تاریخ انتشار: ۰۰:۱۱ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۸
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

جنگ یا صلح/ دولت ترامپ چه استراتژی را در قبال ایران دنبال می‌کند؟

لورنس جی کورب کارمند سابق وزارت دفاع آمریکا در یادداشتی که در نشنال اینترست منتشر شده از احتمال جنگ ایران و آمریکا و شباهت وضعیت کنونی با وضعیت پیش از شروع جنگ جهانی اول و حمله آمریکا به ویتنام خبر داده است.
دونالد ترامپ
 
رویداد۲۴ لورنس جی کورب یکی از کارکنان سابق وزارت دفاع آمریکا در یادداشتی با اشاره به جنگ ایران و آمریکا تاکید کرده آخرین چیزی که نیرو‌های آمریکایی و آمریکا می‌توانند بخواهند جنگ دیگری مشابه جنگ ویتنام یا یک جنگ بدون پیروزی در خاورمیانه است.
 
در این یادداشت گفته شده اگرچه ایران یکی از مهم‌ترین تهدید‌های پیش روی آمریکاست، ترامپ در سخنرانی بیان وضعیت خود در پنجم فوریه تنها دو بار به نام ایران اشاره کرد. یک بار که به نظر می‌رسید شاخه زیتون را به ایران نشان داده است (درخواست صلح کرده است)
 
او گفت: ایران باید حرکت به سمت دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی را متوقف کند و با مردمش درست رفتار کند. تحریم‌های قدرتمند ما اقتصاد ایران را ضعیف کرده و ما می‌توانیم کمک کنیم ظرف مدت کوتاهی همه چیز درست شود. اینکه کدام مسیر را انتخاب کنند با خودشان است.
 
کورب در ادامه نوشت: رییس جمهور در جای دیگری ایران را تهدید کرده و گفته: ماه گذشته ارتش آمریکا در یک عملیات بی نقص سلیمانی را ترور کرد. پیام ما به همه تروریست‌ها روشن بود. شما هیچ وقت نمیتوانید از عدالت فرار کنید. اگر به مردم ما حمله کنید، جانتان را به خطر انداخته‌اید.
 
در واقع ترامپ مقام یک کشور را ترور کرد. کشوری که ما با آن‌ها در جنگ نبودیم.
 
به گزارش رویداد۲۴ دونالد ترامپ در ضیافت نهار روز سخنرانی خود اعلام کرد که اوایل امسال احتمال یک جنگ با ایران بسیار جدی‌تر از هر زمانی بود، اما ترامپ در شرایطی حاضر بود از جنگ با ایران جلوگیری کند که بازتابش را در تاریخ ببیند.
 
کورب در یادداشت خود نوشته دانشجویان تاریخ می‌دانند که برخی جریان‌ها در یک کشور از حوادث خاص و غیر قابل پیش‌بینی استفاده می‌کنند تا سران دولت‌هایشان را به این نتیجه برسانند که باید سیاستی اتخاذش بود که برای مدت‌ها ناموفق بوده است. برای مثال سران کشور آلمان به این دلیل دست به ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش مجارستان و همسرش دوشس صوفی در سال ۱۹۱۴ زدند که می‌خواستند جنگ با فرانسه و روسیه را معتقد بودند جنگی سریع و به نفع آلمان خواهد بود، شروع کنند.
بیشتر بخوانید: مذاکره نزدیک است/ آیا سایه جنگ از سر ایران برداشته شده است؟
در چهارم اوت ۱۹۶۴ میلادی دو ناوشکن آمریکایى که در خلیج تونکن در ویتنام شمالی مشغول گشت‏زنی بودند از سوی قایق‏‌های ویتنامی موسوم به پی.تی مورد حمله قرار گرفتند و هر دو ناوشکن غرق شدند. سه روز بعد در ۷ اوت ۱۹۶۴ میلادی کنگره آمریکا به رئیس جمهور این کشور اجازه داد تا برای دفع هر نوع حمله و خطر نسبت به نیرو‌های آمریکایى دست به هر اقدامی بزند و حادثه تونکن آغاز جنگ علیه ویتنام شمالی بود.
 
هر دوی این حوادث به فجایعی تبدیل شدند. در مورد اولی، نه تنها ۲۰ میلیون نفر در جنگ جهانی کشته شدند بلکه آلمان بخش زیادی از سرزمینش را هم از دست داد. هنری کسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا در این باره گفته هیچ یک از رهبرانی که جنگ جهانی اول را شروع کردند، اگر میدانستند جهان به چنین روزی خواهد افتاد، هرگز دست به هیچ کاری نمیزدند.
 
در مورد دومی نیز ۶۰ هزار آمریکایی کشته شدند و آمریکا بیشتر از کل دوران جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از سلطه ویتنام شمالی بر کل کشور مجبور شد از بمب استفاده کند.
 
اخیرا شرایط مشابهی را در سیاست‌های دولت ترامپ در قبال ایران شاهدیم. در دسامبر ۲۰۱۹ یک پیمانکار آمریکایی در اثر حمله نیرو‌های مورد حمایت ایران در عراق کشته شد و چهار پرسنل نظامی آمریکایی در پایگاهی در نزدیکی کرکوک زخمی شدند.
بیشتر بخوانید: تردیدها برای آغاز جنگ ایران و آمریکا/ آیا ترور سردار سلیمانی به نفع ترامپ بود؟

به گزارش رویداد۲۴ بسیاری از اطرافیان ترامپ از این حادثه استفاده کردند تا ترامپ را مجبور به واکنش و حمله به پنج تاسیسات تحت رهبری گروه‌های مورد حمایت ایران در عراق و سوریه کنند. این حملات ۲۵ کشته و ۵۵ زخمی به همراه داشت.
 
از این مهمتر زمانی که در جواب نیرو‌های تحت نفوذ ایران به سفارت آمریکا در بغداد حمله کردند، همین مشارو‌ها رییس جمهور را قانع کردند که سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران را ترور کند.
 
این چیزی است که بسیاری از تندرو‌ها در سال‌های اخیر می‌خواستند. اما تیم ترامپ برای اینکه نشان دهد این ترور پاسخی به کشته و زخمی شدن آمریکایی‌ها در حمله به سفارت نبوده، توضیحی ارائه کردند و مدعی شدند اقدام آن‌ها برای پیشگیری از یک تهدید فوری بوده است. اما نگفتند تهدید علیه چه و کجا؟
 
با توجه به اینکه سردار سلیمانی فرد قدرتمندی در ایران بوده، روشن است که تیم ترامپ می‌دانستند ایران اقدامی متقابل خواهد کرد. کاری که فرانسوی‌ها و بریتانیایی‌ها و روس‌ها در سال ۱۹۱۴ و شمال ویتنام در سال ۱۹۶۴ کردند.
 
ایرانی‌ها از دو جنبه اقدام کردند: اول متحدان عراقی‌شان را قانع کردند که نه تنها باید به حضور آمریکا در عراق اعتراض کنند بلکه دولت باید اعلام کند دیگر با آمریکا کار نمی‌کند و نیرو‌های آمریکایی باید عراق را ترک کنند. دوم اینکه باید اقدامی علیه پایگاه‌های آمریکایی می‌کردند.
 
اما از آنجایی که ایرانی‌ها می‌دانستند خط قرمز ترامپ چیست، پاسخ نظامی ایران علیه عین الاسد کمترین کشته را پی داشت. چرا که ایران قبلا دولت عراق را باخبر کرد و عراق نیز به آمریکایی‌ها اطلاع داده بود.
 
در نتیجه هیچ آمریکایی کشته نشد. چیزی که رییس جمهور نیز در نطق خود یک روز بعد از حمله به عین الاسد اعلام کرد. با این حال طبق معمول ترامپ در این مورد نیز اغراق کرد و گفت نه تنها هیچ آمریکایی کشته نشده بلکه هیچ زخمی هم نشده است. چیزی که بعدا معلوم شد دروغ بوده است.
 
مدت کوتاهی بعد از حمله اعلام شد بیش از ۱۰۰ نیروی نظامی آمریکایی صدمه مغزی جدی دیده‌اند. برخی از آن‌ها برای درمان به آمریکا منتقل شده‌اند. رییس جمهور زمانی که به صدمات وارده اعتراف کرد گفت این آسیب‌های مغزی را به سردرد تشبیه کرد.
 
شکی نیست که ایرانی‌ها احساس می‌کردند که باید به کشته شدن یکی از مهمترین شخصیت‌هایشان پاسخ دهند و همزمان نمی‌خواستند بحران با آمریکا را تشدید کنند. به همین دلیل است که به آمریکا قبل از حمله هشدار داده بودند. با این حال زمانی که چندین موشک از صد‌ها مایل دورتر به سمت پایگاه‌های آمریکایی نشانه رفت هیچ تضمینی وجود نداشت که خسارات وارده کم باشد.
 
شاید این رییس جمهور برای پاسخ نظامی حداقلی ایران باید مورد تحسین قرار بگیرد، اما او باید بداند که باید دست از ارسال پیام‌های متناقض بردارد، کاری که در نطق اخیر خود در کنگره انجام داده بود. او نباید به تندرو‌ها اجازه دهد که دولت را به سمت یک جنگ با ایران سوق دهند، چرا که این آخرین چیزی است که آمریکا می‌تواند طلب کند.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان