تاریخ انتشار: ۱۴:۲۶ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

ائتلاف‌سازی در خلیج فارس؛ هزینه‌ها را چه کسی می‌دهد؟

ائتلاف‌سازی در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز به هر بهانه‌ای نه تنها کمکی به امنیت منطقه نمی‌کند، بلکه زمینه‌ساز افزایش تنش، برخود و تصادم را در منطقه افزایش می‌دهد و در چنین محیطی بیشترین آسیب را کسانی می‌بینند که منابع و امکانات خود را در اختیار چنین سیاست و راهبردی قرار می‌دهند.
ائتلاف‌سازی در خلیج فارس؛ هزینه‌ها را چه کسی می‌دهد؟
رویداد۲۴ آمریکا حدود یک ماه پیش، روز ۶ تیرماه در گردهمایی وزیران دفاع ناتو در بروکسل پیشنهاد تامین امنیت ناوبری انرژی را ارائه کرد و پیشنهاد داد که یک ائتلاف بین‌المللی برای حفاظت از تنگه هرمز و باب‌المندب ایجاد شود. آن روز‌ها این پیشنهاد توسط فرانسه و آلمان پذیرفته نشد. استدلال این دو کشور این بود که این ائتلاف در نهایت به سوی مواجهه با ایران خواهد رفت. تنها کشوری که با این پیشنهاد مخالفت نکرد، بریتانیا بود.

پس از توقیف کشتی اسنتا ایمپرو توسط ایران به دلیل نقض قوانین، لندن پیشنهاد تاسیس یک ائتلاف اروپایی را برای راه اندازی ناوگان اروپایی و با هدف پشتیبانی از ناوبری امن در منطقه خلیج فارس مطرح کرد. پیشنهاد لندن کاملا مشابه آمریکا است با این تفاوت که در این ائتلاف آمریکا حضور ندارد و دیگر اینکه محدوده عملیاتی آن تنگه هرمز است و شامل باب‌المندب نمی‌شود.

تاکنون کشور‌های فرانسه، ایتالیا و دانمارک موافقت اولیه خود را با این طرح اعلام کرده‌اند. اما آلمان به عنوان یکی از اعضای مهم اروپا تاکنون در این خصوص تصمیمی نگرفته است و شبکه دویچه وله گزارش داده که پیوستن به طرح انگلیس برای ایجاد نیروی دریایی در تنگه هرمز موجب شکاف در دولت آلمان شده است. نوبرت راتگن یکی از اعضای ارشد حزب دموکرات مسیحی آلمان و رئیس کمیته امورخارجه پارلمان در این مورد گفته است که باتوجه به وابستگی اقتصاد آلمان، وظیفه اخلاقی کشور است که به این طرح بپیوندد.

اما سوسیال دموکرات‌های چپ که هایکو ماس وزیر امورخارجه آلمان یکی از آنهاست در این مورد احتیاط زیادی به خرج می‌دهند. کارل هاینس برونر، عضو کمیته دفاعی پارلمان آلمان در این مورد گفته است: «به‌طور قطع تامین امنیت آبراه‌های تجاری اهمیت زیادی دارد، اما من بر این باورم که این از طریق ابزار‌های دیپلماتیک نیز ممکن است. در شرایط کنونی گزینه‌های نظامی تنها به بی‌ثبات‌تر شدن منطقه منجر می‌شود.»

ایده و طرح تشکیل چنین ائتلاف‌هایی هرچند به نظر می‌رسد بخشی از سروصدای واشنگتن و لندن در منطقه باشد. با این حال این دو کشور خوب می‌دانند که چنین ایده‌های نپخته‌ای روی کاغذ خواهد و نه تنها نقشی در تامین امنیت منطقه نخواهد داشت ممکن است با نظامی کردن فضا زمینه تنش‌ها را افزایش خواهد داد طبیعی است که دود چنین اقدامات نپخته‌ای به چشم ملت‌های منطقه می‌رودبا این وجود برخی کشور‌های منطقه بدون توجه به تبعات چنین رفتار‌هایی در زمینی باززی می‌کنند که دشمنان ملت‌های منطقه طراحی کرده اند.
آن طور که گفته می‌شود بحرین احتمالا پاییز امسال میزبان نشستی برای گفتگو در مورد امنیت آب‌های خلیج فارس خواهد بود. انتظار می‌رود این نشست هم از جنس نشست ورشو باشد که بهمن ماه سال گذشته در لهستان برگزار شد و دستاورد چندانی برای عاملان آن نشست نداشت کما اینکه به دلایل مختلف بسیاری از مقامات ارشد کشور‌های دعوت شده در آن شرکت نکردند.

وزارت خارجه بحرین اواخر تیرماه در بیانیه‌ای تأکید کرد که این کشور آماده میزبانی نشست مربوط به امنیت کشتیرانی و هوانوردی با همکاری آمریکا و لهستان و مشارکت بیش از ۶۰ کشور است.

طبق این بیانیه «هدف از این اقدام بحرین، ایفای نقش برای کمک به برقراری امنیت و ثبات منطقه به دلیل خطراتی است که، منطقه را تهدید می‌کند و خطری بزرگ برای دریانوردی و هوانوردی در منطقه است.» در این بیانیه همچنین تأکید شده است که این نشست «فرصتی برای رایزنی و تبادل دیدگاه کشور‌ها درباره دستیابی به راهکار‌هایی جهت مقابله با خطر ایران و تضمین آزادی کشتیرانی در این منطقه راهبردی است».

روزنامه نشنال امارات در این خصوص نوشت: شیخ خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر خارجه بحرین در شورای آتلانتیک گفته است که هدف کنفرانس بحرین رسیدن به یک توافق مشترک در مورد چالش به وجود آمده در خلیج فارس است. به نوشته این روزنامه اماراتی، ۶۵ کشور از جمله کشور‌های خاورمیانه و کشور‌های حاشیه خلیج فارس در نشست ورشو در ماه فوریه شرکت داشتند.

قبول میزبانی این نشست توسط بحرین نشان می‌دهد حاوی نکات قابل تاملی است.

نخست اینکه حاکمان این کشور هوشیاری لازم را در مواجهه با شرایط منطقه ندارند. انتظار می‌رفت آل خلیفه حداقل نگاهی به همسایگان خود بیندازند که طی یکی دو سال اخیر از هیچ اقدام خصمانه‌ای علیه تهران فروگذار نکردند. دولت‌هایی که بعد ازمشاهده قاطعیت تهران در دفاع از منافع خود و سست بودن بنیادی که به‌آن تکیه کرده اند اکنون متوجه تبعات و پیامد‌های اقدامات غیر مسئولانه خود شده و در مسیر اصلاح رفتار‌ها و سیاست‌های خود گام برمی‌دارند. منامه که پیش از این هم میزان نشست مقدماتی معامله موسوم به معامله قرن بود احتمالا متوجه نیست که این دست اقدامات زمینه ساز تخریب وجهه این رژیم نزد ملت‌های منطقه بوده و سودی برای آن‌ها نخواهد داشت. در این شرایط خوب است حاکمان بحرین نگاهی به اظهار نظر‌های اخیر ترامپ در مواجهه با اتفاقات یکی دو ماه اخیر منطقه داشته باشند و بدانند که از این نمد کلاهی برای آن‌ها بافته نخواهد شد.

اکنون دیگر نمی‌توان گفت ترامپ غیر قابل پیش بینی است؛ به طور خلاصه او می‌خواهد اهداف و سیاست‌های خود را با هزینه دیگران پیگیری کند. موضوع ائتلاف اخیر هم از این قاعده مستثنی نیست در واقع مواجهه با ایران موضوع و محملی برای دوشیدن کشور‌های منطقه شده است با این حال ترامپ هر هدفی داشته باشد بدیهی است تشکیل چنین ائتلافی زمینه تنش در منطقه را افزایش می‌دهد و نخستین‌آسیب دیدگان از چنین تنشی کشور‌های ذره‌ای حاشیه خلیج فارس خواهند بود.

بدیهی است جمهوری اسلامی ایران در دفاع از منافع خود تردید به خود راه نمی‌دهد. نظامی کردن خلیج فارس که واشنگتن به دنبال آن است، هرگز ایران را وادار به عقب‌نشینی نمی‌کند بلکه تهران را مصمم می‌کند تا اقداماتی قاطعانه‌تر را اتخاذ کند. همانطور که جدیت خود را با ساقط کردن پهپاد آمریکایی نشان داد و توقیف نفتکش متخلف انگیسی نشان داد.
منبع: ایرنا
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: خلیج فارس
نظرات شما
پیشخوان