تاریخ انتشار: ۱۵:۵۸ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
کلیشه‌های ضدزن در بیلبورد‌های پایتخت؛

واکنش‌ها به بیلبورد میدان ولیعصر/ چرا همیشه زن را در کلیشه‌ خانه‌داری و مادری می‌بینیم؟

طیفی از رسانه‌های تصویری و شهری جلوه‌ای از نقش و جایگاه زن را به تصویر می‌کشند که به دلیل ناهمخوانی با واقعیات زندگی امروزی با انتقادات فراوانی روبرو است.
واکنش‌ها به بیلبورد میدان ولیعصر/ چرا همیشه زن را در کلیشه‌ خانه‌داری و مادری می‌بینیم؟
رویداد۲۴ بیلبورد میدان ولیعصر را می‌توان یکی از پرمخاطب‌ترین و البته در معرض دیدترین آگهی نما‌های کلانشهر تهران دانست؛ بیلبوردی که به دلیل موقعیت خاص و ویژه میدان ولیعصر و مرکزیت آن، در معرض دید بسیاری از اقشار مردم است و همانقدر که اثرگذار و انتقال دهنده موثر ایده ها، ارزش‌ها و مناسبت‌ها است به همان میزان و به دلیل همین دیده شدن، در معرض انتقاد قرار دارد.

البته عمده انتقادات در سال جاری و پیش از آن بر چگونگی بازتاب و حضور زنان روی صفحه بزرگ میدان ولیعصر متمرکز بوده است؛ حضوری که به دلیل برخی از تصاویر نصب شده شائبه نادیده گرفتن زنان را پراکنده یا نقش‌های کلیشه‌ای زنانه را پررنگ ساخته است.

این شائبه اخیرا و پیش از این از سوی مسوولان شهری رد شده است. «پوریا اسرایی» سخنگو و مدیر روابط عمومی خانه طراحان انقلاب اسلامی در گفت‌وگویی رسانه‌ای اعلام کرده است: کسانی که به ما اعتراض کرده بودند، اگر کار‌های قبلی ما را نیز پیگیری کرده بودند متوجه می‌شدند که ما هیچ کاری نداشتیم که خانم‌ها در آن حضور نداشته باشند و پیش از تابلوی جام‌جهانی بدون استثنا در همه تابلو‌ها و در همه موضوعات، خانم‌ها نیز حضور داشتند. به عنوان مثال در تصویر «کشورم سرزمین آرش‌ها است» خانم‌ها حضور کاملاً مشخصی دارند. اما این کار‌های ما دیده نمی‌شود و فقط آن‌هایی دیده می‌شوند که سوار موج رسانه‌ای شده‌اند.

منصوره موسوی نویسنده، پژوهشگر و جامعه شناس فعال در حیطه مطالعات زنان در زمینه بازنمایی زنان در بیلبورد‌های میدان ولیعصر در ابتدای سخنانش بیان داشت: به نظرم هدف این بیلبورد‌ها و این تصاویر مشخص است و این‌ها چیزی بیش از بازتولید کلیشه‌های جنسیتی نیست. من فکر می‌کنم که حتی اگر این بازنمایی‌ها تعمدی هم نباشد، آنقدر زنان در آنان نادیده گرفته شده اند که وقتی که آن طراح، گرافیست یا نقاش و هرکسی که می‌خواهد این تصاویر را بکشد، کلا زنان از خاطرش رفته اند. یعنی این به شکلی ناخودآگاه در ذهن آن هنرمند وجود دارد. حتی اگر آن طراح یک خانم هم باشد، بعضا خانم‌ها از قبل از یادش رفته اند. دلیل این وضعیت هم این است که مساله زنان در جامعه حذف شده است و در ناخوداگاه آن طراح هم حذف می‌شود. پس حتی اگر این جریان تعمدی هم نباشد، حذف می‌شود یا اگر هم بیاید در غالب یک کلیشه‌ای می‌آید که زن همیشه همراه با تعدادی بچه است و طبیعتا نقش مادری اش، نقش اولویت دار او است و به همین دلیل این طرح‌ها پررنگتر می‌شود.

**بازتولید کلیشه‌های زن سنتی
به گفته موسوی، دعوا سر تعمدی بودن و نبودن نیست و این مهم نیست و بحث سر این است که اصلا زن حذف شده است و به همین دلیل در خیلی از اتفاقات اجتماعی مانند فوتبال، حضور ندارد. در نتیجه وقتی هم که زن را می‌گذارند بازتولید همان کلیشه‌های نقش مادری و خانه داری است و ما در بیلبورد‌ها یک زن موفق مهندس را نمی‌بینیم. بیلبورد‌های تبلیغاتی را کاری ندارم و منظورم بیلبورد‌های شهرداری‌ها است. این نتیجه فراموشی است که سال‌ها است که اتفاق افتاده است.

«چون نقش فاعلیت و محوری به زنان داده نمی‌شود و جایگاه خودش و حتی جایگاه دوم را هم به او نمی‌دهند، زن از این منظر جایگاهی در جامعه ندارد، در نتیجه گاهی اوقات تصویری می‌گذارند و آن را برجسته می‌کنند که یادتان هست یک زمانی چنین چیزی را داشتیم؟ و این نوعی پوشش است که مثلا زنان هم حضور دارند.»

موسوی افزود: این جریان نه می‌خواهند و نه قادرند که زنان کاملا حذف شوند، چون به هرحال در برهه‌هایی حساس بالاخره به این حضور زنان که کار کنند و عکس العمل نشان بدهند، نیاز وجود دارد. هر چند که در چند بیلبورد هم نقش زنان نمایش داده شود من فکر می‌کنم که همچنان نگرش مثبتی در این زمینه وجود ندارد.

**زن آرمانی رسانه منطبق با زن واقعی نیست
اخیرا در یک برنامه زنده تلویزیونی زن و مردی به عنوان مهمان دعوت شده بودند که به دلیل کتک کاری‌های مرد، زن به مراجع قانونی ۲۷ بار درخواست طلاق ارائه و هربار به زندگی بازگشته بود. مطرح شدن این خشونت و شیوه زندگی پس از این برنامه، موجی از انتقاد و بازخورد‌های منفی را برانگیخت. بینندگان و منتقدانی که از این شیوه از بازنمایی زندگی زناشویی و رفتار مرد نسبت به زن، بهت زده و ناخرسند بودند پس از این برنامه به اظهارنظر پرداختند.

نویسنده کتاب‌های «زنانگی و بدن» و «تابوی زنانگی» در اشاره به این برنامه اظهار کرد: من فکر می‌کنم داستان از این قرار است که ما یک تعریف کلیشه‌ای از زن داریم که زن با لباس سفید به خانه شوهر وارد می‌شود و با کفن سفید هم از آن خانه بیرون می‌آید. این نکته‌ای بوده است که شاید صد یا چهارصدسال پیش در گوش دختران و در شب زفاف می‌گفته اند. مدرنیته این را تغییر داده و به زنان فاعلیت و این امکان را داده است که می‌توانند در مورد ادامه زندگی زناشویشان تصمیم بگیرند.

«این مساله در سال‌های اخیر پررنگتر و جدی‌تر شده است. در نتیجه زنان مانند سابق نمی‌توانند رفتار خشونت آمیز را تحمل کنند و درخواست طلاق می‌دهند یا اگر بتوانند زندگی شان را به درستی مدیریت کنند، شاید رفتار دیگری داشته باشند، ولی بحث بر سر این است که این زن، زنِ ۴۰۰ یا ۱۰۰ سال پیش و حتی ۵۰ سال قبل نیست که بسوزد و بسازد.»

این پژوهشگر حوزه زنان ادامه داد: انگار تلویزیون همچنان می‌خواهد آن کلیشه بسوز و بساز و با لباس سفید برو و با کفن بیا را بازتولید کند یعنی نمی‌تواند تحمل کند که این زن، زن قرن بیست ویکمی است که قرار است در این شرایط زندگی کند. فکر می‌کنم به این دلیل است که این تصویر از زن در رسانه نمایش داده می‌شود. یعنی زن آرمانی از منظر صدا و سیمای ملی، زنی است که گریه و صبوری می‌کند، می‌سازد و می‌سوزد.

** دلیل استمرار کلیشه‌های جنسیتی
موسوی در تبیین این نکته که چرا رسانه تمایل به چنین بازنمایی‌ای از زن دارد گفت: ایدئولوژی است که این نگاه را دارد که زن فرودست است و طبق قانون مرد رئیس خانواده است. وقتی به صراحت گفته می‌شود که مرد رئیس خانواده است، یعنی زن مرئوس است و باید اطاعت و فروتنی کند. نان آور خانواده هم که مرد است در نتیجه زن باید این شرایط را تحمل کند. این بیلبورد‌ها هم در راستای همان برنامه‌ها است و همان کلیشه‌های زن سنتی را بازتولید می‌کند که زنِ خوبِ فرمانبرِ پارسا همینی است که در خانه بنشیند و به قول معروف شیران نر بزاید. پسر بزاید، کار نکند و بیرون از خانه نباشد و حتی خشونت را تحمل کند.

من زمانی که آن برنامه را دیدم فکر می‌کردم واقعی نیست و نمایش است. این برنامه‌ها نوعی از افول اخلاقی است، چون حتی همان مرد سنتی ۵۰۰ سال قبل هم اگر زنش را کتک می‌زد نمی‌آمد و جلوی میلیون‌ها نفر لبخند بزند و این را بگوید چرا که آن کتک زدن قبل هم، پنهان و در پستو‌های خصوصی بود و فاش نمی‌شد.

به گفته موسوی اگر بخواهیم مثبت اندیش باشیم، این اتفاق و این عریانی خشونت به نظرم یک حسن داشت؛ این که گفتند این خانم ۲۷ بار تقاضای طلاق کرده و بازگشته است. در جامعه تعداد زیادی از خانم‌هایی هستند که تقاضای طلاق نمی‌دهند، اما بیش از ۲۷ بار کتک می‌خورند و به زندگی شان ادامه می‌دهند. آمار مرگ و میر زنان در ایران بعد از سرطان به دلیل خشونت خانگی هست.

وی در پایان این گفت‌وگو به ضرورت تصویب هر چه سریعتر لایحه منع خشونت علیه زنان اشاره و بیان داشت: من فکر می‌کنم پیامد مثبت این برنامه این بود که واقعیات را نشان داد و به نمایش گذشت. البته این مساله پیامد آشکار و هدف این برنامه نبود و هدف همان باتولید زن سنتی بود، اما عکس العمل‌هایی که این برنامه در فضای مجازی برانگیخت نشان داد که چنین برداشتی از طرف بسیاری صورت گرفته است.
منبع: ایرنا
نظرات شما
پیشخوان