تاریخ انتشار: ۱۴:۱۸ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۰
تعداد نظرات: ۲ نظر

درگذشت اسماعیل خویی شاعر چپگرای ایرانی

اسماعیل خویی از شاعران بزرگ چپگرای ایران بود که در دهه ۶۰ به انگلستان مهاجرت کرد. خویی روز چهارم خرداد ۱۴۰۰ در لندن درگذشت.

اسماعیل خویی

رویداد۲۴ علیرضا نجفی:  اسماعیل خویی از شاعران بزرگ معاصر ایران بود که شهرتش محدود به جغراقیای زبان فارسی نمی‌شد. خویی نخستین دفتر شعر خود را در سال ۱۳۳۵ منتشر کرد که سبک و سیاقی سنتی داشت و به گفته خودش پس از آمدن به تهران برای ادامه تحصیل با شعر نیما آشنا شد و این آشنایی دریچه‌ای برای ورود به دنیای حرفه‌ای شاعری و نویسندگی بود.

خویی تحت تاثیر شاملو و اخوان کار خود را آغاز کرد و این آشنایی باعث شد به دنبال یادگیری و پژوهش جدی‌تر در ادبیات و هنر برود. خود وی دراینباره چنین می‌گوید: «کتاب زمستان من را بیدار کرد و کلید آشنایی من با شعر نو بود. من با کتاب زمستان از خواب هزار‌ و‌ صد ساله شعر سنتی بیدار شدم و پس از اخوان بود که نخست و بیش از پیش از همه با شاملو آشنا شدم و بعد به تدریج با شاعران دیگر. نیمایوشیج واپسین شاعری بود از نوسرایان که در آن زمان با آن آشنا شدم.»

خویی جزو دانشجویانی بود که در زمان محمدرضاشاه پهلوی با بورسیه دولتی به بریتانیا رفت و در رشته فلسفه تحصیل کرد و با وجود اینکه توان ماندن در بریتانیا را داشت به ایران بازگشت تا در وطن خود بنویسد و بیاموزد.

خویی در انگلستان آثار کارل مارکس را خوانده بود و در بازگشت به ایران به چریک‌های فدایی خلق گرایش پیدا کرد و فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. وی اشعار بسیاری برای خوانندگان موسیقی اعتراضی سرود و دست به کار ترجمه «چنین گفت زرتشت نیچه» شد. این فعالیت‌ها برای ساواک گران تمام شد و وی را از تدریس تعلیق کردند.

خویی تا پایان عمر به باور خود به کارل مارکس و نیچه تاکید می‌کرد و مشخص بود که این دو متفکر بیشترین تاثیر را بر جهان‌بینی و تبع آن اشعار و آثار خویی گذاشته‌اند. خویی در یکی از مصاحبه‌هایش چنین می‌گوید: «مارکس قانونمندی‌های بنیادی تکامل جامعه را به ما می‌آموزد و نیچه اهمیت فرد را. اگر فرد را در تکامل تاریخی نبوده بگیریم، یک جای قضیه به طور بسیار بسیار جدی می‌لنگد. از این بااهمیت‌تر، هنگامی که نیچه آغاز کرد به اندیشیدن، تاریخ تکامل اروپا در آستانه یک بحران ارزشی درونی بود و نیچه کشف کرد که چگونه، نه به نسبیت ارزشی، نسبیت فرهنگی نه، به این چگونگی آگاهی یافت که ارزش‌های فرهنگی انسان در طول تاریخ زاده می‌شوند، جا می‌افتند، عمر تاریخی خودشان را می‌کنند، پیر می‌شوند و از بین می‌روند و ارزش‌های دیگری جایشان را می‌گیرد.»


بیشتر بخوانید:حمله چریک‌های فدایی خلق به پاسگاه سیاهکل


خویی پیش از انقلاب روی هم رفته چهار کتاب شعر منتشر کرد و با بحرانی شدن فضای سیاسی مشغول مبارزه با رژیم شاه شد. خویی و هم‌قطارانش نسبت به رویداد‌های انقلابی خوشبین بودند و انتظار ظهور حکومتی دموکراتیک و جامعه‌ای برابر را داشتند، اما نتایج حاصل از انقلاب خیلی زود آن‌ها را دلسرد کرد.

خویی دوستی و رفاقتی نزدیک با سعید سلطانپور داشت و اعدام سعید سلطانپور در سال ۱۳۶۰ خویی را بر آن داشت که ایران را ترک کند و تا پایان عمر در لندن زندگی کند. خویی در دهه شصت به لندن رفت و به فعالیت‌های ادبی و سیاسی خود ادامه داد.

وی در مصاحبه‌های آخر عمر خود اعلام کرده که از نادیده گرفتن پیام دکتر شاپور بختیار پشیمان است. وی پس از فتوای ارتداد سلمان رشدی یکی از آثار وی را به فارسی ترجمه کرد و در سال‌های پایانی حیات خویش به وضوح از مشی مسلحانه و انقلابی خود در سال‌های پیش از انقلاب انتقاد می‌کرد و جنبش چپ را در سرونشت کنونی ایران مقصر می‌دید.

چه چشم‌هایی دارد!
ستارگان کدامین شب شکفته‌ شاد
در آن دو برکه خاموش ته نشین شده‌اند؟
کدام ساحل آغوش
قرار بخشد شب‌ها به موج سینه او؟
دل هوایی من
در این سپیده لبخند
چگونه خواهد دانست
که باد شرطه کجا می‌برد سفینه او؟
«اسماعیل خویی»

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
محمد نجاتی
|
Switzerland
|
۰۱:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۶
1
1
روانش جاودان. چپ بود اما چپول نبود. پذیرفتن اشتباه کاری است بزرگ.

این ... که آیت انیران باشد
وز فتنه ی او ایران ویران باشد
دیرا که نبودست و ایران بودست
زودا که نباشد وی و ایران باشد

پاینده ایران
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۱۹
0
0
این شعر بود
نظرات شما
پیشخوان