تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

تفاوت‌های جعفر پناهی و اصغر فرهادی/ میوه ممنوعه در کن

مهم‌ترین تفاوت این دو کارگردان به رویکرد آن‌ها برمی‌گردد. اصغر فرهادی کارگردانی است که در دل سیستم فرهنگی پس از انقلاب رشد کرده و توانسته پله‌های ترقی را یکی یکی طی کند و به جایگاه امروز برسد. به همین خاطر رویکرد اصلاح‌طلبانه‌ای در فیلم‌های خود دارد. اما جعفر پناهی با توجه به سبک و سیاق فیلم‌سازی‌اش از همان ابتدا خارج از سینمای جریان اصلی ایستاده و آثارش را بدون استفاده از عناصر موجود در سینمای جریان اصلی ساخته است.
تفاوت‌های جعفر پناهی و اصغر فرهادی/ میوه ممنوعه در کن
رویداد۲۴- مازیار وکیلی: جشنواره کن 2018 در تاریخ 28 می آغاز به کار کرد. سینمای ایران در جشنواره کن امسال حضور پُررنگی دارد. حضور اصغر فرهادی از مدت‌ها پیش در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن قطعی شده بود و جشنواره فیلم کن این فیلم را به عنوان فیلم افتتاحیه انتخاب کرد تا اهمیت اصغر فرهادی در سینمای امروز جهان بیش از گذشته مشخص شود. اما شگفتی اصلی، حضور فیلم سه رخ جعفر پناهی در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن امسال بود. البته چنین اقداماتی در تمام جشنواره‌های دنیا مسبوق به سابقه است که فیلم‌ها را تنها بر اساس معیارهای هنری ارزیابی نمی‌کنند و گرایش‌های سیاسی را هم در انتخاب فیلم‌ها دخیل می‌نمایند. قبل از هر چیز باید طرفین ماجرا بهتر بشناسیم تا بتوانیم تحلیل درستی از انتخاب‌های امسال جشنواره فیلم کن داشته باشیم.

جعفر پناهی کیست؟
جعفر پناهی کارگردان مهمی در سینمای ایران است. اهمیت او تنها به موضع‌گیری‌های سیاسی او برنمی‌گردد. او حتی پیش از دستگیری در سال 1388 هم کارگردان شناخته شده‌ای به حساب می‌آمد. فیلم‌های زیادی از او در جشنواره‌های خارجی به نمایش در آمده بود و جوایز فراوانی هم کسب کرده بود. جعفر پناهی متولد سال 1339 در شهرستان میانه است. کارش را در سینما با دستیاری در فیلم‌های عباس کیارستمی آغاز کرد. او برخلاف استاد خودش که آثاری شاعرانه با مایه‌های فلسفی می‌ساخت، سراغ رئالیسم خشک و خشن و سیاه با جهت‌گیری‌های واضح سیاسی رفت. آثاری که تماشاگر را به یاد مکتب نئورئالیسم ایتالیا می‌انداخت. استفاده از نابازیگر، تلاش برای نمایش واقعیت بدون هیچ پیرایشی و نمایش فقر از مولفه‌های مشترک میان آثار سینمایی جعفر پناهی با مکتب نئورئالیسم ایتالیا است. استفاده از این سبک باعث شد فیلم‌های جعفر پناهی خیلی زود مورد توجه جشنواره‌های جهانی قرار بگیرد. جعفر پناهی برای جشنواره‌های جهانی جذاب بود، خصوصاً آن‌که فیلم‌هایش در کنار این رئالیسم خشک و خشن جهت‌گیری‌های سیاسی واضحی هم داشت. به جز بادکنک سفید فیلم‌های پناهی اکرانی در سینمای ایران نداشته‌اند.
 
فیلم‌های او اکثراً توقیف شده‌اند و فقط در جشنواره‌های خارجی به نمایش درآمده‌اند. حاصل این نمایش‌ها البته موفقیت آمیز بوده است و جعفر پناهی تعدادی از معتبرترین جوایز جهانی را کسب کرده است. شیرطلایی ونیز، خرس طلا و خرس نقره جشنواره برلین، دوربین زرین جشنواره فیلم کن، جایزه ساخاروف و جایزه بهترین فیلم‌نامه جشنواره آسیا پاسفیک تنها بخشی از جوایزی است که جعفر پناهی کسب کرده است.

جعفر پناهی در سال 1388 به دنبال وقایع انتخابات ریاست جمهوری آن سال در دو نوبت دستگیر شد. بار اول در مرداد 1388 در بهشت زهرا دستگیر و پس از چند روز آزاد شد.  اما مدتی بعد در 10 اسفند همان سال دستگیر و تا 4 خرداد 1389 در زندان بود و پس از تودیع وثیقه 200 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

بر اساس حکم دادگاه پناهی به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی، ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌نامه‌نویسی، ۲۰ سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانه‌ها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شد. این محکومیت اما باعث نشد پناهی دست از فیلم‌سازی بکشد و به ساخت فیلم ادامه داد.

ماجرای آنکه لوئیکه
در آذر 1395 نماینده جشنواره برلین آنکه لوئیکه که قصد خروج از ایران را داشت در فرودگاه دستگیر شد. در ابتدا علت دستگیری او مشکل مترجمش عنوان شد. اما بعد از دستگیری لوئیکه نوش آفرین دستوری مترجم او در مصاحبه با سینما سینما عنوان کرد: ((ساعت پرواز ما هفت و ده دقیقه صبح یکشنبه هفتم آذرماه بود. همه امور به شکل طبیعی پیش رفته بود تا آنکه در مرحله چک نهایی، اجازه داده نشد من سوار هواپیما شوم. وقتی خانم آنکه با شرایطی که برای من به وجود آمده بود روبرو شدند،‌ تصمیم گرفتند ایشان هم سوار هواپیما نشوند. من سال‌های سال برای امور مربوط به جشنواره به ایران می‌آمدم و هیچ‌گاه مساله‌ای برایم ایجاد نشده بود. امسال این چهارمین بار بود که به ایران آمده بودم و برای همین سئوال بزرگی در ذهن دارم که دلیل ضبط پاسپورت من چه چیزی می‌تواند باشد))
 
او همچنین درباره چمدان فیلم‌هایی که از لوئیکه ضبط شده بود عنوان کرد: ((فیلم‌ها از ما گرفته شد و اصلا نمی‌دانیم،‌ فیلم‌ها چه شرایطی دارند))

چند روز بعد عباس جعفری دولت‌آبادی در نشست خبری خود درباره این موضوع اظهار نظر کرد: (( اخیراً خانمی بنام آنه لوئیکه وارد کشور شده و پس از ارتباط گیری با برخی محکومان فتنه، با به همراه داشتن بیش از شصت فیلم غیرقانونی و زیرزمینی قصد خروج از کشور را داشت که دستگیر شد)) البته جعفری دولت آبادی هیچ‌گاه به اسامی این محکومان اشاره نکرد.

حجت‌الله ایوبی رئیس وقت سازمان سینمایی هم به ماجرا این‌گونه واکنش نشان داد:((خانم لوئیکه یش از ۱۲ سال است که به ایران رفت و آمد می‌کند و امسال اولین سالی نیست که او به ایران آمده و فیلم‌هایی را برای جشنواره برلین دیده و انتخاب کرده است. برخی از رسانه‌ها به گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویا اولین بار است که به ایران سفر کرده است))

او درباره غیرمجاز بودن فیلم‌ها هم گفت: (ما هم در انتظار لیست فیلم‌های توقیف شده در چمدان خانم لویکه هستیم به محض اعلام فیلم‌ها تعداد مجاز و غیر مجاز بودن آن مشخص خواهد شد. نکته حائز اهمیت اینکه هر فیلمی که مجوز نمایش از وزارت ارشاد نداشته باشد در هر کشوری نمایش داده شود غیر قانونی است و طبعاً با آن برخورد خواهد شد))

در کل این ماجرا هیچ‌گاه نامی از جعفر پناهی یا شخص خاصی برده نشد، اما اگر فرض بگیریم جعفر پناهی هم فیلمش را از چنین طریقی به جشنواره‌های خارجی می‌فرستد باز هم تقصیری متوجه او نیست.

تفاوت‌ها و شباهت‌های فرهادی و پناهی
اصغر فرهادی و جعفر پناهی به عنوان نمایندگان سینمای ایران در جشنواره فیلم کن تفاوت‌ها و شباهت‌های فراوانی دارند. اولین شباهت آن‌ها تعلق هر دو آن‌ها به جریان روشنفکری عرفی است. از طرف دیگر هر دو آن‌ها نسبت به وضع موجود انتقاد دارند و سعی می‌کنند این انتقادات را در فیلم‌های خود بیان کنند. اما مهم‌ترین تفاوت این دو کارگردان به رویکرد آن‌ها برمی‌گردد. اصغر فرهادی کارگردانی است که در دل سیستم فرهنگی پس از انقلاب رشد کرده و توانسته پله‌های ترقی را یکی یکی طی کند و به جایگاه امروز برسد. به همین خاطر رویکرد اصلاح‌طلبانه‌ای در فیلم‌های خود دارد. اما جعفر پناهی با توجه به سبک و سیاق فیلم‌سازی‌اش از همان ابتدا خارج از سینمای جریان اصلی ایستاده و آثارش را بدون استفاده از عناصر موجود در سینمای جریان اصلی ساخته است. اصغر فرهادی تعلق خاطر عجیبی به سینمای داستان‌گو و استفاده از بازیگران حرفه‌ای دارد، این در حالی است که برای جعفر پناهی مسئله اصلی واقع‌گرایی و انتقاد از وضعیت سیاسی اجتماعی جامعه ایران است. فرهادی هیچ‌وقت خارج از چهارچوب قانون فیلم نساخته و آثارش در سینمای ایران اکران شده است. این در حالی است که جعفر پناهی در تمام این سال‌ها بارها طعم توقیف را چشیده است و اکثر آثارش راهی به اکران پیدا نکرده. اصغر فرهادی در اظهارنظرهایش محتاط است و تا جایی که احساس نیاز نکند صحبت نمی‌کند. جعفر پناهی صریح و بی‌پرده سخن می‌گوید و خودش را ملزم به جهت گیری درباره وقایع سیاسی اجتماعی ایران می‌داند. این تفاوت‌ها باعث می‌شود اصغر فرهادی با همه انتقاداتی که از طرف محافظه‌کاران فرهنگی به او وارد می‌شود راحت فیلم می‌سازد و پیش می‌رود، اما جعفر پناهی سال‌هاست که به مشکل خورده و جز به شیوه زیرزمینی از طریق دیگری نمی‌تواند فیلم بسازد.
نظرات شما
پیشخوان