تاریخ انتشار: ۰۸:۵۹ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۸

نام گزینه نخست‌وزیری عراق در پرونده ترور سردار سلیمانی

برخی اعلام کردند که مصطفی الکاظمی، رئیس سازمان اطلاعات ملی عراق، یکی از گزینه‌های پیشنهادی برای تصدی منصب نخست‌وزیری عراق است درحالی‌که او یکی از متهمان همکاری با آمریکا در ترور فرماندهان، قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس است.
نخست‌وزیری عراق
رویداد۲۴ صحنه سیاسی عراق همچنان آشفته‌تر می‌شود. بعد از ماه‌ها اعتراضات مردمی، درگیری‌های اطراف ساختمان‌های دیپلماتیک ایران و آمریکا، استعفای عادل عبدالمهدی از نخست‌وزیری، ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس توسط ایالات متحده و حمله متقابل ایران به پایگاه عین‌الاسد، کار به انصراف محمد توفیق علاوی از نخست‌وزیری و تشکیل کابینه رسید و حالا گزینه بعدی به دست‌داشتن در حمله تروریستی آمریکا در خاک عراق متهم شده است.

این گزینه، مصطفی الکاظمی، رئیس اطلاعات عراق است و این اتهام را یکی از مقامات حزب‌الله عراق مطرح کرده. ابوعلی العسکری، یکی از مسئولان گردان‌های حزب‌الله عراق، در پی انصراف محمد توفیق علاوی از نخست‌وزیری عراق در توییتر نوشت: «آقای محمد توفیق علاوی تصمیم خوبی گرفت، زیرا بار این مسئولیت در این مرحله زمانی بسیار سنگین است و بهترین کار این است که مردم عراق از عادل عبدالمهدی حمایت کنند و او را به جایگاه طبیعی خود برگردانند تا از مشکلات عبور کنیم».

به گزارش ایسنا، این مسئول امنیتی حزب‌الله عراق معتقد است که تنها مانع پیش‌روی عادل عبدالمهدی نظر مرجعیت است و اگر این مانع رفع شود، او به مأموریت خود ادامه خواهد داد و آن را به پایان خواهد رساند».

العسکری، اما در ادامه مدعی شد: «برخی اعلام کردند که مصطفی الکاظمی، رئیس سازمان اطلاعات ملی عراق، یکی از گزینه‌های پیشنهادی برای تصدی منصب نخست‌وزیری عراق است درحالی‌که او یکی از متهمان همکاری با دشمن آمریکایی در جنایت ترور فرماندهان پیروزی، حاج قاسم سلیمانی و رفیق او ابومهدی المهندس است؛ بنابراین نامزدی او چیزی جز اعلام جنگ علیه ملت عراق نیست و امنیت باقی‌مانده عراق را نیز از بین خواهد برد».

بعد از حمله به سلیمانی، المهندس و همراهانشان در نزدیکی فرودگاه بغداد، مقامات عراقی اعلام کردند که تحقیقات درباره این حادثه و همکاری‌های احتمالی از داخل عراق با این ترور در دست انجام است. اندکی بعد نیز خبر بازداشت چند نفر، از جمله تعدادی از نیرو‌های فرودگاه بغداد در جریان تحقیقات منتشر شد. پس از آن، اما جزئیات بیشتری در این میان منتشر نشده است. اینکه هنوز نتیجه‌ای از این تحقیقات اعلام نشده و جزئیات بیشتر از فرایند منجر به ترور اعلام نشده، احتمالا تا حد زیادی به دلیل بحران‌های سیاسی عراق است که باعث شده این کشور هنوز در بن‌بست تشکیل دولت مانده باشد و در نتیجه، مدیریت صحنه داخلی عراق تا حد زیادی از کنترل ساختار حاکمیتی عراق خارج است.

نام مصطفی کاظمی به نقل از منابع عراقی به‌عنوان گزینه بعدی نخست‌وزیری به انتخاب برهم صالح، رئیس‌جمهور این کشور مطرح شد. پیش از آن نام محمد شیاع السودانی برای تصدی این پست مطرح شده بود که خود سابقا حضور در کابینه داشته است، اما مخالفت معترضان عراقی با انتخاب او از سویی و مخالفت‌های جریاناتی مانند سائرون، النصر و الحکمه با او به سبب نزدیکی‌اش به جریان الدعوه باعث کاهش شانس او شد. نام دیگری که مطرح شده بود، ابراهیم بحرالعلوم بود که او نیز با شرایطی مشابه با السودانی مواجه شد تا نام الکاظمی به‌عنوان مقام اطلاعاتی این کشور به صدر فهرست گزینه‌ها برسد.

اتهام مطرح‌شده علیه الکاظمی احتمالا بخشی از فضای سیاسی عراق را به مخالفت با او برانگیزد، به‌خصوص در میان جریان‌های شیعی و نزدیک به ایران که در ماجرای ترور، هم یکی از متحدان مهم ایرانی و هم یکی از فرماندهان نیرو‌های عراقی را از دست داده‌اند. این اتهام، الکاظمی را برای ایران نیز به گزینه‌ای نامطلوب تبدیل خواهد کرد. این از طرفی باعث خواهد شد نیرو‌های سیاسی نزدیک به ایران با او مخالف باشند، اما علاوه‌براین ممکن است انتخاب گزینه‌ای که نارضایتی همسایه قدرتمند عراق را به همراه داشته باشد، از دید بسیاری دیگر نیز ریسکی نابجا به نظر برسد.

تنش‌های اخیر سیاسی و اجتماعی در عراق، ابهامات زیادی درباره آینده این کشور آفریده است؛ از سویی درباره سرنوشت اداره کشور، از سویی درباره ترکیب و تقابل نیرو‌های سیاسی و از طرف دیگر درباره رابطه و میزان نفوذ قدرت‌های خارجی در عراق. پرونده ادامه حضور ایالات متحده در عراق هنوز روی میز است و علاوه‌بر تمایل‌های احتمالی برخی نیرو‌های عراقی به پیگیری این ماجرا و حمایت گروه‌هایی که پیش از ماجرای ترور اطراف سفارت آمریکا تجمع می‌کردند، رفتار خود ایالات متحده نیز نشان می‌دهد چنین گزینه‌ای از فهرست احتمالات خارج نیست. از طرف دیگر، درهم‌ریختگی سیاسی فعلی آینده میزان نفوذ ایران در عراق را نیز در معرض سؤال قرار داده است. اعتراضات طولانی عراق البته عمدتا مربوط به ناکارآمدی‌های ساختار قدرت در اداره کشور و رسیدگی به نیاز‌های مردم بوده است، اما مخالفت با ایران نیز در میان گروه‌هایی از معترضان دیده می‌شد و چندین حمله به ساختمان‌های دیپلماتیک ایران در کنار برخی شعار‌ها علیه این کشور، نشانه این رویکرد بود.

یک مسئله قابل‌توجه در این زمینه، حذف سردار قاسم سلیمانی به‌عنوان یکی از مهره‌های تأثیرگذار و بانفوذ در روند تحولات عراق بوده است که هم در پیشبرد گفتگو‌های داخلی این کشور و هم در تماس با جریان‌های نزدیک به ایران و هماهنگی مواضع با آنها، نقشی اساسی ایفا می‌کرد. بعد از ترور او توسط آمریکا، سردار اسماعیل قاآنی به جانشینی او منصوب شد، اگرچه هنوز حوزه نفوذ سردار قاآنی در منطقه رسانه‌ای نشده است. با این اوصاف حضور جدی سردار سلیمانی در فرایند مبارزه با داعش در خاک عراق، امتیاز مهمی برای فرمانده نیروی قدس سپاه به حساب می‌آمد. اما حالا در شرایطی که تنش‌ها و ابهامات در عراق اوج گرفته‌اند، این بازیگر مهم از صحنه غایب است.

کناره‌گیری محمد توفیق علاوی از یک زاویه شکستی برای مقتدی صدر و جریان او به حساب می‌آید که حامی این گزینه برای نخست‌وزیری بود، تا جایی که پس از اعلام انصراف علاوی، در توییتر نوشت: «عشق به عراق به تو الهام کرد که استعفا دهی پس از خیر آن گذشتی». وی در ادامه نوشت: «تا چه زمانی کسانی که عاشق سهم‌خواهی هستند، در غفلت به‌سر می‌برند، مصالح کشور را نادیده می‌گیرند و با منابع مردم بازی می‌کنند، تا چه زمانی عراق اسیر گروه فاسد است و تا چه زمانی گرفتار گروه اندکی است که با سرنوشت کشور و مردم بازی می‌کنند، عشق به وطن را از دست داده و برده امیالشان می‌شوند؟».

صدر نوشت: «من از افراد فاسد کسانی که از فرمان خدا سرکشی کرده‌اند تا قیامت بیزاری می‌جویم، آن‌ها اسیر امیال خود هستند». نارضایتی جدی صدر که از نوشته‌اش آشکار است، گویای ناکامی اوست. مقتدی صدر از سال‌ها پیش که به صحنه سیاسی عراق ورود کرده است، همواره به‌دنبال کسب جایگاهی تعیین‌کننده در رهبری نیرو‌های سیاسی شیعه و در صحنه سیاسی عراق بوده است و هم‌زمان تلاش‌های بسیاری برای تعامل با بازیگران خارجی در صحنه سیاسی عراق، از ایران گرفته تا عربستان و آمریکا پی گرفته است، اما روند تحولات نشان می‌دهد او همچنان اهدافی بالاتر از توان سیاسی خود را در نظر می‌گیرد.

در میانه همین اخبار این خبر هم رسید که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، با همتای عراقی خود تماس گرفته و درباره دغدغه‌های دوجانبه گفتگو کرده است.

بیشتر بخوانید: بن بست سیاسی در عراق

رئیس مرکز عربی مطالعات ایران: صدر به‌تن‌هایی کاری از پیش نمی‌برد

رئیس مرکز عربی مطالعات ایران در گفت‌وگوی مفصلی که با دیپلماسی ایرانی در‌این‌باره داشت، عدم اتحاد و ائتلاف بین گروه‌های شیعی علی‌رغم در اختیار داشتن اکثریت در پارلمان است. محمدصالح صدقیان همچنین اشاره می‌کند که بخشی از مشکل به وجود این تصور در میان جریان صدر است که اعتقاد دارند «به تنهایی می‌توانند مدیریت و برنامه‌ریزی تمام جریانات و فراکسیون‌های شیعه عراق را به دست گیرند و سرنوشت این کشور را تعیین کنند، اما در تجربه محمد توفیق علاوی به‌روشنی برای خود مقتدی صدر و دیگر جریان‌های عراقی روشن شد که او [مقتدی صدر]به‌تن‌هایی حلال مشکلات نخواهد بود». او می‌گوید برخی، از‌جمله خود محمد‌توفیق علاوی نیز تصور می‌کردند با جلب حمایت صدر می‌توانند به مدیریت امور بپردازند.

غیبت سردار سلیمانی در این وضعیت مؤثر است

صدقیان همچنین اشاره می‌کند که بخشی از مشکل به عدم حضور سردار سلیمانی در صحنه تحولات سیاسی عراق برمی‌گردد: «محمد‌توفیق علاوی اولین نخست‌وزیر بعد از ترور سردار سلیمانی است که نتوانست از پارلمان عراق رأی اعتماد بگیرد، در‌حالی‌که در کلیه مقاطع از سال ۲۰۰۳ تا زمان شهادت سردار سلیمانی تمام نخست‌وزیر‌های عراق توانسته بودند از پارلمان این کشور رأی اعتماد بگیرند. یعنی ایاد علاوی در سال ۲۰۰۴، ابراهیم جعفری در سال ۲۰۰۵، نوری مالکی ۲۰۰۶ و سال ۲۰۱۰، حیدر عبادی سال ۲۰۱۴ و در نهایت عادل عبدالمهدی در سال ۲۰۱۸ توانستند رأی اعتماد را از مجلس عراق کسب کنند. چرا‌که سردار سلیمانی توانسته بود علاوه بر توان نظامی و امنیتی به یک درک درست و عمیق از جریانات سیاسی و اجتماعی عراق برسد.

در طول این سال‌ها سردار سلیمانی سعی کرده بود با هماهنگ‌کردن و پررنگ‌کردن فصل اشتراکات جریانات شیعه عراق، سهمی جدی در تعیین نخست‌وزیر داشته باشد؛ بنابراین نقش حاج قاسم سلیمانی در آینده سیاسی عراق غیرقابل‌انکار بود و این نشان از خلأ دوران بعد از او دارد؛ بنابراین، چون اکنون کسی در حد و اندازه‌های او برای مدیریت شرایط در عراق وجود ندارد که بتواند به نفع روند سیاسی و آینده عراق نقش‌آفرین باشد، می‌توان این انتظار را داشت که وضعیت در آینده پیچیده‌تر هم بشود».

صدقیان توضیح می‌دهد که اثرگذاری غیبت نیرویی مثل سردار سلیمانی و بلکه اثرگذاری نیرو‌های خارجی به‌طور‌کلی تا حدی نیز حاکی از عدم بلوغ سیاسی در عراق است. او در پاسخ به پرسش چرایی اهمیت نقش‌آفرینی‌های خارجی در عراق گفت: «باید به واقعیت‌های میدان تحولات سیاسی عراق رجوع کنیم و در سایه آن من از شما می‌پرسم آیا اکنون جریانات عراق به یک بلوغ سیاسی برای تعیین تکلیف نخست‌وزیر و دولت این کشور رسیده‌اند؟ متأسفانه تجربه تلخی که در جریان محمد توفیق علاوی به‌روشنی دیده شد این است که هنوز احزاب عراق این بلوغ سیاسی را کسب نکرده‌اند و اتفاقا در سایه همین عدم بلوغ سیاسی است که برخی از شخصیت‌ها، جریانات و ائتلاف‌های پارلمانی می‌خواهند به‌تن‌هایی و به‌صورت فردی دولت و کابینه در عراق را تعیین کنند.

در‌حالی‌که بلوغ سیاسی ایجاب می‌کند که همه جریان‌ها و احزاب سیاسی در عراق با هم ائتلاف و اتحاد داشته باشند تا بتوانند برای آینده این کشور مفید باشند. با وجود این مهم، متأسفانه جریانات سیاسی عراق با رفتار خود نشان داده‌اند که هنوز به درک درستی از وضعیت کنونی این کشور نرسیده‌اند و می‌خواهند به‌دنبال منافع خود و کسب قدرت باشند. مطمئن باشید در سایه همین خلأ و رفتار‌های غلط سیاسی آینده عراق پیچیده‌تر و مبهم‌تر از امروز خواهد بود؛ بنابراین یا باید فردی بتواند به عراقی‌ها در رسیدن به این نقطه و بلوغ سیاسی کمک کند یا در طول سال‌ها تجربه سیاسی این مهم محقق خواهد شد که دومی هزینه بیشتری برای عراق در‌پی دارد؛ چرا‌که مستلزم آزمون و خطا‌های بی‌شماری است. به همین دلیل حاج قاسم سلیمانی مهره تأثیرگذاری برای رسیدن به بلوغ سیاسی در میان جریانات عراقی بود و خلأ حضور او باعث ایجاد مشکلاتی خواهد شد».

ادامه بحران ناکارآمدی

در این میان، اما آنچه هنوز ثابت مانده است، معطل‌ماندن اداره عراق و مدیریت مسائل مختلف مبتلا به این کشور است که حضور معترضانه و البته خشمگین مردم عراق در خیابان‌ها را به همراه داشته است. قفل صحنه سیاسی عراق که آشکارا ناشی از ناتوانی گروه‌های مختلف سیاسی، به ویژه گروه‌های شیعه در شکل‌دهی به مصالحه و توافق، حتی به‌شکل موفق برای عبور از بحران است، باعث شده معلق‌ماندن وضعیت دولت تنها نتیجه اعتراضات تا به این لحظه باشد و حکومت عراق همچنان از رسیدگی به مسائل معیشتی و اقتصادی و خدمات‌رسانی به گروه‌های مختلفی از مردم بازمانده باشد. نگرانی اصلی در این زمینه این است که این فضا، بستر مناسبی برای رشد دوباره داعش یا شکل‌گیری گروه‌هایی مشابه باشد، هر‌چند با نگاهی بدبینانه می‌توان گفت: ورود یک گروه تروریستی به صحنه شاید آخرین راه‌حل برای اقناع بازیگران صحنه عراق به تعامل برای عبور از بحران باشد.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان