تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۴

چرا مردم آمدند؟

رویداد24- جاوید قربان‌اوغلی، فعال سیاسی در روزنامه شرق نوشت: ماراتن انتخابات مجلس دهم با تمام فرازوفرودش به پایان رسید و ملت بزرگ ایران حماسه‌ای دیگر را رقم زد. ظریفی انتخابات اخیر را به «شهرآورد» دو جریان اصلی کشور تشبیه کرده بود؛ شهرآوردی که تیم اصلاح‌طلبان در نبود نفرات اصلی خود با یاران ذخیره‌ای که اکثرا حتی یک بازی را تجربه نکرده بودند به میدان آمدند؛ اما همان‌طور که شهرآوردهای فوتبال غیرقابل‌پیش‌بینی است و اتفاقا این یکی از جذابیت‌های فوتبال است، شهرآورد انتخابات دو طیف اصلی کشور نیز از این قاعده مستثنا نشد. در این رابطه به چند نکته اشاره می‌کنم. 

١) «رأی تهران» ملاک و میزان هرگونه تحلیلی درباره این انتخابات و نماد «اقبال مردم» به یکی از این دو جناح در سطح کشور است. روشن است که دو جناح، برترین‌های خود را در ترکیب فهرست این شهر قرار می‌دهند که این‌گونه هم بود با این تفاوت که در غیاب بزرگان و چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب تنها تیم حریف بود که اغلب بزرگان خود را در ترکیب فهرست تهران به میدان فرستاده بود. هر نتیجه‌ای از این شهرآورد قابل‌پیش‌بینی بود جز آنچه شد. 

٢) اما چرا نتیجه این‌طور شد؟ نگارنده برای این نتیجه به دو دلیل سلبی و ایجابی رسیده‌ام و بر این باورم که هر دو حاوی درس‌های بزرگی از این شهرآورد است اگر قدری دقت داشته باشیم. اصولگرایان با دو اشتباه به چنین نتیجه‌ای تن‌در‌دادند. 

اولین اشتباه آنها عدم رعایت قواعد بازی مثل زدن اتهام «انگلیسی» به جناح اصلاح‌طلب بود. مردانگی، مرام، پهلوانی، معرفت و خصوصیات اخلاقی جهان‌پهلوان غلامرضا تختي که پهلوانان ایران و جهان او را الگوی اخلاقی خود می‌دانند، به دلیل کسب مدال‌های رنگارنگ و ایستادن بر فراز سکوهای مسابقات المپیک جهانی نیست. هم‌دوره‌‌ای‌های تختی و حتی آنهایی که او را ندیده‌اند، از پهلوانی یاد می‌کنند که در فینال مسابقات جهانی کشتی وقتی متوجه شد پای حریفش آسیب دیده، به پای مصدوم او حمله نکرد و از پای دیگر او زیر ‌گرفت. ماندلا، این الگوی سیاست‌ورزی جهان نیز می‌گفت: «من در مسابقات ورزشی در شکست‌دادن حریفان به‌گونه‌ای عمل می‌کردم که آنان شرمنده نشوند». 

اما دومین اشتباه آنها عدم درس‌آموزی از انتخابات ٩٢ بود. در انتخابات دو سال قبل نیز شرط‌بندی آنها روی یکی از کاندیداهای سه‌گانه خودشان بود. اصلا باور نداشتند که ممکن است ملت انتخاب دیگری داشته باشند. 

٣) درست برخلاف اصولگرایان، مربیان کارآزموده تیم مقابل همه تجربه‌های گذشته و حال را پیش‌روی خود قرار دادند. اول اینکه از خواسته‌های حداکثری دست شسته و با درک شرایط و استفاده از عقل جمعی به «مجلس معتدل» که از وجود عناصر افراطی خالی باشد بسنده کردند. دوم اینکه در پرتو خواست حداقلی به «ائتلاف گسترده» رسیدند.

 آنها با عقلانیت این قاعده را با دل و جان پذیرفتند که سیاست، دنیای «ممکن»‌ها و نه «آرزو»ها است. اگر نمی‌توان بهترین‌ها را داشت باید از بدترین‌ها به شکل ممکن پرهیز کرد. این تحول مهمی در اندیشه و عمل اصلاح‌طلبی بود. باید سپاسگزار شخصیت‌های کلیدی تأثیر‌گذاری بود که دغدغه کشور را فارغ از اندیشه‌های حزبی دارند. تاریخ از ایشان برای این خدمت بزرگ به ایران به نیکی یاد خواهد کرد. 

٤) نمی‌توان از انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم سخن گفت ولی از رفتاری که در بین مردم، واکنش زیادی داشت غافل شد. فارغ از نوع نگرش محافل خاص، نگاه مردم به امام‌خمینی، بیت او و بازماندگان این شجره طیبه گونه‌ای دیگر است. احراز صلاحیت نشدن آیت‌الله سیدحسن خمینی، که علاوه بر نوه بلافصل، نوه فکری امام نیز هستند، برای جامعه، ابهامات بسیاری ایجاد کرد. اتفاقی شبیه سال ٩٢ که در آن، آیت‌الله هاشمی‌ هم با مسئله‌ای از این جنس مواجه شد و مردم به چهره مورد حمایت ایشان رأی دادند. خلق حماسه‌ای دیگر در هفت اسفند ٩٤ نیز از همان جنس است.
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان