تاریخ انتشار: ۰۸:۴۱ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
گزارش رویداد۲۴ در پاسخ به این سوال که چرا به حسن روحانی رای دادیم؟(3)

هوای تازه در سیاست داخلی در دوران تدبیر و امید

غفلت از فرصت ها در دوران اصلاحات، باعث روی کار آمدن دولت مهرورز!!! شد. شعار عبور از خاتمی، باعث روی کار آمدن احمدی نژاد شد. اگر باز هم در میان اصلاح طلبان، تفرقه به وجود بیاید و با خود فکر کنند که دوران زمامداریشان، همیشگی است با احمدی نژاد دیگری روبرو خواهند شد.
رویداد۲۴- یکی از عرصه هایی که می توان عملکرد دولت تدبیر و امید را در طی سه سال گذشته مورد کنکاش قرار داد عرصه سیاست داخلی کشور و فضای حاکم بر سیستم اجرایی است.

در غالب اوقات، اینگونه بوده است که افراد، در شرایط جدید پیش آمده، شرایط سابق را فراموش می کنند و در مسیر بهینه سازی وضعیت فعلی؛ با اعتراض به وضع موجود، موجبات بازگشت به عقب و از دست رفتن دستاوردها می شوند. اتفاقی که در دوران دولت اصلاحات، اتفاق افتاد.

در بخش سوم این نوشتار، تلاش می شود مختصرا به برخی تغییرات در ساحت سیاست داخلی کشور و پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید پرداخته شود.
برای بررسی فضای حاکم در دوران پیش از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، باید گذری کوتاه به دوران دولت عدالت محور!!! داشته باشیم.

پس از روی کار آمدن دولت نهم؛ طبق رویه برخی دولت ها، تمام مدیران و دست اندرکاران دولت سابق، مجبور به ترک پست و مقام خود شدند و جای خود را به نیروهای جدید دادند. شاید گفته شود که چرخش نخبگان، امری پسندیده در نظام های دموکراسی محور می باشد و ایرادی به آن، وارد نیست.این گفته صحیح است اما نحوه برخورد با مدیران سابق و برچسب زدن به آنان، امری مذموم بوده و هست.

با این برچسب که مدیران برکنار شده،« دوم خردادی» هستند و یا «اصلاح طلب» هستند انگ «نفاق» به آنان نثار شد و صلاحیتشان در تمام امور، مورد سوءظن واقع شد.

همین طرد کردن نیروهای نخبه و با تجربه، موجب ایجاد خلل در سیستم مدیریت کشور شد و فقدان تجربه و کارایی، نتیجه ای را حاصل کرد که نمایانگر تزلزل در مدیریت بحران و بی ثباتی در مدیریت اجرایی و فقدان تصمیم گیران جامع نگر در  دولت دکتر احمدی نژاد بود.

سیستم کشور، به صورت دربست در اختیار یک جناح قرار داشت.تصمیمات و رویه ها توسط اصولگرایان تدوین می شد.همه از یکدیگر تعریف و تمجید می کردند.کسی به هشدارهای دلسوزان، توجهی نمی کرد. با نفت 120 دلاری، هرچه خواستند کردند. منتقدان را به زندان می انداختند. نشریات و سایت های اصلاح طلبان را توقیف می کردند. همه چیز در نظر اصولگرایان، آرام بود و احساس خوشبختی می کردند. صداوسیما به صورت شبانه روز از دولت عدالت محور، تعریف و تمجید می کرد و دولت اصلاحات را به باد ناسزا می گرفت. اما از اصلاح طلبان، نه هیچکس می توانست در سیستم، دارای مقامی شود و نه می توانست به انتقاد صریح از دولت بپردازد. فقط اجازه داشتند به صورت قاچاقی، زنده باشند.

وقایع 88 اتفاق افتاد. اوضاع اصلاح طلبان، بدتر و پیچیده تر از سابق شد. شخصیت های برجسته اصلاح طلب، زندانی شدند. حامیانشان با عنوان خس و خاشاک خطاب شدند.رهبر اصلاحات، ممنوع التصویر و ممنوع الخبر شد. دولت مهرورز، نشریات و خبرگزاری های جریان اصلاح طلب را بدون دلیل قانع کننده، توقیف می کرد، گاهی اتفاق می افتاد که روزنامه ای را برای جلوگیری از انتشار مطالب احتمالی، توقیف می کردند.

هر فردی که از اصلاح طلبان، صحبتی می کرد به فتنه گر بودن و از عناصر دشمن بودن، متهم می شد.بازار انگ زنی پر رونق بود. حتی تنگ نظری ها به جایی رسید که به برخی اصولگرایان هم انگ «ساکت فتنه» بودن را نثار کردند. همه در مظان اتهام بودند مگر آنکس که ثابت شد بی گناه است.

دولت مهرورز، خفقان عجیبی بر دانشگاهها حاکم کرده بود.دایره رد صلاحیت ها به گونه ای وسیع شد که اصلاح طلبانی که در انتخابات مجلس هفتم و هشتم، با تیغ بران رد صلاحیت، قلع و قمع شده بودند عطای انتخابات مجلس نهم را به لقایش بخشیدند و در انتخابات حضور پیدا نکردند.

هر روز شعار مرگ بر این و مرگ بر آن، از تریبون مجلس شنیده می شد.هر روز از خیانت های اصلاح طلبان، مستند ساخته می شد و در صداوسیما پخش می شد. به واسطه اوضاع اسف بار اقتصادی و به دلیل رشد بالای منفی اقتصادی و تورم افسارگسیخته، کشور در حالت رها شدگی به سر می برد و برای جلوگیری از اعتراضات مردمی، از خیانت های اصلاح طلبان و اینکه اگر بر سر کار بیایند چه می شود سخنرانی ها می شد.

مجوز سخنرانی برای عده ای خاص از جریان اصولگرایی صادر می شد. اصلاح طلبان اجازه سخنرانی نداشتند چه برسد که بخواهند به شهرستان ها هم سفر کنند. 

هیچکس اجازه نقد مذاکرات هسته ای سعید جلیلی را نداشت؛ اصلا اطلاعاتی منتشر نمی شد که افراد بخواهند نقد کنند. هر روز از تمدید مذاکرات بی نتیجه جلیلی در صداوسیما به عنوان «مقاومت» یاد می شد. و بسیاری معضلات دیگر که در دوران عدالت گستری احمدی نژاد، بر فضای سیاسی داخلی چمبره زده بود.

24 خرداد شد. مردم پای صندوق رای آمدند. نزدیک ترین فرد به تفکر اصلاح طلبی را با توصیه رهبر اصلاحات برگزیدند. هوای تازه ای در کشور تنفس شد. بخشی از سایه 88 از کشور رخت بربست. بسیاری از نیروهای خدوم اصلاح طلب، بر سر کار آمدند.برخی از مدیران ستادهای 88 اصلاح طلبان، صاحب منصب شدند.بسیاری از مدیران غیر کارآمد از مناصب خود برکنار شدند.

فضای سیاست داخلی کشور بهبود یافت. مجوزهای سخنرانی صادر شدند. نشریات با خیال آسوده تری نوشتند. از حجم توقیف ها کاسته شد.دانشجویان بار دیگر به فعالیت های سیاسی، روی آوردند.

اصلاح طلبان به خود اجازه دادند در انتخابات مجلس، حضور پیدا کنند هرچند بار دیگر با قلع و قمع گسترده روبه رو شدند.NGO ها بار دیگر فعال شدند. تشکیلات صنفی به فعالیت مجدد روی آوردند.

اصلاح طلبانی که پس از وقایع 88، با خود می پنداشتند تا سه دوره دیگر هم احتمال فعالیت مجدد در سطح مقامات دولتی برایشان فراهم نشود در اولین دوره، صاحب دولتی شدند که نزدیکترین تفکر را به آنان دارد. فضای داخلی، تا اندازه گسترده ای با گذشته متفاوت شد.

اینک و در دوران تدبیر و امید، باید قدر فرصت ها را دانست. باید ایام پس از 88  را به یاد آورد. باید دوران اصلاحات را به یاد آورد. اصلاح طلبان که در دوران قبل از دولت تدبیر و امید، فقط و فقط خواستار باز شدن محدود فضا بودند امروز نباید از فرصت به وجود آمده غفلت کنند و یا گذشته را فراموش کنند.

غفلت از فرصت ها در دوران اصلاحات، باعث روی کار آمدن دولت مهرورز!!! شد. شعار عبور از خاتمی، باعث روی کار آمدن احمدی نژاد شد. اگر باز هم در میان اصلاح طلبان، تفرقه به وجود بیاید و با خود فکر کنند که دوران زمامداریشان، همیشگی است با احمدی نژاد دیگری روبرو خواهند شد.

لذا باید سطح توقعات را متناسب با شرایط در نظر گرفت و اوضاع فعلی را درک نمود و استراتژی گام به گام را در همه اوقات، لحاظ کرد.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
امیر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۸
0
1
من که اثری از هوای تازه ندیدم. هرچه بیشتر از انتخابات 92 فاصله میگیریم و به انتخابات 96 نزدیکتر میشیم جریان تندرو فضا رو پرتنش تر و الوده تر و تنگ تر و امنیتی تر میکنه و دولت روحانی هم بیشتر و بیشتر در لاک دفاعی فرو میره. تمام این بگیر و ببندها که تحت عنوان مقابله با "نفوذ" انجام میشه و لغو کنسرت ها و گشت 7000 نفری و غیره و غیره که در دولت روحانی شروع شده برنامه جریان تندرو برای ایجاد فضای ارعاب است که تکمیل کننده برنامه تخریبی است که همزمان از طریق رسانه هاشون پیش میبرند و هدف آن نا امید سازی مردم از تدبیر و امید و تغییر است. پیام این است که فرقی نمیکنه در انتخابات شرکت کنید یا نکنید و به فلان اشخاص رای بدید یا ندید، قدرت دست ما است و ما اجازه تغییر نمیدیم. میخوان روحیه تغییرطلبی مردم رو از بین ببرند و انان را نا امید سازند و در یک رکود سیاسی فرو ببرند. روحانی هم حتی اگر هم کاری از دستش بر میاد به نظر میاد تصمیم گرفته دست روی دست بگذاره و با نگاهی التماس امیز و نگران نظاره گر باشه.
نظرات شما
نظرسنجی
بهترین گزینه برای ریاست مجلس دوازدهم چه کسی است؟
پیشخوان