حکیم زاده، معاون وزیر آموزشوپرورش در گفتوگوی تفصیلی با رویداد۲۴:
کمترین آمار کودکآزاری مربوط به مدارس است/ ثبات در آموزشوپرورش یعنی رکود در نظام آموزشی
رضوان حکیم زاده، معاون وزیر آموزشوپرورش در مقطع ابتدایی گفت: اگر بخواهیم در آموزش و پرورش تغییر نداشته باشیم، حتما در نظام آموزشی دچار رکود میشویم و رویکرد علمی نخواهیم داشت. طبیعی است که روشها و محتوای خود را بهروز کنیم.
رویداد۲۴- رضوان حکیم زاده، معاون وزیر آموزشوپرورش در مقطع ابتدایی گفت: اگر بخواهیم در آموزش و پرورش تغییر نداشته باشیم، حتما در نظام آموزشی دچار رکود میشویم و رویکرد علمی نخواهیم داشت. طبیعی است که روشها و محتوای خود را بهروز کنیم.
درس، امتحانات آخر ترم، اردو، معلمهای دوستداشتنی و صدها خاطره دیگر که فقط با کلمه مدرسه زنده میشود. هر چند دوران مدرسه برای هر نسل تفاوتهای اساسی دارد. اما باز هم برای هر دانشآموزی خاطره ساز است.
امروز بچهها دیگر با نمره سروکار ندارند و پیک نوروزی حل نمیکنند. حالا دیگر دوره حفظ کردن درس و سیاه کردن دفتر به نام مشق شب تمامشده و راههای تازه برای تعلیم و تربیت در نظام آموزشی در نظر گرفتهشده است. شاید بیشتر همین اتفاقات را هم در سال 96 و از زمانی «محمد بطحایی» سکان آموزشوپرورش را به دست گرفت شاهد آن بودیم.
آموزشوپرورش همانطور که سال گذشته خبرساز بود، حاشیههای بسیاری هم داشت. یکی از حاشیهها مربوط به حادثه اردویی بود که متاسفانه تعدادی از دانشآموزان هم جانشان را از دست دادند. گفته میشود اردوی راهیان نور اجباری است، در این شرایط با بروز حوادث چه کسی جوابگو و مسئول امنیت دانشآموزان خواهد بود؟
ابتدا باید بگویم بحث اجباری بودن اردوها در حوزه من نیست. اما بهصورت کلی بگویم مدیرکل فرهنگی هنری اردوها هم اعلام کردند که اردوی راهیان نور کاملا اختیاری است و هیچ مدیر مدرسهای نباید دانشآموزان را اجبار کند.
با توجه به این موضوع، حضور دانشآموزان در اردو برای ما اهمیت فراوانی دارد. اعتقاد داریم در جهان و نظامهای پیشروی دنیا جدا کردن دانشآموزان از فضای کلاس و درس و مدرسه فرصت تربیتی مناسبی را ایجاد میکند. اصلا محدود کردن بچهها با برنامههای کلاس درس و مدرسه قابلقبول نیست. به همین دلیل اردوها باید بهعنوان یک فرصت آموزشی و تربیتی در همه حوزهها در نظر گرفته شوند. در کنار اردوی راهیان نور، اردوهای دیگری هم برگزار میشود. سال گذشته اردو جشنواره عشایر دختران، عشایر پسران، جشنواره جابر و اردوی راهیان نور داشتیم. جشنواره جابر، جشنواره علمی است که همه دانشآموزان سراسر کشور در آن حضور دارند و اختراع و تولیدات علمی خود را بر اساس درسهایی که یاد گرفتند بهصورت عملی نشان میدهند. از سوی دیگر هم جشنواره عشایر دانشآموزان برای آشنایی با آداب و رسوم ایرانی و سنتی است. در این میان، اردوی راهیان نور هم از اردوهای دیگر مستثنی نیست. اردوی راهیان نور هم میتواند فرصت خوبی باشد برای مشارکت کارگروهی و اینکه بچهها مسئولیتپذیری در مقابل کشور و حفظ ارزشها را درک کنند و با جلوههای ایثار آشنا شوند.
اما آنچه در اردوها اهمیت دارد در نظر گرفتن امنیت است. مطمئن باشید هیچ مسئولی دوست ندارد چنین حوادثی در حوزه و زمان فعالیت او رخ دهد. برای همین همه در تلاش هستیم که ایمنی حفظ شود. به همین دلیل امنیت دانشآموزان در سفر مورد تاکید ما است.
یکی دیگر از اتفاقاتی که ما چندین بار در مدارس شاهد آن بودیم، ضرب و شتم دانشآموزان توسط معلمان است. این در حالی است که تنبیه بدنی نوعی کودکآزاری محسوب میشود. ازآنجاییکه درباره کودکآزاری خلاء قانونی داریم و آمار آن هم رو به افزایش است، آیا آموزشوپرورش با این موضوع برخورد جدی دارد؟
خدا را شکر میتوانم بگویم کمترین آمار کودکآزاری از نظر عاطفی یا فیزیکی مربوط به مدارس است. درست است که به دلیل وجود حساسیت این موضوع توسط رسانهها بسیار پررنگتر دیده میشود که البته بهحق هم هست. اما درباره این مسئله باید بگویم سال گذشته ما با دو پدیده روبرو بودیم. اول معلم آزاری و دوم کودکآزاری. یعنی در کنار تنبیه دانشآموزان ما برخوردهای فیزیکی و توهین به معلمان هم داشتیم. آموزشوپرورش همانطور که بهطور قاطع اعلام کرده حامی حقوق دانشآموزان است و آن را در اولویت قرار داده که هیچ برخوردی از سوی معلم، ناظم، مدیر و... انجام نشود، از طرفی هم مدافع حقوق معلمان است. چون برخی دبیران توسط خانوادهها و گاهی بهندرت از سوی دانشآموزان مورد توهین و هتک حرمت قرار میگیرند. اما بالاخره باوجود همه قوانین و برخوردها اما شاهد گزارشهای مربوط به ضرب و شتم هستیم.
برای همین آنچه بیشتر از برخورد جوابگو است، آموزش است. آقای بطحایی، بهتازگی مسئول حقوق شهروندی در آموزشوپرورش را تعیین کردند. یکی از ماموریت های این بخش این است که دانشآموزان و معلمان با حقوق خود آشنا شوند. درصدد هستیم این آموزشها برای هر دو گروه فراگیر شود. در حال حاضر با توجه به اینکه این آموزشها را شروع کردیم و از طرفی پیگیر اجرای حقوق شهروندی در وزارت خانه هستیم که شاهد همین موارد اندک هم نباشیم.
همیشه در ذهن ما معلم نماد مهربانی و فداکاری است. دانشآموزی که از معلم خود کتک بخورد مشخص است که چه بار روانی منفی را متحمل میشود. شاید به همین دلیل است که میخواهیم هیچگاه این اتفاق در کلاس درسی رخ ندهد.
دبیری کار سخت و دشواری است. کاش رسانهها در کنار حساسیتهایی که به این موضوع نشان میدهند، معلمانی که برای بچهها دلسوزانه فعالیت میکنند و حتی فداکارانه جان خود را از دست میدهند را هم از قلم و چشم نیاندازند. ما معلمی در سیستان و بلوچستان داشتیم که برای نجات دانشآموزش که زیر آور مانده بود جانش را از دست داد. او پدر 3 فرزند هم بود.
غیرازاین مورد، ممکن است در هر صنفی اشخاصی باشند که دچار اشتباه شوند. در صنف پزشکی یک خطا میتواند به قیمت جان فرد تمام شود یا یک روزنامهنگار با درج اخبار مغرضانه، یک بحران و ناامیدی به جامعه تزریق کند. میدانم که رابطه معلم و دانشآموز رابطه حساسی است اما کاش یک نگاه کلنگر داشته باشیم. در طول مسئولیتی که داشتم به اکثر نقاط ایران سفر کردم و واقعا شاهد بودم که معلمان ما بهویژه در مناطق محروم، روستاها و مدارس دولتی با کمترین امکانات بهترینهای خود را انجام دادند.
وقتی به سرپل ذهاب سفر کردم، بسیار امیدوار شدم. چون بچهها روحیه شاد خود را در مدرسه دوباره به دست آوردند و با امید زندگی میکردند. کاش این موارد هم دیده شود که معلمان ما دلسرد نشوند.
البته من باز هم قصد دارم، انتقادی که درباره دبیران وجود دارد را بیان کنم. انتقاد از نحوه تدریس است. اینکه گفته میشود وقت لازم را برای درس دادن نمیگذارند و اینکه از کتاب کمکآموزشی استفاده میکنند. این رفتار دلیلی است برای تدریس خصوصی دانشآموزان و دریافت پول جداگانه.
من کمکاری معلمها در کلاس درس را کاملا رد میکنم و با صراحت میگویم این موضوع صحت ندارد. برای شما مثالی میزنم. تعداد دانشآموزان نسبت به سه دهه گذشته، دو برابر شده است. این در حالی است که در بودجه هیچ ردیف خاصی برای افزایش هزینه تعداد دانشآموزان نداریم. با همان سرانه بودجه سالانه و با احتساب تورم ما دانشآموزان بیشتری را به کلاسهای درس اضافه میکنیم. در این شرایط تنها معلمان هستند که باید فشار بیشتری تحمل کنند. ما سال گذشته 550 هزار کودک اتباع که فاقد مدرک هم بودند با کمک وزارت در مدارس ثبتنام کردیم تا کسی خارج از مدرسه نماند. اما به ازای افزایش این تعداد دانشآموز هیچ ارگان و نهادی به ما کمک نکرد. یعنی به ازای آن، نه تعداد معلمان و نه کلاسهای درس اضافه شد. معلمان این کودکان را در کلاس پرتراکم خود پذیرفتند. از سویی دیگر، هرچه به مناطق محروم نزدیک میشویم، زحمت و دلسوزی بیشتر دبیران را میتوان با چشم دید. آموزشوپرورش مظلوم است. با کمترین امکانات و بودجه کار میکند و در آخر هم به بیانگیزگی متهم میشود.
آیا ارزیابی عملکرد برای تکتک معلمان وجود دارد؟
در آموزشوپرورش شاخصهایی تعریفشده است. بر اساس آن آخر سال مدیران هر مدرسه و خود مرکز ارزیابی عملکرد، معلمها را مورد بررسی قرار میدهند. ما امسال در کیفیت تحصیلی دانشآموزان ابتدایی 9.7 رشد داشتیم. این بهبود نشان از تلاش معلمان دارد.
البته به گفته آقای بطحایی به دنبال آن هستیم که نظرات دانشآموزان درباره معلمان سر کلاس را هم داشته باشیم. اکثر آموزگاران ما عملکرد خوبی دارند اما قبول دارم که در برخی از نیروها چالش داریم. این معلمها شامل نیروهایی هستند که خارج از استاندار و چارچوب استخدام شدند. ما هرگاه بر اساس تصمیمات شتابزده افرادی را جذب کردیم که با شغل دبیری تناسب نداشتند یا از معلمان دوران متوسطه استفاده کردیم، موفق نبودیم و دچار آسیب شدیم. برای همین از نمایندگان مجلس خواهش میکنم، طرحهایی که برای استخدام نیروهای آموزشوپرورش میدهند، دوران ابتدایی را با این طرحها قربانی نکنند. و اجازه ندهند برخی از ملاحظات سیاسی در این مقطع تعیینکننده باشد.
امسال شاهد تغییرات بنیادین در آموزشوپرورش بودیم. چرا هنوز به یک ساختار باثبات نرسیدیم که با روی کار آمدن یک دولت و وزیر جدید، نظام آموزشی ما تغییرات بنیادین نداشته باشد؟
البته کار آموزشی و تربیتی نهتنها در ایران بلکه در جهان یک فعالیت پویا است و اتفاقاتی که در این حوزه رخ میدهد باید مبنای علمی داشته باشد. تعلیم و تربیت یک علم است. این علم هم در سیر تکاملی و تطور خود ممکن است امروز به شما بگوید که باید این کار را انجام دهید. اما فردا دوباره بر اساس یافتههای جدید راهکار تازهای ارائه دهد. هرجایی که با انسان سرکار داشته باشید، نمیتوان یکروند ثابت و بدون تغییر برای آن لحاظ کرد. چون انسانها تغییر میکنند و در مقابل آن داشتن عملکرد ثابت انتظار درستی نیست. امروزه تحقیقاتی که در حوزه علوم شناختی انسان اتفاق افتاده است اطلاعاتی درباره کارکردهای مغز انسان و ارتباط آن با یادگیری در اختیار آموزشوپرورش در جهان قرار داده که تفاوت اساسی با دادههای حتی 5 سال گذشته دارد. در این شرایط تنها دو راه دارید. اینکه چشم را ببندید و بیتوجه بگویید من راه قدیم را طی میکنم یا اینکه سعی کنید خود را با یافتههای علمی تطبیق دهید. اگر بخواهیم تغییر نداشته باشیم، حتما دچار رکود میشویم و رویکرد علمی نخواهیم داشت. طبیعی است که روشها و محتوای خود را بهروز کنیم.
مثلا برچسب زدن به بچهها و اینکه این فرد باهوشتر است و دیگری هوش ضعیفی دارد کار اشتباهی است. درصورتیکه در گذشته این جداسازی بین دانشآموزان انجام میشد. هوش یک نوع نیست که فقط آن را با تست علوم و ریاضی بسنجیم. انسانها، استعدادهای متفاوتی دارند که در بستر مناسب خود را نشان میدهند. وقتی امروز ما به این یافته رسیدهایم آیا درست است که همچنان آزمون تیزهوشان آن هم فقط در تست علوم و ریاضی برگزار کنیم.
اما برخی از تغییرات در نظام آموزشی ما بر اساس مبانی علمی نیست و حتی گاهی سلیقهای اعمال میشود که اتفاقا نتیجه عکس میگیرد و کیفیت آموزش را دچار آسیب میکند.
بله. موافقم. تغییرات دو دسته هستند. تغییراتی که مبنای علمی دارند و بر اساس تحقیق و پژوهش اجرا شدند که تغییرات اخیر آموزشوپرورش را کاملا از همین جنس میدانم. در کنار آن تغییراتی هستند که تنها شکل و نمایه دارند و صرفا برای اینکه گفته شود، اقداماتی صورت گرفته و لیست فعالیت را پر کنند انجام میشود. معمولا تغییرات شتابزده که بدون هیچ آزمایش و سنجش است، چالشهای زیادی به همراه دارد. مثلا، اضافه یا حذف کردن یکپایه درسی در یک مقطع بدون پیشبینیهای لازم، تعریف زیربنا و برنامهریزی و آموزش به معلمها وقتی اجرا میشود، آسیبهای فراوانی خواهد داشت و محکوم به شکست است.
شما فکر میکنید، در دوره بعد وزیر آینده آموزشوپرورش آیا طرحهای شما را میپذیرد و دوباره نمیخواهد از بنیاد شعار دوری از «حافظه محوری» که اکنون مطرح است را با شعار جدیدی تغییر دهد؟
بعید میدانم، شخصی که سرکار میآید، الفبای تعلیم و تربیت را بداند و بخواهد دفاع کند که بچههای ما مخزن تستزنی و حافظه محوری شوند. امیدوارم دولت آینده آموزشوپرورش را آنقدر تخصصی ببیند که هرگز مسئولی که ارتباطی به این حوزه ندارد، آن را اداره نکند.
امسال قرار است برای اولین بار آزمون تیزهوشان را نداشته باشیم و بهجای آن شاهد طرح شهاب در دوره دبیرستان باشیم. آیا زیرساختهای لازم برای اجرای این طرح آماده است؟
فارغ از اجرای طرح شهاب بهتر است بگویم، آیا آزمون تیزهوشان استعدادهای اصلی را شناسایی میکرد؟ این آزمونها کارکرد مثبت داشت؟ آیا همه فارغالتحصیلان مدارس سمپاد جزو نوابغ شدند و توانستند در بهترین دانشگاهها قبول شوند و از سویی این اتفاق بین دانشآموزان مدارس عادی نیفتاد؟ بر اساس همین سوالات باید گفت آزمون اصلا علمی و معتبر و دلیلی برای تیزهوشی نیست. برای همین اگر زیرساخت آماده نباشد یا به هدف نرسد اصلا ارتباطی به حذف آزمون پیدا نمیکند. چون آزمون در هر شرایط کارکرد مثبتی نداشت. از طرفی این نکته را چندین بار تکرار کردم، دوباره هم میگویم قرار نیست مدارس سمپاد حذف شود. بلکه دانشآموزان در دوره دوم متوسطه آزمون میدهند. در این میان طرح شهاب هم استعداد دانشآموزان را ارزیابی میکند.
آیا با طرح شهاب میتوان تیزهوشان را شناسایی کرد؟
این طرح با شناسایی استعدادهای گوناگون و شناخت بهتر از همه دانشآموزان میتواند کمکی باشد که تیزهوشان واقعی بهتر بروز و ظهور کنند.
نکته مثبت طرح شهاب این است که پژوهش و روش اجرای آن از سوی بنیاد نخبگان علمی انجام و تایید شده. طرح شهاب بر اساس سنجش هوشهای چندگانه است که میگوید هرکسی دارای یک استعداد متفاوت است و باید استعداد ویژه او کشف شود. این طرح 4 سال است که در مقطع ابتدایی اجرا میشد و امسال وارد دوره اول متوسطه نیز میشود. بر اساس آن استعدادهای واقعی علمی برای آزمون هم شناسایی خواهند شد و کنار آن همه استعدادهای متنوع دانشآموزان را بشناسیم و به آن بها بدهیم.
بنابراین مشکلی از نظر اجرای طرح نیست؟
ما طرحهایی مانند جابر را داریم که دانشآموزان مقطع ابتدایی با تولیدات علمی و اختراعات آنها میزان هوش آنها را میسنجید و استعدادشان را کشف میکند. جشنوارههای علمی، هنری، فرهنگی که مطابق با نظام پیشرو جهان است میتواند بهترین راه برای کشف استعدادهای گوناگون باشد. در کنار آن بچههای تیزهوش با توجه به قدرت جذب، سرعتبالا در یادگیری، سرعت پردازش بالاتر، برای معلمان بهراحتی قابلشناسایی هستند.
در طرح شهاب هر یک از معلمان یک فایل دارد که انواع توانمندیها نام برده شده است. معلمان میزان توانایی دانشآموزان را در آن علامت میزنند. دانشآموزی ممکن است مهارت کلامی خوبی داشته باشد، دیگری سرعت عمل بالایی در حل ریاضی داشته باشد و یا دانشآموزی نقاشیهای زیبا ترسیم کند. با نظر همه معلمان یک ارزیابی کلی خواهیم داشت که استعدادهای متفاوت را شناسایی میکند.
سوال آخر ما درباره فضای خشک و بیروح ساختمانهای مدارس است. این شاد نبودن محیط مدارس یکی از دلایلی است که در یادگیری دانشآموزان تاثیر منفی دارد و آنها را دلزده از مدارس میکند. آموزشوپرورش برنامهای دراینباره دارد؟
شاد نبودن فضای مدارس عوامل متعددی دارد. یکی از عوامل آن ساختمانها است. مهمتر از فضای فیزیکی این است که تا چه اندازه استرس و اضطراب را در یک محیط تحمل میکنیم. برای همه افراد اینگونه است که هرچند در فضای شیک و زیبا حضور داشته باشیم اما از نظر روانی تحتفشار قرار بگیریم بازهم اصلا نمیتوانیم شاد باشیم.
آموزش و پروش برای شاداب سازی مدارس یکی از مهمترین عوامل که همان فشار روحی زیر بار آزمون و امتحانات و کسب نمره بالاتر بود که باعث میشد دانشآموزان ما زیر بار آن له شوند و امکان شادی را میگرفت را حذف کرد.
اما برای فضاسازی مدارس ما جلسه با معاونت توسعه و تجهیز مدارس داشتیم که مشخصات فضای فیزیکی در مدارس را بر اساس استاندارهای جهانی توضیح دهیم و بگوییم تا چه اندازه اهمیت دارد. اینکه محیط امن و خلاقانه و سرکار داشتن بچهها با طبیعت در مدرسه تا چه اندازه میتواند در انتقال انرژی و حس شادی کمک کند و متناسب با نیازهای دوران کودکان و نوجوانان باشد.
درست است که ما مسئول تغییر فضای مدارس هستیم اما اجرای این طرح نیاز به بودجه دارد. نمایندگان مجلس باید توجه داشته باشند بهجای پول دادن ساختمان بزرگ و ایجاد شعبههای متعدد دانشگاههای غیرانتفاعی که اکثر آنها هم ورشکسته میشوند و ورودی ندارند در مدارس هزینه کنند. فضای خوب برای مدارس نیاز به بودجه دارد. چون در حال حاضر آموزشوپرورش نسبت به سایر نهادها کمترین بودجه را دارد و با این بودجه نمیتواند، اقدام تازهای داشته باشد هرچند که مدارس ما نیاز اساسی به بهسازی داشته باشند.
امروز بچهها دیگر با نمره سروکار ندارند و پیک نوروزی حل نمیکنند. حالا دیگر دوره حفظ کردن درس و سیاه کردن دفتر به نام مشق شب تمامشده و راههای تازه برای تعلیم و تربیت در نظام آموزشی در نظر گرفتهشده است. شاید بیشتر همین اتفاقات را هم در سال 96 و از زمانی «محمد بطحایی» سکان آموزشوپرورش را به دست گرفت شاهد آن بودیم.
طرحهایی که هرچند مخالفانی داشت اما نظر بیشتر کارشناسان و اهالی علوم تربیتی را همراه کرد. معاون وزیر آموزشوپرورش در مقطع ابتدایی از همه اتفاقات و حواشیای که برای نظام آموزشی و البته در مدارس و بین معلمان شاهد آن بودیم، صحبت کرد.
رضوان حکیم زاده، معاون وزیر آموزشوپرورش در مقطع ابتدایی در گفت و گوی تفصیلی با رویداد۲۴ گفت: خدا را شکر میتوانم بگویم کمترین آمار کودکآزاری از نظر عاطفی یا فیزیکی مربوط به مدارس است. درست است که به دلیل وجود حساسیت این موضوع توسط رسانهها بسیار پررنگتر دیده میشود که البته بهحق هم هست. اما درباره این مسئله باید بگویم سال گذشته ما با دو پدیده روبرو بودیم. اول معلم آزاری و دوم کودکآزاری.
***
سوتیتر:
- سال گذشته ما با دو پدیده روبرو بودیم. اول معلم آزاری و دوم کودکآزاری. یعنی در کنار تنبیه دانشآموزان ما برخوردهای فیزیکی و توهین به معلمان هم داشتیم.
- ممکن است در هر صنفی اشخاصی باشند که دچار اشتباه شوند. در صنف پزشکی یک خطا میتواند به قیمت جان فرد تمام شود. میدانم که رابطه معلم و دانشآموز رابطه حساسی است اما کاش یک نگاه کلنگر داشته باشیم.
- ما سال گذشته 550 هزار کودک اتباع که فاقد مدرک هم بودند با کمک وزارت در مدارس ثبتنام کردیم تا کسی خارج از مدرسه نماند.
- هرجایی که با انسان سرکار داشته باشید، نمیتوان یکروند ثابت و بدون تغییر برای آن لحاظ کرد. چون انسانها تغییر میکنند و در مقابل آن داشتن عملکرد ثابت انتظار درستی نیست.
- معمولا تغییرات شتابزده که بدون هیچ آزمایش و سنجش است، چالشهای زیادی به همراه دارد. مثلا، اضافه یا حذف کردن یکپایه درسی در یک مقطع بدون پیشبینیهای لازم، تعریف زیربنا اجرا میشود، آسیبهای فراوانی خواهد داشت و محکوم به شکست است.
- طرح شهاب بر اساس سنجش هوشهای چندگانه است که میگوید هرکسی دارای یک استعداد متفاوت است و باید استعداد ویژه او کشف شود.
- امیدوارم دولت آینده آموزشوپرورش را آنقدر تخصصی ببیند که هرگز مسئولی که ارتباطی به این حوزه ندارد، آن را اداره نکند.
- آموزش و پروش برای شاداب سازی مدارس یکی از مهمترین عوامل که همان فشار روحی زیر بار آزمون و امتحانات و کسب نمره بالاتر بود که باعث میشد دانشآموزان ما زیر بار آن له شوند و امکان شادی را میگرفت را حذف کرد.
- فضای خوب برای مدارس نیاز به بودجه دارد. چون در حال حاضر آموزشوپرورش نسبت به سایر نهادها کمترین بودجه را دارد و با این بودجه نمیتواند، اقدام تازهای داشته باشد هرچند که مدارس ما نیاز اساسی به بهسازی داشته باشند.
***
آموزشوپرورش همانطور که سال گذشته خبرساز بود، حاشیههای بسیاری هم داشت. یکی از حاشیهها مربوط به حادثه اردویی بود که متاسفانه تعدادی از دانشآموزان هم جانشان را از دست دادند. گفته میشود اردوی راهیان نور اجباری است، در این شرایط با بروز حوادث چه کسی جوابگو و مسئول امنیت دانشآموزان خواهد بود؟
ابتدا باید بگویم بحث اجباری بودن اردوها در حوزه من نیست. اما بهصورت کلی بگویم مدیرکل فرهنگی هنری اردوها هم اعلام کردند که اردوی راهیان نور کاملا اختیاری است و هیچ مدیر مدرسهای نباید دانشآموزان را اجبار کند.
با توجه به این موضوع، حضور دانشآموزان در اردو برای ما اهمیت فراوانی دارد. اعتقاد داریم در جهان و نظامهای پیشروی دنیا جدا کردن دانشآموزان از فضای کلاس و درس و مدرسه فرصت تربیتی مناسبی را ایجاد میکند. اصلا محدود کردن بچهها با برنامههای کلاس درس و مدرسه قابلقبول نیست. به همین دلیل اردوها باید بهعنوان یک فرصت آموزشی و تربیتی در همه حوزهها در نظر گرفته شوند. در کنار اردوی راهیان نور، اردوهای دیگری هم برگزار میشود. سال گذشته اردو جشنواره عشایر دختران، عشایر پسران، جشنواره جابر و اردوی راهیان نور داشتیم. جشنواره جابر، جشنواره علمی است که همه دانشآموزان سراسر کشور در آن حضور دارند و اختراع و تولیدات علمی خود را بر اساس درسهایی که یاد گرفتند بهصورت عملی نشان میدهند. از سوی دیگر هم جشنواره عشایر دانشآموزان برای آشنایی با آداب و رسوم ایرانی و سنتی است. در این میان، اردوی راهیان نور هم از اردوهای دیگر مستثنی نیست. اردوی راهیان نور هم میتواند فرصت خوبی باشد برای مشارکت کارگروهی و اینکه بچهها مسئولیتپذیری در مقابل کشور و حفظ ارزشها را درک کنند و با جلوههای ایثار آشنا شوند.
اما آنچه در اردوها اهمیت دارد در نظر گرفتن امنیت است. مطمئن باشید هیچ مسئولی دوست ندارد چنین حوادثی در حوزه و زمان فعالیت او رخ دهد. برای همین همه در تلاش هستیم که ایمنی حفظ شود. به همین دلیل امنیت دانشآموزان در سفر مورد تاکید ما است.
یکی دیگر از اتفاقاتی که ما چندین بار در مدارس شاهد آن بودیم، ضرب و شتم دانشآموزان توسط معلمان است. این در حالی است که تنبیه بدنی نوعی کودکآزاری محسوب میشود. ازآنجاییکه درباره کودکآزاری خلاء قانونی داریم و آمار آن هم رو به افزایش است، آیا آموزشوپرورش با این موضوع برخورد جدی دارد؟
خدا را شکر میتوانم بگویم کمترین آمار کودکآزاری از نظر عاطفی یا فیزیکی مربوط به مدارس است. درست است که به دلیل وجود حساسیت این موضوع توسط رسانهها بسیار پررنگتر دیده میشود که البته بهحق هم هست. اما درباره این مسئله باید بگویم سال گذشته ما با دو پدیده روبرو بودیم. اول معلم آزاری و دوم کودکآزاری. یعنی در کنار تنبیه دانشآموزان ما برخوردهای فیزیکی و توهین به معلمان هم داشتیم. آموزشوپرورش همانطور که بهطور قاطع اعلام کرده حامی حقوق دانشآموزان است و آن را در اولویت قرار داده که هیچ برخوردی از سوی معلم، ناظم، مدیر و... انجام نشود، از طرفی هم مدافع حقوق معلمان است. چون برخی دبیران توسط خانوادهها و گاهی بهندرت از سوی دانشآموزان مورد توهین و هتک حرمت قرار میگیرند. اما بالاخره باوجود همه قوانین و برخوردها اما شاهد گزارشهای مربوط به ضرب و شتم هستیم.
برای همین آنچه بیشتر از برخورد جوابگو است، آموزش است. آقای بطحایی، بهتازگی مسئول حقوق شهروندی در آموزشوپرورش را تعیین کردند. یکی از ماموریت های این بخش این است که دانشآموزان و معلمان با حقوق خود آشنا شوند. درصدد هستیم این آموزشها برای هر دو گروه فراگیر شود. در حال حاضر با توجه به اینکه این آموزشها را شروع کردیم و از طرفی پیگیر اجرای حقوق شهروندی در وزارت خانه هستیم که شاهد همین موارد اندک هم نباشیم.
همیشه در ذهن ما معلم نماد مهربانی و فداکاری است. دانشآموزی که از معلم خود کتک بخورد مشخص است که چه بار روانی منفی را متحمل میشود. شاید به همین دلیل است که میخواهیم هیچگاه این اتفاق در کلاس درسی رخ ندهد.
دبیری کار سخت و دشواری است. کاش رسانهها در کنار حساسیتهایی که به این موضوع نشان میدهند، معلمانی که برای بچهها دلسوزانه فعالیت میکنند و حتی فداکارانه جان خود را از دست میدهند را هم از قلم و چشم نیاندازند. ما معلمی در سیستان و بلوچستان داشتیم که برای نجات دانشآموزش که زیر آور مانده بود جانش را از دست داد. او پدر 3 فرزند هم بود.
غیرازاین مورد، ممکن است در هر صنفی اشخاصی باشند که دچار اشتباه شوند. در صنف پزشکی یک خطا میتواند به قیمت جان فرد تمام شود یا یک روزنامهنگار با درج اخبار مغرضانه، یک بحران و ناامیدی به جامعه تزریق کند. میدانم که رابطه معلم و دانشآموز رابطه حساسی است اما کاش یک نگاه کلنگر داشته باشیم. در طول مسئولیتی که داشتم به اکثر نقاط ایران سفر کردم و واقعا شاهد بودم که معلمان ما بهویژه در مناطق محروم، روستاها و مدارس دولتی با کمترین امکانات بهترینهای خود را انجام دادند.
وقتی به سرپل ذهاب سفر کردم، بسیار امیدوار شدم. چون بچهها روحیه شاد خود را در مدرسه دوباره به دست آوردند و با امید زندگی میکردند. کاش این موارد هم دیده شود که معلمان ما دلسرد نشوند.
البته من باز هم قصد دارم، انتقادی که درباره دبیران وجود دارد را بیان کنم. انتقاد از نحوه تدریس است. اینکه گفته میشود وقت لازم را برای درس دادن نمیگذارند و اینکه از کتاب کمکآموزشی استفاده میکنند. این رفتار دلیلی است برای تدریس خصوصی دانشآموزان و دریافت پول جداگانه.
من کمکاری معلمها در کلاس درس را کاملا رد میکنم و با صراحت میگویم این موضوع صحت ندارد. برای شما مثالی میزنم. تعداد دانشآموزان نسبت به سه دهه گذشته، دو برابر شده است. این در حالی است که در بودجه هیچ ردیف خاصی برای افزایش هزینه تعداد دانشآموزان نداریم. با همان سرانه بودجه سالانه و با احتساب تورم ما دانشآموزان بیشتری را به کلاسهای درس اضافه میکنیم. در این شرایط تنها معلمان هستند که باید فشار بیشتری تحمل کنند. ما سال گذشته 550 هزار کودک اتباع که فاقد مدرک هم بودند با کمک وزارت در مدارس ثبتنام کردیم تا کسی خارج از مدرسه نماند. اما به ازای افزایش این تعداد دانشآموز هیچ ارگان و نهادی به ما کمک نکرد. یعنی به ازای آن، نه تعداد معلمان و نه کلاسهای درس اضافه شد. معلمان این کودکان را در کلاس پرتراکم خود پذیرفتند. از سویی دیگر، هرچه به مناطق محروم نزدیک میشویم، زحمت و دلسوزی بیشتر دبیران را میتوان با چشم دید. آموزشوپرورش مظلوم است. با کمترین امکانات و بودجه کار میکند و در آخر هم به بیانگیزگی متهم میشود.
آیا ارزیابی عملکرد برای تکتک معلمان وجود دارد؟
در آموزشوپرورش شاخصهایی تعریفشده است. بر اساس آن آخر سال مدیران هر مدرسه و خود مرکز ارزیابی عملکرد، معلمها را مورد بررسی قرار میدهند. ما امسال در کیفیت تحصیلی دانشآموزان ابتدایی 9.7 رشد داشتیم. این بهبود نشان از تلاش معلمان دارد.
البته به گفته آقای بطحایی به دنبال آن هستیم که نظرات دانشآموزان درباره معلمان سر کلاس را هم داشته باشیم. اکثر آموزگاران ما عملکرد خوبی دارند اما قبول دارم که در برخی از نیروها چالش داریم. این معلمها شامل نیروهایی هستند که خارج از استاندار و چارچوب استخدام شدند. ما هرگاه بر اساس تصمیمات شتابزده افرادی را جذب کردیم که با شغل دبیری تناسب نداشتند یا از معلمان دوران متوسطه استفاده کردیم، موفق نبودیم و دچار آسیب شدیم. برای همین از نمایندگان مجلس خواهش میکنم، طرحهایی که برای استخدام نیروهای آموزشوپرورش میدهند، دوران ابتدایی را با این طرحها قربانی نکنند. و اجازه ندهند برخی از ملاحظات سیاسی در این مقطع تعیینکننده باشد.
امسال شاهد تغییرات بنیادین در آموزشوپرورش بودیم. چرا هنوز به یک ساختار باثبات نرسیدیم که با روی کار آمدن یک دولت و وزیر جدید، نظام آموزشی ما تغییرات بنیادین نداشته باشد؟
البته کار آموزشی و تربیتی نهتنها در ایران بلکه در جهان یک فعالیت پویا است و اتفاقاتی که در این حوزه رخ میدهد باید مبنای علمی داشته باشد. تعلیم و تربیت یک علم است. این علم هم در سیر تکاملی و تطور خود ممکن است امروز به شما بگوید که باید این کار را انجام دهید. اما فردا دوباره بر اساس یافتههای جدید راهکار تازهای ارائه دهد. هرجایی که با انسان سرکار داشته باشید، نمیتوان یکروند ثابت و بدون تغییر برای آن لحاظ کرد. چون انسانها تغییر میکنند و در مقابل آن داشتن عملکرد ثابت انتظار درستی نیست. امروزه تحقیقاتی که در حوزه علوم شناختی انسان اتفاق افتاده است اطلاعاتی درباره کارکردهای مغز انسان و ارتباط آن با یادگیری در اختیار آموزشوپرورش در جهان قرار داده که تفاوت اساسی با دادههای حتی 5 سال گذشته دارد. در این شرایط تنها دو راه دارید. اینکه چشم را ببندید و بیتوجه بگویید من راه قدیم را طی میکنم یا اینکه سعی کنید خود را با یافتههای علمی تطبیق دهید. اگر بخواهیم تغییر نداشته باشیم، حتما دچار رکود میشویم و رویکرد علمی نخواهیم داشت. طبیعی است که روشها و محتوای خود را بهروز کنیم.
مثلا برچسب زدن به بچهها و اینکه این فرد باهوشتر است و دیگری هوش ضعیفی دارد کار اشتباهی است. درصورتیکه در گذشته این جداسازی بین دانشآموزان انجام میشد. هوش یک نوع نیست که فقط آن را با تست علوم و ریاضی بسنجیم. انسانها، استعدادهای متفاوتی دارند که در بستر مناسب خود را نشان میدهند. وقتی امروز ما به این یافته رسیدهایم آیا درست است که همچنان آزمون تیزهوشان آن هم فقط در تست علوم و ریاضی برگزار کنیم.
اما برخی از تغییرات در نظام آموزشی ما بر اساس مبانی علمی نیست و حتی گاهی سلیقهای اعمال میشود که اتفاقا نتیجه عکس میگیرد و کیفیت آموزش را دچار آسیب میکند.
بله. موافقم. تغییرات دو دسته هستند. تغییراتی که مبنای علمی دارند و بر اساس تحقیق و پژوهش اجرا شدند که تغییرات اخیر آموزشوپرورش را کاملا از همین جنس میدانم. در کنار آن تغییراتی هستند که تنها شکل و نمایه دارند و صرفا برای اینکه گفته شود، اقداماتی صورت گرفته و لیست فعالیت را پر کنند انجام میشود. معمولا تغییرات شتابزده که بدون هیچ آزمایش و سنجش است، چالشهای زیادی به همراه دارد. مثلا، اضافه یا حذف کردن یکپایه درسی در یک مقطع بدون پیشبینیهای لازم، تعریف زیربنا و برنامهریزی و آموزش به معلمها وقتی اجرا میشود، آسیبهای فراوانی خواهد داشت و محکوم به شکست است.
شما فکر میکنید، در دوره بعد وزیر آینده آموزشوپرورش آیا طرحهای شما را میپذیرد و دوباره نمیخواهد از بنیاد شعار دوری از «حافظه محوری» که اکنون مطرح است را با شعار جدیدی تغییر دهد؟
بعید میدانم، شخصی که سرکار میآید، الفبای تعلیم و تربیت را بداند و بخواهد دفاع کند که بچههای ما مخزن تستزنی و حافظه محوری شوند. امیدوارم دولت آینده آموزشوپرورش را آنقدر تخصصی ببیند که هرگز مسئولی که ارتباطی به این حوزه ندارد، آن را اداره نکند.
امسال قرار است برای اولین بار آزمون تیزهوشان را نداشته باشیم و بهجای آن شاهد طرح شهاب در دوره دبیرستان باشیم. آیا زیرساختهای لازم برای اجرای این طرح آماده است؟
فارغ از اجرای طرح شهاب بهتر است بگویم، آیا آزمون تیزهوشان استعدادهای اصلی را شناسایی میکرد؟ این آزمونها کارکرد مثبت داشت؟ آیا همه فارغالتحصیلان مدارس سمپاد جزو نوابغ شدند و توانستند در بهترین دانشگاهها قبول شوند و از سویی این اتفاق بین دانشآموزان مدارس عادی نیفتاد؟ بر اساس همین سوالات باید گفت آزمون اصلا علمی و معتبر و دلیلی برای تیزهوشی نیست. برای همین اگر زیرساخت آماده نباشد یا به هدف نرسد اصلا ارتباطی به حذف آزمون پیدا نمیکند. چون آزمون در هر شرایط کارکرد مثبتی نداشت. از طرفی این نکته را چندین بار تکرار کردم، دوباره هم میگویم قرار نیست مدارس سمپاد حذف شود. بلکه دانشآموزان در دوره دوم متوسطه آزمون میدهند. در این میان طرح شهاب هم استعداد دانشآموزان را ارزیابی میکند.
آیا با طرح شهاب میتوان تیزهوشان را شناسایی کرد؟
این طرح با شناسایی استعدادهای گوناگون و شناخت بهتر از همه دانشآموزان میتواند کمکی باشد که تیزهوشان واقعی بهتر بروز و ظهور کنند.
نکته مثبت طرح شهاب این است که پژوهش و روش اجرای آن از سوی بنیاد نخبگان علمی انجام و تایید شده. طرح شهاب بر اساس سنجش هوشهای چندگانه است که میگوید هرکسی دارای یک استعداد متفاوت است و باید استعداد ویژه او کشف شود. این طرح 4 سال است که در مقطع ابتدایی اجرا میشد و امسال وارد دوره اول متوسطه نیز میشود. بر اساس آن استعدادهای واقعی علمی برای آزمون هم شناسایی خواهند شد و کنار آن همه استعدادهای متنوع دانشآموزان را بشناسیم و به آن بها بدهیم.
بنابراین مشکلی از نظر اجرای طرح نیست؟
ما طرحهایی مانند جابر را داریم که دانشآموزان مقطع ابتدایی با تولیدات علمی و اختراعات آنها میزان هوش آنها را میسنجید و استعدادشان را کشف میکند. جشنوارههای علمی، هنری، فرهنگی که مطابق با نظام پیشرو جهان است میتواند بهترین راه برای کشف استعدادهای گوناگون باشد. در کنار آن بچههای تیزهوش با توجه به قدرت جذب، سرعتبالا در یادگیری، سرعت پردازش بالاتر، برای معلمان بهراحتی قابلشناسایی هستند.
در طرح شهاب هر یک از معلمان یک فایل دارد که انواع توانمندیها نام برده شده است. معلمان میزان توانایی دانشآموزان را در آن علامت میزنند. دانشآموزی ممکن است مهارت کلامی خوبی داشته باشد، دیگری سرعت عمل بالایی در حل ریاضی داشته باشد و یا دانشآموزی نقاشیهای زیبا ترسیم کند. با نظر همه معلمان یک ارزیابی کلی خواهیم داشت که استعدادهای متفاوت را شناسایی میکند.
سوال آخر ما درباره فضای خشک و بیروح ساختمانهای مدارس است. این شاد نبودن محیط مدارس یکی از دلایلی است که در یادگیری دانشآموزان تاثیر منفی دارد و آنها را دلزده از مدارس میکند. آموزشوپرورش برنامهای دراینباره دارد؟
شاد نبودن فضای مدارس عوامل متعددی دارد. یکی از عوامل آن ساختمانها است. مهمتر از فضای فیزیکی این است که تا چه اندازه استرس و اضطراب را در یک محیط تحمل میکنیم. برای همه افراد اینگونه است که هرچند در فضای شیک و زیبا حضور داشته باشیم اما از نظر روانی تحتفشار قرار بگیریم بازهم اصلا نمیتوانیم شاد باشیم.
آموزش و پروش برای شاداب سازی مدارس یکی از مهمترین عوامل که همان فشار روحی زیر بار آزمون و امتحانات و کسب نمره بالاتر بود که باعث میشد دانشآموزان ما زیر بار آن له شوند و امکان شادی را میگرفت را حذف کرد.
اما برای فضاسازی مدارس ما جلسه با معاونت توسعه و تجهیز مدارس داشتیم که مشخصات فضای فیزیکی در مدارس را بر اساس استاندارهای جهانی توضیح دهیم و بگوییم تا چه اندازه اهمیت دارد. اینکه محیط امن و خلاقانه و سرکار داشتن بچهها با طبیعت در مدرسه تا چه اندازه میتواند در انتقال انرژی و حس شادی کمک کند و متناسب با نیازهای دوران کودکان و نوجوانان باشد.
درست است که ما مسئول تغییر فضای مدارس هستیم اما اجرای این طرح نیاز به بودجه دارد. نمایندگان مجلس باید توجه داشته باشند بهجای پول دادن ساختمان بزرگ و ایجاد شعبههای متعدد دانشگاههای غیرانتفاعی که اکثر آنها هم ورشکسته میشوند و ورودی ندارند در مدارس هزینه کنند. فضای خوب برای مدارس نیاز به بودجه دارد. چون در حال حاضر آموزشوپرورش نسبت به سایر نهادها کمترین بودجه را دارد و با این بودجه نمیتواند، اقدام تازهای داشته باشد هرچند که مدارس ما نیاز اساسی به بهسازی داشته باشند.