کابینه پزشکیان در دوراهی ترمیم یا فرسایش؛ آیا وقت تغییر نرسیده؟ | هشدار زیدآبادی: ادامه کار برخی وزرا هیچ توجیهی ندارد

رویداد۲۴| بیش از یک سال از آغاز به کار دولت پزشکیان گذشته و حالا ارزیابی عملکرد کابینه به مرحلهای رسیده که ضعفها نه قابل پنهانکاری است و نه قابل توجیه. کارشناسان سیاسی معتقدند زمان ترمیم اساسی کابینه فرا رسیده؛ اقدامی که اگر با شجاعت انجام شود، میتواند فضای سیاسی و اجتماعی کشور را از رکود فعلی بیرون بکشد و پیام مثبتی به افکار عمومی بدهد.
در همین زمینه، احمد زیدآبادی در یادداشتی در روزنامه هممیهن صریحاً مینویسد: «بعد از گذشت بیش از یک سال، ضعف و قوت هر کدام از وزیران آشکار شده است. برخی وزرا از همان ابتدا سابقه قابل دفاعی نداشتند و برخی دیگر هم توزرد از کار درآمدند؛ بنابراین ادامه حضور هر دو دسته در کابینه هیچ توجیهی ندارد.»
این جملات آشکارا تلنگری به رئیسجمهور است که از مرحله ارزیابی عبور کند و وارد مرحله تصمیمگیری شود. اگرچه که اصرار به استفاده از مدیران دولت رئیسی و نزدیک به جریان رقیب تحت عنوان وفاق نشان میدهد که جناب پزشیکان خیلی با تحلیلگران همنظر نبوده و راه خود را میرود. جنجال اخیر بر سر انتصاب سقاب اصفهانی شاهد این مدعا است.
کابینه بین مطالبات مردم و موانع ساختاری گرفتار شده است
بخش مهمی از تحلیلها بر این واقعیت تکیه دارد که برخی وزیران نه تنها کارنامه قابل اتکا ندارند بلکه در مواجهه با چالشهای واقعی دولت نیز ناتوان ظاهر شدهاند. علاوه بر این، ساختار پیچیده و محدودیتهای اختیاری رئیسجمهور باعث شده کابینه میان دو سنگ آسیاب گیر کند: مطالبات عمومی از یک سو، موانع درونساختاری از سوی دیگر.
به تعبیر زیدآبادی، «فضا به سمت سناریوی بدبینانه حرکت کرده است»؛ سناریویی که اگر ادامه یابد، نه اصلاحات اقتصادی معنا پیدا میکند، نه وعده رفع محدودیتهای اجتماعی، و نه حتی وعدههای کلیدی مانند بازنگری در سیاستهای فیلترینگ.
ترمیم کابینه؛ اقدامی اجرایی یا پیام سیاسی؟
تحلیلگران معتقدند ترمیم کابینه صرفاً یک تغییر مدیریتی نیست. این اقدام پیام واضحی به جامعه دارد و آن این است که دولت هنوز اراده تغییر دارد، توان اصلاح آشفتگیهای مدیریتی را از دست نداده و نسبت به نارضایتیهای عمومی بیتفاوت نیست.
ترمیم کابینه میتواند نشاطی موقت، اما ضروری به فضای سیاسی بدهد؛ نشاطی که به گفته زیدآبادی، «گرچه محدود و کوتاهمدت است، اما میتواند فضای سرخورده و فسرده سیاست را کمی زنده کند.»
چه کسانی باید بروند؟ چه کسانی باید بمانند؟
قصد نام بردن از وزرای ناکارآمد را نداریم، چون هم مردم و هم پزشکیان و دولت به خوبی میدانند که در کدام حوزهها ناکارآمده بودهاند و بیشتر مردم را کلافه کردهاند. روشن است که برخی از چهرهها نه تنها سرمایهای برای دولت نیستند بلکه به مانعی برای پیشبرد برنامههای رئیسجمهور تبدیل شدهاند. وزرایی که از ابتدا سابقه بحثبرانگیز داشتند امروز نیز کارنامهای نازل ارائه دادهاند. گروه دیگری هم با وجود ادعاهای اولیه، در مقام عمل نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. ادامه حضور این چهرهها در کابینه نه برای دولت سودی دارد و نه برای کشور.
آخرین فرصت برای پزشکیان
بسیاری از تحلیلگران تأکید میکنند که اکنون لحظه تصمیمگیری تاریخی برای پزشکیان است. تجربه سیاسی ایران نشان داده که رؤسای جمهور معمولاً از فرصتهای محدود برای تغییر کابینه استفاده نمیکنند و در نهایت با کابینهای ناهماهنگ و کمتحرک دوره خود را به پایان میبرند.
اما اکنون پزشکیان این امکان را دارد که با انتخابی شجاعانه و بهموقع، تیم مدیریتی دولت را بازسازی کند و نشان دهد به وعدههای اولیه خود پایبند است.
همانطور که زیدآبادی بدرستی یادآوری کرده: «بعد از آن هم خدا بزرگ است!»؛ جملهای که بیش از آنکه سادهانگارانه باشد، تأکیدی بر اهمیت اقدام انسانی و مسوولانه پیش از امید بستن به هر چیز دیگر است.
ترمیم کابینه امروز برای دولت یک امکان نیست؛ یک ضرورت است. اگر پزشکیان این فرصت را از دست بدهد، نه تنها مسیر اصلاحات اقتصادی و اجتماعی کندتر خواهد شد، بلکه سرمایه اجتماعی دولت نیز بیش از پیش تحلیل میرود. اکنون زمان حرکت از تردید به تصمیم است؛ تصمیمی که میتواند سرنوشت نیمهدوم دولت را رقم بزند.


