تاریخ انتشار: ۰۸:۴۷ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۷
گزارش رویداد۲۴ به بهانه اظهارات عجیب سخنگوی قوه قضاییه درباره بی‌خبری از دادستان اسبق تهران؛

چه کسی باید مرتضوی را «گیر بیاورد»؟

«سعید مرتضوی را هنوز گیر نیاورده‌اند». این جمله‌ای است که محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائیه به‌تازگی درباره عدم بازداشت مرتضوی عنوان کرده‌اند. شخصی که به‌احتمال زیاد تاریخ ایران از آن تا سال‌ها یاد خواهد کرد.
رویداد۲۴- «سعید مرتضوی را هنوز گیر نیاورده‌اند». این جمله‌ای است که محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائیه به‌تازگی درباره عدم بازداشت مرتضوی عنوان کرده‌اند. شخصی که به‌احتمال زیاد تاریخ ایران از آن تا سال‌ها یاد خواهد کرد. 

شاید تا ابلاغ رسمی حکم دادگاه کمتر کسی گمان می‌کرد که روزی در تاریخ این کشور فرا خواهد رسید که «زندانبان» معروف نیز زندانی شود. اتفاقی که برای بسیاری از نویسندگان و روشنفکران جامعه که به شکل‌های مختلف از سعید مرتضوی زخم خورده بودند خوشایند بود. به همین دلیل هم هنوز مشخص نیست که چرا دستگاه قضایی‌ای که در برخی پرونده‌ها مانند نطق محمود صادقی در مجلس و یا ارسال احضاریه شبانه برای محمدعلی نجفی در منزلش تا به این اندازه پرشتاب برخورد می‌کند هنوز نتوانسته سعید مرتضوی را گیر بیاورد؟

اینکه چرا دستگاه قضایی کشور نسبت به پرونده‌های سیاسی دو رویکرد متفاوت در پیش گرفته و ازیک‌طرف اقدام سریع و ضربتی را در دستور کار قرار داده و از سوی دیگر نسبت به برخی از جرائم سیاسی و اقتصادی مماشات می‌کند سؤال مهمی است که این روزها ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرده است. بااین‌وجود باید برای سعید مرتضوی و امثالهم در مسیر عدم توسعه‌یافتگی و پیشرفت جامعه نقش مهمی در نظر گرفت. 

سعید مرتضوی به اتهام مشارکت در قتل به دو سال زندان محکوم شده است اما شهرت مرتضوی نه به دلیل حادثه کهریزک بود و نه حضور سؤال‌برانگیز در دولت محمود احمدی‌نژاد که این روزها به استخوان در گلوی اصولگرایان تبدیل شده است. بدون شک مهم‌ترین دلیل شهرت سعید مرتضوی تأثیرگذاری اقدامات تمامیت‌خواهانه وی بر فضای فکری و سیاسی گفتمان اصلاحات و اقداماتی بود که وی علیه جریان فکری اصلاح‌طلبی در کشور انجام می‌داد. 

شاید اگر به دهه هفتاد شمسی باز گردیم متفکران بزرگی را در گفتمان اصلاحی جامعه پیدا خواهیم کرد که هر کدام در زمینه‌های روشنفکری دینی، رفرمیسم سیاسی، گفتمان روشنفکری، آزادی‌طلبی و دموکراسی خواهی بر آینده ایران و به‌خصوص نسل بعد از خود تأثیر عمیقی گذاشته‌اند. این در حالی است که باید به جرأت اقدامات افرادی مانند سعید مرتضوی در همان مقطع را نیز در تقابل با گفتمان روشنفکری مدرن ایران و رفرمیسم سیاسی قابل‌توجه دانست و برای آن نقش پررنگی قائل شد.

هر چه روشنفکران و تئوریسین‌های گفتمان اصلاحات بر مبانی آزادی و دموکراسی پافشاری و اصرار می‌کردند امثال سعید مرتضوی بر اقتدارگرایی، سرکوبگری، اختناق و تمامیت‌خواهی اصرار می‌کردند. توقیف فله‌ای مطبوعات و بازداشت نویسندگان و روشنفکران جامعه در زمانی که مرتضوی دادستان تهران بود هیچ‌گاه از اذهان تحول خواهان ایران پاک نخواهد شد. به همین دلیل نیز باید سهم مهمی برای تفکر سعید مرتضوی در عدم تحقق آرمان‌های گفتمان اصلاحات و توسعه کشور در نظر گرفت. 

واقعیت تلخ تاریخی ماجرا زمانی شکل کابوس به خود گرفت که اقتدارگرایانی مانند مرتضوی به دلیل در اختیار داشتن امکانات در نهایت موفق شدند شیره جان جریان اصلاحات را بگیرند و در مقطع مهمی از تاریخ ایران میدان‌دار شدند. نتیجه این اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی در سرکوب تحول خواهان اصلاح‌طلب نیز ظهور هندوانه سربسته‌ای به نام محمود احمدی‌نژاد در هرم قدرت ایران بود. 

تمامیت‌خواهانی مانند مرتضوی چنان از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 خوشحال و سرمست بودند که وی را به شکل‌های مختلف به «ماورا» متصل می‌کردند و از او به نام «پدیده هزاره سوم» نام می‌بردند. شاید هیچ‌کدام از کسانی که روزی سد محکمی در مقابل تحول مثبت جامعه توسط اصلاح‌طلبان به بهانه مقابله با نظام شدند امروز را نمی‌دیدند که محمود احمدی‌نژاد به‌صورت صریح و آشکار به یک اپوزیسیون امنیتی تبدیل شده که هر لحظه امکان دارد فتنه‌های امثال بنی‌صدر را در کشور تکرار کند. به همین دلیل نیز سهم تفکر و اقدامات امثال سعید مرتضوی به‌اندازه‌ای در سرنوشت کشور مهم و تأثیرگذار بوده که نباید پرونده این فرد معلوم‌الحال را به اتفاقات سال 88 و حادثه زندان کهریزک تقلیل داد. 

سعید مرتضوی نمادی از تفکر مقابله با توسعه و پیشرفت کشور بوده و به میزان زیادی در نابسامانی‌های کشور و حل نشدن مشکلات ریشه‌ای مردم نقش داشته است.
نظرات شما
پیشخوان