استقبال مهاجرانی از تغییر نظریه هستهای

رویداد ۲۴| سید عطاالله مهاجرانی در دفاع از تغییر نظریه هستهای ایران و با اشاره به اظهارات اخیر علی لاریجانی، نوشت:
۱- دولت امریکا که خود پیشرفتهترین سلاحها هستهای در جهان را دارد و هر ساله در جهت ارتقای کیفی و کمی این سلاحها سرمایهگذاری میکند. افزون بر آن تنها کشوری است که از سلاح هستهای علیه مردم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی استفاده کرده است، نمیتواند پرچمدار مبارزه با سلاح هستهای و منع دستیابی دیگر کشورها باشد. او دهانش پر از رطب است و منع رطب کی کند؟ من موزه صلح را در هیروشیما در سالگرد بمباران اتمی دیدهام. هر امریکایی که موزه صلح را ببیند اگر از شرم بمیرد ملامتی بر او نیست. \
۲- سوگلی امپراتوری جهانخوار امریکا و غرب در غرب آسیا یعنی دولت صهیونیستی اسراییل کشوری است که با کمک فرانسه در دهه شصت میلادی اتمی شده است. هیچگونه نظارتی را هم نپذیرفته و ایران را هم بارها به بمباران تهدید کرده است.
۳- پیش از انقلاب در سفری که اسحاق رابین، نخستوزیر وقت و شیمون پرز، وزیر جنگ وقت اسراییل به ایران داشتند، سر محمدرضا شاه کلاه گذاشتند و یک میلیارد و دویست میلیون دلار به قیمت همان زمان از ایران نفت گرفتند تا پنج کلاهک هستهای به ایران بفروشند! این موضوع در خاطرات مقامات اسراییلی از جمله شیمون پرز البته نه با جزییات ذکر شده است.
۴- نمیتوان از امکان بازدارندگی سلاح هستهای سخنی نگفت. اگر پاکستان به همت و دانش مرحوم عبدالقدیرخان به سلاح هستهای مسلح نشده بود با توجه به بر سر کار آمدن هندوئیسم افراطی و دولت مودی در هند که نزدیکترین رابطه را با صهیونیسم دارد، معلوم نبود بر سر امنیت ملی پاکستان چه میآمد یا خواهد آمد.
۵- در هر صورت اگر جاهطلبی احمقانه محمدرضا شاه در چارچوب تدبیر درستی انجام شده بود و ایران با تکیه بر دانش نظری و فنی و علمی خودـ دانشی که اکنون در اختیار داردـ به سلاح هستهای دست یافته بود، صدام و همپیمانان امریکایی و روسی و غربی و عربیاش جرات حمله به ایران را نداشتند.
۶- کشور ایران، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی اموری نیستند که بتوان درباره توانایی و بقای آنها مسامحه کرد. غیر از امریکا که از سلاح اتمی استفاده کرده است؛ دیگر کشورهای اتمی جهان همواره از این امکان به عنوان وسیله و سلاح بازدارنده تاکنون بهره بردهاند.
۷- میتوان برای تغییر نظریه از لحاظ مبانی فقهی و دینی و سیاسی دلایلی برشمرد. به ویژه از حیث احکام ثانویه که مربوط به زمان خاص و شرایط و مقتضیات خاص است. به نظرم با تهدید مکرر ترامپ به بمباران ایران و مواضع نتانیاهو میتوان تغییر نظریه را امری منطقی و موجه و در جهت مصالح و منافع ملی و انقلابی تفسیر کرد.



مگر پاکستان هسته ای نبود؟
آگر بمب هسته ای بازدارندگی داشرد، جمهوری اسلامی نمی بایست به پاکستان موشک پراکنی میکرد!