تاریخ انتشار: ۱۳:۲۷ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۶

پزشکان عزیز به بیماران بگویند: مرگ پایان کبوتر نیست

گاهی ناآگاهی لذتی دارد که در آگاهی نیست.آگاهی مسئولیت دارد و انسان را مکلف به کار و درد می‌کند. ما اهالی خاورمیانه با خبری خوشایند به دنیا می‌آییم با خبرهای نه چندان خوش زندگی می‌کنیم و گاهی با خبری بدآیند از دنیا می‌رویم.

رویداد۲۴-گاهی ناآگاهی لذتی دارد که در آگاهی نیست.آگاهی مسئولیت دارد و انسان را مکلف به کار و درد می‌کند. ما اهالی خاورمیانه با خبری خوشایند به دنیا می‌آییم با خبرهای نه چندان خوش زندگی می‌کنیم و گاهی با خبری بدآیند از دنیا می‌رویم. همین روزهای گذشته یازده نفر از فرشته‌های فرزانه‌مان را با یک خبر کوتاه و بدِ تصادف از دست دادیم و چون بارها ما اینگونه نخبه کشی‌های جمعی را با غفلت یک راننده یا راهساز یا مدیر نمونه داشته‌ایم بیشتر از تعجب، برای ما تأسف داشت.اوضاع دنیا هم از نظر اخبار خوب، چندان خوب نیست. با اوضاع فعلی تنها خبر خوش این است که تا اطلاع ثانوی خبر بدی نداریم.اما خبر بدی که بیشترِ ما، طی زندگیمان با درجات مختلف با آن روبه‌رو می‌شویم خبر مربوط به بیماری‌های مختلف است.به قول سوزان سانتاگ: «بیماری نیمه تاریک زندگی است، تابعیت طاقت فرسایی دارد؛ هر که به دنیا می‌آید دارای تابعیتی دوگانه در قلمرو تندرستان و بیماران است.» و قلمرو بیماران مناظر زیبایی ندارد.

روادید سرزمین بیماری، دانستن بیماری است،آن هم بیماری به نام «اسمش را نبر». هستند کسانی که تا آخر عمر اسمی از سرطان یا به قول مادربزرگ‌ها «سلاتون» نمی‌برند.این نگاه استعاره‌آمیز از کجاست؟ استعاره نقصان، ضعف و بدبختی در مورد بیمار از کجا وارد فرهنگ رفتاری شده است؟ بیمار ضعیف می‌شود اما بیماری ضعف نیست.پاسخ در تخصص نگارنده نیست، نگارنده فقط مسئولیت امور را می‌پذیرد. اخیراً در جمعی از پزشکان متخصص بودم که دور هم جمع شده بودند تا در مورد نحوه دادن خبر بد به بیماران همفکری کنند.این گردهمایی کوچک، احترام برانگیز و مسئولانه بود.

در این اندیشه گاه دوساعته تازه فهمیدم که اطلاع‌رسانی در مورد بیماری‌هایی که با ذهنیت صعب العلاج بودن همراه هستند یک دغدغه و موضوع جهانی است. (کافکا در نامه‌ای به یکی از دوستانش که در آوریل 1924 از آسایشگاهی نوشته که دو ماه بعد در آن درگذشت، می‌گوید: «من اینجا از کلمه‌ها هیچ چیز مشخصی دستگیرم نمی‌شود، چون هر وقت حرف سل پیش می‌آید....لحن صحبت همه شرمسار می‌شود و طفره‌آمیز و عاری از احساس.»

یکی از تومورشناسان مطرح فرانسه به سانتاگ گفته است که کمتر از یک دهم بیمارانش نسبت به بیماری سرطانِ خود مطلع هستند.بزرگترین بیمارستان سرطان در امریکا مکاتبات و صورت حساب‌های معمولش را روی پاکت‌های بدون نام و بدون هویت برای بیمارانش ارسال می‌کند چون فرض را براین گذاشته‌اند که بیمار خانواده‌اش را در جریان بیماریش نگذاشته است.) – بیماری به مثابه استعاره – سوزان سانتاگ – ترجمه احسان کیانی خواه – نشر حرفه نویسنده اما قبول کنیم اتمسفر غالب در جامعه پزشکی ما عبوس و متفرعن است و این ریشه در یک مشکل جهان سومی، یعنی طبقه‌بندی مشاغل بر مبنای درآمد دارد،البته پزشکان مردمدار و روادار لبخند هم بسیارند.

پزشکان عزیزی که مستقیم با موضوع مرگ روبه‌رو هستند.چشم در چشم بیمار باید بدوزند و بگویند «مرگ پایان کبوتر نیست». مواجهه با مرگ صورت‌های مختلف دارد. همه ما به شکل‌های مختلفِ مرگ ستیزی، مرگ اندیشی، مرگ خواهی، مرگ پذیری، مرگ دوستی و مرگ آگاهی با مرگ سر و کار داریم و فقط مرده‌ها به مرگ فکر نمی‌کنند. به قول یدالله رویایی: همینقدر که نمی‌خواهم به مرگ فکر کنم فکری است که مدام به مرگ می‌کنم.

وقتی سوزان سانتاگ کتاب «بیماری به مثابه استعاره» درباره استعاره‌های سرطان، سل و ایدز را می‌نوشت خودش برای چندمین بار با سرطان می‌جنگید. اگر این کتاب در ایران نوشته می‌شد که بیماران خاص با هزینه‌ها و رفتارهای خاص‌تر روبه‌رو هستند، قطعاً استعاره‌های دیگری هم برای سرطان کشف می‌شد. رنج تهیه دارو و درمان در ایران کمتر از رنج بیماری نیست. در مجهزترین بیمارستان دولتی ایران بیماران در گروه‌های پانزده نفره دیده می‌شوند صحنه انتظار و ورود این بیماران را برای ویزیت تصور نکنید موهن و کاهنده است؛خیلی. عموما ما با گرافیک مرگ در فضاهای درمان روبه‌رو هستیم.

نگران دادن خبر بد به بیماران نباشیم بیمار به محض ورود به محل درمان متوجه موضوع می‌شود. یاد سنگ‌های گرانیت سیاهی می‌افتم که برای سنگ قبر استفاده می‌شود و در طبقه همکف بیمارستان شهید مدنی تبریز برای بخش قلب استفاده شده است. یاد پوشش براق بعضی از پزشکان عزیز می‌افتم که پیامی جز تفاخر سالم بودن به چهره مات بیمار را ندارد،البته گروهی هم طرف دیگر غش کرده‌اند. یک دست سیاه می‌پوشند و گَرد مرگ روی صورتشان می‌پاشند و اسمش را می‌گذارند همدردی. نتیجه آنکه خبر بد را حداقل باید در فضای خوب داد وگرنه خود بیمارستان می‌شود خبر بد و در این شرایط لذت ناآگاهی را دریغ نکنیم. 

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان