سخنرانی جدید همسر رئیسی؛ فمنیست‌ها زن را در حد کارخانه تولید انسانی می‌بییند

این حرفها مال دهه 50.40 است.

شما چی میبینید؟

شما باز پايتان را از آشپزخانه خود بيرون گذاشتيد

والا شما ها صبح تا شب به خانوما سفارش فرزند آوری میکنید جمیله از اون غذاهایی که بابات میخوره تو نخوره توش یه چیزهایی داره کلا همه چی رو وارونه میکنه

چو در بسته باشد که داند که جوهر فروش است یا پیلور.... فمینیست‌ها خواهان برابری اجتماعی و مدنی زن و مرد، مثل حقوق برابر، جایگاه اجتماعی برابر مثل تعداد وزرا، تعداد وکلای مجلس و برابری در راس بودن اداره شرکت ها...هستند. این اظهار فاضل جدید خانم رئیسی بیشتر در جوامع چون طالبان در افغانستان و امثالهم میتواند مناسبتی داشته باشد.

خير، در دیدگاه فلسفی ابن‌سینا، هویت (به معنای خودآگاهی فردی یا شخصی) به‌طور مستقیم به عنوان مهم‌ترین اصل زندگی انسان‌ها مطرح نشده است،
اما او به مسائلی پرداخته که به شناخت و جایگاه هویت انسان مرتبط‌اند. ابن‌سینا در فلسفه خود بیشتر به نفس انسان و مراتب آن پرداخته و معتقد است که نفس دارای مراتب مختلفی از جمله نفس نباتی، حیوانی و انسانی است، که بالاترین مرتبه آن نفس ناطقه یا عقلانی است.

از نظر ابن‌سینا، نفس ناطقه جاودانه است و پس از مرگ نیز باقی می‌ماند. او در رساله‌های خود، به‌ویژه در الشفاء و الاشارات و التنبیهات، بر این تأکید دارد که حقیقت انسان به نفس او بستگی دارد، نه به جسم مادی. بنابراین، اگر هویت را به معنای ذات و حقیقت انسان در نظر بگیریم، می‌توان گفت که ابن‌سینا آن را در پیوند با نفس و عقل مطرح کرده است.

همچنین، او در برهان الرجل الطائر (یا برهان شناور) نشان می‌دهد که آگاهی فرد از خود (نوعی از هویت) مستقل از بدن است. این برهان بر این نکته تأکید دارد که حتی اگر انسان هیچ ارتباطی با بدن خود نداشته باشد، باز هم به وجود خودش آگاه است، که این موضوع به نظریه هویت ذهنی او نزدیک است.

در نتیجه، ابن‌سینا هویت را مستقیماً به عنوان مهم‌ترین اصل زندگی معرفی نکرده است، اما نفس ناطقه و آگاهی از خود را به عنوان جوهر اصلی وجود انسان می‌داند، که می‌تواند در بحث‌های مدرن مربوط به هویت انسانی جایگاه مهمی داشته باشد.
علاقه به فلسفه خوب است اما اداي علاقه به فلسفه و تظاهر به داشتن مطالعات فلسفي ، كاملا بدور از اخلاق و جلوه اي از نفاق است.