گزارش رویداد۲۴ درباره پیامدهای حضور یک نظامی در مقام ریاست جمهوری
دلایل اصولگرایان برای معرفی گزینه نظامی در انتخابات
پس از شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال96 این جریان به دنبال تغییرات جدی در رویکردهای اصولگرایی برای پیروزی در انتخابات آینده است.
رویداد۲۴- پس از شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال96 این جریان به دنبال تغییرات جدی در رویکردهای اصولگرایی برای پیروزی در انتخابات آینده است.
به همین دلیل نیز راه های مختلف را امتحان میکند تا بلکه بتواند استراتژیهای خود را به نتیجه مطلوب برساند. نخستین استراتژی اصولگرایان سرمایهگذاری سیاسی روی کمپین «نه به روحانی» بود که البته در این زمینه برخی از اصلاحطلبان و هنرمندان نیز در بازی اصولگرایان نقشآفرینی کردند.
پس از این اصولگرایان تلاش کردند از یک طرف فاصله دولت با اصلاحطلبان را نزد افکارعمومی افزایش داده و از سوی دیگر با انتشار برخی شایعات مانند استعفای قریبالوقوع جهانگیری، دولت حسن روحانی را از درون با چالش جدی مواجه کنند.
با این وجود این روزها برخی از اصولگرایان از احتمال حضور یک نظامی در انتخابات ریاستجمهوری آینده و رقابت با اصلاحطلبان سخن میگویند. به نظر میرسد اصولگرایان برای تحقق حضور یک نظامی در انتخابات ریاستجمهوری آینده به چهار هدف مهم میاندیشند.
نخست اینکه اصولگرایان تلاش میکنند با معرفی یک گزینه نظامی در انتخابات آینده بدعت جدیدی در فضای سیاسی ایران به وجود بیاورند و با علم به اینکه تاکنون هیچ نظامی در ایران به ریاستجمهوری نرسیده افکارعمومی را به تغییرات بزرگ و کلیدی توسط یک نظامی وعده بدهند.
دوم اینکه اردوگاه اصولگرایی مدتهاست با کمبود و فقدان مهرههای تأثیرگذار و محبوب نزد مردم مواجه است و کفگیر اصولگرایان در این زمینه به ته دیگ خورده است. مهرههای مهم اصولگرایی مانند محسن رضایی یا محمدباقر قالیباف یا در انتخابات متعدد شکست خوردهاند و یا اینکه مانند علی لاریجانی مورد اجماع همه طیفهای اصولگرایی نیستند. در نتیجه اصولگرایان دست به خورجین کرده و تلاش میکنند از خورجین خود یک نظامی را روانه کارزار انتخابات ریاستجمهوری آینده کنند.
سوم اینکه اصولگرایان احساس میکنند در شرایطی که کشور با تهدیدهای جدی بینالمللی و منطقهای مواجه شده با حضور یک نظامی در رأس قوه مجریه میتوانند مدیریت کشور را از حالت منطقی و عقلایی خارج کرده و با رویکرد حماسی و هیجانی افکارعمومی را به سمتی هدایت کنند که مشکلات اقتصادی،اجتماعی و سیاسی خود را فراموش کنند و تنها به تنشهای احتمالی بین کشورها فکر کنند.
این حربه اصولگرایان در حالی طراحی شده است که تئوریهای اصولگرایی به شکلهای مختلف در زمینه بهبود وضعیت اقتصادی و آزادیهای سیاسی به بن بست رسیده است.
و چهارم اینکه حضور یک نظامی در انتخابات ریاست جمهوری قدرت اجماع اصولگرایان را افزایش میدهد و به دلیل ماهیت شغل نظامیگری کمتر گروهی در جریان اصولگرایی به دنبال انتقاد و به چالش کشیدن برنامههای یک نظامی خواهد بود.در نتیجه اصولگرایان احساس میکنند اگر روی یک گزینه نظامی اجماع کنند تا حدود زیادی شکافها و فاصلهها در این جریان از بین میرود و این جریان میتواند با قدرت بیشتری در انتخابات ریاست جمهوری آینده حضور داشته باشد.
با این وجود این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که ریاستجمهوری یک نظامی در ایران با واکنش جدی گروههای مدنی و سیاسی تحولخواه مواجه خواهد شد و در این شرایط تعارضهای اجتماعی به بالاترین شکل خود خواهد رسید؛ تعارضهایی که از جنبههای مختلف میتواند مسیر حرکت جامعه را تغییر بدهد.
از سوی دیگر ریاستجمهوری یک نظامی در ایران به احتمال زیاد دشمنان منطقهای را نسبت به رویکردهای نظامی ایران حساستر خواهد کرد و در چنین شرایطی احتمال بالا گرفتن تنشهای منطقهای و جهانی افزایش پیدا میکند.
این در حالی است که یک نظامی برحسب روحیه نظامیگری از قدرت دیپلماتیک کمتری برخوردار است و بیشتر در گرداب کنش و واکنش سیاسی گرفتار خواهد شد.