است آیا این مکانیزم پیش خواهد رفت یا خیر؟ پاسخ داد: دبیرکل سازمان ملل عضوی از برجام نیست، اما پیام او روشن بوده است مبنی بر اینکه طرفها باید از این زمان برای دیپلماسی استفاده کنند.
دوجاریک افزود: دبیرکل سازمان ملل همچنین از توافق اخیر ایران و آژانس استقبال میکند. اما شورای امنیت سازمان ملل در خصوص مکانیزم ماشه تصمیمگیری خواهد کرد.
همکاریهای ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در پی حملات اسرائیل و آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران به حالت تعلیق درآمد و مجلس شورای اسلامی تیرماه قانونی را در این زمینه به تصویب رساند که بر اساس آن، دولت موظف است تا زمان تحقق شروط مشخصشده در متن مصوبه، همکاریهای خود با آژانس را متوقف سازد. پس از آن، مذاکراتی میان دو طرف درباره نحوه ازسرگیری همکاریها شکل گرفت که سرانجام ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۸ شهریور درباره نحوه تعامل در وضعیت جدید به تفاهم رسیدند.
سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان پس از امضای توافق اعلام کرد: گامهای عملی توافقشده برای اجرای پادمانها به طور کامل با قانون مجلس شورای اسلامی ایران منطبق است؛ به نگرانیهای ایران میپردازد و چارچوبی برای استمرار همکاری فراهم میسازد. آنچه ما انجام دادهایم، در عین حال که حقوق مسلم ما را تضمین میکند، همکاری با آژانس را ذیل یک چارچوب توافقشده حفظ مینماید.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: این توافق یک سازوکار عملی برای همکاری برقرار میکند که هم شرایط استثنائی امنیتی ایران و هم الزامات فنی آژانس را بازتاب میدهد.
سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه ۶ شهریور ماه جاری روند ۳۰ روزه موسوم به «مکانیسم ماشه» را برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل متحد آغاز کردند که چنانچه ظرف ۱۰ روز پس از اعلان فعالسازی مکانیسم ماشه، هیچ کشوری، پیشنویس چنین قطعنامهای را ارائه ندهد، مسئولیت ارائه آن بر عهده رئیس شورای امنیت است که قطعنامهای ارائه کند. کرهجنوبی به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل متحد در ماه جاری میلادی (سپتامبر ۲۰۲۵) روز دوشنبه به وقت واشنگتن پیشنویس قطعنامهای را به اعضای این شورا ارائه کرد، اما هنوز زمان رایگیری درباره آن مشخص نیست.
سه کشور اروپایی که تاکنون به تعهدات برجامی خود عمل نکردهاند، گفتهاند که در طول ۳۰ روز آینده آماده مذاکره با جمهوری اسلامی ایران درباره توافق هستهای هستند که میتواند روند بازگشت تحریمها را متوقف کند.
روسیه نیز به همراه چین، پیشنویس قطعنامهای را برای از سرگیری مذاکرات تهیه کردهاند. «دیمیری پولیانسکی» سفیر و معاون نمایندگی روسیه در سازمان ملل درباره پیشنویس قطعنامه پیشنهادی روسیه تمدید فنی مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درباره ایران و برجام گفت: این پیشنویس مربوط به تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ است و در واقع روسیه و چین به عنوان اعضای پاسخگو در برجام میخواهند فضای تنفس بیشتری برای دیپلماسی ایجاد و امکان پیگیری فعالانه برای حل دیپلماتیک این موضوع فراهم کنند.



سرانجام دادگاه رسیدگی به پرونده ترور سردار سلیمانی چه شد؟
و این در حالی است که کشورهای اروپایی از سال 2015 تاکنون به تعهدات خود در برجام عمل نکردند.
اروپا جنایتکار از سال 1394 تاکنون به تعهدات خود در برجام عمل نکرده است.
پس عملکرد ایران از سال 1394 تاکنون در برجام غلط و اشتباه بوده است.
و این در حالی است که آمریکا جنایتکار خودش عضو برجام نیست و نمیتواند اظهاراتی به دیگر اعضا منتسب کند ترامپ در سال 1397 به درخواست بنیامین نتانیاهو، از توافق هسته ای برجام خارج شده است سوال اینجاست که پس چرا ایران باز هم درس عبرت نگرفته است که متأسفانه هنوز هم با خیانتکاران و جنایتکاران مذاکره و همکاری می کند چرا؟ ترامپ در سال 97 به صورت غیر قانونی و هم بدون پرداخت هزینه از توافق هسته ای برجام خارج شده است و هم با خروج از توافق هسته ای برجام منشور سازمان ملل را نقض کرده است.
تاریخ فراموش نمیکند که سازمانهای بینالمللی چه زمانی سکوت کرده و چه زمانی سروصدا به پا کردند.
از رزمندگان مقاومت که علیه استکبار به پا خاستند قدردانی کرده و به آنها میگوییم که شما ضربات اساسی به دشمن صهیونیست وارد کردید و این طبیعی است که ضربههایی به شما وارد شود اما همه قدردان مقاومت هستیم چرا که به نمایندگی از جهان اسلام در مقابل جهان کفر ایستاده است.
در هر ۱۸ ثانیه یک بمب به غزه زده میشود و رژیم اشغالگر روی همه ظالمان تاریخ را سفید کرده است لازم است اقدام عملی صورت گیرد.
حدود یک ماه از حوادث غزه میگذرد و دهها هزار نفر بیگناه در نتیجه جنایات رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. سکوت مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل و شورای امنیت قابل تامل بوده و تاریخ فراموش نمیکند که این مجامع در چه جاهایی سکوت کرده و در چه جاهایی سروصدا کردند.
سازمانهای بینالمللی هیچ مشکلی از جوامع بشری را نمیتوانند حل کنند
امروز این باور وجود دارد که ساز و کار سازمانهای بین المللی و سازمان بین الملل، هیچ مشکلی از جوامع بشری را نمیتوانند حل کنند.
برانگیختگی و تحول، شاخص روشن این عید است و شکل گیری انقلاب تکاملیِ آغازین اسلام است. امام راحل (ره) در همان الگوگیری و با تمسک به همان دو محوری که پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص)، آن تحول بزرگ را به وجود آورد، حرکت جدیدی را در دوره ما ساماندهی کرد. تکوین امت و تأسیس دولت، دو مرحله کاملاً مشخص و تقسیم شده دوران نبوت پیامبر اعظم (ص) است.
در مدت ۱۳ سال، آیات مکی قرآن به تدوین نظام نامه، معرفی احکام، دستورات و توزیع آنها همراه با آگاهی و خودسازی ملتی که بناست بعدها امپراطوریهای روم و ایران و بعدها جهان را تحت تأثیر خود قرار دهد، منجر شد. امام امت هم در ۱۵ سال بعد از شکست ظاهریِ ۱۵ خرداد ۴۲، در تبعید، به تبیین مبانی حکومت اسلامی پرداخت و همراه با آن، یاران و رهروان خود را ساماندهی کرد و در ۲۲ بهمن ۵۷ انقلاب اسلامی در الگوگیری از انقلاب آغازین اسلام شکل گرفت و این روزها چهل و پنجمین سالگرد پیروزی این انقلاب را شاهدیم. ان شاءالله مردم ما علی رغم فراز و نشیبهایی که خصوصاً در یکی دوسال اخیر با آن مواجه بودند، با لطف خداوند و انفاس قدسیه امام (رحمت الله علیه) و هدایتهای عبد صالح، رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، هم در ۲۲ بهمن و هم در ۱۱ اسفند، حماسههای دیگری را خلق خواهند کرد.
تأسیس جامعه ملل و سازمان ملل در طی جنگهای جهانی اول و دوم، بشارت نظام مندی جدیدی را در حکمرانی جهانی داد که به جای فضای استعمار کهن که استعمارگران مستقیماً در کشورهای تحت سلطه خود حاضر میشدند و حکمرانی میکردند، استعمار نو که مبارزات ضد استعماری، آنها را از مستعمراتشان بیرون کرد، با تربیت رهبران خودکامه و وابسته به خود از سوی استعمارگران، دوران جدیدی از حکمرانی را با حفظ منافعشان تجربه میکردند، که مبارزات ضد استبدادی، بساطشان را در دنیا با مشکل مواجه کرد. دور جدید حکمرانی بر اساس منافع قدرت ها، شکل و شمایل جدیدی پیدا کرد. سازمان ملل و متعاقباً ساختارهای مختلف در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و دفاعی، تلاش کرد همه ارکان حکمرانی در کشورها و نظامهای مبتنی بر دولت- ملت را تحت تأثیر قرار دهد.
سازمانهای تخصصی بین المللی در موضوعات گوناگون حکمرانی، مباحثی را مورد بررسی قرار داده و چارچوبهایی را تدوین نمود و آرام آرام در فضای جدیدی که با پیوستن کشورها ایجاد میکردند، آنها را لازم الاجرا میکردند و اعضای اجرایی آن را در دنیا به وجود میآوردند. اینجا یک کشور و یک قدرت به حسب ظاهر نبود که نظرات و دیدگاههای خود را بر دیگران تحمیل میکند، بلکه به ظاهر در یک سامانه دموکراتیک با حضور کشورها و تصویب در سازمان بین المللی، آرام آرام این نظام نامه جدید حکمرانی شکل گرفت.
مباحث کارگری در (ILO)، مباحث بهداشتی در (WHO)، مباحث صنعتی در (UNIDO)، مباحث هستهای در (IAEA) و دیگر موضوعات بین المللی که حوزههای حکمرانی کشورها بود، از طریق این سازمانهای بین المللی در محتوا ساماندهی شده و در اجرا مراحل لازم الاجرایی خود را طی میکرد. تصور میشد که آنچه را غرب طی چند قرن، تلاش کرد به عنوان نظام نامه حکمرانی به دیگران دیکته کند، الان در یک فضای بین المللی جای خود را باز میکند. مهم نبود در یک کشور حزب چپ بر سر کار است یا راست، بنا بود حکمرانیها بر اساس آن نظام نامه شکل بگیرند و ساماندهی شوند و در حوزههای خود کشورداری کنند.
قدری که تأمل کنیم، دو نکته بسیار مهم به عنوان دو اشکال اساسی بر این نظام مندی در فضای بین الملل وجود دارد. اشکال اول؛ مبانی، اصول و قواعدی بود که اساس تصمیم سازی در این سازمانهای تخصصیِ مختلف بین المللی بود. غرب تلاش کرد، این مبانی و اصول را تقریباً جهان شمول کند. در جهان بینی، سکولاریسم جای هر باور دیگری را میگیرد و مکتب تبیین کننده آن مبانی و چارچوب ها، لیبرال دموکراسی غرب بود.
این اولین اشکال محتوایی این نظام مندیِ جدید بین المللی بود. اشکال دوم؛ عناصر و مجریانی بودند که نوعاً یا مستقیماً از غرب بوده و یا وابسته به غرب بودند و مأموریت اصلی آنان این بود که آن مفاهیم را جا بیندازند. واگذاری بخشی از حاکمیت ملی کشورها به این محیط در حال نضج گیری و شکل گیریِ بین المللی مأموریتی بود که اتفاقاً سازمان ملل موظف به اجرای آن بود.
در سال ۱۹۹۰ میلادی آقای «پطرس غالی» دبیر کل سازمان ملل، اجلاسی را در نیویورک برگزار کرد. اجلاس نشست سران کشورهای عضو شورای امنیت که ۱۵ کشور در این نشست شرکت کردند. دستور کاری تحت عنوان Agenda for Peace آماده کرد به معنای «دستور کاری برای صلح» و در نشست مذکور، آن را ارائه کرد.
که تحولات بین المللی، بسته بودن حکمرانیها را در محدودههای مرزی و ملی کشورها، از هم گسسته است و بایستی حکمرانی کشورها در معرض و مرئای بین المللی، با نظامات بین المللی همراه و هم جهت شود؛ لذا دولتها باید سازمانهای بین المللی را در بخشی از حاکمیت هایشان شریک بدانند. به نظر میرسید این نظام مندی جدید، جهان شمولیِ حکمرانی و یا حکمرانیِ جهانی، پایه و اساس خوبی برایش تعریف شده است، چیزی که جامعه بشری به طرف آن در حال حرکت است و آن، حکومت و حکمرانیِ جهانی است که امروز در دستور کار محافل علمی و بین المللی است.
امام (ره) این جهان شمولی را که پایه اول مشکل آن، از همان جهان بینی شروع میشود، متفاوت کرد. آقای تافلر (نویسنده و آیندهپژوه آمریکایی) در کتاب "جابجایی در قدرت"، به بازیگران جدید در عرصه بین المللی اشاره میکند و اظهار میدارد، زمانی که امام (ره) فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد، برخی به لحاظ مواضع حقوقی بین المللی ایراد وارد کردند و به صدور چنین فتوایی اعتراض کردند. اما اینها عمق حرکت امام (ره) را نفهمیدند.
حرف امام (ره) این بود که اگر شما به دنبال جهان شمول کردن حکمرانی خود در اقتصاد، سیاست و رسانهها هستید، ما به دنبال جهان شمول کردن هدایت برای انسانها هستیم، و پس از آن مبانی را از حوزه جهان بینی به بعد، مورد تعرض و ایراد قرار داد. آن نظام با هدایت قدرتهای بزرگ، دنیای آرامی را برای ابرقدرتهایی که دیروز در مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی بر منافع خود هراسناک بودند، رقم میزد. آنها به راحتی میتوانستند شعار دهند که " امروز همه روی جهان (آزادی) زیر پر ماست. " به عبارتی جهان تحت اراده ماست! این فضا با مسائل جدید و با انقلاب اسلامی در جهان مواجه شد. دین باوری و خداباوری وارد معادلات شد.
یک زمانی در نشست حقوق بشر در تهران، از یکی از افرادی که اعلامیه جهانی حقوق بشر را در سال۱۹۴۸ امضا کرده بود، از کانادا دعوت کردیم، در صحبتهایی که انجام شد، یک سری نقدهایی نسبت به مبانی و شکل اعلامیه جهانی حقوق بشر گرفته شد؛ جالب است یکی از اشکالات شکلی این بود که در میان نویسندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر، حتی یک نفر از جهان اسلام حضور نداشت. تنها فردی که از خاورمیانه حضور داشت، یک استاد مسیحی از دانشگاه آمریکایی بیروت بود. شخص مدعوّ اندکی به فکر فرو رفت و گفت صحبتهای شما درست است، اما این که میگویید چرا در میان نویسندگان و صاحب نظران کسی از جهان اسلام حضور ندارد، به این دلیل است که زمانی که ما آن اعلامیه را مینوشتیم، در جهان اسلام کسی صحبتهای کنونی شما را مطرح نمیکرد.
انقلاب اسلامی این مفاهیم و موضوعات را به میان آورد که بعدها ما در قالب کنفرانس اسلامیِ آن زمان و سازمان همکاری کشورهای اسلامی، اعلامیه اسلامی حقوق بشر را به تصویب رساندیم و آن را در سازمان ملل نیز ثبت کردیم. شاید بسیار قوی نباشد، اما ایران بانی آن بود. فضا و موضوعات جدیدی مطرح شد. کسانی که گمان میکردند قدرت بلامنازعه بودنشان و تحمیل اراده هایشان که به تنهایی و به عنوان یک قدرت مقدور نبود، اکنون از طریق سازمانهای بین المللی در حال اعمال است. کلاه سبزها، کلاه آبیها و کلاه سفیدها؛ مباحث زیست محیطی، مباحث حقوق بشری و مباحث نزاعهای بین کشورها را دنبال میکنند. کسانی در ماجرای بالکان، نه برای کرواسی و نه یوگسلاوی سابق، بلکه برای بوسنی و هرزگوین، یک حکمرانی ویژه و خاص تعریف میکنند.
در لبنان که قصد داشتند قانون اساسی را بنویسند، یا نظام نامه طائفی برای حکمرانی تعریف کنند، این شروط را گذاشتند که نخست وزیر باید اهل تسنن باشد، رئیس پارلمان شیعه باشد و رئیس جمهور مارونی باشد، در بوسنی و هرزگوین سه رئیس جمهور و در واقع شورای ریاست جمهوری تعیین کردند که هر کدام از مسلمان، کروات و صِرب حضور داشته باشند. دست به کارهایی زدند که نشان از نگرانی هایشان دارد. وقتی به موضوعات واقعی در حوزههای مختلف برخورد کردند، سابق چنین بود که، راحت آن را حل و فصل میکردند. اما ریشههای بحران جدید و مباحث جدید مبتنی بر آگاهیهایی که در بین ملتها تولید میشد، کار را برای آنان سخت کرد. حکمرانی را بر آنان سخت کرد.
اینها دهها سال از این موزاییکهایی که در خاورمیانه فرش کرده بودند، آرامش داشتند؛ حکومت ها، شیخ نشینها و اعراب به گونهای دیگر، اما همه در راستای مطامع و منافعشان بود. این فضا به هم خورد و آنها هر چه تلاش کردند، نمیتوانستند مشکلات را با نظاماتی که برای اداره جهان ایجاد کرده بودند، حل کنند. ناچار متوسل به زور شدند و به اصل خود بازگشتند و شعاری که "منطق ما قدرت است" را سر دادند. اما امام (ره) فرمود: "قدرت ما منطق ماست". یعنی قدرت ِ منطق امام در برابر منطقِ قدرت مستکبران و آمریکا رویاروی هم قرار گرفت.
امام (ره) بر مبنای انقلاب اسلامی برگرفته از انقلاب آغازین پیامبر (ص)، آگاهی بخشی و ملت سازی، تکیه انقلاب بر مردم و مردمی بودن همراه با اسلامی شدن، تلاش مینمود و این ویژگی را در صحنه بین المللی نیز دنبال کرد. نهضت فلسطینی که دهها سال در مبارزات پراکنده به صورت بسیار محدود و چریکی و در قالب برخی ترورها و اقدامات صورت میگرفت، به یک نهضت به معنای واقعی تبدیل شد. نهضت فلسطین، این دو عنصر اسلامی کردن نهضت و مردمی کردن نهضت را مثل انقلاب اسلامی در ایران، از تسلط دیگران خارج کرد. بودجه روزنامه النهار و ... هرکدام از یک کشور تأمین میشد. رویکرد جدیدی که در تحولات جهانی به وجود آمد، آرام آرام نظامات را دچار مشکل نمود.
مقام معظم رهبری از سالها پیش، بحثی را تحت این عنوان که «دنیا نیازمند یک نظام نوین بین المللی است» مطرح نمودند. اکنون دستور کار جدی که مطرح است این است که ما در هم فکری ها، همافزاییها و اندیشکده هایمان بررسی نماییم که چگونه میتوان این نظامات جدید را تبیین نمود و نقش ایران چه میتواند باشد و چه جایگاهی را برای ایران میتوان تعریف کرد؟ اکنون رهبران غربی معتقدند، نظم کهن دیگر قابل دوام نیست.
در نشست سفرای فرانسه، رئیس جمهور فرانسه گفت که ما تاکنون جهان را با یک نظمی اداره میکردیم لیکن در حال حاضر جوابگو نیست. این بحث مطرح است که کدامیک صحیح است؟ «نظم نوین بین المللی» یا «نظام نوین بین المللی»؟ آنچه غرب به آن اذعان دارد، نظم نوین بین المللی است. یعنی مبانی و نظام بین المللی وجود داشته باشد. به عبارتی ما در ساختار نظمی که بر اساس آن نظام ایجاد کردیم، تغییراتی به وجود آوریم و کشورهای جهان سوم را دخیل کنیم؛ اما اصل قصهای که باید تغییر کند، نظام بین المللی است.
امروز غزه تقریباً نماد مصاف دو نگاه، دو تمدن، دو فرهنگ و دو خاستگاه متفاوت است. انگلیس در "بیانیه بالفور" به دنبال این بود که عصاره و چکیدهای از حکمرانی غرب را در دل اسلام به وجود آورد؛ دموکراسی، پیشرفت، برخورداریها و شرایط جدیدی که در اسرائیل جهت سرمایه گذاری به وجود آورده بودند، القا کرده بودند که اینجا جزیره باثبات و امنی برای فعالیتهای اقتصادی است. تلاش میکنند یک گوشهای مانند غزه را حذف کنند. در شش سال، ۱۳ هزار فلسطینی را به شهادت رساندند. «طوفان الأقصی» این خواب آرام را آشفته کرد و شرایط را تغییر داد. اینها مؤلفههای جدیدی هستند که قواعد را تغییر میدهند.
امروز غزه و حماس، نماد جامعه اسلامی، فرهنگ اسلامی و مقاومت اسلامی است، و اسرائیل، سمبل لیبرال دموکراسی و تمدن غرب است و این دو در یک فضای کاملاً نابرابر در مصاف یکدیگرند.
تعابیری که سید حسن نصرالله از طوفان الأقصی و مبارزه غزه دارد، تعابیر زیبایی است و تبلور آشکار اسلام و آمدن آن به صحنه اثرگذاری است. همه، طراحیهای خود را کردند و اکنون آمریکاییها به دنبال آن هستند که این قضیه خاتمه یابد. این مسأله خاتمه نمییابد بلکه آغاز جدیدی است.
عربستان گفته بود که ما ۱۵ روزه کار یمن را تمام میکنیم که یک سال بعد "کالین پاول"، وزیر خارجه وقت آمریکا گفت "عربستانیها ما را فریب دادند، گفتند ۱۵روزه تمام میکنیم، اما یک سال گذشته است. " و شش سال نیز گذشت. کشوری که نه هواپیما دارد، نه تانک دارد و دائماً آن را بمباران میکردند چطور کارشان تمام نشد. امروز یمن با همان وضعیت، ناو آمریکا را هدف قرار میدهد. زمانی اگر یک ناو آمریکایی از این ساحل مدیترانه به آن ساحل مدیترانه میرفت، از شدت رعبی که ایجاد کرده بودند، دو حکومت عوض میشد. اکنون چه تحولی در یمن به وجود آمده است؟!
دو اتفاق در حال وقوع است؛ اولاً کسانی که داعیه ابرقدرتی داشتند، ابرقدرت بودن به دو توانمندی است؛ نخست این که، آنچه را که میخواهند محقق کنند، و دوم این که، جلو آنچه را که نمیخواهند بگیرند. آمریکاییها بیش از بیست سال است که هر چه را که میخواهند نمیتوانند به آن دست یابند و جلو هر آنچه را هم که نمیخواهند، نمیتوانند بگیرند.
اینکه مقام معظم رهبری از سالها قبل بحث افول آمریکا را مطرح میکنند، دقیقاً یک تصویربرداری از شرایط و واقعیت امروز آمریکاست. پس در بازگشت به سلطه گری، قدرتها و ابرقدرتها نمیتوانند پاسخ دریافت کنند. جورج بوشِ پسر، گفت ما برای دو هدف به افغانستان میرویم؛ ریشه کن کردن تروریسم و ازبین بردن مواد مخدر. مواد مخدر که ۹۰۰ درصد افزایش یافت و تروریسم هم گسترش یافت؛ آنها تروریسم را در جهان گسترده کردند و بعد از بیست سال، مفتضحانه از آن بیرون رفتند. میخواستند به خودکامگی قدیم و خود محوری و قدرت مداری و زورمداری رجعت کنند که در بیست سال گذشته نتیجهای نگرفتند.
یک زمانی کوفی عنان در سفر به ایران، مأموریت داشت که در کنیا حضور یابد. آن زمان مصادف با انتخابات ۸۸ بود. در آنجا با برگزاری انتخابات، اختلاف و بحرانی در نتیجه انتخاباتشان پیش آمده بود. پنج هزار نفر کشته شدند که کوفی عنان برای حل اختلاف به آنجا رفت و گفت پیروز انتخابات رئیس جمهور و بازنده انتخابات، نخست وزیر شود. در زیمبابوه نیز همین سیاست را اجرا کردند. در سفر به ایران، از وی پرسیده شد چرا دبیران کل سازمان ملل و مدیران پایینتر روز به روز ضعیف و ضعیفتر شده اند؟ گفت زمانی اعضای دائم شورای امنیت پیشنهاد داده بودند عنوان ژنرال از دبیر کل حذف شود و در سطح یک منشی شود، در حالی که دبیران کل در سالهای گذشته اثرگذار بوده اند. به صورت مجموعه ای، بن بست ایجاد شده است، حوزه ابرقدرتیِ قدرتهای بزرگ که بعد از سازمان ملل به ابراز وجودشان برای حل مسائل رو آورده اند، ناموفق بوده اند؛ که آخرین آن غزه است.
غزه یک پایان نیست، بلکه یک آغاز است. اسرائیل پس از این، یک شب آرام سر بر بالین نخواهد گذاشت. برای دریای سرخ، یمن و منطقه باید اندیشه جدیدی کنند. ورود دوباره ابرقدرتها با ویترین، اسم و تهدید خودشان در بیست سال گذشته با شکست مواجه شده است.
سازمان ملل و افکار عمومی جهان به این نتیجه دارد میرسد که با این ساز و کار که روزی تصور میشد میتواند حلال مشکلات باشد، اکنون به بنبست رسیده است. زمان، زمانِ آزاداندیشان، مسلمانان متعهد، اساتید، بزرگان و اندیشمندانی است که برای مقطع کنونی جهان، اندیشه بلندی را به پرواز درآورند و چاره جویی کنند.
فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران برای سه کشور اروپایی جنایتکار وهم برای مزدورانشان گران تمام خواهد شد و گران تمام می شود.
با کسی شوخی نداریم همه کشتی های سه کشور اروپایی را در خلیج فارس نابود می کنیم!
ما از شهریور ماه سال 1359 تاکنون به همه جنایتکاران جنگی در منطقه خاورمیانه و جهان ثابت کرده ایم که هیچ جنایت، حمله و تجاوز را بدون پاسخ و بدون جواب نمی گذاریم. و از آمریکا و هم حامیانش انتقام می گیریم.
ایالات متحده در حال دامن زدن به نسلکشی در غزه است و کابینه افراطی نتانیاهو را با سلاحهایی مسلح میکند که در مرگ (شهادت) بیش از 65 هزار نفر نقش داشتهاند.
و مقصر اصلی هم پزشکیان و عراقچی بوده است.
ایران همه تعهداتش را انجام داد؛ این آمریکا بود که از توافق خارج شد و اروپا فقط تماشا کرد
در حالی که ایران به تمام تعهدات خود در توافق پایبند بود، این ایالات متحده بود که از آن خارج شد و کشورهای اروپایی نیز تنها نظارهگر ماجرا بودند.
دیگر به آمریکا و هم سه کشور اروپایی در مذاکرات اعتماد نداریم.
ایران همه تعهداتش را انجام داد؛ این آمریکا بود که در سال97 به صورت غیر قانونی و بدون پرداخت هزینه از توافق خارج شد و اروپا هم 100 درصد فقط تماشا کرد
و این در حالی است که متأسفانه پزشکیان هنوز هم و باز هم از تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان درس عبرت نگرفته است و دو باره به دنبال مذاکره و همکاری با آمریکا جنایتکار است چرا؟
و این در حالی است که متأسفانه عراقچی هنوز هم و باز هم از تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان درس عبرت نگرفته است و دو باره به دنبال مذاکره و همکاری با آمریکا جنایتکار است چرا؟
و این در حالی است که متأسفانه پزشکیان هنوز هم و باز هم از تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان درس عبرت نگرفته است و دو باره به دنبال مذاکره و همکاری با آمریکا جنایتکار است چرا؟
و این در حالی است که متأسفانه عراقچی هنوز هم و باز هم از تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان درس عبرت نگرفته است و دو باره به دنبال مذاکره و همکاری با آمریکا جنایتکار است چرا؟
ترامپ جنایتکار باید دخالت و مداخله در امور داخلی دیگر کشورها دست بردارد ترامپ جنایتکار حق ندارد در امور داخلی دیگر کشورها دخالت و مداخله کند.
هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم.
هیچ اعتمادی به دولت وحشی آمریکا نداریم.
مشکل اصلی ایران با آمریکا و هم اروپا در مذاکره هیچ ارتباطی و ربطی برنامه هسته ای ایران و برجام ندارد چون به خاطر که مشکل اصلی آمریکا و هم اروپا با ایران در سال 1332 آغاز شده است، نه در سال 1392