دژاگه: راه خودم را انتخاب کردم؛ لوسیل قطر بهترین شروع برایم بود

رویداد۲۴| اشکان دژاگه بازیکن سابق تیم ملی ایران بازیکن اسبق لیگهای آلمان و انگلیس، پس از بازنشستگی از فوتبال وارد عرصه مربیگری شد. او اکنون به عنوان دستیار در تیم لوسیل قطر فعالیت میکند و همچنان دغدغههای فوتبال ایران را دنبال میکند.
در همین ارتباط با او گفتوگویی را انجام دادیم که با او درباره موضاعات مختلف از جمله شرایط این روزهای تیم ملی و نتایج نمایندگان ایران در آسیا صحبت کردیم. این گفت وگوی مفصل را در ذیل میخوانید:
بسیاری از مربیان بزرگ دنیا و از جمله بازیکنانی که وارد جرگه مربیگری میشوند اعتقاد دارند بازیگری با مربیگری متفاوت است و وقتی مربیگری را شروع میکنند، گویی وارد یک دنیای دیگری نسبت به زمان بازی شدهاند. میخواستیم نظر شما را در این ارتباط بدانیم.
بله. اگر حقیقت را بگویم دقیقا همینطور است که شما گفتید. درست است که خیلیها میگویند مربیگری هم در نهایت جزئی از همان فوتبالی است که بازی میکنیم، ولی من معتقدم کلا یک دنیای دیگری است، مخصوصا برای کسی که در سطح حرفهای بازیکن بوده و بعد از دوران فوتبالش که به کار مربیگری مشغول شده و هم این طرف (مربیگری) هم آن طرف (بازی کردن) را دیده است؛ این طرف بازیکن بودی، اما کاری که در قسمت مربیگری انجام میدهی، متفاوت است. فکر میکنم یک بازیکن حرفهای میتواند درک کند که مربیگری یک دنیای دیگر است. درست است که در نهایت جزئی از فوتبال محسوب میشود ولی خیلی فرق میکند؛ از لحاظ زمان، نحوه کار کردن، فکر، درگیریها و .... خیلی چیزها فرق میکند. خیلی چیزها...
شما مربیگری را به عنوان دستیار از لوسیل قطر در لیگ دسته دوم مربیگری را شروع کردید، در حالی که میتوانستید از ایران را شروع کنید و شرایط برایتان مهیا بود. مسعود شجاعی، دوست صمیمی و همبازی سابق شما، به عنوان سرمربی در ایران کار خود را شروع کرد و آندرانیک تیموریان هم به عنوان دستیار در تیم ملی کار مربیگری خودش را آغاز کرد و یک آکادمی هم راه انداخت. فکر میکنید خارج از ایران و فوتبال قطر جای خوبی بود که از آنجا کار مربیگریتان را از آنجا شروع کردید؟
من فکر میکنم در نهایت هر کسی باید برای خودش تصمیم بگیرد و آن چیزی را که فکر میکند دوست دارد و درست است را انجام دهد. من نمیگویم این درست است یا آن درست است. به نظر من، برای خود من راه درست همین بود. بله، شاید من میتوانستم در ایران همان سرمربیگری را مستقیم شروع کنم، مثل خیلی افراد دیگری که شروع کردند. یا میتوانستم به عنوان کمک مربی در ایران کارم را آغاز کنم. قسمت این بود که من به قطر بیایم و اینجا شروع کنم و خودم هم دوست داشتم و علاقمند بودم که این تجربه را به دست بیاورم. از نظر من درستش این راه است ولی باز هم تاکید میکنم کسی اشتباه فکر نکند؛ هر کسی برای خودش تصمیم میگیرد و آن چیزی را که گمان میکند درست است، انجام میدهد. تصمیم من این بود و فکر میکنم جای خوبی است؛ جایی که آرامش دارم و میتوانم روی کارم تمرکز کنم قسمت شد که به باشگاه لوسیل که چند تا از دوستانم اینجا بودند، بیایم. آقای آلن کریمی، اسپورت دایرکتور این باشگاه است و از قبل هم ما چندین بار با هم حرف زده بودیم. امسال دیگر قسمت شد که بیایم و فکر می. کنم تصمیمی که گرفتم، تصمیم درستی بود. خیلی راضی هستم. به نظر خودم کنار کسی هستم که میتوانم خیلی چیزها از او در کار مربیگری یاد بگیرم. من تجربه بازی در قطر را داشتم، اینجا زندگی کردم و لیگش را میشناسم و از صمیم قلبم و ذهنم به اینها نگاه کردم و این تصمیم را گرفتم. فکر میکنم تصمیم درستی بود و انشاءالله بتوانم راه درست و خوبی را بروم. ببینیم در آینده چه میشود.
مطمئنا پیش از تصمیمگیری خیلی روی آنها فکر میکنید و در زمانی که بازی میکردید دقیقا همینطور بود. از قبل از خاکوبو رامایو، سرمربی اسپانیایی لوسیل، شناخت داشتید؟ فکر میکنید بتوانید در کنار او در کار مربیگری پیشرفت کنید؟
صحبتهایی که من با آقای آلن کریمی راجع سرمربی اسپانیایی تیم داشتم، خیلی برای من مهم بود؛ اینکه چگونه کار میکند؟ فکرهایش چگونه است؟ دیدگاههایش در مورد فوتبال چگونه است؟ من با صحبتهایی که با آقای کریمی داشتم، این تصمیم را گرفتم و فکر میکنم تصمیم درستی بود. البته در همین مدت کوتاه که من به تیم اضافه شدم، شرایط را دیدم و با خودم گفتم آدم نمیتواند بگوید فقط او (خاکوبو رامایو) سرمربی است، چراکه کار برای سایر اعضای کادرفنی نیز خیلی سنگین است، البته اگر آدم بخواهد درست کار کند. در واقع اگر بخواهی سرمربی باشی، خیلی کار پشت سرش هست. در این کوتاه مدت که در کنار خاکوبو رامایو کار میکنم کلی چیزها دیدم و یاد گرفتم و مطمئنم که کلی چیز هم هنوز هست که من میتوانم در این سالها از ایشان یاد بگیرم. البته باید ببینیم قسمت چه میشود و چه مدتی با هم همکاری داریم.
پژمان منتظری هم مثل خود شما در لیگ دسته دوم قطر و به عنوان دستیار کار مربیگری را در تیم الشحانیه شروع کرده است.
همانطور که گفتم هر کسی باید برای خودش تصمیم بگیرد. فکر میکنم آقای منتظری هم دقیقا همین ذهنیت را داشت. میدانم پژمان هم چندین سال در اینجا (قطر) زندگی کرده است و کاملا لیگ و فوتبال اینجا را میشناسد و فکر میکنم دوست دارد در آرامش کار کند. حالا این تصمیم را گرفته و امیدوارم که موفق باشد. من برای همه هموطنهای خودم آرزوی موفقیت دارم. من واقعا خوشحال میشوم که میبینم بازیکنانی که روزی کنارشان بازی کردهام، الان در کار مربیگری مشغول شدند و در جایی که کار میکنند، موفق هستند. امیدوارم همواره هر جا که هستند همیشه موفق باشند.
چند بازیکن ایرانی هم مانند آرشا شکوری و امیر روستایی به لوسیل اضافه شدند. در این مورد هم صحبت میکنید؟
ما الان پنج بازیکن ایرانی در تیممان داریم که جا دارد بگویم واقعا دارند تلاش میکنند. بازیکنان خوبی هستند. خب خیلی جوان هستند، اما من هم با تجربهای که دارم، سعی میکنم به اینها و البته کل تیم کمک کنم.
شما در زمانی که بازی میکردید با مربیان بزرگی مانند ماگات و کارلوس کی روش کار کردید و به نظر میرسد از این مربیان خیلی چیزها یاد گرفتید که در کار مربیگریتان میتوانید از آنها استفاده کنید. درست است؟
بله، صد درصد. قبل از اینکه به تیم لوسیل بیایم، درباره این مسائل هم صحبت کردیم. درست است که من میتوانم کنار خاکوبو رامایو چیزهای زیادی یاد بگیرم ولی از آن طرف هم خودم تجربه زیادی دارم. فکر میکنم این برای هر دو طرف خوب بود؛ هم برای من که تصمیم گرفتم در این باشگاه کار مربیگری کنم و هم باشگاه لوسیل که همینطور بدون تحقیق یک نفر را به عنوان مربی انتخاب نکردهاند. من طی صحبتهایی که با آقای آلن کریمی، اسپورت دایرکتور باشگاه لوسیل، داشتم، ایشان هم خیلی دوست داشت من با توجه به تجربهای که دارم، در این باشگاه حضور داشته باشم. من در این چند سالی که فوتبال حرفهای بازی کردم، تجربه زیادی از کار با مربیان بزرگ کسب کردم و حالا این تجارب را با خودم به این باشگاه میآورم. من با مربیان زیادی کار کردهام؛ درست است یکسری مربیان هستند که اسمشان خیلی بزرگ است مثل آقای کی روش و آقای ماگات ولی در این سالها من با خیلی از مربیان کار کردم و حتی در ایران هم که چند سالی بازی کردم، با کلی از مربیان خوب ایرانی کار کردم و خارجیهای دیگری هم بودند. همانطور که گفتم همه اینها را تجربه کردم و سعی میکنم از آنها استفاده کنم.
فکر میکنید با توجه به روحیات اخلاقی و مسائل فنیتان، سبک مربیگریتان به کدام مربی شبیه است؟
الان نمیتوانم بگویم. برای پاسخ به این سوال، خیلی زود است ولی من در تیمهایی بودم که مربیان خیلی با دیسپلین کار کردند. اتفاقا هم همین الان هم که به باشگاه لوسیل آمدم، برای سرمربی تیم خیلی دیسپلین مهم است و به خیلی از دیتلهایی کوچک اهمیت میدهد. این مسائل مربوط به دسیپلین در کار مربیگری، برای من هم مهم است. من همیشه دوست داشتم یک بالانسی با تیمم پیدا کنم. اگر یک روزی سرمربی باشم، سعی میکنم به تیمم دیسپلین بدهم، چون همینطور بزرگ شدم. ولی الان نمیتوانم بگویم من چه سبکی از مربیان فعلی را خواهم داشت. من تازه وارد کار مربیگری شدم و میخواهم تجربه را به دست بیاورم و یاد بگیرم و کمک کنم و از تجربه خودم استفاده کنم. من معتقدم باید سعی کنی از تجربههایی که در زندگیات به دست آوردی، در فوتبالت استفاده کنی. البته این موضوع فقط مربوط به فوتبال نیست و در زندگی هم همینطور است. الان مربیان زیادی هستند که خیلی خوب کار میکنند. هر کسی باید کار کند و تجربه به دست بیاورد و در آخر به یک جایی برسد که فکر کند الان من به اندازه کافی به خودم و تیمم اطمینان دارم و میدانم که میخواهم چطور با تیمم بازی کنم و تیمم چه دیسلپینی داشته باشد. ان شاءالله بتوانم یک روزی به یک جایی برسم که دوست دارم.
پس مهمترین نکته برای شما دیسیپلین و نظم است؟
بله، فکر میکنم یک سرمربی باید یک تیمی درست کند که هم دیسپلین داخل آن باشد و هم شرایط به گونهای باشد که بازیکنان راحت باشند و دوست داشته باشند که کنارت کار کنند و برایت تلاش کنند. خیلی مهم است زمانی که تیم تمرین میکند و کنار تیمت هستی، بازیکنان حس مثبتی از تو بگیرند تا به تو و کاری که از آنها میخواهی، اطمینان کنند. این یک بالانس است که راحت نمیتوانید آن را پیدا کنید و کار سختی است. بله، این یک نکته خیلی مهمی در مربیگری محسوب میشود.
هدف گذاری تیم لوسیل در این فصل چیست؟ آیا میخواهید به لیگ برتر صعود کنید؟
انشاءالله. این را بدانید که من همیشه دوست دارم تیمم سربلند باشد و خودم سربلند باشم. خدا را شکر یک شروع خیلی خوبی در لیگ داشتیم. بازیکنانی که داریم، واقعا در زمین تلاش میکنند. البته کار آسانی در پیش نداریم و هر کسی لیگ دسته دوم قطر را میشناسد، میداند چقدر سخت است. هر بازی واقعا شش امتیازی است ولی خدا را شکر شروع خیلی خوبی در مسابقات لیگ داشتیم. هدفمان این است که برای هر امتیاز بجنگیم. همانطور که گفتم من هر جا که رفتم، دوست داشتم همیشه بازیکنانی که کنار من هستند سربلند باشند و خود من هم سربلند باشم و خدا را شکر تا الان این اتفاق افتاده و امیدوارم بتوانیم همین طور ادامه بدهیم. باید کار کنیم این فقط شروع کار ما است. هنوز خیلی مانده تا به هدف اصلیمان برسیم. مسیر طولانی داریم. باید زحمت بکشیم تا به هدفمان برسیم.
در فوتبال ایران، چند همبازی سابق شما مانند مسعود شجاعی، آندرانیک تیموریان و وحید هاشمیان جرگه مربیان شدهاند، اما حضور مربیان لژیونر در کشورهای خارجی، مثل خود تو، فرهاد مجیدی، پژمان منتظری و مهدی مهدوی کیا میتواند اتفاق بسیار خوبی باشد.
درست است. آدم همیشه خوشحال میشود هموطنش را بینید که نه فقط در ایران، بلکه خارج از کشور هم کار میکند. همانطور که بازیکن لژیونر داریم که بیرون از ایران بازی میکند و مردم همیشه از این بابت خوشحال هستند، مطمئن باشید خوشحال هم میشوند که یک مربی ایرانی بیرون از ایران کار میکند و موفق هم هست. مربیانی که نام بردید، نسل خوبی هستند. این یک روال نرمال است که یک نسلی از مربیان تمام میشوند و نسل دیگری میآیند، همانطور که زمان بازی کردن تمام میشود. من خوشحال میشوم که میبینم بازیکنانی کنارم بازی میکردند بازی میکردند، موفق هستند.
اما نکتهای که وجود دارد این است که ما در حال حاضر هیچ بازیکنی در پنج لیگ معتبر دنیا نداریم. تنها مهدی طارمی در اینتر ایتالیا بود که او هم به لیگ یونان پیوست. خیلی لژیونرهایمان در اروپا کم شده و بیشتر بازیکنان ایرانی به لیگ امارات رفتند. به نظر شما علت این موضوع چیست؟
یک نسلی داشتیم که با هم در اروپا بازی میکردند، اما حالا این نسل کمتر شده و سنها بالاتر رفته است. این یک اتفاق نرمال است، من هم که سنم یک مقدار بالاتر رفته بود، تصمیم گرفتم در قطر و امارات بازی کنم. الان خیلی مهم است که این نسل جدیدی که میآید، دوباره به همان جا برسد و در لیگهای بزرگ بازیکن داشته باشیم. به خصوص که همین چند سال که خود ما هم در لیگهای بزرگ بازی کردیم، سطح تیم ملی را هم بالاتر میبردیم. امیدوارم به زودی دوباره بازیکنان ایرانی در لیگهای خوب اروپا ببینیم. من فکر میکنم مهدی طارمی هم سالهای خیلی خوبی را در پورتو داشت و بعد یک سال خیلی سختی را در اینتر پشت سر گذاشت، البته از قبل هم همه میدانستند جایی رفته که بازی کردن در آن آسان نیست. اینتر باشگاه بزرگی بود و بازیکنان بسیار قوی و خوب در آن باشگاه بودند. همه میدانستند که سال آسانی نمیشود ولی الان این تصمیم گرفت به لیگ یونان برود و من فکر میکنم تصمیم درستی بود که در اینتر نماند. درست است که آخرین بازیکن ما بود که در یک لیگ بزرگ حضور داشت ولی به نظر من برای یک فوتبالیست خیلی مهم است جایی باشد که بازی کند، تا اینکه جایی باشد که نیمکت نشین باشد. طارمی در اینتر سعی و تلاشش را کرد ولی خودش هم میدانست کار برایش سخت است. با این حال فکر میکنم الان تصمیم درستی گرفت که به المپیاکوس رفت. المپیاکوس هم باشگاه خوبی است و فکر میکنم آنجا بیشتر فرصت میرسد که بازی کند.
امیر قلعهنویی در تیم ملی خیلی به نسل جوان فعلی میدان میدهد، اما جوانها هنوز نتواستهاند جایگاه خود را تثبیت کنند و پر اشتباه ظاهر میشوند. این در حالی است که در نسل شما مشابه این اشتباهات خیلی کمتر بود.
به نظر من بازیکن باید در لیگ، بازیهایش را انجام دهد و اعتماد به نفس به دست بیاورد و با آن اعتماد به نفس بیاید و بتواند در تیم ملی بازی کند. وقتی بازیکن در تیم ملی دعوت میشود ولی در باشگاهش بازی نمیکند، فایدهای ندارد. این یک نکته خیلی مهم در فوتبال است، فرقی هم نمیکند در چه لیگی بازی میکند، حتی در لیگ اروپا است. درست است که تمرین و این مسائل هم مهم است ولی بازی کردن خیلی فرق میکند. بازیکنی که حتی در آلمان حضور دارد هم باید هفته به هفته بازی کند تا بتواند آن تجربه اش را به تیم ملی بیاورد و کمک کند. فکر میکنم نکته خیلی بزرگ این است که باید بیشتر به بازیکنان جوان میدان بدهند و اینها را اینقدر در زمین پخته کنند. باید به قدری به آنها بازی برسد که زمانی که به تیم ملی دعوت میشوند، استرس نداشته باشد و برای کشورشان بازی کنند. بازیکنان باید بدانند این پرچم و لباسی که میپوشند، چیز کوچکی نیست و باید برای آن بجنگند و تلاش کنند. همانطور که گفتم بازیکنی که در لیگ بازی نکند و بیاید برای تیم ملی بازی کند، نمیتواند در زمین انتظارات را برآورده کند. به نظر من این موضوع یکی از مهمترین نکتهها است. باید اول از همه در باشگاههایشان به آنها فرصت بازی بدهند تا پخته شوند که وقتی به تیم ملی دعوت میشوند آن استرس را نداشته باشند.
بیشتر بخوانید: جهانبخش ۹ ماه مانده به جام جهانی بدون تیم ماند!
تیم ملی و امیر قلعهنویی به شدت به دلیل حضور در رقابتهای کافا مورد انتقاد قرار گرفتند. نظر شما در این باره چه بود؟
من به آقای قلعهنویی حق میدهم با مشکلاتی که ما در کشورمان داریم، هماهنگ کردن بازی تدارکاتی بزرگ راحت نیست. من بعید میدانم که آقای قلعه نویی هم خوشش بیاید مقابل افغانستان بازی کند. حقیقتا من نمیتوانستم بنشینم بازی تیم ملی را برابر افغانستان یا تاجیکستان ببینم. این بازیها چه کمکی است به تیم ملی میکند؟ من باز هم تاکید میکنم بعید میدانم آقای قلعه نویی خودش هم دوست داشته باشد مقابل این قبیل تیمها بازی کند، چون هیچ کمکی به تیم ملی نمیکند! اینجا باید ببینیم چه مشکلاتی داریم که باید برویم در تورنمنت کافا بازی کنیم؟ الان بازیهای دوستانه در فیفادی بعدی با چه تیمهایی هست؟
تا الان برای فیفا دی بعدی فقط بازی روسیه قطعی شده است. البته ما در این فیفا دی این فرصت را داریم که سوای بازی با روسیه یک بازی دوستانه دیگر هم انجام دهیم که هنوز قطعی نیست، اما گفته میشود آن تیم دیگر اگر هم قطعی شود، تیم مطرحی نخواهد بود.
خدا میداند چه تیمی را میخواهند هماهنگ کنند. الان روسیه هم که پیدا شده است مطمئن باشید برای این است که آنها مشکلاتی دارند. مشکلاتی وجود دارد که باعث شده به این جا برسیم که بنشینم و بازی ایران و افغانستان را نگاه کنیم، بازی ایران و تیمهای درجه چندم آسیایی را نگاه کنیم. این یک مشکل خیلی بزرگی است. من اصلا سر در نمیآورم مثلا این تورنمنت کافا چه تورنمنتی است؟ هیچ کمکی به تیم ملی نمیکند.
شنیده میشود کادرفنی تیم ملی طی بارها به فدراسیون فوتبال اعلام کرده برای حضور پرقدرت در جام جهانی با تیمهای بزرگ بازی دوستانه انجام دهیم.
طبیعتا این درخواست هر مربیای است و حقش است بتواند برابر تیمهای بزرگتر بازی کند. هر کسی باشد دوست دارد جلوی تیمهای بزرگتر بازی کند تا بتواند ببیند تیمش چه مشکلاتی دارد یا تیمش در چه حدی است. شما وقتی جلوی تیمی مثل افغانستان یا قرقیزستان بازی کنید، چه کمکی به تیم ملی میکند؟ من مطمئنم آقای قلعه نویی هم نمیخواست برابر چنین تیمهایی بازی کنیم. مشخص است که آقای قلعه نویی ناراحت است و طبیعتا درست نیست تیمی مثل ایران مقابل تیمهایی مثل افغانستان، تاجیکستان و ... بازی کند. این به خاطر یک سری مشکلاتی است که در کشورمان داریم. نمیدانم قرار است چه اتفاقاتی بیفتد ولی امیدوارم که این مشکلات حل شود تا بتوانیم پیشرفت کند. من نمیدانم مسئولیت اینگونه مسائل برعهده چه کسانی است؟ آقای تاج یا شخص دیگری؟ اما در صورت همه باید همه تلاششان را انجام دهند. میدانم سخت است ولی باز هم همانطور که گفتم باید تلاش کنند برابر تیمهای بهتری بازی کنند.
نظر شما درباره حضور آقای قلعهنویی در تیم ملی چیست؟
قطعا باید از ایشان حمایت شود، چون الان سرمربی تیم ملی هستند من نمیخواستم زیاد در این باره صحبت کنم، اما همه باید به ایشان کمک کنند، چون مهم تیم ملی ایران است و باید کمک کنند تا اینها بتوانند پیشرفت کنند. اینکه چطور میشود به تیم ملی کمک کرد دست من نیست یا شخص دیگری نیست. باید کمک کنند تا بازیهای دوستانه خوب انجام بدهند؛ این مهمترین موضوع در وضعیت فعلی است. کمتر از ۹ ماه دیگر تا جام جهانی باقی مانده است و سه چهار فیفادی دیگر داریم و نهایت میتوانیم ۶ بازی دوستانه انجام دهیم. باید تلاش کنند هر طور شده تیم ملی مقابل تیمهای بزرگتر بازی کند تا در نهایت به تیم ملی کمک شود. من بیشتر از این نمیخواهم در این باره صحبت کنم برای اینکه خیلی دیگران هستند که همه این چیزها را میدانند. الان هم، چون شما سوال کردید، پاسخ دادم، چون من هم با افتخار برای این کشور بازی کردهام و تیم ملی خود من بوده و من هم دوست دارم همیشه تیم ملی را بالا ببینم.
اگر برای این تیم ملی با هدایت امیر قلعه نویی بازیهای دوستانه خوب فراهم شود، میتوانیم در جام جهانی نتایج خوبی بگیریم؟
ما که همیشه خوشحال میشویم و دعا میکنیم که پرچم ایران بالا باشد و این خیلی برای فوتبال ایران، نسل جدید، بازیکنان جوان و کشور مهم است. اما همانطور که گفتم، چیزی که بیش از همه چیز حائز اهمیت است، بازی با تیمهای بزرگ است. الان چندین سال است این موضوع برای ما به عنوان مشکل بزرگ مطرح است و هیچ اتفاقی نمیفتد. فقط با حرف زدن هم درست نمیشود. الان چندین سال است که داریم درباره این مشکلات حرف میزنیم.
شما در جام جهانی عضو تیم ملی بودید و همه این مسائل را از نزدیک دیدید.
دقیقا. حالا زمانی که ما بودیم هر طور شده توانستیم برابر چند تیم بزرگ بازی دوستانه انجام دهیم، ولی از همان موقع هم همین مشکلات بودند. اگر تلاش نمیکردند همان اندک بازیهای دوستانه با تیمهای بزرگ هم اتفاق نمیافتاد. هر طور شده باید تلاش کرد این اتفاق بیفتد وگرنه میتواند تبدیل به یک مشکل بزرگ برای تیم ملی در جام جهانی شود. ما که امیدواریم و دعا میکنیم همیشه پرچم ایران بالا باشد. انشاءالله که این حرفهایی که در مورد تدارک مناسب و انجام بازیهای دوستانه خوب برای تیم ملی در ماههای آینده میزنند، فقط حرف نباشد و انجام شود.
این را قبول دارید تیمهای آسیایی از جمله ازبکستان پیشرفت کردهاند؟ در سطح باشگاهی هم میبینیم استقلال برابر تیمی از امارات هفت گل میخورد یا سپاهان برابر تیمی از اردن شکست میخورد. یا تراکتور به زحمت مقابل دیگر تیم اماراتی مساوی میکند. این نشان میدهد سطح فوتبال بین تیمهای آسیایی نزدیک به هم شده یا سطح فوتبال در کشور ما پایین آمده است؟
این به شرایط و امکاناتی برمی گردد که کشورهای دیگر وجود دارد. آنها امکانات فراهم میکنند و سرمایه گذاری انجام میدهند. امکاناتی دارند که متاسفانه ما نداریم و این هم نتیجه اش است. من نمیخواستم راجع این چیزها صحبت کنم ولی، چون ایرانی هستیم، خیلی ناراحت شدم استقلال با این نتیجه باخت و امیدوارم بازیکنان هر طور شده از لحاظ روحی و ذهنی بتوانند برگردند. کشورهای دیگر در حال پیشرفت هستند و هزینه میکنند و برایشان مهم است که امکانات خوب باشد. نمیتوانید انتظار داشته باشید ما همین جایی که هستیم بمانیم بقیه پیشرفت کنند، اما در زمین بازی، نتیجه برای ما باشد. تا کجا میتوانید بدون امکانات و مهیا شدن بازیها تدارکاتی در زمین بجنگید و تلاش کنید؟ ما به همین اندازه این کار کردیم. موقعی که من هم تیم ملی بودم همینطور بود، ما میرفتیم با تراکتور مقابل حریف اماراتی بازی میکردیم که بهترین چمن را دارد، بهترین امکانات را برای ریکاوری و سایر مسائل رفاهی بازیکنان را دارد. آنها بازیکنان چندین میلیون دلاری داشتند و ما میرفتیم با جان و دل میجنگیدیم و نتیجه لازم را میگرفتیم، اما تا کی این کار را بکنیم؟ بقیه باز میروند پیشرفت میکنند و هزینه میکنند و تیمشان را بهتر میکنند و امکاناتشان را قویتر میکنند. خب تا کی میتوانی بجنگی و با غیرت و تعصب و این چیزها بازی کنی؟ درست است که تعصب و غیرت هم مهم است، اما انتظار نباید داشته باشید که بقیه پیشرفت کنند و ما همان جای خود بمانیم ولی نتیجه برای ما باشد. نمیشود. این را باید باور کنید.
این جام جهانی برای اولین بار با ۴۸ تیم برگزار میشود و شانس داریم که از مرحله گروهی صعود کنیم و مردم هم انتظار دارند این اتفاق بیفتد.
درست است. ولی شما میبینید ما حتی در یک تورنمنتی مثل کافا تو خیلی از بازیها مشکل داریم و مطمئن باشید در جام جهانی، تیمها از تیمهای حاضر در کافا قویتر هستند. پس اول شروع کنید از جاهایی که مهم است پیشرفت کنید که بعد به نتیجه نگاه کنید.
به عنوان سوال پایانی شما در کشور آلمان بزرگ شدید و حتی قهرمانی بوندس لیگا را به دست آوردید و بعد به فوتبال انگلیس رفتید. این انتظار میرفت کار مربیگری را در یکی از این دو کشور آغاز کنید، اما این اتفاق نیفتاد. فکر میکنید روزی در یکی از دو کشور صاحب نام مربیگری کنید؟
من به چیزی که در دلم و ذهنم میگذرد اعتقاد دارم و حالا قسمت اینطور شد که در قطر کار مربیگریام را شروع کنم، اما خب در حال کسب تجربه هستم. من آمدهام یاد بگیرم و در کنارش تجربیاتم را به تیم بدهم و خودم هم تجربه کسب کنم. هیچکس نمیداند در آینده چه اتفاقی میفتد. من میخواهم همه مراحل را پله به پله جلو بروم و خدا میداند، شاید یک روز از آلمان، انگلیس یا هر جای دیگر سر در آوردیم. به هر حال الان من تصمیم گرفتم در قطر باشم و از همین جا شروع کنم خدا را شکر شروع خیلی خوبی هم بود. انشاءالله بتوانم همین طور ادامه بدهم و ببینیم در آینده چه اتفاقاتی میفتد.
منبع: طرفداری

