تاریخ انتشار: ۰۹:۰۸ - ۱۶ بهمن ۱۴۰۲

خاورمیانه صحنه آزمایش اراده ایران و آمریکا

جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی، جمعه شب پس از تکمیل حملات تلافی‌جویانه در تماسی با خبرنگاران گفت: «از زمان آغاز حمله هیچ ارتباطی با ایران وجود نداشته است.»، اما حتی با فرض نبود ارتباط مستقیم، سیگنال‌های زیادی در هر دو جهت وجود داشته است.

خاورمیانه صحنه آزمایش اراده ایران و آمریکا
رویداد۲۴ نیویورک‌تایمز در گزارشی خاورمیانه را صحنه آزمایش اراده ایران و آمریکا دانسته و می‌نویسد: به‌رغم افزایش تنش‌ها و پاسخ آمریکا به گروه‌های مورد حمایت ایران در عراق و سوریه، دو طرف بسیار محتاطانه و حساب‌شده عمل کرده‌اند. به‌رغم این سیاست اعلانی، تهران دو استراتژی را به‌صورت همزمان دنبال می‌کند؛ یکی کوتاه‌مدت برای آتش‌بس در غزه و دیگری بلندمدت و با هدف بیرون کردن آمریکا از خاورمیانه.

به گزارش دنیای اقتصاد، در حالی که تهران و واشنگتن روز جمعه در حال ارزیابی خسارات حملات هوایی آمریکا در سوریه و عراق بودند، ابتکار عمل به ایران و تصمیم آن موکول شد که آیا پاسخ می‌دهد و ضربه می‌زند یا تنش را کاهش خواهد داد. دیوید سنگر و فرناز فصیحی ۳ فوریه در روزنامه نیویورک‌تایمز نوشتند: انتظار در واشنگتن و در میان متحدانش این است که ایرانی‌ها راه دوم را انتخاب کنند و هیچ سودی از ورود به جنگ با قدرتی به مراتب بزرگ‌تر، با تمام خطراتی که در بر دارد، نبینند. اما هنوز مشخص نیست که آیا نیرو‌های نیابتی چندگانه که حملات زیادی را به پایگاه‌ها و کشتی‌های آمریکایی انجام داده اند - و به بودجه، تسلیحات و اطلاعات ایران متکی هستند - به این نتیجه خواهند رسید که منافع آن‌ها نیز با عقب نشینی تامین می‌شود یا خیر.

حوثی‌ها، جنبش مورد حمایت ایران که بخش‌هایی از یمن را کنترل می‌کند، به‌رغم یکسری حملات آمریکایی از جمله حمله روز شنبه، به حملات خود به کشتی‌ها در دریای سرخ ادامه داده است. حملات روز جمعه عمدتا در تلافی یک حمله پهپادی توسط شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران بود که در ۲۸ ژانویه منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی شد. ایالات متحده با ۸۵ حمله هدفمند به گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت ایران پاسخ داد. پس از آن، مقامات آمریکایی اصرار داشتند که هیچ گفت‌وگوی پشت پرده با تهران و هیچ توافق بی‌سر و صدا مبنی بر اینکه ایالات متحده مستقیما به ایران حمله نخواهد کرد، وجود ندارد. جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی، جمعه شب پس از تکمیل حملات تلافی‌جویانه در تماسی با خبرنگاران گفت: «از زمان آغاز حمله هیچ ارتباطی با ایران وجود نداشته است.»، اما حتی با فرض نبود ارتباط مستقیم، سیگنال‌های زیادی در هر دو جهت وجود داشته است.

بایدن درگیر یک قمار نظامی، دیپلماتیک و انتخاباتی است که در ابتدا می‌تواند ظاهر بازدارندگی را در منطقه بازگرداند، سپس به تنظیم «وقفه» یا آتش بس در غزه برای تبادل گروگان با اسرائیل کمک کند و در نهایت در بزرگ‌ترین چالش، تلاش شود پویایی منطقه‌ای تغییر پیدا کند. اما همه این‌ها در منطقه‌ای از جهان در حال اتفاق است که بایدن تنها پنج ماه پیش -در حالی که روی رقابت با چین و جنگ در اوکراین تمرکز می‌کرد و در میانه کارزاری که مخالفانش به رهبری ترامپ به راه انداخته‌اند و هر حرکتی را نشانه ضعف اعلام می‌کنند- امیدوار بود آن را پشت سر بگذارد. به نوبه خود، ایرانی‌ها در ملأ عام اعلان کرده‌اند که می‌خواهند تنش‌ها را کاهش دهند - با حملات و برنامه هسته‌ای که به سرعت در حال پیشرفت است -، اما هدف نهایی آنها، بیرون راندن ایالات متحده از منطقه یک بار برای همیشه، است که این سیاست همچنان بدون تغییر باقی مانده است. با این حال اولین پاسخ آن‌ها به حملات نظامی در صبح روز شنبه بسیار ملایم بود.

ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: حمله به سوریه و عراق اقدامی ماجراجویانه و یکی دیگر از اشتباهات راهبردی دولت آمریکاست که نتیجه‌ای جز افزایش تنش و بی‌ثبات کردن منطقه نخواهد داشت. تا جمعه شب، هر اقدام نظامی مدنظر ایالات متحده محتاطانه بوده که مشخصه رویکرد بایدن است. مقامات دولت گفتند که مرگ سربازان آمریکایی او را مجبور به واکنش کرد. بایدن باید روشن می‌کرد که ایالات متحده به دنبال تخریب بسیاری از قابلیت‌های گروه‌هایی است که خود را «محور مقاومت» می‌نامند. مشاوران بایدن به سرعت به این نتیجه رسیدند که حملات باید تاسیساتی را که توسط سپاه پاسداران استفاده می‌شد، مورد هدف قرار دهد. اما رئیس جمهور تصمیم گرفت تا عمدتا به تاسیسات و مراکز فرماندهی حمله کند، بدون اینکه هدفش از بین بردن نیروی رهبری کننده این گروه‌ها یا تهدید مستقیم ایران باشد.


بیشتر بخوانید: آشوب در خاورمیانه گسترده می‌شود؟


یکی از مقامات ارشد دولت پس از تکمیل دور اول حملات گفت که هیچ بررسی جدی برای ارزیابی این حملات در داخل ایران وجود نداشت. احتمال‌سنجی در مورد چنین ضرباتی به ایرانیان و نیرو‌های نیابتی آن‌ها فرصت داد تا فرماندهان ارشد و سایر پرسنل را از پایگاه‌های خود تخلیه کرده و در مکان‌های امن پراکنده کنند. برای منتقدان بایدن، این حملات بیش از حد محتاطانه بوده است. کوری شاک، یک مقام دفاعی سابق در دولت جورج دبلیو بوش که مطالعات سیاست خارجی و دفاعی را در موسسه امریکن انترپرایز هدایت می‌کند، گفت: «ساخت فکری مهم سیاست خارجی بایدن اجتناب از تشدید تنش است.» او گفت: «آن‌ها اشتباه نمی‌کنند که نگران تشدید تنش باشند. اما آن‌ها در نظر نمی‌گیرند که این کار دشمنان ما را تشویق می‌کند.

ما اغلب نگران جنگ‌هایی هستیم که می‌توانیم برنده شویم و این آن‌ها را تشویق می‌کند تا ترس ما را مورد آزمایش قرار دهند.» برای خانم شاک که یکی از رهبران اولیه اردوگاه مقامات امنیت ملی جمهوری‌خواه تحت عنوان «هرگز ترامپ»، به شمار می‌رود، حد وسطی بین حمله به ایران و تمرکز بر گروه‌های نیابتی مانند کتائب حزب الله و حوثی‌ها وجود دارد که به نیرو‌های آمریکایی ضربه زده‌اند. او گفت که بایدن می‌تواند روشن کند که افسران نظامی ایران «هر زمان که پا به خارج بگذارند، یک هدف به شمار می‌روند.»، اما تهران نشان داده که در قبال چنین حملاتی تلافی خواهد کرد، همان‌طور که پس از دستور ترامپ برای ترور سردار قاسم سلیمانی، زبده‌ترین فرمانده نیروی قدس در بغداد در سال ۲۰۲۰ انجام دادند.

ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران روز جمعه گفت: اگر یک قدرت ظالم بخواهد قلدری کند، جمهوری اسلامی پاسخ قاطع خواهد داد. البته تصمیم بایدن برای حمله با بمب افکن‌های B-۱ B که از ایالات متحده بلند شدند، پیام خود را داشت: در حالی که مقامات پنتاگون گفتند که B-۱ B بهترین بمب افکن موجود برای پیچیدگی این حملات است، آن‌ها همچنین همان هواپیما‌های جنگی به شمار می‌روند که در هر حمله‌ای به تاسیسات هسته‌ای ایران، در صورتی که تهران تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای بگیرد، استفاده می‌شوند. آنچه برای برخی در واشنگتن بیش از حد محتاطانه به نظر می‌رسد هنوز در منطقه خصمانه تلقی می‌شود. وزارت دفاع سوریه این حمله را «تجاوز هوایی آشکار» خواند. دولت عراق که واشنگتن تلاش می‌کند بی ثباتی درآن ایجاد نکند، اعلام کرد که ۱۶ نفر در خاک این کشور جان باخته و ۲۵ نفر زخمی شده اند و این حملات تهدیدی است که عراق و منطقه را به عواقب غیرقابل پیش‌بینی می‌کشاند. اما خود ایرانی‌ها دیر پاسخ دادند و حتی در آن برهه به جنگ غزه اشاره کردند و آمریکا را مقصر ندانستند.

کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه در بیانیه‌ای گفت: ریشه تنش و بحران در منطقه به رژیم اشغالگر اسرائیل و تداوم عملیات نظامی این رژیم در غزه و نسل کشی فلسطینی‌ها با حمایت نامحدود آمریکا از این رژیم برمی گردد؛ و هنگامی که کتائب حزب الله، گروهی که نهاد‌های اطلاعاتی ایالات متحده معتقدند در حمله مرگبار اردن دست داشته است، اوایل این هفته اعلام کرد که دیگر نیرو‌های آمریکایی را هدف قرار نخواهد داد. این به وضوح نشان می‌دهد که از سوی ایران و عراق تحت فشار قرار گرفته است و از این بابت خوشحال نیست. این یک لحظه افشاگرانه در مورد دو استراتژی است که به نظر می‌رسد ایران دنبال می‌کند. اولین رهیافت کوتاه مدت مربوط به جنگ غزه است، که در آن نیرو‌های نیابتی جبهه‌های متعددی را علیه اسرائیل گشوده اند و حملات به پایگاه‌های آمریکایی را تشدید کرده اند تا واشنگتن را که به عنوان حامی اسرائیل می‌دانند، برای آتش‌بس تحت فشار قرار دهند. یکی از مقامات ارشد آمریکایی اخیرا خاطرنشان کرد هنگامی که در نوامبر یک وقفه کوتاه اعلام شد و گروگان‌ها مبادله شدند، نیرو‌های نیابتی حملات خود را متوقف کردند.

اما یک هدف بلندمدت از سوی ایران وجود دارد: بیرون راندن آمریکایی‌ها از منطقه با کمک نیرو‌های نیابتی خود در عراق و سوریه. افشون استوار، دانشیار امور امنیت ملی در دانشکده نیروی دریایی در مونتری کالیفرنیا گفت: «این لحظه همه یا هیچ برای ایران نیست – این تنها یک نقطه از طرح بسیار طولانی‌تر برنامه استراتژیک ایران در خاورمیانه است. او مدعی است: «ایران می‌تواند تلفات عراقی و سوری را متحمل شود. اجباری برای پاسخ به مرگ شبه نظامیان نیابتی نمی‌کند. اما اگر ایرانی‌ها کشته شوند، قضیه فرق می‌کند.» استوار گفت: «برای ایران این یک جنگ طولانی است، نه یک جنگ کوتاه‌مدت و این ربطی به غزه ندارد.» او گفت: «این در مورد کمپین مداوم و طولانی ایران در سراسر خاورمیانه برای بیرون راندن نیرو‌های آمریکایی و تضعیف متحدان ایالات متحده است.» شواهد چند سال گذشته نشان می‌دهد که اقدام نظامی ایالات متحده ممکن است توانایی‌ها را کاهش دهد، اما بازدارندگی طولانی‌مدت ایجاد نمی‌کند.

پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین که منجر به ترور سردار سلیمانی شد، ترامپ مدعی شد که این حمله ایران و نیرو‌های نیابتی آن را از حمله به آمریکایی‌ها و متحدانشان باز می‌دارد. اقدامی که ظاهرا منجر به وقفه شد، اما هرگز متوقف نشد. مذاکره منجر به اقدامات بیشتر شده، اما نه خیلی بیشتر. زمانی که واشنگتن و تهران، از طریق مذاکرات غیرمستقیم در عمان و قطر برای آزادسازی ۶ میلیارد دلار درآمد نفتی منجمد در ازای مبادله زندانیان مذاکره کردند، حملات به پایگاه‌های آمریکا در عراق و سوریه به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت. اما پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر، این امر از هم پاشید. ایران و نیرو‌های نیابتی آن تاکید کرده‌اند که اگر آتش‌بس دائمی در غزه حاصل شود، اوضاع دوباره آرام خواهد شد. اما هنوز مشخص نیست که آیا آتش بس یا حتی توقف موقت دیگری قابل مذاکره است یا خیر. تاریخ خاورمیانه نشان می‌دهد که آرامش ممکن است طولانی‌مدت نباشد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما