از «گردنزنی» وعدهها تا ژست «باجندادن»؛ در پاستور چه میگذرد؟

رویداد۲۴| مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری که با ادبیات مبتنی بر «صداقت» و ادعای «گردن گرو گذاشتن» برای تحقق وعدهها توانست از میانه تردیدهای جامعه، راهی به پاستور پیدا کند، این روزها بار دیگر به همان لحنِ پرشور و اغراقآمیز پناه برده است. او امروز با صراحتی که یادآور روزهای تبلیغات است، اعلام کرده که برای ماندن در این موقعیت به هیچکس «باج» نخواهد داد. اما برای جامعهای که هنوز طعم تلخ وعدههای تحققنیافته را زیر زبان دارد، این جملات بیش از آنکه نماد اقتدار باشد، نوعی «تکرارِ بیثمر» را تداعی میکند.
آقای رئیسجمهور! حافظه جمعی ایرانیان هنوز جملات شما را در ایام انتخابات به یاد دارد؛ آنجا که با اغراقی بیسابقه از گردن خود را گرو گذاشتی تا تضمینی برای عمل به وعدههایتان باشد. اما امروز که به کارنامه چندماهه شما مینگریم، سوال اساسی این است: آن گردنی که گرو گذاشته شده بود، دقیقاً کجا و برای کدام مطالبه هزینه شد؟ حقیقت تلخ آن است که در حالی از باج ندادن سخن میگویید که وعدههای اصلیتان، از رفع فیلترینگ گرفته تا ساماندهی معیشت، همچنان روی زمین مانده و به نظر میرسد در اولویتهای دستچندم دولت قرار گرفتهاند. شما حتی بنزین را هم گران کردی، در مدیریت ناترازی و بحرانهایی مثل کمبود آب و برق کارآمد نبودید. در این میان اقداماتی مثل عدم اجرای قانون حجاب را هم در حالی به عنوان پایبندی به وعدهها به مردم فروختید که پشت آن تصمیم شورای عالی امنیت ملی بود.
آنچه شما امروز تحت عنوان «وفاق ملی» به پیش میبرید، در نگاه بسیاری از ناظران و حتی حامیان سابق دولت، نه یک استراتژی دوسویه، که یک «جاده یکطرفه» به سود جریان رقیب است. شما چنان در مقابل اقلیتِ همیشه معترض و جریانهای مخالف خود انعطاف نشان داده و صندلیهای قدرت را تقسیم کردهاید که مرز میان «تعامل» و «امتیازدهی مطلق» جابهجا شده است. نام این رویه را اگر باج دادن نگذاریم، حداقل میتوانیم آن را یک رابطه نابرابر بدانیم که در آن، دولت شما تنها پرداختکننده هزینههاست و طرف مقابل، بدون کوچکترین عقبنشینی از مواضع تند خود، در حال بلعیدنِ بدنه اجرایی کشور است.
در حالی که شما درگیرِ جلب رضایت کانونهای قدرت و آرام کردنِ رقبای شکستخورده هستید، مطالبات بدنه اجتماعی که به شما رای دادهاند، در غباری از ابهام فرو رفته است. وعده صریح «رفع فیلتر» که قرار بود اولین نشانه تغییر باشد، اکنون در میان جلسات بیفرجام و شوراهای موازی به بنبست رسیده و مافیای فیلترشکن همچنان از جیب مردم ارتزاق میکند. در حوزه اقتصادی نیز، بازی با کلمات درباره قیمت بنزین و مقدمهچینی برای تغییرات قیمتی تحت لوای «از خودمان شروع میکنیم»، فرسنگها با آن قول و قرارهای انتخاباتی فاصله دارد.
آقای پزشکیان! «باج ندادن» زمانی معنا پیدا میکند که به پشتوانه یک پایگاه اجتماعی محکم بیان شود. اما وقتی «وفاق» شما به معنای نادیده گرفتن حامیان و میدان دادن به مخالفانِ تغییر تعبیر شده است، این ادعای جدید هم به سرنوشت همان «گردن گرو گذاشتن» دچار خواهد شد. مردم به دنبال رئیسجمهوری نیستند که تنها برای حفظ صندلیاش ایستادگی کند؛ آنها تشنه دیدنِ ایستادگی برای تغییرند. اگر قرار باشد وعدهها همچنان روی زمین بماند و رویه فعلی در مقابل مخالفان ادامه یابد، دیگر تفاوتی نمیکند که شما نام آن را ایستادگی بگذارید یا باج ندادن؛ چرا که در نهایت، این «اعتبار دولت» و «امید مردم» است که در این جاده یکطرفه قربانی شده است.
امیدواریم این ادعای جدید، مثل وعدههای قبلی، تنها یک مانور تبلیغاتی برای عبور از فشارها نباشد؛ چرا که گردنِ اعتماد عمومی، دیگر طاقتِ گرو رفتن و هزینه دادن برای وعدههای توخالی را ندارد.



انتخاب پزشکیان یک پروژه بوده مثل بقیه رؤسای قبلی جمهوری. هیچ توقعی از ایشان نیست. خودشان گفته اند دنبال منویات رهبری هستند. و منویات رهبری برای مردم ایران کاملاً مشخص شده است.
