جزئیات اولیه از سریال هزار و یک شب؛ روایتی معاصر از تاریکی، زنانگی و خیال

رویداد۲۴ | سریال «هزار و یک شب»، محصول مشترک ایران و ترکیه، از دوشنبه ۹ آذر در شبکه نمایش خانگی منتشر شد و با ترکیب عوامل ایرانی و ترکیهای، یکی از بزرگترین پروژههای این روزهای نمایش خانگی به شمار میآید کهتاکنون یک قسمت از آن منتشر شده است. در خلاصه داستان رسمی سریال آمده است: «ما در روشنترین شب، به تاریکی قدم میذاریم… مرگ را از زندگی میدزدیم و زندگی را به مرگ برمیگردونیم.»
هدیه تهرانی، بهرام رادان، پرویز پرستویی، محسن کیایی، سحر دولتشاهی و جمع بزرگی از بازیگران شناختهشده، ستونهای اصلی این اثر را تشکیل میدهند. موسیقی سریال نیز توسط سهراب پورناظری ساخته شده؛ هنرمندی که سالهاست امضای او بر پروژههای شاخص موسیقیایی و تصویری قابل تشخیص است. سریال «هزار و یک شب» تلاش دارد ساختاری چندلایه از عشق، بحران، زنانگی و استعاره را در جهانی خیالگونه بازآفرینی کند.
شروعی پرتعلیق سریال هزار و یک شب
قسمت اول سریال به کارگردانی مصطفی کیایی ۱۰ آذر منتشر میشود، اما پیش از انتشار عمومی، دو قسمت نخست در اکران خصوصی برای منتقدان نمایش داده شده است. داستان با یک تصویر واقعگرایانه شروع میشود؛ چاپخانهای ورشکسته، مردی درمانده به نام مسعود مدبر، و دو دخترش، آشیان و نیلوفر، که زندگیشان در حال فروپاشی است. در ابتدا همهچیز شبیه یک درام خانوادگی بهنظر میرسد، اما خیلی زود پرده دوم ماجرا نمایان میشود.
دخترانی در آستانه خودکشی ناپدید میشوند؛ زنجیرهای از گمشدنها که با زندگی آشیان، خبرنگار حوادث و دختر مسعود گره میخورد. او به دنبال پیدا کردن سرنخهاست، اما نمیداند که همه مسیرها به یک نام ختم میشود: زمان.

مردی که اتفاقاً پسر مورد علاقه اوست و حضورش در دل قصه، هم رمزآلود است و هم نگرانکننده. این پیوند میان عشق و تاریکی، نقطهای است که روایت را از یک داستان اجتماعی ساده به مرزهای روانشناختی و فانتزی سوق میدهد.
شکستن مرز باریک خیال و واقعیت
سریال «هزار و یک شب» برپایه کتاب تاریخی و افسانهای با همین نام ساخته شده، اما هدفش بازآفرینی مستقیم قصههای شهرزاد نیست. در حقیقت، آنچه در این اثر میبینیم، نوعی روایت معاصر از زنانگی، بقا، خشونت پنهان و خیالپردازی است.
روایت روی مرزی پیش میرود که هم بوی اسطوره میدهد و هم در دل بحرانهای مدرن تنفس میکند. هرچه پیشتر میرویم، سهم خیال بیشتر میشود و واقعیت کمرنگتر. جهان سریال کمکم از منطق روزمره فاصله میگیرد و به فضایی میرسد که در آن رؤیا و کابوس از هم قابل تشخیص نیستند. این بازی با مرزها، همان چیزی است که «هزار و یک شب» را از دیگر سریالهای این روزها متمایز میکند.
بازیگران سریال هزار و یک شب
«هزار و یک شب» یکی از پر بازیگرترین پروژههای این سالهاست و انتخابهای بازیگریاش توجه زیادی را جلب کرده است. پرویز پرستویی در نقش شخصیتی شرور ظاهر شده، درحالیکه مخاطب همیشه او را در قالب نقشهای قهرمانمحور یا خاکستری دیده است.
بهرام رادان نیز با حضوری مرموز یکی از پیچیدهترین نقشهای قصه را بر عهده دارد. هدیه تهرانی و سحر دولتشاهی هم طبق گفته منتقدانی که دو قسمت اول را دیدهاند، در نقشهایشان حضوری پخته و هماهنگ دارند. در مجموع، بازیها یکدستاند و این یکدستی در همان قسمتهای آغازین، نقطه قوت مهمی برای سریال است.

نخستین واکنشها به سریال هزار و یک شب
صبح امروز نخستین قسمت این سریال پربازیگر در اختیار مخاطبان قرار گرفت. «هزار و یک شب» هم بهخاطر حضور ستارگانش و هم بهواسطه ساختار اقتباسیاش، توجه زیادی را جلب کرده است. ایمان عبدلی، منتقدی که قسمت اول را دیده، تأکید میکند که این اقتباس از داستانی کهن میتواند برگ برنده سریال باشد؛ زیرا نقشه راه مشخصی برای جهانسازی دارد.
«هزار و یک شب» تازه آغاز شده است؛ وعدههایش زیاد است و بخشهای ناتمامش هم. برای قضاوت نهایی باید زمان بیشتری بگذرد؛ باید اجازه داد قوه خیال سریال کامل شود، شخصیتها جان بگیرند و معماها کمکم شکل واضحتری پیدا کنند.


